سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 تعداد کل بازدید : 2716449

  بازدید امروز : 55

  بازدید دیروز : 295

وبلاگ موسسه رستگان www.mrastegan.ir

 
خداوندِ والا نام، حافظِ کسی است که دوست خود را حفظ کند . [امام صادق علیه السلام]
 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: پنج شنبه 89/3/6::: ساعت 11:39 صبح

نظر اسلام درباره شوخی و خنده چیست؟

دین اسلام، دین تعقل و متانت و اعتدال است. در این دین همه نیازهای فردی و اجتماعی و روانی و عاطفی و دنیایی و آخرتی انسان مورد توجه دقیق قرار گرفته و راه تأمین این نیازها به طور معقول معرفی گردیده است. در این دین مقدس هر دستوری که داده شده همراه با رعایت همه جوانب آن می باشد و چون این تعالیم و آموزه ها از طرف خداوندی است که به همه اشیاء و همه امور احاطه دارد و هیچ چیز از دید او پنهان نمی ماند، بنابراین همه جوانب و ابعاد هر دستور و تعلیمی مورد توجه کامل قرار گرفته است.

در دین اسلام نه تنها از خنده منع نشده، بلکه سیره و سنت و برنامه عملی پیشوایان آن در موارد زیادی بر خوش طبعی و خنداندن و شاد نمودن مؤمنان بوده است و از جمله اشکالاتی که معاویه ملعون بر امیر مؤمنان(ع) وارد می کرد خوش طبعی و مزاح بودن ایشان می باشد. ولی این خندیدن و خنداندن اگر از حد اعتدال بگذرد بر قوای عقلانی انسان و اراده او تأثیر سوء می گذارد و جدی بودن و قاطعیت و اعمال نظر و اراده را در مواردی که مورد نیاز و ضرورت می باشد از انسان می گیرد اسلام، انسان معتدل و میانه رو در همه ابعاد می خواهد و عملا ما را به چنین جهتی هدایت نموده و اعتدال در همه کارها را خط مشی و برنامه کلی خود قرار داده است.

بنابراین همان گونه که زیاده روی در خنده که باعث ضعف قوای عقلانی و نیروی اراده و تصمیم گیری انسان می شود منع نموده، از خشک بودن و عبوس بودن و خوش برخورد نبودن منع کرده و از مؤمنان خواسته که هنگام رو به رو شدن با یکدیگر با روی باز و گشاده یکدیگر را ملاقات کنند و دستور داده که اگر غمی در درون دارید آن را هنگام مواجهه با دیگران آشکار نسازید تا این غم شما، دیگران را ملول و افسرده نسازد .

 در حالت عادى روحیه حاکم بر زندگى انسان - بدون در نظر گرفتن موقعیت خاص - باید شادى و نشاط باشد، نه غم و اندوه ‏و گریه. لذا باید آن را از راه‏هاى متداول و مشروع تحصیل کرد که یکى از آنها تبسم و خنده است و راه‏هاى دیگر آن شوخى، ورزش، کار، پرهیز از گناه، مسافرت، استفاده از عطر و بوى خوش و پوشیدن لباس‏هاى شادى‏آفرین است. در مکتب اسلام شخص «مؤمن» شوخ طبع و خوش مشرب است؛ و «منافق» گرفته و اخمو است . (بحار الانوار، ج 77، ص 155)
رسول گرامى اسلام - که اسوه حسنه تمام مردمان معرفى شده است - مى‏فرماید: «من هم مانند شما بشرى هستم که قهراً شوخى و مزاح مى‏کنم .( کنز العمال، ج 3، ص 648)
و یا مى‏فرماید: «من شوخى مى‏کنم، ولى در گفتارم جز حق و راست نمى‏گویم ( بحار الانوار ، ج 16، ص 295 )
از دیدگاه اسلام «خنده» هرگز زشت و منفى نیست؛ بلکه هیجانى مانند شاد بودن بسیار مورد اهتمام شارع مقدس است. یکى از جلوه‏هاى شادى، «خنده» است و جلوه‏هاى دیگر مانند شوخى، مزاح و بذله‏گویى کردن نیز با رعایت شرایط خاص خود، مطلوب است. تنها برخى از انواع و اشکال خنده، مانند قهقهه زدن که حاکی از نوعی غفلت از یاد خدا و غرور به دنیا و فراموشی آخرت است، مورد مذمّت قرار گرفته است. از سیره عملی پیامبر اکرم (ص) و ائمه اطهار(ع) استفاده می شود که آنها شوخی و خنده داشته اند، ولی هرگز خنده های مستانه نداشته اند و قهقه نمی زدند، چرا که این حالت با حالت حزن قلبی مومن سازگار نیست.
اسلام خنده را در برابر گریه (هر چند گریه ارزشى مانند گریه از خوف خداوند) و یا گریه را در برابر خنده (هر چند خنده حکیمانه و متفکّرانه) قرار نمى‏دهد. و هر یک را با دیگرى مقایسه نمى‏کند تا یکى را بر دیگرى ترجیح و برترى دهد؛ بلکه هر یک را به عنوان واقعیت زندگى انسانى مى‏پذیرد و براى آنها، شرایط و ویژگى‏هایى را برمى‏شمارد.
خنده ارزشى در اسلام، خنده متفکرانه است؛ یعنى، خنده‏اى که در پرتو آن حکمتى اخلاقى، اجتماعى، اعتقادى، فقهى و ... مبادله مى‏شود. نمونه‏هاى متعددى از این نوع شوخى و خنده در زندگى حضرت رسول نقل شده است که در یکى از آنها، آن حضرت با پیران شوخى کرد، و فرمود: «اهل بهشت به صورت جوان زیبا وارد بهشت مى‏شوند ( میزان الحکمة، ج 1، ص 484)
پس از نگرانى پیران به آنها فرمود: «شما اول جوان مى‏شوید، سپس به بهشت مى‏روید». بنابراین خنده غیرمتفکرانه و یا خنده‏هایى که با صداى قهقهه باشد و یا خنده‏هایى که به گناه (غیبت، تهمت، تمسخر و استهزا، بدگویى و ...) آلوده باشد؛ مورد مذمت و نهى است؛ آن‏گونه که خنده زیاد نیز پسندیده نیست.
پیامبران الهی و به خصوص رسول مکرم اسلام –ص- دارای ابعاد وجودی گسترده وظرفیت های بسیار فراوانی می باشند . این وجود وسیع موجب می شود که درآنها اخلاق و اوصافی که به ظاهر متضاد است موجود باشدکه هر کدام به موقع و در جایگاه و زمان مناسب خود به کار گرفته می شوند . اشداء علی الکفار بودن پیامبر –ص- در مورد و جایگاه برخورد با مجرمان و مشرکان و انسان های منحرف و آلوده ای است که با وجود هدایت و ارشاد از لجاجت و انحراف دست بر نداشته و با حق در افتاده اند و رحماء بینهم، رافت و مهربانی او با اهل حق و ایمان و انسان های خدا جو است .
آن چه مهم است این است که انسان به پیروی از پیامبر و اولیای الهی ، گریه و خنده و خشم و رضا و نرمی و خشونت خود را که هر کدام بخشی از شخصیت او را تشکیل داده و وجود آن برای ادامه حیات او لازم است درست و به جا به کار گیرد و در جای مناسب خود خرج کند .

 

 


 
 
 
 

جستجوی واژه ها

 

حضور و غیاب

 

فهرست موضوعی یادداشت ها

بندگی[49] . خودسازی[46] . زندگی[44] . اخلاق[42] . عرفان[39] . سوال و پاسخ کوتاه[32] . سیاست[29] . نماز[27] . توحید[23] . خودشناسی[21] . اخلاق جنسی[18] . عشق[17] . گناه[16] . ایمان[15] . سوال و پاسخ کوتاه[13] . غفلت[12] . عبادت[11] . دعا[11] . اعتقاد[9] . توبه[8] . شناخت[8] . شیطان[7] . غیبت[7] . علم[7] . دنیا[7] . تربیت[7] . ازدواج[6] . احکام[6] . مذهب[6] . مرگ[6] . سیر و سلوک[6] . ولایت[6] . وظیفه[5] . معنویت[5] . ریا[5] . اجابت دعا[5] . خانواده[5] . توکل[5] . حجاب[5] . جامعه[4] . اخلاص[4] . امام زمان[4] . سلوک[4] . صبر[4] . عاشورا و عزاداری[4] . مراقبه[4] . عقل[4] . نماز شب[4] . نگاه[3] . والدین[3] . نهی از منکر[3] . غزلیات حافظ[3] . عادت[3] . عاشورا[3] . شوخی[3] . شرک[3] . ریاضت[3] . زیارت[3] . دین[3] . رمضان[3] . امید[3] . تبلیغ[3] . تصوف[3] . بصیرت[3] . انقلاب[3] . تفکر[3] . خدا[3] . حوزه و دانشگاه[3] . دروغ[3] . حیا[2] . حب دنیا[2] . حج[2] . خواب[2] . خداشناسی[2] . ارشاد[2] . تقوا[2] . حقوق[2] . چله نشینی[2] . توحیدی[2] . اهل بیت[2] . انتقاد[2] . انسان[2] . پرورش روح[2] . ترس[2] . اخلاق اجتماعی[2] . آخرت[2] . آرامش[2] . رزق و روزی[2] . دینداری[2] . ذکر[2] . رابطه با خدا[2] . زهد[2] . سعادت[2] . شخصیت[2] . شهادت[2] . شهوت[2] . سیر و سلوک[2] . شادی[2] . طلسم[2] . غضب[2] . فحش[2] . فکر[2] . فکر گناه[2] . قرب[2] . عمل[2] . عمل صالح[2] . عزاداری[2] . عزت[2] . گریه[2] . گذشت[2] . گناه و توبه[2] . معاشرت[2] . قلب[2] . کربلا[2] . کمال[2] . گوناگون[2] . هدف[2] . نماز صبح[2] . نفس[2] . مهدویت[2] . مهمانی . موسیقی . موفقیت . مومن . ناامیدی . نامحرم . نبوت . نسبیت . نفاق . نفرت . نفس اماره . نقش زنان . معیشت . مهار نفس . نماز قضا . نماینده،مجلس . همت و اراده . همسر . هنر . هو . هوس . واجب . نوحیدی . نیت . نماز جمعه . وحدت وجود . ورزش . ولایت فقیه . ولایت مداری . یاد خدا . کرامت، شفای بیماران . کربلا، عاشورا . لباس . لذت نماز . لعن . لواط . ماه رجب . مجادله . مجذوب، سالک . محاسبه . محبت . محبوبیت . محیط آلوده . مدپرستی، مدگرایی . کمال-خودشناسی-خودسازی . کینه . کم خوری . قلب سلیم . قهر . قیصر امین پور . کرامت . معرفت . معرفت خدا . معروف،منکر . معصومین . مسافرت . مسلمان واقعی . مصاحبه . گناهان صغیره . گرایش به بدی . گره در کار . عرفان کاذب . عریضه . عشق الهی . عشق مجازی . عصبانی . غذا خوردن . غرور . علم و عمل . عمر . عمره . قرب به خدا . قساوت . قضاوت . قطب . فنای فی الله . فیلم . قبر . قبولی عمل . قدرت . فطرت . فقر . غلفت . غم و غصه . طول عمر . ظرفیت . عاقبت به خیری . عبودیت . عجب و خودپسندی . شیعه . شیعه، شهادت طلبی . صحت عمل . صراط . صفات . صوفیه . طلبگی . طلبه . شادی و نشاط . شانس . سیره ائمه . سیاسی . سید حیدر آملی . سوال و پاسخ کوتاه 21 . شهید،شهادت . شناخت امامان . شخصیت ها . شرک . شکر . شلوار لی . سکس . سکولاریسم . سلامت . سلوک، عرفان، شیعه . سوء عاقبت . زیبایی . سالمندان . سالک، مجذوب . سختی ها . زبان . زنا . رابطه با دختران . رجبعلی خیاط . رحمت . رحمت خدا . دین داری . دین، وحی . خودسازی-رشد- . خودسازی-سیر و سلوک- . رضایت . رضایت خدا . رفاقت . روابط نامشروع . روزه . روشنفکر . آرزو . آرزوی مرگ . آزادی معنوی . ابتلا . آداب سلوک . احترام والدین . احضار ارواح . اخلاق اجماعی . اراده . اراده، گناه . ارامش . انتخاب، مجلس . امامان . امتحان . اعتماد به نفس . اعتکاف . اقتصاد . استجابت . استجابت دعا . استراتژی . اسلام . اسم ذات . اشک . اصولگرایی . تجلی . تجمل گرایی . تصوف و درویشی . تعادل . تغذیه . تفکر . پسر و دختر . پوشش . بصیرت- . بهشت، برزخ . بی نماز . بینش سیاسی . پائولوکوئیلو . پاکی قلب . پرخوابی . انسان، خوب و بد . انرژی . اهل بیت- . اولیای خدا . اینترنت . بخشش گناه . بخل .
 

مشترک شوید