سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 تعداد کل بازدید : 2713816

  بازدید امروز : 122

  بازدید دیروز : 123

وبلاگ موسسه رستگان www.mrastegan.ir

 
در دوستِ بخیل، خیری نیست . [امام علی علیه السلام]
 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: شنبه 89/3/22::: ساعت 11:9 صبح

چگونه بفهمیم کاری را که می کنیم درست و مورد رضای خداست؟

منظور از درست بودن عمل، اثر بخش بودن عمل است و مراد از اثر بخشی این است که انسان را به خداوند نزدیک کند، زیرا هدف کلی دین و انسان در زندگی قرب به خداوند است. بنابراین هر عملی که بتواند انسان را به خداوند نزدیک کند، عملی است که به طور قطع مورد رضا و پذیرش خداوند واقع شده است.
معیار کلی این است که اعمال فرد مؤمن بر طبق معیارهای برگرفته از قرآن و سنت معصومین(ع) باشد و اعتبار هر عملی که از انسان سر می زند در هماهنگی با این معیار است. اگر فردی معیارهای لازم برای اعمال را بشناسد و در هماهنگی اعمال خود با آن معیارها بکوشد، باید امیدوار باشد عملش درست و مورد رضای خداوند است.
به صورت اجمالی می توان گفت: شرایط درستی اعمال و اثر بخش بودن آن عبارت است از:
الف) نیت خالص، ب ) تقوا یعنی انجام واجبات و پرهیز از گناهان، ج) همراهی عمل با ایمان یقینی، د ) رعایت شرایط صحت شرعی عمل، ه ) محبت و پیروی از سنت و سیره اهل بیت(ع).
نحوه تحصیل رضایت اللهی:
از نگاه آموزه های اخلاقی اسلام مورد رضایت اللهی واقع شدن اعمال انسان برآیند رعایت دو چیز است:
1. حسن فعلی: به معنای صحیح انجام شدن عمل است به گونه ای که خود عمل مطابق شریعت باشد و صلاحیت نزدیک ساختن انسان به خداوند را داشته باشد، زیرا عمل باطل شرعی به هر مقدار که با انگیزه تقرب انجام شود، توان نزدیک ساختن و بالا بردن انسان را ندارد.
2. حسن فاعلی: به معنای اینکه عمل به اقتضای ایمان و با انگیزه الهی و قصد قربت انجام شود. قرآن مى‏فرماید: مَن عَملَ صالحا من ذَکرٍ أَوْ أُنثى و هو مؤمن فلنحیینّه حیاةً طیّبة: هر کسى کار شایسته کند چه مرد و چه زن، در صورتى که مؤمن باشد، قطعا او را با زندگى پاکیزه‏اى حیات مى‏بخشیم، (سوره نحل، آیه 97) . یعنى در رسیدن به حیات طیّب فقط دو چیز نقش دارند: یکى، (حُسن فعلى) یعنی خود عمل صالح باشد (انجام صحیح اعمال) و دیگرى «حُسن فاعلى» یعنی مؤمن بودن و نیت داشتن و برای خدا انجام دادن کار. البته با استفاده از روایات, نیت و انگیزه عمل مهمترین رکن قبولی و درستی اعمال است که در نهایت به رضایت اللهی ختم می شود.
رضایت خداوند تعالی مراتبی دارد که رتبه های آن وابسته به عبودیت و درجات بندگی بندگان نسبت به خدای سبحان می باشد, هر درجه ای از عبودیت رضایت متناسب با آن درجه را به همراه دارد. بهترین معیار و ملاک , یک چیز به نظر می رسد: انجام وظایف شرعی : هر آن کس در این وادی کماً و کیفاً بیشتر موفق شد بیشتر تحصیل رضای الهی نموده است. زیرا با هر چه دقیق تر انجام دادن وظایف شرعی , بیشتر دستورات خدای سبحان را لباس عمل پوشانده ایم و هر چه بیشتر دستورات خداوند عملی گردد، بیشتر رضایت خدای سبحان تحصیل شده است .
مراد از وظایف شرعی اساسی ترین و مهم ترین آن است یعنی انجام واجبات و ترک محرمات. در همین باب است این حدیث شریف : عن ابی حمزه الثمالی قال : قال علی بن الحسین (ع ): (من عمل بما افترض الله علیهم , فهو ـ من ـ خیر الناس ؛ امام سجاد(ع ) می فرمایند هر کس به آنچه که خدا بر او واجب کرده عمل نماید, او از بهترین مردم می باشد. بحارالانوار, ج 71, ص 195( . و واضح است کسی که با انجام واجبات و ترک محرمات بهترین مردم شده باشد از منظر خدای سبحان و ائمه هدی (ع) پسندیده ترین مردم است. اگر در این وادی کسی موفق شد حتی این وسوسه قلبی، که شاید خدا و ائمه هدی(ع) از من راضی نباشند را از خود دور کند, صفای دل خویش را حفظ کرده چرا که آدم بی صفا مورد رضایت حق تعالی نیست . بنابراین با انجام هر چه دقیق تر واجبات و ترک محرمات باید رضایت بیشتری را تحصیل کرد و آن وسوسه قلبی را از دل زدود.

عملی که مورد قبول و رضایت خداوند است دارای نشانه هایی است مثل:

 1. هرگاه انسان موفق به عمل نیکی شود، انجام این عمل خود زمینه ساز انجام اعمال خیر و نیک دیگری می گردد که در اصطلاح به آن توفیق می گویند، یعنی هر عمل خیری توفیق اعمال خیر دیگری را نصیب انسان می کند. پس اگر عمل خیری انجام می دهید نشان توفیق شما در انجام خیرات است.

 2. حالت خوش معنوی و احساس صفا و معنویت و رغبت و میل به عبادت و دعا و کشش درونی و باطنی به سوی کارهای خیر و صالح از نشانه های دیگر قبولی اعمال و کسب رضا و خشنودی الهی است.

3. همچنین در مورد مخفی بودن موجبات خشنودی خداوند در روایتی از امام علی(ع) نقل شده است که خدای تبارک و تعالی چهار چیز را در دل چهار چیز نهفته است خشنودی خود را در طاعتش نهفته است، پس هیچ طاعتی را کوچک نشمارید زیرا بسا که آن طاعت با خشنودی خدا همراه باشد و تو بی خبر باشی- برای کسب رضایت الهی هر کار خیر و پسندیده را انجام دهید و لو کوچک باشد زیرا احتمال دارد رضایت الهی با او کسب شود.

4. سه چیز است که بنده را به خشنودی خدا می رساند: استغفار زیاد،‌ فروتنی و صدقه دادن زیاد.
امام علی(ع) می فرماید:هر که بدن خود را ناخشنود سازد پروردگارش را خشنود کند و هر که بدن خود را ناخشنود نکند پروردگارش را نافرمانی کرده باشد لذا با راحتی بدن و تأمین خواسته های جسمانی و پیروی از خواهشها، رضایت خداوند تأمین نمی شود. بنابراین استغفار زیاد، صدقه دادن زیاد و انجام هر اعمال خیر و مخالفت با هوا و هوسها سبب رضایت خداوند می شود. در نتیجه راضی و تسلیم بودن در برابر قضای الهی ولو بر خلاف میل انسان باشد خشنودی خدا را در پی دارد.
5. روایت شده است که موسی(ع) گفت: پروردگارا مرا از نشانه ناخشنودی خود از بنده ات خبر ده خدای تعالی به او وحی فرمود: هر گاه دیدی که من بنده ام را برای طاعت خود آماده و از معصیتم روی گردان می کنم این نشانه خشنودی من است.

6. در روایتی از پیامبر اسلام(ص) آمده است: نشانه خشنودی خداوند از خلقش ارزانی نرخها و دادگری فرمانروایشان است و نشانه خشم خدا بر خلقش، ستمگری فرمانروایشان و گرانی نرخهاست.

7. و نیز آمده است که نشانه خشنودی خدای سبحان از بنده، خرسندی اوست به آنچه خدای سبحان به سود و زیان او مقدم فرموده است. امام علی(ع) می فرماید: اگر بنده راضی به مقدرات الهی بود نشانه رضایت خداوند است.

8. در کلامی از امام علی(ع) آمده است: خشنودی خدای سبحان قرین طاعت اوست. و در یک کلام اگر انسان دربست تسلیم خدا باشد و مطیع محض او، در این صورت خدا از او راضی است.

ثمره رضایت اللهی:
نکته دیگر آن است که مقام «رضوان» از بزرگترین مواهب و مقاماتی است که خداوند به مؤمنان و مجاهدان می بخشد و این رضوان فرا تر از باغ های بهشت و نعمت های جاویدان و غیر از رحمت گسترده پروردگار است و رضوان من الله اکبر.
هیچ کس نمی تواند آن لذت معنوی و احساس روحانی ای را که یک انسان به خاطر توجه خداوند و رضایت و خشنودی او به دست آورده است را توصیف کند. رضایت خدا از همه برتر و بزرگتر است. قرآن کریم اسماعیل(ع) را با صفت (مرضی) توصیف نموده است. (وَ کانَ عِنْدَ رَبِّهِ مَرْضِیًّا مریم/55) و همواره مورد رضایت پروردگارش بود.

این در واقع اشاره به این حقیقت است که او در کل برنامه هایش رضایت خدا را جلب کرده است اصولاً نعمتی از این بالاتر نیست که معبود و مولا و خالق انسان از او راضی و خشنود باشد به همین دلیل در بعضی از آیات بعد از آنکه نعمت بهشت جاویدان را برای بندگان خاص خدا بیان می کند در پایان می گوید: رَضِیَ اللّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ ذلِکَ الْفَوْزُ الْعَظیمُ (مائده/119) خداوند از آنها خشنود و آنها نیز از او خشنود خواهند بود و این فوز عظیم و رستگاری بزرگی است.

و این آیه نشان می دهد تا چه اندازه این رضایت دو جانبه واجد اهمیت است(رضایت پروردگار از بندگان و رضایت بندگان از پروردگار) زیرا ممکن است انسان غرق عالی ترین نعمتها باشد ولی هنگامی که احساس کند مولی و معبود و محبوب او از او ناراضی است تمام آن نعمتها و مواهب در کام جانش تلخ می گردد و نیز ممکن است انسان واجد همه چیز باشد ولی به آنچه دارد راضی و قانع نباشد بدیهی است آن همه نعمت با این روحیه او را خوشبخت نخواهد کرد و ناراحتی مرموزی دائما او را آزار و شکنجه می دهد و آرامش روح و روان را که از بزرگترین مواهب الهی است از او می گیرد- علاوه بر این هنگامی که خدا از کسی خشنود باشد هر چه بخواهد به او می دهد و هنگامی که هر چه خواست، به او داد او نیز خشنود می شود.

رابطه نیت خیر و رضایت اللهی :
در بسیاری از روایات آمده است: که نیت از خود عمل بهتر است زیرا به عمل ارزش می دهد و در حقیقت بار ارزشی و اثر گذاری عمل را نیت به عهده دارد. حتما بسیار شنیده اید که (نیت المومن خیر من عمله). نیت مومن از عملش بهتر است زیرا همین که نیت کرد به خدا نزدیک شود در نفسش نوری از قرب الهی پیدا می شود و نزدیکی صورت می گیرد و حتی گاهی موفق به عمل هم نمی شود ولی همان نیت اثر خود را می گذارد اگر چه اگر موفق به عمل هم بشود نور بیشتری حاصل خواهد شد.

البته ناگفته نماند کسی که برای رسیدن به بهشت و نجات از آتش جهنم اعمال صالح را انجام می دهد در حقیقت به خدا و معاد ایمان دارد و در حقیقت برای نزدیکی به خدا این کارها را انجام می دهد و مرتبه ای از نیت قرب هم همین است, ولی کسی که تنها برای خوشنودی خدا و جلب محبت الهی و از روی عشق، خداوند را عبادت می کند در مرتبه ای فراتر قرار دارد و ارزش نیت او افزون تر خواهد بود.
نیّت جان عمل است. اینکه می‏گویند در هنگام عبادت نیّت کنید، به این معنا نیست که مثلاً هنگام خواندن نماز انسان در ذهن خود ترسیم کند که چهار رکعت نماز ظهر بجا می‏آورم )قربه إلی الله). بلکه نیت؛ یعنی قصد؛ یعنی مقصد داشتن، هدف داشتن و در اصطلاح دین نیت به این معنی است که انسان در عبادتش قصد کند که به رنگ خدا در آید ، با پرستش هستی به شکل آن در آید و مظهر وجود و اسماء و صفات آن شود و به خدای متعال نزدیک گردد. ما در درجه اول با نیت به خدا نزدیک می شویم و در درجه بعد با عمل.
نیّت، انبعاث و پرش روح است. انبعاث روحی است که به سمت خدا پرواز می
کند؛ همان نیتی که از عمل برتر است. از این رو گفته‏اند خدای سبحان را با نیّت های صادق مسئلت کنید. صحت عبادت مشروط به نیّت است که بدون آن عمل باطل خواهد بود و چون نیّت دارای درجاتی است، خود صحت هم مراتب دارد.
از آن جا که مواقف مهم روز قیامت عبارت است از آتش، بهشت و رضوان و از طرفی نفس انسان دارای سه حالت شهوت، غضب و عقل کمال طلب است، لذا عبادت هم سه قسم و عبادت‏کنندگان نیز به سه گروه تقسیم می‏شوند: گروهی خدای سبحان را به جهت ترس از جهنم و آتش عبادت می‏کنند که این عبادت بردگان است. گروه دیگر، خدا را برای رسیدن به بهشت و نعمتهای آن عبادت می‏کنند؛ این عبادت بازرگانان و تجّار است. و گروه سوم خدا را فقط برای محبت و دوستی نسبت به آن ذات متعالی عبادت می‏کنند؛ این بالاترین مرتبه عبادت است که از آن به عبادت احرار تعبیر شده است. (نهج البلاغه، حکمت 237 )
همه این عبادتها صحیح است؛ ولی مراتب ثواب و پاداش آن یکسان نیست. پس نیت که همان قصد قربت است، جان و روح عمل بوده و از خود عمل بالاتر و مهمتر است؛ چون حیات و زندگی عمل به نیت بستگی دارد. و پاداش اعمال، براساس نوع نیت و قصد انسان، مراتبی گوناگون دارد. (آیة الله جوادی آملی، حکمت عبادات)
البته باید توجه داشت اولیای خاص خداوند و بندگان مقرّب و برجسته او در عین حال که تمام سعی و کوشش خود را در انجام اعمال خیر و نیک و عمل به وظایف شرعی و الهی خود دارند ولی همواره از خداوند ترسان و بیمناکند و می ترسند عمل آنها مورد قبول خداوند قرار نگیرد. این حال ویژه آنها است و از معرفت عمیق وجامع آنها سرچشمه می گیرد و به معنای کوتاهی در انجام وظیفه و یا بدگمانی به خداوند و سوء ظن به او و یا تردید در عدالت او نمی باشد، بلکه وقتی انسان عظمت خداوند متعال را بشناسد و نسبت به قدرت و علم و وجود بی کران و غیرمتناهی او شناخت پیدا کرد و از طرفی به کوچکی وحقارت و ضعف و نادانی خود پی برد، اعمال خود را ناقص و ناچیز می داند و به همین جهت اولیای خداوند و پیشوایان معصوم(ع) به ما آموخته اند که هرگز دلگرم و دلخوش به اعمال خود نباشید و بر آنها تکیه نکنید، بلکه به فضل و لطف و رحمت الهی امیدوار باشید.
اگر خداوند بخواهد با عدالت خود اعمال ما را بررسی کند و مورد سنجش قرار دهد، امیدی برای قبولی عمل برای کسی باقی نمی ماند، زیرا اغلب درجه خلوص نیت ها و اعمال ما کم است, ولی با توجه به فضل و لطف خداوند و تکیه بر آن جای امیدواری برای قبولی اعمال همواره وجود دارد.

 


 
 
 
 

جستجوی واژه ها

 

حضور و غیاب

 

فهرست موضوعی یادداشت ها

بندگی[49] . خودسازی[46] . زندگی[44] . اخلاق[42] . عرفان[39] . سوال و پاسخ کوتاه[32] . سیاست[29] . نماز[27] . توحید[23] . خودشناسی[21] . اخلاق جنسی[18] . عشق[17] . گناه[16] . ایمان[15] . سوال و پاسخ کوتاه[13] . غفلت[12] . عبادت[11] . دعا[11] . اعتقاد[9] . توبه[8] . شناخت[8] . شیطان[7] . غیبت[7] . علم[7] . دنیا[7] . تربیت[7] . ازدواج[6] . احکام[6] . مذهب[6] . مرگ[6] . سیر و سلوک[6] . ولایت[6] . وظیفه[5] . معنویت[5] . ریا[5] . اجابت دعا[5] . خانواده[5] . توکل[5] . حجاب[5] . جامعه[4] . اخلاص[4] . امام زمان[4] . سلوک[4] . صبر[4] . عاشورا و عزاداری[4] . مراقبه[4] . عقل[4] . نماز شب[4] . نگاه[3] . والدین[3] . نهی از منکر[3] . غزلیات حافظ[3] . عادت[3] . عاشورا[3] . شوخی[3] . شرک[3] . ریاضت[3] . زیارت[3] . دین[3] . رمضان[3] . امید[3] . تبلیغ[3] . تصوف[3] . بصیرت[3] . انقلاب[3] . تفکر[3] . خدا[3] . حوزه و دانشگاه[3] . دروغ[3] . حیا[2] . حب دنیا[2] . حج[2] . خواب[2] . خداشناسی[2] . ارشاد[2] . تقوا[2] . حقوق[2] . چله نشینی[2] . توحیدی[2] . اهل بیت[2] . انتقاد[2] . انسان[2] . پرورش روح[2] . ترس[2] . اخلاق اجتماعی[2] . آخرت[2] . آرامش[2] . رزق و روزی[2] . دینداری[2] . ذکر[2] . رابطه با خدا[2] . زهد[2] . سعادت[2] . شخصیت[2] . شهادت[2] . شهوت[2] . سیر و سلوک[2] . شادی[2] . طلسم[2] . غضب[2] . فحش[2] . فکر[2] . فکر گناه[2] . قرب[2] . عمل[2] . عمل صالح[2] . عزاداری[2] . عزت[2] . گریه[2] . گذشت[2] . گناه و توبه[2] . معاشرت[2] . قلب[2] . کربلا[2] . کمال[2] . گوناگون[2] . هدف[2] . نماز صبح[2] . نفس[2] . مهدویت[2] . مهمانی . موسیقی . موفقیت . مومن . ناامیدی . نامحرم . نبوت . نسبیت . نفاق . نفرت . نفس اماره . نقش زنان . معیشت . مهار نفس . نماز قضا . نماینده،مجلس . همت و اراده . همسر . هنر . هو . هوس . واجب . نوحیدی . نیت . نماز جمعه . وحدت وجود . ورزش . ولایت فقیه . ولایت مداری . یاد خدا . کرامت، شفای بیماران . کربلا، عاشورا . لباس . لذت نماز . لعن . لواط . ماه رجب . مجادله . مجذوب، سالک . محاسبه . محبت . محبوبیت . محیط آلوده . مدپرستی، مدگرایی . کمال-خودشناسی-خودسازی . کینه . کم خوری . قلب سلیم . قهر . قیصر امین پور . کرامت . معرفت . معرفت خدا . معروف،منکر . معصومین . مسافرت . مسلمان واقعی . مصاحبه . گناهان صغیره . گرایش به بدی . گره در کار . عرفان کاذب . عریضه . عشق الهی . عشق مجازی . عصبانی . غذا خوردن . غرور . علم و عمل . عمر . عمره . قرب به خدا . قساوت . قضاوت . قطب . فنای فی الله . فیلم . قبر . قبولی عمل . قدرت . فطرت . فقر . غلفت . غم و غصه . طول عمر . ظرفیت . عاقبت به خیری . عبودیت . عجب و خودپسندی . شیعه . شیعه، شهادت طلبی . صحت عمل . صراط . صفات . صوفیه . طلبگی . طلبه . شادی و نشاط . شانس . سیره ائمه . سیاسی . سید حیدر آملی . سوال و پاسخ کوتاه 21 . شهید،شهادت . شناخت امامان . شخصیت ها . شرک . شکر . شلوار لی . سکس . سکولاریسم . سلامت . سلوک، عرفان، شیعه . سوء عاقبت . زیبایی . سالمندان . سالک، مجذوب . سختی ها . زبان . زنا . رابطه با دختران . رجبعلی خیاط . رحمت . رحمت خدا . دین داری . دین، وحی . خودسازی-رشد- . خودسازی-سیر و سلوک- . رضایت . رضایت خدا . رفاقت . روابط نامشروع . روزه . روشنفکر . آرزو . آرزوی مرگ . آزادی معنوی . ابتلا . آداب سلوک . احترام والدین . احضار ارواح . اخلاق اجماعی . اراده . اراده، گناه . ارامش . انتخاب، مجلس . امامان . امتحان . اعتماد به نفس . اعتکاف . اقتصاد . استجابت . استجابت دعا . استراتژی . اسلام . اسم ذات . اشک . اصولگرایی . تجلی . تجمل گرایی . تصوف و درویشی . تعادل . تغذیه . تفکر . پسر و دختر . پوشش . بصیرت- . بهشت، برزخ . بی نماز . بینش سیاسی . پائولوکوئیلو . پاکی قلب . پرخوابی . انسان، خوب و بد . انرژی . اهل بیت- . اولیای خدا . اینترنت . بخشش گناه . بخل .
 

مشترک شوید