سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 تعداد کل بازدید : 2716359

  بازدید امروز : 260

  بازدید دیروز : 130

وبلاگ موسسه رستگان www.mrastegan.ir

 
خداى سبحان طاعت را غنیمتى ساخته است براى زیرکان آنگاه که مردم ناتوان کوتاهى کنند در آن . [نهج البلاغه]
 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: یکشنبه 89/11/24::: ساعت 1:42 عصر

من چیزی را که مادرم گفته بود بیاور در اثر فراموشی یادم رفت و مادرم با عصبانیت با من صحبت کرد و من هم گفتم که چرا خوب این طور حرف می زنی خوب یادم رفت آیا این گفته من گناه است؟
در پاسخ به مطالب ذیل توجه کنید :
الف- اصل کلی که از قران و روایات به دست می آید رعایت نهایت احترام و تکریم نسبت به والدین و پرهیز از هر نوع بی ادبی و بی احترامی و ناراحت کردن انها است .
ب- در آیه 23 سوره مبارکه اسراء خداوند در رابطه با این موضوع می فرماید : وَ قَضى‏ رَبُّکَ أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ إِیَّاهُ وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً إِمَّا یَبْلُغَنَّ عِنْدَکَ الْکِبَرَ أَحَدُهُما أَوْ کِلاهُما فَلا تَقُلْ لَهُما أُفٍّ وَ لا تَنْهَرْهُما وَ قُلْ لَهُما قَوْلاً کَرِیماً -پروردگارت فرمان داده جز او را نپرستید و به پدر و مادر نیکى کنید، هر گاه یکى از آنها- یا هر دو آنها- نزد تو، به سن پیرى برسند کمترین اهانتى به آنها روا مدار، و بر آنها فریاد مزن، و گفتار لطیف و سنجیده بزرگوارانه به آنها بگو.
هر گاه یکى از آن دو، یا هر دو آنها، نزد تو به سن پیرى و شکستگى برسند (آن چنان که نیازمند به مراقبت دائمى تو باشند) از هر گونه محبت در مورد آنها دریغ مدار، و کمترین اهانتى به آنان مکن، حتى سبکترین تعبیر نامؤدبانه یعنى اف به آنها مگو (إِمَّا یَبْلُغَنَّ عِنْدَکَ الْکِبَرَ أَحَدُهُما أَوْ کِلاهُما فَلا تَقُلْ لَهُما أُفٍّ) .
و بر سر آنها فریاد مزن (وَ لا تَنْهَرْهُما). بلکه با گفتار سنجیده و لطیف و بزرگوارانه با آنها سخن بگو (وَ قُلْ لَهُما قَوْلًا کَرِیماً).

و نهایت فروتنى را در برابر آنها بنما، و بالهاى تواضع خود را در برابرشان از محبت و لطف فرود آر (وَ اخْفِضْ لَهُما جَناحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ).
و بگو بار پروردگارا! آنها را مشمول رحمت خویش قرار ده همانگونه که در کودکى مرا تربیت کرده‏اند (وَ قُلْ رَبِّ ارْحَمْهُما کَما رَبَّیانِی صَغِیراً).
ج- در حقیقت در این آیات قسمتى از ریزه‏کاری هاى برخورد مؤدبانه و فوق العاده احترام آمیز فرزندان را نسبت به پدران و مادران بازگو مى‏کند:
1- از یک سو انگشت روى حالات پیرى آنها که در آن موقع از همیشه نیازمندتر به حمایت و محبت و احترامند گذارده، مى‏گوید: کمترین سخن اهانت آمیز را به آنها مگو!.
آنها ممکن است بر اثر کهولت به جایى برسند که نتوانند بدون کمک دیگرى حرکت کنند، و از جا برخیزند و حتى ممکن است قادر به دفع آلودگى از خود نباشند، در این موقع آزمایش بزرگ فرزندان شروع مى‏شود.
آیا وجود چنین پدر و مادرى را مایه رحمت مى‏دانند، و یا بلا و مصیبت و عذاب آیا صبر و حوصله کافى براى نگهدارى احترام آمیز از چنین پدر و مادرى را دارند و یا هر زمان با نیش زبان، با کلمات سبک و اهانت آمیز و حتى گاه با تقاضاى مرگ او از خدا قلبش را مى‏فشارند و آزار مى‏دهند؟.
2- از سوى دیگر قرآن مى‏گوید: در این هنگام به آنها اف مگو، یعنى اظهار ناراحتى و ابراز تنفر مکن، و باز اضافه مى‏کند با صداى بلند و اهانت آمیز و داد و فریاد با آنها سخن مگو، و باز تاکید مى‏کند که با قول کریم و گفتار بزرگوارانه با آنها سخن بگو که همه آنها نهایت ادب در سخن را مى‏رساند که زبان کلید قلب است.
3- از سوى دیگر دستور به تواضع و فروتنى مى‏دهد، تواضعى که نشان دهنده محبت و علاقه باشد و نه چیز دیگر.
4- سرانجام مى‏گوید: حتى موقعى که رو به سوى درگاه خدا مى‏آورى پدر و مادر را (چه در حیات و چه در ممات) فراموش مکن و تقاضاى رحمت پروردگار براى آنها بنما.
مخصوصا این تقاضایت را با این دلیل همراه ساز و بگو خداوندا همانگونه که آنها در کودکى مرا تربیت کردند تو مشمول رحمتشان فرما؟
د- احترام پدر و مادر در منطق اسلام
گر چه عواطف انسانى و مساله حق‏شناسى به تنهایى براى رعایت احترام در برابر والدین کافى است، ولى از آنجا که اسلام حتى در مسائلى که هم عقل در آن استقلال کامل دارد، و هم عاطفه آن را به وضوح درمى‏یابد، سکوت روا نمى‏دارد، بلکه به عنوان تاکید در این گونه موارد هم دستورات لازم را صادر مى‏کند در مورد احترام والدین آن قدر تاکید کرده است که در کمتر مساله‏اى دیده مى‏شود.
به عنوان نمونه به چند قسمت اشاره مى‏کنیم: الف در چهار سوره از قرآن مجید نیکى به والدین بلا فاصله بعد از مساله توحید قرار گرفته این همردیف بودن دو مساله بیانگر این است که اسلام تا چه حد براى پدر و مادر احترام قائل است.
در سوره بقره آیه 83 مى‏خوانیم: لا تَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً:
و در سوره نساء آیه 36 و اعْبُدُوا اللَّهَ وَ لا تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئاً وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً.
و در سوره انعام آیه 151 مى‏فرماید: أَلَّا تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئاً وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً.
و در آیات مورد بحث نیز این دو را قرین با هم دیدیم وَ قَضى‏ رَبُّکَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِیَّاهُ وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً.
ب- اهمیت این موضوع تا آن پایه است که هم قرآن و هم روایات صریحا توصیه مى‏کنند که حتى اگر پدر و مادر کافر باشند رعایت احترامشان لازم است.
در سوره لقمان آیه 15 مى‏خوانیم: وَ إِنْ جاهَداکَ عَلى‏ أَنْ تُشْرِکَ بِی ما لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ فَلا تُطِعْهُما وَ صاحِبْهُما فِی الدُّنْیا مَعْرُوفاً: اگر آنها به تو اصرار کنند که مشرک شوى اطاعتشان مکن، ولى در زندگى دنیا به نیکى با آنها معاشرت نما!
چ- شکرگزارى در برابر پدر و مادر در قرآن مجید در ردیف شکرگزارى در برابر نعمتهاى خدا قرار داده شده چنان که مى‏خوانیم: أَنِ اشْکُرْ لِی وَ لِوالِدَیْکَ (سوره لقمان آیه 14) با اینکه نعمت خدا بیش از آن اندازه است که قابل احصا و شماره باشد، و این دلیل بر عمق و وسعت حقوق پدران و مادران مى‏باشد.
د- قرآن حتى کمترین بى احترامى را در برابر پدر و مادر اجازه نداده است. در حدیثى از امام صادق ع مى‏خوانیم که فرمود: لو علم اللَّه شیئا هو ادنى من اف لنهى عنه، و هو من ادنى العقوق، و من العقوق ان ینظر الرجل الى والدیه فیحد النظر الیها: اگر چیزى کمتر از اف وجود داشت خدا از آن نهى مى‏کرد (اف همانطور که گفتیم کمترین اظهار ناراحتى است) و این حد اقل مخالفت و بى احترامى نسبت به پدر و مادر است، و از این جمله نظر تند و غضب‏آلود به پدر و مادر کردن مى‏باشد «1».
ه- با اینکه جهاد یکى از مهمترین برنامه‏هاى اسلامى است، ما دام که جنبه وجوب عینى پیدا نکند یعنى داوطلب به قدر کافى باشد، بودن در خدمت پدر و مادر از آن مهمتر است، و اگر موجب ناراحتى آنها شود، جایز نیست.
در حدیثى از امام صادق ع مى‏خوانیم که مردى نزد پیامبر ص آمد و عرض کرد من جوان با نشاط و ورزیده‏اى هستم و جهاد را دوست دارم ولى مادرى دارم که از این موضوع ناراحت مى‏شود، پیامبر ص فرمود:ارجع فکن مع والدتک فو الذى بعثنى بالحق لانسها بک لیلة خیر من جهاد فى سبیل اللَّه سنة:
برگرد و با مادر خویش باش، قسم به آن خدایى که مرا به حق مبعوث ساخته است یک شب مادر با تو مانوس گردد از یک سال جهاد در راه خدا بهتر است ! ولى البته هنگامى که جهاد، جنبه وجوب عینى پیدا کند و کشور اسلامى در خطر قرار گیرد و حضور همگان لازم شود، هیچ عذرى پذیرفته نیست، حتى نارضایى پدر و مادر.
در مورد سایر واجبات کفایى و همچنین مستحبات، مساله همانگونه است که در مورد جهاد گفته شد.
و- پیامبر ص فرمود: ایاکم و عقوق الوالدین فان ریح الجنة توجد من مسیرة الف عام و لا یجدها عاق: بترسید از اینکه عاق پدر و مادر و مغضوب آنها شوید، زیرا بوى بهشت از پانصد سال راه به مشام مى‏رسد، ولى هیچگاه به کسانى که در مورد خشم پدر و مادر هستند نخواهد رسید «2».
این تعبیر اشاره لطیفى به این موضوع است که چنین اشخاص نه تنها در بهشت گام نمى‏گذارند بلکه در فاصله بسیار زیادى از آن قرار دارند، و حتى نمى‏توانند به آن نزدیک شوند.
سید قطب در تفسیر فى ظلال حدیثى به این مضمون از پیامبر ص نقل مى‏کند که مردى مشغول طواف بود و مادرش را بر دوش گرفته طواف مى‏داد، پیامبر ص را در همان حال مشاهده کرد عرض کرد آیا حق مادرم را با این کار انجام دادم، فرمود: نه حتى جبران یکى از ناله‏هاى او را (به هنگام وضع حمل) نمى‏کند «3»! و اگر بخواهیم عنان قلم را در اینجا رها کنیم سخن بسیار به درازا مى‏کشد و از شکل تفسیر خارج مى‏شویم، اما با صراحت باید گفت هر قدر در این زمینه گفته شود باز هم کم است چرا که آنها حق حیات بر انسان دارند.
ه- در پایان این بحث ذکر این نکته را لازم مى‏دانیم که گاه مى‏شود پدر و مادر پیشنهادهاى غیر منطقى و یا خلاف شرع به انسان مى‏کنند، بدیهى است اطاعت آنها در هیچیک از این موارد لازم نیست، ولى با این حال باید با برخورد منطقى و انجام وظیفه امر به معروف در بهترین صورتش با این گونه پیشنهادها برخورد کرد
سخن خود را در این زمینه با حدیثى از امام کاظم ع پایان مى‏دهیم: امام ع مى‏گوید کسى نزد پیامبر ص آمد و از حق پدر و فرزند سؤال کرد فرمود:
لا یسمیه باسمه، و لا یمشى بین یدیه، و لا یجلس قبله، و لا یستسب له: باید او را با نام صدا نزند (بلکه بگوید پدرم!) و جلوتر از او راه نرود، و قبل از او ننشیند، و کارى نکند که مردم به پدرش بدگویى کند (نگویند خدا پدرت را نیامرزد که چنین کردى!) .
و- بنا بر این اگر این سخن شما موجب رنجش و ناراحتی مادرتان شده باشد بی شک گناه است و لازم است از ان استغفار کنید و از ایشان عذر خواهی کنید و این اشتباه با تکریم و احترام نسبت به او جبران نمایید .

 

 

 


 
 
 
 

جستجوی واژه ها

 

حضور و غیاب

 

فهرست موضوعی یادداشت ها

بندگی[49] . خودسازی[46] . زندگی[44] . اخلاق[42] . عرفان[39] . سوال و پاسخ کوتاه[32] . سیاست[29] . نماز[27] . توحید[23] . خودشناسی[21] . اخلاق جنسی[18] . عشق[17] . گناه[16] . ایمان[15] . سوال و پاسخ کوتاه[13] . غفلت[12] . عبادت[11] . دعا[11] . اعتقاد[9] . توبه[8] . شناخت[8] . شیطان[7] . غیبت[7] . علم[7] . دنیا[7] . تربیت[7] . ازدواج[6] . احکام[6] . مذهب[6] . مرگ[6] . سیر و سلوک[6] . ولایت[6] . وظیفه[5] . معنویت[5] . ریا[5] . اجابت دعا[5] . خانواده[5] . توکل[5] . حجاب[5] . جامعه[4] . اخلاص[4] . امام زمان[4] . سلوک[4] . صبر[4] . عاشورا و عزاداری[4] . مراقبه[4] . عقل[4] . نماز شب[4] . نگاه[3] . والدین[3] . نهی از منکر[3] . غزلیات حافظ[3] . عادت[3] . عاشورا[3] . شوخی[3] . شرک[3] . ریاضت[3] . زیارت[3] . دین[3] . رمضان[3] . امید[3] . تبلیغ[3] . تصوف[3] . بصیرت[3] . انقلاب[3] . تفکر[3] . خدا[3] . حوزه و دانشگاه[3] . دروغ[3] . حیا[2] . حب دنیا[2] . حج[2] . خواب[2] . خداشناسی[2] . ارشاد[2] . تقوا[2] . حقوق[2] . چله نشینی[2] . توحیدی[2] . اهل بیت[2] . انتقاد[2] . انسان[2] . پرورش روح[2] . ترس[2] . اخلاق اجتماعی[2] . آخرت[2] . آرامش[2] . رزق و روزی[2] . دینداری[2] . ذکر[2] . رابطه با خدا[2] . زهد[2] . سعادت[2] . شخصیت[2] . شهادت[2] . شهوت[2] . سیر و سلوک[2] . شادی[2] . طلسم[2] . غضب[2] . فحش[2] . فکر[2] . فکر گناه[2] . قرب[2] . عمل[2] . عمل صالح[2] . عزاداری[2] . عزت[2] . گریه[2] . گذشت[2] . گناه و توبه[2] . معاشرت[2] . قلب[2] . کربلا[2] . کمال[2] . گوناگون[2] . هدف[2] . نماز صبح[2] . نفس[2] . مهدویت[2] . مهمانی . موسیقی . موفقیت . مومن . ناامیدی . نامحرم . نبوت . نسبیت . نفاق . نفرت . نفس اماره . نقش زنان . معیشت . مهار نفس . نماز قضا . نماینده،مجلس . همت و اراده . همسر . هنر . هو . هوس . واجب . نوحیدی . نیت . نماز جمعه . وحدت وجود . ورزش . ولایت فقیه . ولایت مداری . یاد خدا . کرامت، شفای بیماران . کربلا، عاشورا . لباس . لذت نماز . لعن . لواط . ماه رجب . مجادله . مجذوب، سالک . محاسبه . محبت . محبوبیت . محیط آلوده . مدپرستی، مدگرایی . کمال-خودشناسی-خودسازی . کینه . کم خوری . قلب سلیم . قهر . قیصر امین پور . کرامت . معرفت . معرفت خدا . معروف،منکر . معصومین . مسافرت . مسلمان واقعی . مصاحبه . گناهان صغیره . گرایش به بدی . گره در کار . عرفان کاذب . عریضه . عشق الهی . عشق مجازی . عصبانی . غذا خوردن . غرور . علم و عمل . عمر . عمره . قرب به خدا . قساوت . قضاوت . قطب . فنای فی الله . فیلم . قبر . قبولی عمل . قدرت . فطرت . فقر . غلفت . غم و غصه . طول عمر . ظرفیت . عاقبت به خیری . عبودیت . عجب و خودپسندی . شیعه . شیعه، شهادت طلبی . صحت عمل . صراط . صفات . صوفیه . طلبگی . طلبه . شادی و نشاط . شانس . سیره ائمه . سیاسی . سید حیدر آملی . سوال و پاسخ کوتاه 21 . شهید،شهادت . شناخت امامان . شخصیت ها . شرک . شکر . شلوار لی . سکس . سکولاریسم . سلامت . سلوک، عرفان، شیعه . سوء عاقبت . زیبایی . سالمندان . سالک، مجذوب . سختی ها . زبان . زنا . رابطه با دختران . رجبعلی خیاط . رحمت . رحمت خدا . دین داری . دین، وحی . خودسازی-رشد- . خودسازی-سیر و سلوک- . رضایت . رضایت خدا . رفاقت . روابط نامشروع . روزه . روشنفکر . آرزو . آرزوی مرگ . آزادی معنوی . ابتلا . آداب سلوک . احترام والدین . احضار ارواح . اخلاق اجماعی . اراده . اراده، گناه . ارامش . انتخاب، مجلس . امامان . امتحان . اعتماد به نفس . اعتکاف . اقتصاد . استجابت . استجابت دعا . استراتژی . اسلام . اسم ذات . اشک . اصولگرایی . تجلی . تجمل گرایی . تصوف و درویشی . تعادل . تغذیه . تفکر . پسر و دختر . پوشش . بصیرت- . بهشت، برزخ . بی نماز . بینش سیاسی . پائولوکوئیلو . پاکی قلب . پرخوابی . انسان، خوب و بد . انرژی . اهل بیت- . اولیای خدا . اینترنت . بخشش گناه . بخل .
 

مشترک شوید