بازدید امروز : 130
بازدید دیروز : 65
حجت الاسلام قرائتی در برنامه درس هایی از قرآن با بیان وظایف انسان ها در قبال حق و باطل، گفت: افراد خوب که تعدادشان اندک است نباید در راه حق از این که کم هستند،دچار وحشت شوند. خلاصه مباحث مطرح شده به شرح زیر است:
* سخن خدا، پیامبران و امامان معصوم (ع) سرچشم حق است
قرآن میفرماید "الحق من ربک" (بقره/147) اگر میخواهیم ببینیم چه حق است و چه باطل، ببینیم آن کسی که آفریدگار و پروردگار ماست، چه گفته است؟ خداوند گفته او حق است و غیر خدا باطل است، مگر اینکه از اولیای خدا باشد. مثلا این که چه غذایی حق است و چه غذایی باطل، باید بگوییم غذایی حلال است که خداوند گفته "کلوا" یعنی بخورید و هر غذایی را که گفته "لاتاکلوا" یعنی نخورید و آن باطل است.
حرف حق نیز اینگونه است که هر جا خدا گفته "قولوا" حق است و هرجا گفته "لا تقولوا" باطل است. وقتی میگوییم خدا، پیغمبر خدا و ائمه اطهار و علمای ربانی، یعنی هرکسی که سخنش به حرف خدا وصل میشود، حق است.
* حقانیت علم و عقل و بطلان ظن و گمان
بصیرت که در کلام بزرگان هست یعنی چه؟
پرسشگر عزیز اهتمام شما به مساله بصیرت جای بسی تقدیر دارد و امیدواریم که پاسخ ما نیز بتواند شما را در مسیر افزایش بصیرت یاری نماید . پیش از اینکه به پاسخ اصلی شما بپردازیم به صورت مختصر گفتنی است
بصیرت در حوزه سیاسی در دو مقام معرفتی و رفتار سیاسی قابل طرح است؛ درمقام معرفتی به این مفهوم است که معیارها را بشناسیم و درهنگام امتزاح جبهه حق و باطل متحیر نمانیم. بصیرت سیاسی در مقام رفتاری ، التزام عملی به اصول و پرهیز از لغزش و انحراف است . رهبر فرزانه انقلاب می فرماید: « ... نگاه توحیدى به جهان طبیعت، ...پایهى اساسى بصیرت است...حوادث را درست نگاه کردن، درست سنجیدن، در آنها تدبر کردن، در انسان بصیرت ایجاد میکند؛ یعنى بینائى ایجاد میکند و انسان چشمش به حقیقت باز میشود. امیرالمؤمنین (ع) در جاى دیگر میفرماید: «فانّما البصیر من سمع فتفکّر و نظر فأبصر» ...»(بیانات رهبری در دیدار دانشجویان و جوانان استان قم ، 05 آبان 1389 )
در باره ادامه به بررسی مفهوم بصیرت ، ضرورت و راههای کسب بصیرت و موانع آن توضیحاتی ارائه می گردد .
مفهوم بصیرت:
برای بصیرت در لغت معانی متعددی نقل گردیده از جمله : بینایى. دانایى. زیرکى. هوشیارى. بینش. آگاهى. چشم خرد. (لغت نامه دهخدا)
عوامل و یا راهکارهای عملی کسب بصیرت در دین و معارف آن چیست؟
سؤال شما بیانگر هوشمندی و زمان شناسی تان می باشد و امیدواریم این صفت را در خود حفظ و تقویت نموده و همواره در مسیر اصلی دین استوار پیش بروید .
اجمالا بصیرت به معنای آن است که انسان در گرد و غبار فتنه ها و تاریکی هایی که شیطان ایجاد می کند تا حق و باطل با هم مخلوط شود و انسان ها گمراه گردند, حق را از باطل بازشناسی و راه را گم نکنی. البته این منوط به این است که راه کلی اسلام که همان راه توحید و ولایت است را به درستی شناخته باشی و بدان ایمان کامل داشته باشی و عملا ملتزم شده باشی. أو من کان میتا فأحییناه وجعلنا له نورا یمشی به فی الناس کمن مثله فی الظلمات لیس بخارج منها کذلک زین للکافرین ما کانوا یعملون (انعام 122)
عوامل و یا راهکارهای عملی کسب بصیرت در دین و معارف آن چیست؟ ادامه مطلب...
بصیرت, هدف و راهکار تبلیغ دین در هر زمان!
قل هذه سبیلی ادعوا علی بصیره انا و من اتبعنی و سبحان الله و ما انا من المشرکین. بگو ای پیامبر این راه من است. من و تابعانم همگان را در عین بصیرت به سوی خدا می خوانیم. منزه است خداوند و من از مشرکان نیستم. (یوسف 108)
هدف تبلیغ دین دادن بصیرت به مردم است. بالا بردن بینش و تیز بینی آنها است. در این مسیر ابتدا باید خود مبلغ بصیر باشد. کسی که خودش بصیرت کافی ندارد, چگونه می توان در مردم بصیرت ایجاد کند. ابتدا مبلغ باید بداند بصیرت چیست و چگونه حاصل می شود. باید خودش را بسازد و صاحب نگاه عمیق شود و بعد بصیرت خود را به مردم منتقل کند.
چرا؟ چون تنها از این طریق است که مردم در صراط حق استوار می مانند و از آن دفاع می کند و به دامن دشمن نمی لغزند و گرفتار فتنه نمی شوند. اگر کوردلی بر جامعه حاکم شود, انحراف و طغیان آنها در برابر حق و موضع گیری جاهلانه در برابر ولایت حق, قطعی خواهد بود. تنها بصیرت است که نجات دهنده است. مردم فطرتا طرفدار حق هستند, بنابراین دشمن سعی می کند بصیرت را از مردم ما بگیرد و باطل با پوشیدن لباس حق سعی می کند خود را حق جلوه دهد و مردم را به راه باطل بکشاند.
البته گاهی هم ممکن است دنیا چشم دل مردم را کور کند و آنها را به کوردلی بشکاند و کورکورانه از باطل حمایت کنند و در راه باطل و شیطان حرکت کنند و از طاغوت حمایت نمایند.
در عاشورا چه اتفاقی افتاد. در کربلا دشمن از هر دو حربه استفاده کرد. هنر معاویه این بود که باطل خود را با لباس حق به مردم معرفی می کرد. در تاریخ عمروعاص به خاطر همین معروف است. آنها تخصص شان این بود که حکومت جور معاویه را خلافت پیامبر معرفی کنند و چهره حق به جانب به خود بگیرند. البته از حربه دنیا دوستی و طمع هم استفاده کردند. یزید وعده دنیا می داد. یزید نمی توانست باطل بودن خود را پنهان کند. از حربه طمع استفاده می کرد. وعده ملک ری و پاداش می داد. لشکریان خودش رو تطمیع می کرد. چشم آنها را با طلا و نقره کور کرده بود.
شرایط مبلغ بصیر دین:
پس مبلغ دین اولا باید روح آزادگی داشته باشد و اسیر دنیا نباشد و ثانیا باید بصیرت داشته باشد. یعنی حق و باطل را در عرصه تاریخی آن بشناسد. فلسفه تاریخ را بداند. تاریخ حق و باطل را خوب فهمیده باشد. بصیرت یعنی اینکه انسان حق و باطل را عمیق بشناسد و اهل حق و اهل باطل را نیز به تبع شناخت حق و باطل بشناسد. با استراتژی و تاکتیک های دشمنان حق آشنا باشد. حیله های آنها را بداند. دشمن شناس باشد. دوست و دشمن را از هم خوب تشخیص بدهد و بتواند در این زمینه ها به مردم آگاهی و بینش بدهد. مبلغ اگر بخواهد بصیرت ایجاد کند باید:
1- ولایت حق و ولایت باطل را در بستر تاریخی خود بشناسد و ولایت پذیری را به مردم آموزش بدهد. تمام تاریخ صحنه درگیری و معارضه و مقابله حق و باطل است. از طرفی شیطان و ولایت باطل و طاغوت ها مردم را به خود می خوانند و می خواهند فرهنگ و ایدوئولوژی شیطانی خود را جهانی سازی نمایند و از طرفی ولایت حق و انبیا و اولیا در یک اردوگاه جهادی دائم مشغول دفاع از حق و حقیقت و ایجاد بینش و بصیرت در مردم و مقابله با هجوم فرهنگی و اقتصادی و فکری شیطان پرستان و ماده گرایان و اهل ولایت باطل اند.
تمام تاریخ صحنه مقابله شیطان و شیطان پرستان با انبیا و مومین است. ما باید یک تصور و شناخت اردوگاهی از این دو جبهه داشته باشیم و در تمامی ابعاد فرهنگی و اقتصادی و سیاسی و اجتماعی دائم آماده نبرد و تقابل و بیدارباشیم و بیداری بدهیم. این همان جهاد اکبر و اصغری است که تمام طول تاریخ مومنان و خدا پرستان را پوشش داده است.
2- دشمن شناس و فتنه شناس باشد و بتواند پرده از فریب ها و حق نمایی های دشمن بردارد. ما باید بدانیم که دشمن همیشه بیدار است و دائم در حال برنامه ریزی و ایجاد فتنه ای تازه در میان اردوگاه حق پرستان است. هر روز هم حیله ای تازه و فتنه ای جدید و تاکتیکی پیچیده ایجاد می کند. گاهی حمله نظامی و زمانی با هجوم فرهنگی و هنگامی هم با ایجاد شبهه فکری و موقعی هم با محاصره اقتصادی و فشار سیاسی جبهه خدا پرستان و ولایت حق را تحت فشار قرار می دهند و تحدید می کنند. ما تمامی این حالات را بعد از انقلاب به خوبی حس می کنیم و یکی از خاصیت های مهم انقلاب این بود که به مردم ما بصیرت داد و خوب دشمن و تاکتیک های آنها را می شناسند.
3- بتواند میان مردم و ولایت حق پیوند محبت و نسبت به ولایت باطل نفرت (تولی و تبری) ایجاد کند. موضوع احساس داشتن نسبت به حق و دوست داشتن جریان ولایت حق از خدای متعال تا انبیا و اوصیا و ولایت فقیه در زمان غیبت نقش بسیار مهمی در بصیرت و بینش داشتن مومنین دارد و بدون عشق و احساس بصیرت تجلی نخواهد کرد.
4- بتواند در هنگام فتنه آنها را رهبری کند و برای دفاع عملی از ولایت حق آنها را آماده و بسیج نماید. تنها شناختن و دوست داشتن کافی نیست. اگر کسی در هنگامه عمل اقدام نکند بصیرت ندارد. اگر زمانی که باید به عرصه بیاید و در محیط جامعه عملا وارد مقابله و جهاد شود کوتاهی کند, بصیرت او به کلی زیر سوال خواهد رفت. ایمان بدون عمل و علم بدون عمل مانند شجر بدون ثمر است. مومن بیدار باید عملا از حق دفاع کند و در صحنه های اقدام عملی و جهاد عملی آماده باشد. جنگ سخت و نرم دشمن را بشناسد و بتواند سخت افزار و نرم افزار این نبرد را بسازد و عملا از ولایت حق تا پای ایثار جان و مال ایستادگی و پایداری نماید.
5- مبلغ شیعه علاوه بر شناخت تاریخی ولایت حق و باطل باید انلاین و بروز باشد و بتواند مصادیق دشمن را در داخل مرزهای کشور اسلامی شناسایی نماید و به مردم در این زمینه هشدار دهد. گاهی دشمن و تابعان شیطان و اهل ولایت باطل از خارج به ما هجوم می کنند, شناخت دشمن خارجی چندان مشکل نیست, اما در بسیاری از موارد دشمن از ستون پنجم و منافقین و شیاطین در چهره شخصیت های سرشناس و احیانا انقلابی سابق که از میان خود مردم و داخل نظام انتخاب می شوند, استفاده می کند و قصد کودتای نرم و مخملی و رنگی دارد.
یک مبلغ دینی باید حواسش به دشمن داخلی هم باشد و فریب شعارهای مردم فریب و حق نمای آنان را نخورد. بصیرت به این است که چشم باطن بین داشته باشد و بتواند از ظاهر سازی ها عبور کند و تشخیص دهد که حق کجا است و باطل چه می کند. محور حق یعنی ولایت را گم نکند و در این زمینه دائم به مردم آگاهی بدهد و عوامل داخلی دشمن و شیطان را افشاگری کند و پرده از حیله ها و فریب کاری آنان بردارد.
6- کلی ترین و مهمترین فتنه ای که دشمن حدود پانصد سال پیش در غرب ایجاد کرده و بر پایه آن فرهنگ و اقتصاد و سیاست فریبنده خود را بناکرده و قصد جهانی سازی آن را دارد, سکولاریسم است. اومانیسم, امپریالیسم, دموکراسی, لیبرالیسم و تمامی ایسم هایی که در این فرهنگ وجود دارد ریشه در سکولاریسم دارد. سکولاریسم یعنی خالی کردن جامعه و فرهنگ و اقتصاد از اعتقادات و اخلاق و ارزشهای الهی و مادی کردن همه چیز.
یک مبلغ دین باید حتما غرب شناس خوبی باشد. غرب شناسی همان دشمن شناسی است. باید با ایسم ها و کارکرد آنها در ریشه کنی اعتقادات دینی تبحر داشته باشد و بداند که آنها با چه پیچیدگی این مکاتب را ایجاد کرده اند و چگونه دارند در دین شبهه ایجاد می کنند و ملت ها را به بند می کشند. نظام برده داری جدید را بشناسد و به مردم بیداری و آگاهی بدهد.
تمامی فتنه هایی که بعد از انقلاب کلید خورده است ریشه در تفکرات فلسفی غرب و فتنه تاریخی ای دارد که شیاطین غربی به آن دامن زده اند و بشریت را به انحراف و گمراهی کشانده اند. سکولاریسم شیطانی ترین تفکر ساخت غربی های شیطان صفت است.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
لوگوی دوستان
پیوندهای مفید
فهرست موضوعی یادداشت ها
موضوعات ساختاری وبلاگ
مشترک شوید