سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 تعداد کل بازدید : 2723581

  بازدید امروز : 30

  بازدید دیروز : 240

وبلاگ موسسه رستگان www.mrastegan.ir

 
از جمله دشمن ترینِ آفریدگان نزد خدا، کسی است که ایمان آورده و سپس کفر ورزیده است . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]
 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: چهارشنبه 89/10/29::: ساعت 1:52 عصر

یکی ازمراحل سیرو سلوک سیر از خلق به خدا و سفر بعدی از خدا به خلق است. که در دومی کثرات را هم با وجود می بیند. که شاید مقام جمع الجمعی نیز نامیده می شود. مگر انسان به سوی وحدت نمی رود چه لزومی دارد که کثرات را که سرابها هستند بعد از رسیدن به وحدت دوباره ببیند خوب مگر وجود منبسط همه کمالات را یکجا ندارد .پس به دیدن ودرک کثرت وخلق واشیاء دیگر بعداز آن چه نیازی است. خوب انسان هم فقط خدا را می خواهد نه چیز دیگر . خوب بعد از فناء فی الله، انسان، دیگر کثرات را نمی خواهد درست است؟ پس چرا مقام جمع الجمعی بالاتر است.یا اینکه بعد از آن باز به سوی وحدت می رسد؟ لطفاً توضیح دهید.
پرسش شما دوست عزیز، نشان از دقت بالای شما در تجزیه و تحلیل مسائل دارد که بابت آن از شما تشکر می‌نمایم و پاسخ پرسش شما را درچند بند به صورت کوتاه و غیر فنی و با زبانی ساده بیان می‌نمایم؟

عرفا در سیر عرفانی خود دارای چهار سفر هستند که به اسفار اربعه، معروف است. این سیر ها به ترتیب طی مسیر عبارت است از:
• سیر از خلق به حق ( سیر من المخلوق الی الخالق)
• سیر در حق ( سیر فی الحق بالحق)
• سیر از حق به خلق ( سیر من الحق الی الخلق بالحق)
• سیر در خلق ( سیر فی الخلق بالحق)
هر یک از این اسفار چهارگانه دارای فلسفه‌ای در عرفان می‌باشند. در سیر اول سالک به مقام فنا و جمع الجمعی می‌رسد. که هدف از آن رسیدن به وحدت است. و وحدت وجود را شهود می‌کند به این معنا که در می‌یابد همه موجودات عالم که از آن تعبیر به کثرات می‌شود، مظهر و شان حق تعالی به عنوان یگانه موجود می‌باشند. این مظاهر و شؤون خیال، توهم، سراب نیستند، بلکه مظاهر وجود خدای متعال می باشند که از آن تعبیر به شان می‌شود که از وجود او موجودند. تنها جهله صوفیه و ناآگاهان از معنای وحدت وجود، موجودات را، توهم و سراب می‌دانند. در نتیجه در سیر اول عارف این حقیقت را که به آن علم داشت، به شهود مشاهده می‌کند که تمام هستی مظهر و شان اند و اوست یگانه.

در سیر دوم عارف به شهود و شناخت اسماء و صفات الهی می‌پردازد. در این‌جا این نکته را خاطر نشان نمایم که در عرفان اسلامی، همه موجودات مظهر و شان یک یا چند صفت از صفات الهی هستند. و انسان کامل به کسی گفته میشود که مظهر تمام صفات الهی است. در سیر اول عارف سعی در رسیدن به صفتی دارد که خود، شان و مظهر آن قلمداد می‌شود. اما در سیر دوم برای وصول به صفات دیگر الهی، اقدام کرده و به شناخت آن‌ها می‌پردازد.
در سیر سوم، عارفی که تمام صفات الهی را شهود کرده و از بالا به ارتباط موجودات مظهر با صفات الهی می‌نگرد، مامور دستگیری ازمستعدان سیر و سلوک می‌شود. و چون می‌داند که هر کس مظهر چه صفتی است و راه را از بالا مشاهده می‌کند و به تمام فراز و نشیب‌های آن واقف است، شاگردان مستعد را در طی مسیر یاری می‌رساند.
به همین دلیل هم در عرفان اسلامی، استاد طریقت و پیر راه دارای مقامی است که سخنانش بدون چون و چرا قابل اجرا است. اگر ملاحظه کرده باشید در سیر سوم پسوند بالحق داریم. یعنی از سیر دوم به بعد، عارف دیگر به این شهود رسیده که همه موجودات مظهرند و اصل خداست و به همین دلیل، چنین فکری در تمام مراحل زندگیش پیاده می‌شود. دیگر از گفتن حق باکی ندارد و ... چیزی که تا قبل از سیر اول با وجود علم، یقین کشفی نداشت.
در سیر چهارم، وظیفه‌ای بالاتر نصیب عارف می‌گردد که تنها کملین و واصلان واقعی افتخار چنین امری را دارند. و آن رسیدگی به معیشت مردم می‌باشد. تا به حال رسیدگی به معیشت مردم و حل مشکلات آنان فضیلت بود اما از سیر چهارم به بعد، وظیفه می‌شود. باز هم با همان اعتقاد «بالحق» یعنی با توجه به این که مردم مظهر و شان آن وجود یگانه‌اند، لحاظ می‌گردد.
انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام راحل، در واقع به دلیل سیر چهارم امام، اتفاق افتاد و انقلاب یک وظیفه برای ایشان بود. همین دلیل هم آن را از خطرات حفظ نموده است.
اگر ملاحظه نمایید هیچ امری با آن وحدت و شهود وحدت وجود در اسفار بعد، ضدیتی ندارد و تنها عارف سالک، با آگاهی از این نکته که موجودات شان و مظهرند به انجام وظائف می پردازد.در واقع هدف سیر اول، حصول یک بینش والا در عارف برای انجام کارها می‌باشد و آن دیدن وحدت در کثرات مظاهر است. سالک در این مقام طالب وحدت است و این وحدت را در کثرت ها مشاهده می کند, بنابراین بی نیاز از دیدن مظاهر و کثرات نیست.
مقام جمع هم به این است که سالک عارف، کثرت و وحدت را با هم خلط نکند و با شهود وحدت از کثرت و با دیدن کثرت از وحدت غفلت ننماید, بلکه در کثرت وحدت حق را مشاهده کند و از او غافل نماند و مظاهر و مخلوقات را نیز ناشی از وجود واحد حق متعال بداند و ببیند.  ‌
 بنابراین هم کسانی که در کثرات خلقی غرقه می شوند و حق تعالی را مشاهده نمی کنند ناقص اند و هم کسانی که در اثر فنای در وحدت,، از کثرت ها و مظاهر غافل می شوند, به نوعی ناقص تلقی می گردند و عارف کامل کسی است که صاحب مقام جمعی است .

 

 

 


 
 
 
 

جستجوی واژه ها

 

حضور و غیاب

 

فهرست موضوعی یادداشت ها

بندگی[49] . خودسازی[46] . زندگی[44] . اخلاق[42] . عرفان[39] . سوال و پاسخ کوتاه[32] . سیاست[29] . نماز[27] . توحید[23] . خودشناسی[21] . اخلاق جنسی[18] . عشق[17] . گناه[16] . ایمان[15] . سوال و پاسخ کوتاه[13] . غفلت[12] . عبادت[11] . دعا[11] . اعتقاد[9] . توبه[8] . شناخت[8] . شیطان[7] . غیبت[7] . علم[7] . دنیا[7] . تربیت[7] . ازدواج[6] . احکام[6] . مذهب[6] . مرگ[6] . سیر و سلوک[6] . ولایت[6] . وظیفه[5] . معنویت[5] . ریا[5] . اجابت دعا[5] . خانواده[5] . توکل[5] . حجاب[5] . جامعه[4] . اخلاص[4] . امام زمان[4] . سلوک[4] . صبر[4] . عاشورا و عزاداری[4] . مراقبه[4] . عقل[4] . نماز شب[4] . نگاه[3] . والدین[3] . نهی از منکر[3] . غزلیات حافظ[3] . عادت[3] . عاشورا[3] . شوخی[3] . شرک[3] . ریاضت[3] . زیارت[3] . دین[3] . رمضان[3] . امید[3] . تبلیغ[3] . تصوف[3] . بصیرت[3] . انقلاب[3] . تفکر[3] . خدا[3] . حوزه و دانشگاه[3] . دروغ[3] . حیا[2] . حب دنیا[2] . حج[2] . خواب[2] . خداشناسی[2] . ارشاد[2] . تقوا[2] . حقوق[2] . چله نشینی[2] . توحیدی[2] . اهل بیت[2] . انتقاد[2] . انسان[2] . پرورش روح[2] . ترس[2] . اخلاق اجتماعی[2] . آخرت[2] . آرامش[2] . رزق و روزی[2] . دینداری[2] . ذکر[2] . رابطه با خدا[2] . زهد[2] . سعادت[2] . شخصیت[2] . شهادت[2] . شهوت[2] . سیر و سلوک[2] . شادی[2] . طلسم[2] . غضب[2] . فحش[2] . فکر[2] . فکر گناه[2] . قرب[2] . عمل[2] . عمل صالح[2] . عزاداری[2] . عزت[2] . گریه[2] . گذشت[2] . گناه و توبه[2] . معاشرت[2] . قلب[2] . کربلا[2] . کمال[2] . گوناگون[2] . هدف[2] . نماز صبح[2] . نفس[2] . مهدویت[2] . مهمانی . موسیقی . موفقیت . مومن . ناامیدی . نامحرم . نبوت . نسبیت . نفاق . نفرت . نفس اماره . نقش زنان . معیشت . مهار نفس . نماز قضا . نماینده،مجلس . همت و اراده . همسر . هنر . هو . هوس . واجب . نوحیدی . نیت . نماز جمعه . وحدت وجود . ورزش . ولایت فقیه . ولایت مداری . یاد خدا . کرامت، شفای بیماران . کربلا، عاشورا . لباس . لذت نماز . لعن . لواط . ماه رجب . مجادله . مجذوب، سالک . محاسبه . محبت . محبوبیت . محیط آلوده . مدپرستی، مدگرایی . کمال-خودشناسی-خودسازی . کینه . کم خوری . قلب سلیم . قهر . قیصر امین پور . کرامت . معرفت . معرفت خدا . معروف،منکر . معصومین . مسافرت . مسلمان واقعی . مصاحبه . گناهان صغیره . گرایش به بدی . گره در کار . عرفان کاذب . عریضه . عشق الهی . عشق مجازی . عصبانی . غذا خوردن . غرور . علم و عمل . عمر . عمره . قرب به خدا . قساوت . قضاوت . قطب . فنای فی الله . فیلم . قبر . قبولی عمل . قدرت . فطرت . فقر . غلفت . غم و غصه . طول عمر . ظرفیت . عاقبت به خیری . عبودیت . عجب و خودپسندی . شیعه . شیعه، شهادت طلبی . صحت عمل . صراط . صفات . صوفیه . طلبگی . طلبه . شادی و نشاط . شانس . سیره ائمه . سیاسی . سید حیدر آملی . سوال و پاسخ کوتاه 21 . شهید،شهادت . شناخت امامان . شخصیت ها . شرک . شکر . شلوار لی . سکس . سکولاریسم . سلامت . سلوک، عرفان، شیعه . سوء عاقبت . زیبایی . سالمندان . سالک، مجذوب . سختی ها . زبان . زنا . رابطه با دختران . رجبعلی خیاط . رحمت . رحمت خدا . دین داری . دین، وحی . خودسازی-رشد- . خودسازی-سیر و سلوک- . رضایت . رضایت خدا . رفاقت . روابط نامشروع . روزه . روشنفکر . آرزو . آرزوی مرگ . آزادی معنوی . ابتلا . آداب سلوک . احترام والدین . احضار ارواح . اخلاق اجماعی . اراده . اراده، گناه . ارامش . انتخاب، مجلس . امامان . امتحان . اعتماد به نفس . اعتکاف . اقتصاد . استجابت . استجابت دعا . استراتژی . اسلام . اسم ذات . اشک . اصولگرایی . تجلی . تجمل گرایی . تصوف و درویشی . تعادل . تغذیه . تفکر . پسر و دختر . پوشش . بصیرت- . بهشت، برزخ . بی نماز . بینش سیاسی . پائولوکوئیلو . پاکی قلب . پرخوابی . انسان، خوب و بد . انرژی . اهل بیت- . اولیای خدا . اینترنت . بخشش گناه . بخل .
 

مشترک شوید