با سلام. از توجه شما ممنونم. ولي دوست عزيزم نمي دونم چرا اين مطالب باعث اذيت شما شده و احساس مي كنم شما رو رنجوندم. فكر نمي كنم دليلي براي عصبانيت شما وجود داشته باشه خوب هر كسي يك سليقه اي داره و دنبال هدف خاصي هستش . چرا شما فكر مي كنيد فقط خودتون درك مي كنيد كه جامعه چي مي خواد. و مشكلات جوونها چيه؟ چرا فكر مي كنيد بايد مطابق سليقه شما بنويسم. پس آزادي چي مي شه. يك لحظه هم فكر كنيد شايد در اين وبلاگ فكر خاصي دنبال بشه. اگر دقت كنيد بنده دارم با يك نگاه تئوريك خاصي سعي مي كنم مطالب اخلاقي رو با يك ساختار خاصي ارايه بدم. نامه قبلي شما رو هم خوندم ولي كاري كه از دست بنده برمي ياد همينه. بنده كارم طوري است كه هر روز حدود هفتاد سوال رو از طرف دانشجويان عزيز دريافت مي كنم و مي خونم و در پاسخ دهي مشاركت دارم شما فكر نمي كنيد با اين هجم سوال و موقعيت كاري بدونم مشكلات و سوالات جوون ها چيه و خارج ننويسم. چيزايي كه مي نويسم ممكنه دغدغه شمانباشه ولي خيلي از مراجعه كننده ها مشكلات شون همين هايي است كه در اين وبلاگ بازتاب پيدا مي كنه. در عين حال از راهنمايي شما و روحيه اي كه مي ديد تشكر مي كنم. بنده نمي خوام وبلاگ نويس باشم. اين كار رو شما انجام بديد هدف بنده رسيدن به ساختار تئوريك يك سايت اخلاقي است كه در آينده مي خوام روش كار كنم وا لان دارم كم كم اين ساختار رو در ذهن و اين وبلاگ تمرين مي كنم تا در آينده بهش نزديك بشم. باز هم تشكر مي كنم. موفق باشيد علم خواه.