سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 تعداد کل بازدید : 2715983

  بازدید امروز : 14

  بازدید دیروز : 110

وبلاگ موسسه رستگان www.mrastegan.ir

 
مردم چیزى از کار دین را براى بهبود دنیاى خود وانگذارد جز آنکه خدا چیزى را که زیانش از آن بیشتر است پیشاپیش آنان آرد . [نهج البلاغه]
 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: یکشنبه 89/5/3::: ساعت 9:33 صبح

راه تشخیص مصلحتی بودن یک عمل چیست؟ برای مثال برای رفع اختلاف یک زن و شوهر اجازه دروغ گفتن وجود دارد، ولی از طرفی امیرالمؤمنین علیه السلام برای گرفتن حکومت حاضر به دروغ گفتن نمی شود یا امام کاظم علیه السلام در زندان حاضر به عذرخواهی از هارون نمی شود. لطفاً دقیق توضیح دهید؟

دروغ به لحاظ اخلاقی از بزرگترین گناهان است و به لحاظ شرعی از حرام های مسلم شریعت است، زیرا کلید تمامی بدی ها و سرمنشأ همه شرها است. امام حسن عسکری (علیه السلام) در این زمینه در طی روایت فرموده است: «تمام خباثت ها در خانه ای قرار دارد و کلید آن خانه، دروغ است» V} (جامع السعادات، ج 2، ص 323). البته همانطور که می دانید دروغ از گناهانی نیست که هیچ گونه مورد استثنایی نداشته باشد و تمام مصادیق آن، حرام باشد.
گاهی برخی از مصادیق دروغ در شرایط خاصی جایز و بلکه واجب می شود، مانند نجات جان مسلمان از کشته شدن و یا اسیر گشتن، حفظ مال و آبروی مؤمن، اصلاح نمودن میان مردم و ایجاد صلح و دوستی، فریب دشمن و غلبه بر او در جنگ ها و کسب رضایت و خشنودی همسر، که البته در همین موارد نیز بهتر است در صورت امکان توریه نماید، یعنی به گونه ای سخن بگوید که دروغ محسوب نشود، زیرا دروغ در هر صورت بازتاب ناهنجاری بر روح و شخصیت او خواهد داشت و جرئت او را بر دروغ گویی خواهد افزود.
فلسفه و حکمتی که باعث می شود برخی از اقسام دروغ جایز شمرده شود، وجود مصلحت برتری، همچون حفظ منافع معنوی مؤمنین، سلامت و امنیت جامعه ایمانی و خانواده است که در آن موارد بر مفسده دروغ گویی ترجیح می یابد.
در این صورت اگر دروغ گفتن باعث حفظ یک مصلحت مهمتری در بین می شود - مثل آنکه اگر دروغ گفته شود با عث می شود با افشاء نکردن راز یک مومن جان یا مال و یا آبروی او حفظ گردد - در این صورت دروغ گفتن اشکال ندارد.
پس از ذکر مقدمه ای که گذشت، به پاسخ سؤال می پردازیم.
رعایت اهم و مهم در همه ی کارها، از سفارشات دین مقدس اسلام است. بویژه اگر در جایی دو مصلحت و مفسده با هم در تعارض باشندند، باید کاری که از اهمیت بیشتری برخوردار است، انتخاب شود. بعنوان مثال: اگر کسی ببیند که فردی در حال غرق شدن در استخر خانه ای است و باید برای نجات او، بدون اذن صاحب خانه وارد منزل شود، بدلیل اهمیت نجات جان یک انسان، باید وارد خانه شده و او را از غرق شدن برهاند.
همانطور که می دانید، نجات جان یک انسان واجب و ورود بدون اجازه به منزل دیگران، حرام است؛ ولی به دلیل اهمیت مورد اول، بر انسان واجب است که مرتکب این امر حرام شود!
در دروغ مصلحتی نیز ، بعنوان مثال، اصلاح بین زن و شوهر، اگر تنها از طریق دروغ مصلحت آمیز صورت می گیرد، اسلام اجازه ی این دروغ را داده است. زیرا در این دروغ، ضرر اندک و منفعت زیادی نهفته است. پس تشخیص مصداق دروغ مصلحتی، بسیار مهم است. اما گاهی دروغ گفتن، تبعات منفی زیادی دارد؛ تا چایی که این تبعات منفی، گریبان نسلهای بعد را هم می گیرد.
در قضیه ی شورا برای تعیین خلیفه، اگر حضرت می پذیرفت که به روش دو خلیفه ی قبل عمل کند، رأی به نفع او صادر می شد و خلافت مسلمین به حضرت می رسید ولی امیرالمؤمنین علی (علیه السلا) حاضر به گفتن این دروغ نشدند و خلافت را به دیگری واگذار کردند؛ تا جایی که برخی به حضرت گله کردند که چرا دروغ مصلحت آمیز نگفتند؟!
نکته ی مهم این است که اگر حضرت دروغ می گفتند، ضرر آن بسیار بیشتر از نفع آن می بود! که به برخی از مضرات آن – بر اساس آنچه به عقلمان می رسد – اشاره می کنیم:
- مبنای حکومت حضرت بر دروغ و فریب پایه ریزی میشد.
- اعتماد مردم از حضرت سلب می شد.
- مردم به هر دلیلی از اطاعت، سرپیچی می کردند؛ به این بهانه که به روش خلفاء قبل عمل نمی شود.
- دشمنان مکار و منافقینی که گرد حضرت را گرفته بودند، با تمسک به این دروغ، به اهداف خود بهتر می رسیدند.
- علی (علیه السلام) الگوی هر زن و مردی است؛ با این دروغ، شایع می شد که ایشان برای رسیدن به خلافت و منافع دنیوی، دروغ گفته و خلف وعده کرده است؛ لذا حل مسأله برای آیندگان نیز مشکل می شد.
- خلیفه ای که در بدو کار، دروغ بگوید دیگر کسی به او اعتماد نمی کند و طبیعتاً به دستوراتش نیز عمل نمی شود.
- شاید مهمترین علت برای اجتناب حضرت از این دروغ، مخالفت علنی و مبارزه ی آشکار با روش خلفاء قبل در نحوه ی حکومت داری باشد؛ پس چگونه ممکن است ایشان به چنین دروغی متمسک شوند؟!
در مورد امام کاظم (علیه السلام) نیز نکته ی مهم این است که علت زندان افتادن امام (علیه السلام) مخالفت با خودکامگی های هارون بود؛ با عذرخواهی کردن و آزاد شدن، آیا امام دیگر می توانستند با ظلم های هارون مخالفت کنند؟ و نکته ی دیگر اینکه عذرخواهی از هارون به منزله ی اشتباه امام و صحت عملکرد هارون، محسوب می شد!
دوست عزیز!
همانطور که ملاحظه می کنید تفاوت زیادی در دروغ مصلحتی برای اصلاح بین دو نفر و دروغ ملحتی از جانب امام معصوم (علیه السلام) در مواردی که ذکر شد می باشد. در دروغ مصلحتی برای وصل بین دونفر، شاید تنها ضرر آن متوجه گوینده ی دروغ است که باید مراقب باشد دروغ گفتن برای او عادت نشده و بازتاب منفی آن را از روح خود بزداید؛ اما در مواردی که در بالا ذکر شد ضررهای غیر قابل جبرانی وجود دارد که به برخی از آن ها اشاره شد.
موفق و پیروز باشید.

 

 


 
 
 
 

جستجوی واژه ها

 

حضور و غیاب

 

فهرست موضوعی یادداشت ها

بندگی[49] . خودسازی[46] . زندگی[44] . اخلاق[42] . عرفان[39] . سوال و پاسخ کوتاه[32] . سیاست[29] . نماز[27] . توحید[23] . خودشناسی[21] . اخلاق جنسی[18] . عشق[17] . گناه[16] . ایمان[15] . سوال و پاسخ کوتاه[13] . غفلت[12] . عبادت[11] . دعا[11] . اعتقاد[9] . توبه[8] . شناخت[8] . شیطان[7] . غیبت[7] . علم[7] . دنیا[7] . تربیت[7] . ازدواج[6] . احکام[6] . مذهب[6] . مرگ[6] . سیر و سلوک[6] . ولایت[6] . وظیفه[5] . معنویت[5] . ریا[5] . اجابت دعا[5] . خانواده[5] . توکل[5] . حجاب[5] . جامعه[4] . اخلاص[4] . امام زمان[4] . سلوک[4] . صبر[4] . عاشورا و عزاداری[4] . مراقبه[4] . عقل[4] . نماز شب[4] . نگاه[3] . والدین[3] . نهی از منکر[3] . غزلیات حافظ[3] . عادت[3] . عاشورا[3] . شوخی[3] . شرک[3] . ریاضت[3] . زیارت[3] . دین[3] . رمضان[3] . امید[3] . تبلیغ[3] . تصوف[3] . بصیرت[3] . انقلاب[3] . تفکر[3] . خدا[3] . حوزه و دانشگاه[3] . دروغ[3] . حیا[2] . حب دنیا[2] . حج[2] . خواب[2] . خداشناسی[2] . ارشاد[2] . تقوا[2] . حقوق[2] . چله نشینی[2] . توحیدی[2] . اهل بیت[2] . انتقاد[2] . انسان[2] . پرورش روح[2] . ترس[2] . اخلاق اجتماعی[2] . آخرت[2] . آرامش[2] . رزق و روزی[2] . دینداری[2] . ذکر[2] . رابطه با خدا[2] . زهد[2] . سعادت[2] . شخصیت[2] . شهادت[2] . شهوت[2] . سیر و سلوک[2] . شادی[2] . طلسم[2] . غضب[2] . فحش[2] . فکر[2] . فکر گناه[2] . قرب[2] . عمل[2] . عمل صالح[2] . عزاداری[2] . عزت[2] . گریه[2] . گذشت[2] . گناه و توبه[2] . معاشرت[2] . قلب[2] . کربلا[2] . کمال[2] . گوناگون[2] . هدف[2] . نماز صبح[2] . نفس[2] . مهدویت[2] . مهمانی . موسیقی . موفقیت . مومن . ناامیدی . نامحرم . نبوت . نسبیت . نفاق . نفرت . نفس اماره . نقش زنان . معیشت . مهار نفس . نماز قضا . نماینده،مجلس . همت و اراده . همسر . هنر . هو . هوس . واجب . نوحیدی . نیت . نماز جمعه . وحدت وجود . ورزش . ولایت فقیه . ولایت مداری . یاد خدا . کرامت، شفای بیماران . کربلا، عاشورا . لباس . لذت نماز . لعن . لواط . ماه رجب . مجادله . مجذوب، سالک . محاسبه . محبت . محبوبیت . محیط آلوده . مدپرستی، مدگرایی . کمال-خودشناسی-خودسازی . کینه . کم خوری . قلب سلیم . قهر . قیصر امین پور . کرامت . معرفت . معرفت خدا . معروف،منکر . معصومین . مسافرت . مسلمان واقعی . مصاحبه . گناهان صغیره . گرایش به بدی . گره در کار . عرفان کاذب . عریضه . عشق الهی . عشق مجازی . عصبانی . غذا خوردن . غرور . علم و عمل . عمر . عمره . قرب به خدا . قساوت . قضاوت . قطب . فنای فی الله . فیلم . قبر . قبولی عمل . قدرت . فطرت . فقر . غلفت . غم و غصه . طول عمر . ظرفیت . عاقبت به خیری . عبودیت . عجب و خودپسندی . شیعه . شیعه، شهادت طلبی . صحت عمل . صراط . صفات . صوفیه . طلبگی . طلبه . شادی و نشاط . شانس . سیره ائمه . سیاسی . سید حیدر آملی . سوال و پاسخ کوتاه 21 . شهید،شهادت . شناخت امامان . شخصیت ها . شرک . شکر . شلوار لی . سکس . سکولاریسم . سلامت . سلوک، عرفان، شیعه . سوء عاقبت . زیبایی . سالمندان . سالک، مجذوب . سختی ها . زبان . زنا . رابطه با دختران . رجبعلی خیاط . رحمت . رحمت خدا . دین داری . دین، وحی . خودسازی-رشد- . خودسازی-سیر و سلوک- . رضایت . رضایت خدا . رفاقت . روابط نامشروع . روزه . روشنفکر . آرزو . آرزوی مرگ . آزادی معنوی . ابتلا . آداب سلوک . احترام والدین . احضار ارواح . اخلاق اجماعی . اراده . اراده، گناه . ارامش . انتخاب، مجلس . امامان . امتحان . اعتماد به نفس . اعتکاف . اقتصاد . استجابت . استجابت دعا . استراتژی . اسلام . اسم ذات . اشک . اصولگرایی . تجلی . تجمل گرایی . تصوف و درویشی . تعادل . تغذیه . تفکر . پسر و دختر . پوشش . بصیرت- . بهشت، برزخ . بی نماز . بینش سیاسی . پائولوکوئیلو . پاکی قلب . پرخوابی . انسان، خوب و بد . انرژی . اهل بیت- . اولیای خدا . اینترنت . بخشش گناه . بخل .
 

مشترک شوید