بازدید امروز : 238
بازدید دیروز : 42
فلسفه دیدار امام زمان(عج) در چیست؟ امام زمان(عج) با چه کسانی دیدار و گفتگو میکند لطفامرا راهنمایی کنید
خوب است بدانیم که امام زمان(عج) شدیداً به شیعیان خود عشق مىورزد؛ بلکه علاقه آن حضرت به شیعیان و دوستانشان خیلى بیشتر از علاقهاى است که ما نسبت به آن حضرت داریم. ایشان همواره براى شیعیان خود دعا مىکنند. از آن حضرت نقل شده است: «اِنّا غَیْرُ مُهَمِلینَ لِمُراعاتِکُمْ وَلاناسینَ ِذِکْرِکُمْ» بحارالانوار: ج 53، ص 174. ما هرگز در رعایت احوال شما کوتاهى نمىکنیم و شما را از یاد نمىبریم».
آنچه بر ما بایسته است، جلب رضایت آن بزرگوار است. پیوستگى با او، یعنى، مطیع او بودن. در واقع ما باید ارتباط معنوى خود را با امام زمان(عج) با عمل به دستورات آن حضرت و انتظار فرج به معناى واقعى ثابت و مستدام نگه داریم. برای اینکه این نکته بهتر روشن شود توجه شما را به این حکایت جلب می کنیم.ادامه مطلب...
آیا بین آقا خامنه ای وامام زمان رابطه ای است؟ ادامه مطلب...
اهمیت ولایت و رهبری دین و جامعه از دیدگاه اسلام ادامه مطلب...
وظیفه و رسالت ما در برابر امامان(ع) چیست؟ چگونه می توان این وظیفه را به نحو احسن انجام داد؟ نقش و تأثیر آن در حوزه عملکرد فردی و اجتماعی چگونه خواهد بود؟ ادامه مطلب...
پرسش:? عقوبت دنیوی اهانت به اهلبیت (ع) چیست؟
پاسخ: با سلام. دوست عزیز. دین عمدتا عبارت از توحید و ولایت است . به عبارت روشن تر: دین یعنی، مبارزه و جهاد با افکار و عقاید و اخلاق و رفتار شیطانی(لا اله) و طرفداری و اطاعت و تخلق به افکار و عقاید و اخلاق و رفتار حق و رحمانی( الا الله) تحت ولایت اولیای الهی.
کسی که به اهل بیت(ع) اهانت می کند، با این کار به کلی از اردوگاه ولایت حق و توحید خارج و وارد اردوگاه دشمنان دین و ولایت باطل و شیطان می شود. ویژگی اردوگاه خدا و اولیای الهی نور است، الله ولی الذین آمنوا یخرجهم من الظلمات الى النور و الذین کفروا اولیاؤهم الطاغوت یخرجونهم من النور الى الظلمات اولئک اصحاب النار هم فیها خالدون (257 بقره)
یعنی انسان در این اردوگاه روشن و شفاف زندگی می کند و درون و بیرون اش با صفا است و آرامش فکری و روانی و ایمانی دارد ولی اردوگاه دشمن و شیطان پر از ظلمت و تاریکی و حیرانی و استرس و انحراف و شک است و چیزی جز خسارت ندارد. نهایتا ایشان بد عاقبت می شوند و به وضع نکتب باری از دنیا می روند و در اخرت اصحاب آتش خواهند بود. خودتان می توانید نمونه های تاریخی و خارجی آن را تحقیق کنید. موفق باشید.
حضرت علامه حسنزاده آملی:
رهبر عظیمالشأنتان را دوست بدارید؛ او دلداری است که دنیا شکارش نکرده است.
حضرت علامه حسن زاده آملی از علمای برجسته وسرشناس حوزه علمیه قم که به جهت مراتب ویژه علمی و عرفانی از استوانههای حوزههای علمیه به شمار می روند، در انتهای یکی از جلسات سخنرانی خود، عبارات مهمی را در شأن رهبر معظم انقلاب بیان فرمودهاند. نظر به اهمیت این سخنان، رجانیوز متن کامل سخنان معظم له پیرامون سجایای رهبر معظم انقلاب را به همراه فایل تصویری سخنان ایشان در اختیار کاربران خود قرار میدهد:
رهبر عظیمالشأنتان را دوست بدارید. عالمی، عادلی، رهبری، مؤمنی، موحدی، سیّاسی، دلداری، رهبری، انسان ربانی، پاک، منزه، که دنیا شکارش نکرده من جایی [سراغ] ندارم که عرض کنم.
همان که عرض کردم:
نه شکوفهای، نه برگی، نه ثمر، نه سایه دارم / همه حیرتم که دهقان به چه کار کشت ما را
قدر این نعمت عظمی را که خدا به شما عطا فرمود، قدر این رهبرِ ولیّ وهمان عبارات که سرور عزیزم جناب استاد حدادعادل، ارائه دادند؛ رهبری، ولیی، الهی.
الآن این انسجام ما، تکلیف شرعی ماست. مبادا عزیزان! آقایان مبادا! (این "مبادا" را توجه داشته باشید)
مبادا آقایان! اول انقلاب یادتان هست چند فرقه برخاستند که میخواستند کشور را تجزیه کنند؟ حواستان جمع باشد، مبادا این وحدت ما را! مبادا این جمعیت ما را! مبادا این کشور علوی را! مبادا این نعمت ولایت را! از دست شما بگیرند.
خدایا به حق پیغمبر و آل پیغمبر سایه این بزرگمرد، این رهبر اصیل اسلامی، حضرت آیتالله معظم خامنهای عزیز را مستدام بدار.
و الهی آمین، الهی آمین، الهی آمین. بعدد کلماتت آمین.
حضرت علامه حسن زاده آملی در پی سفر رهبر معظم انقلاب به شهرستان آمل در سال 1377 کتاب "انسان و عرفان" خود را به ایشان تقدیم کردهاند، این متن ادبی و محبت آمیز به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
الم تلک آیات الکتاب الحکیم هدی و رحمه للمحسنین
با سلام و دعای خالصانه، و ارائه ارادات بی پیرایه جاودانه به حضور باهرالنور رهبرعظیم الشان کشور بزرگ جمهوری اسلامی ایران حضرت آیت الله معظم،جناب خامنه ای کبیر- متع الله الاسلام و المسلمین بطول بقائه الشریف- ، این اثر نمونه دوران را اعنی،رساله انسان در عرف عرفان را به پاس تجلیل و تکریم و ابراز شادمانگی از نزول اجلال آن یگانه دوران در دارالاسلام و الایمان شهر هزار سنگر آمل مازندران ، از جانب خودم و از جانب همه شهروندان بزرگوار این بلدطیب و خطه شهرستان آمل بلکه از جانب همه فرزانگان گرامی و گرانقدر استان مازندران ، به پیشگاه مبارک آن ولی به حق که مصداق بارز رساله است با کمال ابتهاج و انبساط تقدیم می دارم، و عزت و شوکت روز افزون آن قائد اسوه زمان را همواره از حقیقه الحقائق خداوند سبحان مسئلت دارم.
یارب دعای خسته دلان مستجاب کن.
20/3/1377 حسن حسن زاده آملی
سخنان بزرگان اخلاق و عرفان در خصوص مقام معظم رهبری و ولایت ایشان را برایم بفرستید؟
در پاسخ به مطالب ذیل توجه نمایید :
1- رهبر معظم انقلاب از همان آغاز دروس حوزه و تحصیل علوم اسلامی با اهل معرفت و کمال و بزرگان اخلاق ارتباط عمیق داشته وعلاقه وافری به آنها داشته اند . ارتباط اخلاقی ایشان با بزرگانی مانند مرحوم آیه الله بهجت و آیه الله بهاء الدینی و امثال این بزرگان برای اهل معرفت شناخته شده و معروف است .
2- صلاحیت اخلاقى و معرفتی مقام معظم رهبرى از امورى است که در رفتار و عملکردهاى فردى و اجتماعى ایشان - از زمان کودکى، جوانى و مبارزات سیاسى - و نیز مسؤولیتهاى متعددى که در بعد از انقلاب در شرایط حساس داشتهاند به روشنى قابل اثبات بوده و تمام اشخاصى که از نزدیک با معظمله در ارتباط اند، گواه بر این مدعا هستند. چنانکه آیةاللَّه العظمى بهاءالدینى(رحمهالله)از علما و عرفاى بزرگ معاصر مىفرمایند: «... از همان زمان، رهبرى را در آقاى خامنهاى مىدیدم، چرا که ایشان ذخیره الهى براى بعد از امام بوده است. باید او را در اهدافش یارى کنیم.باید توجه داشته باشیم که مخالفت با ولایت فقیه، کار سادهاى نیست( آیت بصیرت، ص 131)
3-. تأکید امام خمینى(رحمهالله) بر شایستگى آیةاللَّه خامنهاى براى رهبرى نظام؛ حضرت امام در موارد متعددى به شایستگى ایشان تصریح کردهاند. حجتالاسلام و المسلمین هاشمى رفسنجانى در مجلس خبرگان رهبرى در سال 68 در حضور شاهدان این قضیه را نقل کرد: در قضایاى مهدى هاشمى همراه با آقایان خامنهاى، موسوى اردبیلى و میرحسین موسوى خدمت امام(رحمهالله) رسیدیم و سید احمد خمینى نیز حضور داشت، در آنجا به امام گفتیم: شما با اقدامات خود ما را درباره رهبرى آینده در بنبست قرار مىدهید. امام با اشاره به آقاى خامنهاى فرمود: «در میان شما کسى است که شایسته رهبرى است و شما در بن بست قرار نخواهید گرفت». مرحوم حجتالاسلام سیداحمد خمینى(رحمهالله) نیز نقل نموده که امام راحل فرمود: «آقاى خامنهاى شایسته رهبرى است»؛ و همچنین ایشان خطاب به مقام معظم رهبرى مىگویند: «حضرت امام بارها از جناب عالى به عنوان مجتهدى مسلم و بهترین فرد براى رهبرى نام بردند» }روزنامه رسالت 16/3/1368.{
مقام معظم رهبرى تاکنون توانایىهاى فوقالعادهاى در راستاى رهبرى و مدیریت جامعه، خصوصاً در مواقع بحرانى و سرنوشتساز، از خود بروز دادهاند. از دیگر سو ایشان از بینش صحیح سیاسى و اجتماعى و قدرت و شجاعت بالایى برخوردار مىباشند. این مهم با مرورى بر سوابق و فعالیتهاى فرهنگى، سیاسى و مبارزاتى ایشان در قبل از انقلاب، و همچنین، پیشینه مدیریتى و سوابق درخشان ایشان در شوراى انقلاب، مجلس خبرگان رهبرى، مجلس شوراى اسلامى، دوران ریاست جمهورى، سختترین شرایط ناشى از جنگ و محاصرههاى بینالمللى، بیش از یک دهه رهبرى نظام و با موفقیت بیرون آمدن از فراز و نشیبها و مشکلات متعدد داخلى و بینالمللى، به خوبى قابل اثبات است و مبین کارآمدى، شجاعت، صلابت در سخن و پایدارى در هدف، تدبیر و مدیریت تواناى ایشان در مسؤولیتهاى خطیر مىباشد V}احمد جنتى، نشریه دانشگاه امیر کبیر، ویژه مجلس خبرگان دوره سوم، ص38 ؛ حسن صدرى مازندرانى، حکایتنامه سلاله زهرا(سلامالله علیها)، قم: مشهور، 1381.{V.
آخرین مرحلهاى که شایسته است مورد توجه قرار گیرد، انتخاب قانونى ایشان از سوى خبرگان رهبرى است. این انگاره خود متأثر از دو عامل است که هر کدام به تنهایى، مهمترین دلیل بر شایستگى ایشان براى رهبرىنظام اسلامى است:
1. دارا بودن شرایط لازم براى رهبرى در حضرت آیةاللَّه خامنهاى و احراز این شرایط از سوى خبرگان، به عنوان بهترین و شایستهترین فردى که قدرت و توانایى رهبرى نظام را دارد. این مسئله از سوى اکثریت قاطع اعضاى مجلس خبرگان تأیید شد.
4- پس از این انتخاب، مراجع بزرگوار تقلید، علما و شخصیتهاى مذهبى، سیاسى، فرهنگى و...، هر یک در پیامها، سخنرانىها، مصاحبهها، باتمجید فراوان از این انتخاب، آن را «هدایتى الهى»، «انتخابى شایسته»، «مایه دلگرمى و امیدوارى ملت ایران و یأس دشمنان» شمرده، از ایشان با عنوان «شخصیتى ممتاز»، «واجد همه شرایط رهبرى» و «صالحترین فرد براى این منصب» نام بردند ( پرسشها و پاسخهایى درباره مجلس خبرگان رهبرى، پیشین) . به عنوان نمونه آیةاللَّه العظمى اراکى(رحمهالله) در پیامىبه مقام معظم رهبرى فرمودند: «انتخاب شایسته حضرت عالى به مقام رهبرى جمهورى اسلامى ایران، مایه دلگرمى و امیدوارى ملت قهرمان ایران است» }روزنامه جمهورى اسلامى 22/3/68.{.و آیةاللَّه العظمى گلپایگانى(رحمهالله) در بخشى از پیام خود خطاب به ایشان چنین مىنگارد: «از خداوند متعال مسألت دارم که تأییدات خود را بر شما در منصب حساس رهبرى جمهورى اسلامى ایران مستدام بدارد» }على مؤمن، قیادة آیةاللَّه الخامنهاى، ص91.{ و آیةاللَّه یوسف صانعى نیز چنین بیان مىنماید: «آیةاللَّه خامنهاى، نه تنها مجتهد مسلّم مىباشد، بلکه فقیه جامعالشرایط واجبالاتباع مىباشد» }حکایتنامه سلاله زهرا(سلامالله علیها)، ص225.{. و آیةاللَّهالعظمى میرزا هاشم آملى نیز چنین بیان داشت: «انتخاب شایسته شما از سوى مجلس خبرگان، موجب امید و آرامش گردید؛ چرا که شما شخصیتى متفکر، عارف به اسلام و صاحب درایت و تدبیر هستید . (قیادة آیةاللَّه الخامنهاى، پیشین، ص 92)
5- امام خمینی –ره- با تعابیری بلند و رسا در توصیف فرزند رعنا و برنایش فرمود: یکی از بازوهای پرتوان جمهوری اسلامی ... برادری آشنا به مسایل فقهی و متعهد به آن ... ازجمله افراد نادری که چون خورشید روشنی میبخشد.... متعهد و مبارز در خط مستقیم اسلام... عالم به دین و سیاست ... کسی که آوای دعوت او به صلاح و سداد در گوش مسلمین طنین انداز است... سربازی فداکار در جبهه جنگ و معلمی در محراب، خطیبی توانا درجمعه و جماعات و راهنمای دلسوز در صحنه انقلاب... در حکم آیه شریفه اشداء علی الکفار و رحماء بینهم ... من آقای خامنهای را بزرگ کردم... ایشان سرمایه انقلاب هستند... ایشان از اجتهادی که لازمه ولایت فقیه میباشد، برخوردارند... ایشان الحق شایسته رهبریاند، با بودن آقای خامنهای شما خلا ء رهبری ندارید و ... و چنین بود که سکاندار هدایت انقلاب، در اولین سخنرانی خود در میان مردمی که دست بیعت به سوی ایشان دراز کرده بودند، فرمود: ما با خدا پیمان بستهایم راه امام خمینی را که راه اسلام و قرآن و راه عزت مسلمین است دنبال کنیم و از هیچ یک از آرمانهایی که به وسیله امام ترسیم شده، چشم پوشی نخواهیم کرد. آرمانهایی چون پیگیری سیاست نه شرقی و نه غربی، حمایت از مستضعفان و محرومان، وحدت و همبستگی دنیای اسلام، وفاداری به اصل ولایت فقیه، استقلال و خود کفایی کشور، حرکت به سمت استعدادهای جوشان داخلی و ساختن جوانان و اصلی شمردن مسئله فلسطین.
5- در اینجا به صورت خلاصه به پارهاى از ویژگىها و صلاحیتهاى حضرت آیةاللَّه خامنهاى براى احراز منصب رهبرى نظام، که مد نظر خبرگان رهبرى در شناسایى و معرفى ایشان به عنوان ولىفقیه جامعالشرایط و شایستهترین فرد براى رهبرى بود، اشاره مىشود:
اجتهاد آیةاللَّهخامنهاى از سوى بسیارى از مراجع و بزرگان - از جمله حضرت امام(رحمهالله) - از قبل تصدیق شده بوده است. چنانکه حضرت امام(رحمهالله) بارها صلاحیتها و صفات والاى شخصیت ایشان را در تعابیرى مختلف بیان کرده بودند و مىفرمایند: «... جناب عالى را یکى از بازوهاى تواناى جمهورى اسلامى مىدانم و شما را چون برادرى، که آشنا به مسائل فقه و متعهد به آن هستید و از مبانى فقه مربوط به ولایت مطلقه فقیه جداً جانبدارى مىکنید، مىدانم و در بین دوستان و متعهدان به اسلام و مبانى اسلامى، از جمله افراد نادرى هستید که چون خورشید، روشنى مىدهید» V}صحیفه نور، ج 20، ص 173.{V.و آیةاللَّه فاضل لنکرانى، از مراجع عظام تقلید نیز مىفرماید: «بنده به عنوان کسى که هم عضو مجلس خبرگان هستم و هم این که آشنایى با آیةاللَّه خامنهاى دارم، عرض مىکنم که ایشان اهل نظر و اهل اجتهاد هستند... به نظر من ایشان یک فقیه و یک مجتهد است» V}روزنامه رسالت 22/3/68 ؛ و جهت آشنایى بیشتر با سایر دیدگاهها ر.ک: زندگینامه مقام معظم رهبرى، مؤسسه فرهنگى قدر ولایت، ص 242.{V.
همه رسالههاى عملیه نوشتهاند که اگر دو نفر عادل خبره به اجتهاد کسى شهادت دهند، اجتهاد او قابل قبول است؛ این در حالى است که جامعه مدرسین حوزه علمیه قم - که مرکب از دهها مجتهد مطلق و چندین مرجع تقلید است - ایشان را به مرجعیت پذیرفتند. همچنین در اساسنامه جامعه مدرسین آمده است: چیزى به عنوان نظر آن جامعه معتبر است که حداقل شانزده تن از اعضا آن را امضا کرده باشند. بنابراین اعلامیه جامعه مدرسینبه این معنا است که حداقل شانزده تن از مجتهدان و خبرگان در فقه، ایشان را مرجع مىدانند
شرکت بسیارى از فضلاى حوزه در درس خارج ایشان در حالى که همگى به وزانت علمى ایشان شهادت مىدهند؛ دلیل بر بنیه علمى نیرومند و ملکه اجتهاد ایشان است. این توان علمى سابق بر رهبرى و حتى ریاست جمهورى ایشان است؛ نه اینکه ایشان پس از رهبرى، درس خوانده و به این رتبه از دانش رسیده باشند }به عنوان نمونه، ر.ک: سخنان آیت اللَّه فاضل لنکرانى، پیشین ؛ زندگینامه مقام معظم رهبرى، پیشین.
6- حضرت آیت الله خامنهای در حالی توسط خبرگان این ملت برای رهبری نظام اسلامی برگزیده شد، که کشور آبستن حوادث و مشکلات بسیار بود. رحلت امام یک شوک سهمگین به دولت و ملت ایران وارد ساخته بود و دشمنان و بدخواهان نظام، چنگ و دندانها سائیده و نشان میدادند. تأسیسات زیربنایی کشور همچون آب، برق، گاز، مخابرات، راهها، فرودگاهها، خطوط راه آهن، پالایشگاهها و صنایع مادر، در دوران جنگ تحمیلی خسارات فراوان دیده بودند، ذخایر ارزی کشور به پائینترین میزان خود رسیده بود و تأمین نیازهای اساسی و اولیه مردم، تبدیل به یک دغدغه جدی شده بود.
تنظیم سیاستها و اولویتهای باز سازی کشور با عنوان برنامه اول توسعه اقتصادی کشور از چالشهای نفسگیری بود که در اولین سال رهبری ایشان اتفاق افتاد. برنامهای که به دلیل ماهیت ابزاری و سرمایهای خود، موجبات بروز برخی ناعدالتیها و تبعیضها را فراهم میساخت اما این امر دلیلی بر سکوت و یا شانه خالی کردن ایشان از زیر بار مسئولیت نبود و بارها ضمن هشدار نسبت به اتخاذ برخی سیاستهای اقتصادی، در مواردی از سرعت گرفتن برنامه های موسوم به توسعه اقتصادی به دلیل فشاری که برگرده اقشار آسیب پذیر و محروم جامعه وارد میآمد، جلوگیری به عمل آوردند.
یکی از مهمترین ویژگی های مقام معظم رهبری به اعتراف دوست و دشمن، مدیریت عالی و خلاقانه ایشان در شرایط حساس و بحرانی است. اداره یک جامعه در شرایط عادی، شاید کار دشواری نباشد خصوصاً برای مدیران و رهبرانی که از تجربه لازم برای اداره جامعه برخوردار باشند، اما توانمندی یک مدیر و یک سکاندار کشتی در شرایطی ظاهر میشود که در لحظات بحرانی و در میان توفان حوادث، کیان نظام را به سلامت به ساحل مقصود برساند. جنگ اول خلیج فارس و حمله صدام به کویت، یکی از این عقبههای سخت و سرنوشت ساز بود که با تدبیر وهوشمندی رهبر معظم انقلاب، از آن به سلامت عبور کردیم. در جریان تجاوز صدام به کویت و ورود نیروهای غربی به خلیج فارس و آغاز درگیری ها، گروههایی که خود را اهل تحلیل و صاحب فهم و درک عمیق میدانستند، بامشاهده شلیک چند موشک اسکاد به اسرائیل، از صدام به عنوان خالدبن ولید دوران یاد کردند و خواستار گشایش جبههای نظامی به نفع صدام در منطقه شدند تا ناخواسته کشور را درگیر دامی از قبل پهن شده نمایند، اما با هوشیاری و تدبیر رهبری که جنگ صدام و آمریکا را جنگ باطل با باطل نامیدند، انقلاب از دام درگیری با دنیای غرب آن هم در جبهه حمایت از صدام(!) به سلامت عبور کرد تا هوشمندی و درایت ایشان به رخ مدعیان کشیده شود.
دوران به قدرت رسیدن طیفی از تجدیدنظرطلبان در دوره موسوم به توسعه سیاسی را باید جزو تلخترین و سختترین دوران حیات انقلاب اسلامی به شمار آورد. دورانی که شاهد بروز و ظهور فتنههایی چون قتلهای زنجیرهای، شبه کودتای 18 تیر، یکه تازی مطبوعات زنجیرهای و فضای به شدت ملتهب سیاسی کشور بودیم. قصه تلخ قتلهای زنجیرهای با هدف فرمان آتش به سوی نظام طراحی شده بود و تبلیغات گستردهای که هیچ تناسبی با وزن واقعی آن نداشت و انسان را به یاد ماشین تبلیغاتی گوبلز و هیاهوی دروغین و غلوآمیز تاریخ معاصر چون سوزاندن یهودیان در کورههای آدم سوزی و قتل عام ارامنه توسط دولت عثمانی میانداخت. واقعهای که به جای ریشهیابی، توسط برخی گروههای فرصت طلب و وابسته، به ریشه سازی کشیده شده بود و محوریترین شخصیتها و بنیادیترین نهادهای نظام را با آتشباری فریب و خدعه و نیرنگ به مسلخ کشانده بودند.
توطئهای که با هدف دامن زدن به تنازعات داخلی و فراگیر نمودن آتش جنگ داخلی، ارکان نظام اسلامی را نشانه رفته بود که این تهدید بنیان افکن، با سرپنجه تدابیر رهبری، به فرصتی برای پالایش نظام از نیروهای نفوذی و موجب شکل گیری صف بندی جدیدی به نام نیروهای خودی و غیرخودی درجریان های سیاسی کشور گردید. شکلگیری مطبوعات زنجیرهای که درجهت اجرای پروژههایی چون نافرمانی مدنی، استحاله از درون، دیپلماسی مسیر 2، براندازی خاموش، پروژه خندق، تعادل ویرانگر، مقاومت مدنی، مشروعیت دوگانه، فشار از پائین و چانهزنی در بالا، عبور از خاتمی و... تدارک دیده شده بود، با شجاعت و میدان داری رهبری به تسخیر نیروهای نظام درآمدند تا یکی از مستحکمترین و موثرترین پایگاههای دشمن که عبدالله بن ابیها در آن موضع گرفته و فروپاشی نظام اسلامی را نشانه گرفته بودند، دچار اضمحلال و فروپاشی گردد.
برخورد هوشمندانه رهبر معظم انقلاب با پروژه هایی چون فشار از پایین و چانهزنی در بالا و یا پروژه فروپاشی از درون، گواهی دیگر بر برخورد امامگونه ایشان بامخاطرات پیش روی انقلاب است. معظم له در پاسخ به مدعیان پروژه فشار با صراحت اعلام کردند: اگر فشار بیاورید حادثه کربلا تکرار خواهد شد نه صلح امام حسن (ع) و در پاسخ به سردمداران پروژه فشار و استحاله از درون فرمودند: اصلاحات در ذات و هویت انقلاب است درحالی که برخی به دنبال نقش آفرینی همزمان یلتسینی و گورباچفی هستند. اینها اشتباه اولشان این است که آقای خاتمی، گورباچف نیست. اشتباه دومشان این است که اسلام، کمونسیم نیست. اشتباه سومشان این است که نظام مردمی جمهوری اسلامی، نظام دیکتاتوری پرولتاریا نیست. اشتباه چهارمشان این است که ایران یک پارچه، شوروی متشکل از سرزمینهای به هم سنجاق شده، نیست و اشتباه پنجم شان هم این است که نقش بی بدیل رهبری در ایران شوخی نیست.
تدبیر امامگونه رهبر معظم انقلاب در برخورد با شبه کودتای 18 تیر 78، جلوه دیگری از هنر رهبری و هدایت ایشان است. حادثهای که با طراحی نیروهای خارجی و صحنه گردانی اپوزیسیون داخلی و بازیگری گروهی از اراذل و اوباش و تعدادی دانشجونما که بازیچه سیاست بازان حرفهای شده بودند، اتفاق افتاد اما با اقتدار و تدبیر رهبری، بساط آن برچیده شد تا آرامش و امنیت به جامعه اسلامیمان لبخند زند. حادثه 11 سپتامبر و متعاقب آن حمله آمریکا به افغانستان و عراق هم از دیگر بحران هایی بود که نظام ما به سلامت از آن عبور کرد. پس از حادثه 11 سپتامبر و تشکیل ائتلافی موسوم به ائتلاف ضد تروریست و تعیین محورهای شرارت و شعار هر که با ما نیست برماست که با هدف ایجاد رعب و وحشت در ملل مسلمان و تغییر مرزهای دنیای اسلام طراحی شده بود و در برههای که قدرتهای بزرگی چون روسیه و چین نیز از ترس برخورد، راه مماشات و همراهی را با سواره نظامان صلیبی در پیش گرفته بودند، غرش رعد آسای رهبری در شکستن صفوف جبهه متحد غرب و نشان دادن ریشه تروریسم در زائده چرکینی به نام رژیم صهیونیستی و دولت استکباری آمریکا، بیداری و خیزش دنیای اسلام را در برابر این توطئه شوم به ارمغان آورده است. در آن روزها، چه بسیار افراد و جریان های سیاسی بودند که در مسیر امواج اغواگرانه رسانههای غربی، برای رفع اتهام از خود و پرهیز از درگیری با آمریکا، پیشنهاد مذاکره وهمراهی با لشکرکشیهای آمریکا را می دادند و امروز پس از شکستها و ناکامیهای مستمر آمریکا در منطقه، سرافکنده از آن همه ترس و وحشت و تحلیلهای ناروا، سر در گریبان فرو بردهاند .
سلام من یک جوان 23 ساله هستم و می خواهم با امام زمان (عج) ارتباط برقرار کنم. راه های رسیدن به امام زمان (عج) را به من بفرمایید
؟
همگان می توانند با امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) ارتباط برقرار کنند ؛ اما همه در یک سطح و مرتبه نیستند . مراتب ارتباط ، به مراتب انسان ها بستگی دارد . در شریعت نیز به ارتباط با امام تأکید شده است . در تفسیر آیه ی « یا ایها الذین آمنوا اصبروا و صابروا و رابطوا و اتقو الله لعلکم تفلحون » ( آیه ی 200 سوره آل عمران ) « از امام صادق ( علیه السلام ) روایت شده که فرمودند : یعنی تک تک شما بر دین خود صبر کنید و دسته جمعی بر دفع دشمن صبر کنید و با امام خود رابطه ای استوار داشته باشید » . ( تفسیر المیزان، ج 4 ، ص 211 )
ارتباط با امام زمان( عج الله تعالی فرجه الشریف) و دیگر اولیاى الهى و نزدیک شدن به آنان نیاز به سنخیت با آنان دارد . به دست آوردن سنخیت با اولیاى الهى نیاز به تحقّق دو بُعد ؛ یعنى ، معرفت و عمل دارد . اگر کسى خود را به اولیاى الهى شبیه نمود ، به لقاى آنان نیز واصل خواهد شد . نوریان مر نوریان را طالبند- ناریان مر ناریان را جاذبند.
پس « سنخیت » نخستین و مهمترین شرط برای رسیدن به امام است . سنخیت ، علت انضمام است ؛ و دو شی تنها به این شرط می توانند به هم منضم شوند و پیوستگی یابند که ، از سنخیت نسبت به یکد یگر بهره مند باشند . حال اگر کسی سنخیت با عالم ماده و مادیات داشته باشد ، نمی تواند همسنخ عالم مجردات باشد و با فرشتگان و برتر از آنان ، حضرت ولی عصر(عج الله تعالی فرجه الشریف) از تباط برقرار کند .
تخلیه ی نفس از رذائل اخلاقی و تحلیه آن به صفات پسندیده ، تنها راه ایجاد سنخیت و نزدیکی به آن حضرت است ؛ چه ، مادام که نفس انسان از صفات رذیله تخلیه نشود و به صفات حمیده آزین نبندد ، حجاب های نفسانی مانع از دیدن خورشید وجود آن حضرت است .
به عنوان مثال ، می توان اشاره کرد که اگر چه خورشید در تمامی ساعات در حال افروختن و نورافشانی است ، اما مادام که دیوارهای ضخیم خانه در میان باشد ساکنان خانه نمی توانند از آن نور افروزنده استفاده کنند . حال اگر بجای این دیوارها ، شیشه ها یی لطیف به کار برده شود ، کسانی که در پشت این شیشه ها قرار دارند می توانند از آن نور استفاده کنند ؛ و اگر فرض کنیم که شیشه ای نیز در میان نباشد ، در آن صورت اینان می توانند از گرمای خورشید نیز بهره برند .
اگر کسی بخواهد با امام زمانش نیز ارتباط برقرار کند و از وجود نورانی آن خورشید عالمتاب بهره برد، می بایست وجودش را از ظلمات و زشتی ها و موانع دریافت نور ولایت تطهیر کند .
در هر حال راه های نزدیک شدن و ارتباط با امام زمان ( عج الله تعالی فرجه الشریف ) به طور خلاصه عبارت است از :
1 ـ طهارت نفس :
اولین طریق عالی برای ارتباط با حضرت مهدی (عج الله تعالی فرجه الشریف) ، انجام دادن واجبات و ترک معاصی و گناهان است.
آن حضرت در توقیع شریف به شیخ مفید (ره) مىفرماید : « شما مکلّف هستید که اوامر و دستورات ما را به دوستانمان برسانید ، با اینکه ما بر اساس فرمان خداوند بزرگ و صلاح واقعى خود و شیعیانمان - تا زمانى که حکومت بر دنیا در اختیار ستمگران است - در نقطهاى دور و پنهان از دیدهها به سر مىبریم ؛ ولى از تمام حوادث و ماجراهایى که بر شما مىگذرد ، کاملاً مطّلع هستیم و هیچ چیز از اخبار شما بر ما پوشیده نیست . از خطاها و گناهانى که بندگان صالح خداوند ، از آنها دورى مىکنند ؛ اما شما آنها را مرتکب مىشوید نیز با خبریم . از عهدشکنىها و پشت سر گذاشتن عهد و پیمانها با اطلاعیم ... پس از خداوند بترسید و تقوا پیشه کنید و ما خاندان رسالت را مدد رسانید ... سعى کنید اعمالتان به گونهاى باشد که شما را به ما نزدیک سازد و از گناهانى که موجبات نارضایتى ما را فراهم مىنماید ، بترسید و دورى کنید ... »(1)
بر اساس این توقیع شریف ، همه شیعیان و دوستداران حضرت ، توصیه به تقوا و ورع شدهاند و این بهترین راه دوستى و جلب خشنودى امام زمان(عج الله تعالی فرجه الشریف) است ؛ همان طورى که گناهان و معاصى ، باعث نارضایتى آن حضرت و قطع پیوند و ارتباط با او است . حتّى در توقیع دیگر، علّت طولانى شدن غیبت و عدم مشاهده و دیدار آن حضرت ، گناهان و انحرافات شیعیان و دوستان اهل بیت ( علیهم السلام ) ذکر شده است : « ... ما عهد مىکنیم با شما اى دوست مخلص شیخ مفید (ره) ( که در راه ما با ظالمان مجاهده مىکنى ؛ هر کس از برادران دینى شما - که تقوا را سرمایه خویش قرار دهد - از فتنههاى گمراه کننده و ظلمت خیز ، در امان خواهد بود ... آنچه که موجب جدایى ما و دوستانمان گردیده و آنان را از دیدار ما محروم کرده است ، گناهان و خطاهاى آنان و تخلّف از فرمانهاى خداوند است » . (2)
جالب آنکه در آغاز قیام جهانى حضرت مهدى ( عج الله تعالی فرجه الشریف ) یاران و اصحاب نزدیک ایشان ، پیمان و بیعت سختى با آن حضرت مىبندند و تعهّد مىکنند که از گناهان و انحرافات دورى جویند و از ظلم و فسادگرى بپرهیزند .
امیرمؤمنان على(علیه السلام) در ضمن یک حدیث طولانى ، در وصف بیعت یاران امام زمان( عج الله تعالی فرجه الشریف ) چنین مىفرماید :
با او بیعت مىکنند که هرگز: دزدى نکنند « یبایعون على اَن یَسرَقوا » زنا نکنند « ولا یَزنوا » مسلمانى را دشنام ندهند « و لا یَسُبّوا مسلما ً» خون کسى را به ناحقّ نریزند « و لا یقتلوا مُحرماً » به آبروى کسى لطمه نزنند « و لا یهتک حریماً مُحرّما » به خانه کسى هجوم نبرند « و لا یهجموا منزلاً » کسى را به ناحق نزنند « و لا یضربوا احداً الاّ بالحقّ » طلا، نقره، گندم و جو ذخیره نکنند « و لا یکنزوا ذهباً و لا فضّة و لا بُرّاً و لا شعیراً » مال یتیم را نخورند « ولا یأکلوا مالَ الیتیم » در مورد چیزى که یقین ندارند ، گواهى ندهند « و لا یشهدوا بما لا یَعلمون » مسجدى را خراب نکنند « ولا یُخرِبوا مسجداً » مشروب نخورند « و لا یَشربوا مسکراً » حریر و خز نپوشند « و لا یلبَسوا الخزّ و لا الحریر » در برابر سیم و زر سر فرود نیاورند « و لا یتمنطقوا بالذّهب » راه را بر کسى نبندند « و لا یقطعوا طریقا ً» راه را نا امن نکنند « و لا یخیفوا سبیلاً » گرد همجنس بازى نگرایند « و لا یَفسقوا بغُلام » خوراکى را از گندم و جو انبار نکنند « ولا یحبسوا طعاماً مِن بُرّ و لا شعیر » به کم قناعت کنند « و یرضَونَ بالقلیلِ» طرفدار پاکى باشند « و یَشَتّمونَ على الطیّب » از پلیدى گریزان باشند « و یکرهون النجاسة و... » (3)
پس گناهان و رذایل اخلاقى ، عامل مهمى در محرومیت انسان از عنایات امام زمان( عج الله تعالی فرجه الشریف) است . با این حال باید دانست که امام هر زمان ، مظهر رحمت و رأفت الهى و واسطه فیض بین خالق و مخلوق است . تمام نعمتها به برکت وجود امام و حجّت هر زمان به مردم مىرسد و تمام بلاها نیز به برکت وجود او رفع مىشود و با اندکى اشتباه و خطایى ، این الطاف و برکات از انسان دریغ نمىگردد . او مظهر رحمت الهى است و هیچ سود و منفعتى را از دیگران توقّع ندارد و جز در راه منافع آنان قدم بر نمىدارد . در عنایت و لطف او ، هیچ بخل و کاستى راه ندارد .
به همین جهت امام زمان دست گناه کاران را مىگیرد و آنان را از غرقاب گناه نجات مى دهد و با هدایتهاى باطنى و خدایى خود ، آنها را به خدا نزدیک مىکند و آن حضرت در سخنان خیرخواهانهاى مىفرماید: « پس باید هر یک از شما ( شیعیان ) ، کارهایى را که موجب جلبِ محبّت مىگردد ، انجام دهید و باید از کارهاى ناپسندى که خشم و غضب ما را در پى دارد ، اجتناب کنید . پس ( آگاه باشید که ) مرگ آدمى ناگهان مىرسد که در آن ، دیگر توبه سودى نمىرساند و ندامت ، نمىتواند او را از عذاب برهاند » . (4)
اگر در سیره عارفی چون آیت الله بهجت ( رحمة الله علیه ) که ارتباطی عمیق با حضرت صاحب الامر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) داشتند بنگریم ، در میابیم که در تمام عمر ، اهتمامشان بر روی انجام واجبات و ترک محرمات بود . ایشان در بیانی فرمودند : « اگر بفرمایید چرا به آن حضرت دسترسی نداریم ؟ جواب شما این است که : چرا به انجام واجبات و ترک محرمات ملزم نیستید ؟ او به همین از ما راضی است ؛ زیرا اورع الناس من تبرأ عن المحرمات ، پرهیزکارترین مردم کسی است که از کارهای حرام بپرهیزد . ترک واجبات و ارتکاب محرمات حجاب و نقاب دیدار ما از آن حضرت است . » ( سودای روی دوست / ص 153 )
2 . کسب فضایل اخلاقی
یکى دیگر از راه های ارتباط معنوی با امام , آراستن درون با فضایل انسانى و چنگ زدن به مکارم اخلاقى است ؛ یعنى ، همان طور که قرآن مىفرماید: « اگر مىخواهید محبوب خدا باشید، تقوا پیشگى کنید » ؛ این قانون در مورد حضرت مهدى( عج الله تعالی فرجه الشریف ) نیز هست .
بسى گفتند از عیسى و مهدىمجرّد شو، تو هم عیساى عهدى
ز مهدى گر چه روزى چند پیشى بکش دجّال خود ، مهدىّ خویشى
چو تو در معرفت، چون طفل مهدى چه دانى، قدر علم و فضل مهدى؟!
به نور علم مىکن دیده روشن که تا بتوانیش هر لحظه دیدن .
ر . ک : کنزالحقایق ، شیخ محمود شبسترى .
از امام صادق« علیه السلام » نقل شده است : « براى صاحب الامر، غیبتى طولانى است ؛ در این دوران هر کس باید تقوا پیشه سازد و به دین خود چنگ زند » الغیبة النعمانى، ص 250 ، باب 14، ح 5.
3ـ برخورداری از ویژگی های مرتبطین با حضرت :
یک طریق بس اصیل و اساسی برای ارتباط با امام زمان ( عج الله تعالی فرجه الشریف ) این است که به حالات و جریانات مشرفین به محضر مبارک امام زمان ( عج الله تعالی فرجه الشریف ) مراجعه کنیم و ببینیم ، سید ابن طاووس ها ، سید بحر العلوم ها ، علامه حلی ها و امثال این شخصیت های عظیم الشان از چه ویژگی هایی برخوردار بوده اند ، ما نیز آن ویژگی ها را در زندگی کشف بکنیم . اگر ما تبعیت کردیم و آن ویژگی ها را به دست آوردیم ، برای ما نیز راه به سوی امام زمان ( عج الله تعالی فرجه الشریف ) باز می شود .
4- ذکر همیشگی امام :
کسی که خواهان ارتباط قلبی با امام عصر است , از یاد و نام محبوب خود غافل نمىشود و پیوسته در فکر و اندیشه او است . شخص مؤمن ، در هیچ حالى از حالات و هیچ وقتى از اوقات و هیچ مکانى از مکانها ، از یاد امامش و انتظار قدوم مبارک او، خالى و فارغ نیست .
روایت شده است : وقتى امام موسى بن جعفر« علیه السلام » از امام غایب و نعمت باطنى خدا یاد کرد ، فردى پرسید : آیا از امامان کسى غایب مىشود ؟ فرمود: « نعم یغیبُ عن اَبصارِ النّاس شخصُهُ و لا یَغیبُ عن قُلوبِ المؤمنین ذِکرُهُ و هو الثّانى عَشر منّا» علامه مجلسى ، بحارالانوار، ج 51، ص 150. ؛ « بلى ، شخص او از دیدگاههاى مردم غایب مىشود ؛ ولى یاد او از دلهاى مؤمنان نهان نمىشود و او دوازدهمین نفر از ما است » .
در کتاب شریف مکیال المکارم ، متن بسیار زیبا و تکان دهنده ای در خصوص ذکر و یاد حضرت آمده که عبارت است از : « بدان که می بایست یقین بدانی که تو از چشم و گوش مولایت علیه السلام دور نیستی ؛ او جای تو را می داند و از احوال تو آگاه است ... اگر از اهل غفلت و اعراض آن سرور باشی ، جای تأسف دارد . خدای عز وجل فرموده: « و من اعرض عن ذکری فان له معیشة و ضنکا و نحشره یوم القیامة اعمی قال رب لم حشرتنی اعمی و قد کنت بصیرا قال کذلک اتتک آیاتنا فنسیتها و کذلک الیوم تنسی » و هر کس از ذکر من اعراض کند همانا برای او معیشت تنگی خواهد بود و در روز قیامت او را نابینا محشور خواهیم ساخت [ در آن حال ] گوید : پروردگارا چرا نابینایم محشور فرمودی در حالیکه من [ در دنیا ] بینا بودم؟ [خداوند ] فرماید : این چنین آیات ما بر تو رسید ، پس تو آنها را فراموش و غفلت کردی و همینطور امروز تو فراموش می شوی .
کدام سختی و تنگی از تاریکی غفلت و نادانی بدتر است و کدام حسرت از کوری روز قیامت بزرگتر ؟! و کدام بیم و وحشت از آن پشیمانی زشت تر و کوبنده تر ؟ چه مصیبت بزرگ و دردناکی !! پس شتاب کن ، شتاب برای خلاصی خودت و آزادی گردنت ، و این حاصل نمی گردد مگر با یاد مولایت ، تا در دنیا و آخرت دستت را بگیرد که خدای تبارک و تعالی شأنه می فرماید : « یوم ندعوا کل اناس بامامهم » روزی که هر مردمی را با امامشان می خوانیم . چون صبح کنی پس دان که این زندگی که خداوند به تو داده به برکت آن حضرت ( علیه السلام ) است ... چنانچه در معرض گناهی قرار گیری به یاد آور که مولایت در این حالت زشت و گونه ی بد تو را می بیند ، پس به پاس احترام او آن گناه را واگذار . اگر کار خوبی پیش آید به انجام آن سبقت کن و بدان که نعمتی است الهی ، که خدای تعالی آن را به برکت مولایت بر تو بخشیده است و خدای را بر آن سپاس بگذار و آن را به مولا و صاحب زمانت هدیه کن و با زبان حال مقال عرضه بدار « یا ایها العزیز مسنا و اهلنا الضر و جئنا ببضاعة مضجاه فاوف لنا الکیل و تصدق علینا ان الله یجزی المتصدقین » عزیزا بر ما و اهل ما سختی رسیده و با متاعی اندک به درگهت پناه آورده ایم پس پیمانه ی ما را پر کن و بر ما تصدق فرمای که خداوند صدقه دهندگان را پاداش دهد .
در تمام احوال خاضع و خاشع باش ، همچون غلام سر به فرمان حقیری که در خدمت اربابش ایستاده باشد و هر بامداد و شامگاه بر آن جناب سلام کن ؛ سلام غلامی که مشتاق دیدار اوست و از فراقش در سوز و گداز است . سلام مخلصی که اشکهایش بر گونه هایش سرازیر باشد و باور دارد که در خدمت مولایش ایستاده است و چون هنگام نماز خواندنت فرا رسد ، حال مولایت را در موقع ایستادنش در پیشگاه خدای عز وجل متذکر شو و با حضور قلب و خشوع جسم و چشم پوشی از ما سوی الله تعالی ، به آن بزرگوار تأسی بجوی و بدان که توفیق یافتنت به این امر جز به برکت مولایت نیست و این عبادت جز به موالات و پیروی و معرفت آن حضرت ، از تو پذیرفته نمی شود ... و چون از نماز فراغت یافتی آن حضرت علیه السلام را به سوی خدای عز وجل وسیله و شفیع قرار ده که آن را از تو قبول فرماید و پیش از هر دعایی به دعا کردن برای او آغاز کن به جهت بزرگی حق و بسیاری احسان او بر تو .
و هرگاه حاجتی یا عارضه ی سختی به تو روی آرد آن را بر حضرتش معروض بدار و به درگاهش زاری کن تا به درگاه خدای تعالی در برطرف کرد آن از تو ، شفاعت نماید که او است وسیله به سوی خداوند عز وجل و باب اللهی که از آن در آیند و خداوند - عز شأنه - فرموده : « واتوا البیوت من ابوابها » خانه ها را از درهایشان وارد شوید . » ( مکیال المکارم ،ج 2 ، ص 291 - 289 )
5 . مهرورزى و محبّت سرشار به آن حضرت :
البته این محبت و مهرورزى دو طرفه است ؛ زیرا امام معصوم (علیه السلام)نیز شیعیان و یاران خود را دوست دارد و شفیق و دلسوز آنها است: « ( الامام) الانیسُ الرفیق و الوالدِ الشفیقُ و الاخُ الشفیق ... » کافى، ج 1، ص 191، ح 1. ؛ « امام همدم و رفیق، پدر مهربان و برادر دلسوز است ».
پیامبر اکرم « صلی الله علیه وآله وسلم » درباره لزوم دوستى حضرت مهدى(عج الله تعالی فرجه الشریف) مىفرماید :
« مَن اَحَبّ اَن یَلقى اللّه و قَد کَمل ایمانُهُ و حَسُنَ اِسلامُهُ فَلیَتَوَلَّ الحُجّة صاحب الزمان المنتظر » ؛ بحارالانوار، ج 36، ص 296، ح 125. ؛ « هر کس دوست دارد خدا را ملاقات کند ؛ در حالى که ایمانش کامل و اسلامش نیکو باشد ، پس باید دوستدار حضرت حجّت ، صاحب الزمان منتظر باشد » .
حضرت آیت الله وحید خراسانی ( حفظه الله ) در این باره می فرماید : اگر دوستی پیدا شد , شما را می رساند ؛ اگر علاقه پیدا شد , پشت کوه قاف هم باشید شما را می کشاند و بالاخره به محبوب می رساند . حالا چطور برساند , قانون کلی ای که تحت ضابطه بیاید , ندارد ؛ می رسی ... باید محبت به امام زمان ( علیه السلام ) پیدا کنید . هیچ گنجی , هیچ راهی , هیچ ذکر و وردی , هیچ طلسم و اسمی بالاتر از این ( محبت ) نیست . اقرب الطرق برای رسیدن به درگاه و پیشگاه شاه عالم امکان , محبت به آن بزرگوار است ... باید محبت , مستقر شود ؛ باید به پایه ای برسد که در فراق او بسوزی , بنالی , اشک بریزی , در طلب حقیقی اش برآیی و خسته نشوی ... باید محبت , شدید شود ؛ خود محبت , راهها را باز می کند و تو را به او نزدیک می کند .
6 - حزن و اندوه و ندبه :
محزون بودن در فراق امام مهدى( عج الله تعالی فرجه الشریف ) ندبه , باعث نزدیکی انسان به امام خود می شود.
امام حسن عسکرى«ع» فرمود: « لا تزالُ شیعتنا فى حُزنٍ حتّى یظهَر وَلَدى الّذى بشّر به » النبى«ص»» یوم الخلاص، ج 1، ص 392، ح 445. ؛ « شیعیان ما در یک اندوه دائم به سر مىبرند تا فرزندم - که پیامبر« صلی الله » نوید ظهورش را داده است - ظاهر شود » .
7- اظهار اشتیاق و چشم به راه بودن :
شور طلب و علاقه دیدار یار و اظهار شیدایى و اشتیاق به محبوب ، از ویژگىهاى بارز منتظران است ؛ چنان که در دعاى ندبه آمده است: « لیتَ شِعرى اَینَ استَقرّت بِکَ النّوى بَل اَىُّ ارض تُقِلُّک اَو ثَرى ابرضوى ام غیرها ام ذى طوى ... » اقبال الاعمال، ص 298. ؛ « اى کاش مىدانستم در چه جایى منزل گرفتهاى و چه سرزمین و مکان تو را در بر گرفته است ! آیا در کوه رضوى هستى و یا در جاى دیگر و یا در ذىطوى هستى ... » .
امام على « علیه السلام » وقتى از امام مهدى( علیه السلام ) و صفات آن حضرت مىگوید ؛ ناگاه از درون سینه آهى مىکشد و شوق دیدار آن بزرگوار را ابراز مىدارد .
چگونه ممکن است کسی محبوبی داشته باشد و انتظار و اشتیاق دیدار او را نداشته باشد ؟ این انتظار و شوق دیدار , کم کم بر محبت محب , می افزاید و شعله های عشق را در درون او افزایش می دهد .
8 - انس با قرآن :
استاد علامه حسن زاده آملی ( حفظه الله تعالی ) می فرمایند : انسان قرآنی باش ؛ یک درس را قرآن قرار دهید ؛ در پیشگاهش به درس بنشینید , استاد هم خدا باشد . قرآن کریم صورت کتبیه انسان کامل است ؛ هر قدر به قرآن تقرب بجویی به انسان کامل , نزدیکتر شده ای ؛ پس بنگر بهره ات از قرآن چقدر است ؟ زیرا حقایق آیات آن در حقیقت درجات ذات تو و مدارج آن نردبان عروج و تکامل توست . ( صراط سلوک , ص 27 )
عارف بزرگوار آیت الله قاضی ( رضوان الله تعالی علیه ) که به چنان انس و قربی در آستان قدسی امام زمان ( علیه السلام ) بار یافته بود , در توصیه های خویش می فرمایند : بر شما باد به تلاوت قرآن در دل شب با صوت نیکوی محزون , چرا که آن , شراب جان مومنان است .
آری تناسب یافتن با امام زمان ( ارواحنا فداه ) که شریک قرآن , بلکه روح و حقیقت قرآن است , انس و اتصال با قرآن و تحقق بخشیدن حقایق و معارف آن را می طلبد .
9- خواندن دعا وزیارت :
در رابطه با امام زمان(علیه السلام )، دعاها و زیارتهاى فراوانى نقل شده که در کتب ادعیه موجود است و در کتابى به نام صحیفه مهدیه نیز گردآمده است . به بعضى از این دعاها و زیارتها اشاره مىشود .
الف . دعاى ندبه ؛ مهمترین دعاها در عصر غیبت ، دعاى ندبه است که سفارش فراوانى به خواندن آن شده است .
صدرالاسلام همدانى در کتاب تکالیف الأنام مىگوید : از خواص دعاى ندبه این است که اگر در جایى با حضور قلب و اخلاص تمام و توجه به مضامین عالى آن خوانده شود ، عنایت و توجه امام زمان(عج الله تعالی فرجه الشریف ) را به آن مکان جلب مىکند ، بلکه آن حضرت در آنجا حضور مىیابد ، چنان که در بعضى جاها اتفاق افتاده است تکالیف الأنام فى غیبة الامام ، ص 197.
علامه مجلسى (رحمه الله) نیز در کتاب زاد المعاد با سند معتبر از امام صادق« علیه السلام » نقل مىکند : « قرائت دعاى ندبه در اعیاد چهارگانه : روز جمعه ، عید فطر، عید قربان و عید غدیر » مستحب است » زاد المعاد، ص 491.
ب . دعا براى ظهور امام زمان ( عج الله تعالی فرجه الشریف ) در روز جمعه ؛ شیخ طوسى آن را در مصباح المتهجد نقل کرده است: « اللهم اجعل صلاتک و صلواتِ ملائکتکَ و رُسُلِکَ على محمد و آل محمد وعجِّل فَرَجهم » ؛ یا بگوید: « اللهم صل على محمد و آل محمد و عجّل فرجهم » ؛ مصباح المتهجد، ص 284.
ج . صلوات ضرّاب اصفهانى ؛ « اللهم صل على محمد سید المرسلین و خاتم النبیین ... اللهم و صل على ولیّکَ المُحیى سنّتک القائم بامرک ... » ؛. این دعا در چند کتاب از کتابهاى معتبر و با سندهاى معتبر روایت شده است و همیشه مىتوان آن را خواند همان ، ص 406 ؛ البلد الامین، ص 120 ؛ دلائل الامامة، ص 549.
د . صلوات بر امام زمان(عج) ؛« اللهم صل على ولیک و ابن اولیائک الّذین فرضت طاعتهم ... الهم انتصر به لدینک وانصر به اولیائک و اولیاءه ... » ؛ مصباح المتهجد ، ص 405.
ه . دعاى فرج « الهى عظم البلاء » .
دوست عزیز
با توجه به طولانی شدن بحث , تنها به درج برخی موارد اکتفا می کنیم .
10. صدقه ی روزانه به نیابت سلامتی حضرت
11. اهداء قرائت قرآن به آن حضرت
12. توسل و طلب شفاعت از خداوند بوسیله ی آن حضرت
برای مطالعه بیشتر در این زمینه ر.ک :
الف. مهدویت ( پس از ظهور ) , رحیم کارگر , نشر معارف
ب . مهدویت ( پیش از ظهور ) ،رحیم کارگر ، نشر معارف
ج . مکیال المکارم , مرحوم آیت الله سید محمد تقی موسوی اصفهانی .
د. سودای روی دوست , راهکارهای عملی ارتباط با امام زمان ( علیه السلام ) از مرتضی آقا تهرانی .
پیروز و موفق باشید .
ولایتپذیری چیست؟
ولایتپذیری به حرف نیست به خاطر همین قابل تعریف نیست
ولایتپذیری یعنی چشمی هست که از چشم ما معتمد تر است، اگر بگوید اینجا چیزی نیست و ما ببینیم که هست، یعنی نیست! اگر بگوید کسی دروغ نمی گوید و ما ببینیم که دروغ می گوید، یعنی نمی گوید...
ولایتپذیری یعنی دستی هست که از دست ما بالاتر است، اگر نخواهد حرفی را بزنیم و ما بخواهیم و لازم بدانیم، یعنی نباید بزنیم...
ولایتپذیری یعنی عقلی هست، ایمانی هست و تشخیصی هست که از ما بالاتر است؛
یعنی مصالح بیشتر را می بیند، اگر ما نفع یک شخص را می بینیم، او نفع یک گروه را می بیند، اگر ما نفع گروه را می بینیم، او نفع کشور را می بیند، اگر ما نفع کشور را می بینیم او نفع اسلام را می بیند...
و اینها نه حرف و احساس و نه تلقی شخصی است، که اصل دین است. و اگر این اصل را از دین حذف کنیم، چیزی از دین باقی نمی ماند. سراسر اسلام می شود، تناقض!
امام حسین(ع) برای نپذیرفتن حکومت جور، فرزند 6 ماهه به قربانگاه می برد و امام رضا ولیعهد حکومت می شود. امام علی به یک لباس کهنه قناعت می کند و امام جواد لباس فاخر به تن میکند. پیامبر به کسی که شکنبه گوسفند بر سرش می ریزد، محبت میکند ولی عده ای یهودی بنی قریظه را مقابلش سر می زنند و در چاه می اندازند.
می بینید، همه جا میشود صفین، یک طرف قرآن یک طرف علی...
و انسان سرگردان میان اینها...
ولایتپذیری هم به حرف نیست، نمی شود به حکم دین رسول الله، علی را در محراب کشت، و شد ابن ملجم و خوارج. نمی شود به اسم ولایتپذیری از امام، فحش به رهبر کنونی داد و شد هادی غفاری و امثالهم؛
نمی شود به اسم ولایتپذیری از رهبر، به احمدینژاد (که فعلاً از هرجهت مورد تایید رهبری است)، نه از روی دوستی که از روی عداوت و کینه، خنجر زد و شد قالیباف و امثالهم؛
این سلسله را بیهوده کنار هم نیاوردم، اعتقاد عمیق دارم به این تناسب. این قوس نزولی همان حلقه ای است که قوس صعودی آن، ولی فقیه و امام معصوم و رسول الله و خداست...
ولایتپذیری یعنی ولایتپذیری امام حسن(ع). که وقتی قاتل پدر هم در دستش هست، نگاه می کند به قول پدر و مولای خود، نه تشخیص خود...
ولایتپذیری یعنی ولایتپذیری حضرت ابوالفضل که می داند اگر شمشیر به دست بگیرد، خیلی چیزها عوض می شود ولی نگاه می کند به کلام برادر و مولای خود، و به یک عَلَم اکتفا می کند...
ولایتپذیری یعنی ولایتپذیری شهید همت که می داند باید به فلسطین برود ولی وقتی حرف امام و مولای خود را می شنود، از فرودگاه بر می گردد...
ولایتپذیری یعنی همان چیزی که رهبر گفت که اگر عکس مرا هم پاره کردند، شما چیزی نگویید، پس نمی شود گفت فلانی ولایتپذیر نیست، تا وقتی تصدیق رهبر پشت سر اوست... هرچند همه شواهد هم حاکی از این باشد.
غیر از این عمل کنیم، نقض غرض ما واضح است...
ولایتپذیری ما هم باید همین باشد. تا وقتی کسی در این مسیر و با این علائم حرکت کند و تصدیق رهبر هم پشت او باشد، حفظه الله! ما هم پشت اوییم...
و اگر از مسیر خارج شود و رهبر هم خروجش را تأیید کند، لعنه الله! ماهم علیه اوییم...
و این مسیر صبر می خواهد و صبر می خواهد و صبر...
خوشا آن ره سفر، که ره پوید به سر
که در این ره جداگشته بسی سرها ز تن
با داستان موسی و خضر شروع کردم، باهمان هم تمام می کنم.
بعد از اینکه موسی بر عهد سکوت نتوانست وفادار بماند و برای سومین بار آن را شکست، خضر گفت:
"هذا فِراقٌ بینی و بینکَ سَاُنَبئکَ بتاویلٍ ما لَم تَسطتع علیه صبراً..."
ماه شعبان رو به پایان است و ما هنوز معنای این فراز آسمانی صلوات شعبانیه را نفهمیده ایم:
"الفلک الجاریه فی اللجج الغامره، یامن من رکبها و یغرق من ترکها، المتقدم لهم مارق والمتاخر عنهم زاهق واللازم لهم حق..."
جواد درویش
وظیفه ما در برابر ائمه(ع) چیست؟
دوست گرامی سلام. پرسشی زیبا و ضروری را مطرح کردی که نشان از دینداری و تعهد شما دارد؛ پس به همین بهانه در ادامه با همدیگر برخی از وظایف ما شیعیان را در قبال ائمه اهل بیت (علیهم السلام) از زبان مبارک قرآن و سنّت مرور می کنیم:
1. شناخت اهل بیت(ع):
این مهم، اولین وظیفه ما است؛ زیرا کسی که اولیای خود را نشناسد و به صفات و سیره ایشان آگاهی نداشته باشد، چگونه می تواند پیرو ایشان شود. شیعه یعنی پیرو و پیروی از امام(ع)، فرع شناخت شخصیت و زندگی ایشان است. این موضوع به قدری اهمیت دارد که حضرت رسول (ص) می فرماید: «من مات و لم یعرف إمام زمانه مات میتة جاهلیه؛ کسی که بمیرد در حالیکه امام زمان خود را نشنناخته باشد، به مرگ جاهلیت مرده است»(بحار الأنوار، ج65، ص:329).
باید دانست که اهل بیت معادل قرآنند و چون هیچ چیز معادل قرآن نیست، پس هیچ چیز غیر از قرآن معادل اهل بیت (ع) نیز نیست. ذکر فضائل و مناقب آن حضرات، و برقراری مجالس امام شناسی، از راه های وصول به شناخت دقیق ایشان است.
2. شناخت و پذیرش ولایت اهل بیت (ع):
قرآن می فرماید «إِنَّما وَلِیکُمُ اللّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذینَ آمَنُوا الَّذینَ یقیمُونَ الصَّلاةَ وَ یؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکِعُونَ؛ سرپرست و ولی شما، تنها خداست و پیامبر او و آنها که ایمان آوردهاند؛ همان ها که نماز را برپا میدارند و در حال رکوع، زکات میدهند» (مائده/55) که این آیه به اجماع مفسرین منصف، در شأن امیرالمومنین علی (ع) نازل شد.
3. ضرورت تمسّک، تبعیت و اطاعت از اهل بیت(ع):
قرآن می فرماید «یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا أَطیعُوا اللّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی اْلأَمْرِ مِنْکُمْ ؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید، اطاعت کنید خدا را و اطاعت کنید پیامبر خدا و اولوالامر (اوصیای پیامبر) را» (نساء/59). ما معتقدیم که «أولی الأمر» همان ائمه طاهرین (ع) هستند که اطاعت از ابشان در طول اطاعت از خدا و رسول قرار دارد؛ زیرا ائمه طاهرین مبیّن و مکمل دین هستند. کلیات دین اسلام که در قرآن آمده، توسط چهارده معصوم (ع) روشن و جزئیات آن نیز بیان می گردد.
در حدیث ثقلین که از هر دو طریق امامیه و عامه به تواتر نقل شده، آمده است که پیغمبر اکرم (ص) در روزهای پایانی حیات طیّبه دنیایی خود فرمود: «إنّى تارک فیکم الثّقلین کتاب اللَّه و عترتى أهل بیتى ما إن تمسّکتم بهما لن تضلّوا بعدی أبدا فإنّهما لن یفترقا حتّى یردا علىّ الحوض؛ همانا من دو چیز گران بهاء در میان شما بجا می گذارم: کتاب خدا (قرآن) و عترت و خاندانم را، مادام که به آن دو تمسک جویید، هرگز گمراه نخواهید شد و آن دو هرگز از هم جدا نشوند، تا در قیامت و در پای حوض کوثر به من رسند» (مسند احمد حنبل، ج3، ص: 14و 17و 59؛ و نیز: الغدیر علامه امینی، مجلدات 1و 2و 3).
عمل به احکام و دستورات فقهی، مانند انجام واجبات و ترک محرمات، هم وظیفه ما در برابر خدا و هم وظیفه ما در برابر ائمه (ع) است و منافاتی بین آنها نیست زیرا ائمه و دستورات ایشان در طول خداوند تبارک و تعالی و به اذن او می باشند.
باید دانست که حضرت ابراهیم (ع) می فرماید: «فَمَنْ تَبِعَنِی فَإِنَّهُ مِنِّی؛ هر کس که مرا تبعیت کند، پس او از من است» (ابراهیم/ 36) و به همین دلیل، تبعیت تام و تمام سلمان فارسی از حضرت ختمی مرتبت (ص) است که او به «سلمان محمدی» ملقب شده و با این حدیث مفتخر به تعلق به اهل بیت (ع) می شود: «سلمان منّا اهل البیت» (بحار الأنوار، ج72، ص: 393)
4. وجوب مودّت و دوستی اهل بیت(ع):
«تولّی» و دوستی با دوستان خدا و اهل بیت عصمت و طهارت، از فروع دین مبین اسلام و از ضروریات مکتب راهگشای تشیع است. خداوند به پیامبر اکرم (ص) می فرماید: «قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیهِ أَجْرًا إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبی؛ بگو من هیچ پاداشی از شما بر رسالتم درخواست نمیکنم جز دوست داشتن نزدیکانم (اهل بیتم)» (شوری/ 23). البته خداوند به پیامبرش می گوید که همچنین به مردم یادآور شود که: «قُلْ ما سَأَلْتُکُمْ مِنْ أَجْرٍ فَهُوَ لَکُمْ ؛ بگو: هر اجر و پاداشی از شما خواستهام برای خود شماست (سبا/47) و نیز: «قُلْ ما أَسْئَلُکُمْ عَلَیهِ مِنْ أَجْرٍ إِلاّ مَنْ شاءَ أَنْ یتَّخِذَ إِلی رَبِّهِ سَبیلا ؛ بگو: من در برابر آن (ابلاغ آیین خدا) هیچ گونه پاداشی از شما نمیطلبم؛ مگر کسی که بخواهد راهی به سوی پروردگارش برگزیند» (فرقان/57). زمخشری از بزرگان مکتب اهل تسنن در تفسیر کشاف می نویسد: هنگامی که آیه «قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیهِ أَجْرًا إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبی» نازل شد به پیامبر (ص) عرض شد: یا رسول الله این قرابت تو که مودّت آنان بر ما واجب شده است چه کسانی هستند؟ «فقال (ص): علی و فاطمة و ابناهما؛ پس پیامبر (ص) فرمود: علی و فاطمه و فرزندان آن دو هستند» (الکشاف، زمخشری، ج 3، ص: 81).
محبت ورزیدن و اظهار علاقه حقیقی به اهل بیت عصمت و طهارت از اهم وظایف ماست. مردی از پیامبر درباره قیامت پرسید. حضرت فرمود: برای آن روز چه چیز آماده کرده ای؟ گفت: چیز مهمی آماده نکردهام جز آن که خدا و پیامبرش را دوست دارم. حضرت فرمود: پس، تو با کسی هستی که دوستش داری.(منتخب میزان الحکمه، ح: 1361)
میزان عشق و علاقه نسبت به اهل بیت (ع) باید چنین باشد: می گویند شخصی به نام سید عبدالکریم کفاش که در جوار حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) می زیست، هفته ای یک مرتبه به محضر حضرت ولی عصر (عج) مشرف می شد. در یکی از تشرفاتش، حضرت از او می پرسند: سید عبدالکریم اگر ما را نبینی چه خواهد شد؟! پاسخ می دهد: آقا حتما می میرم. حضرت در پاسخ فرمودند: «اگر چنین نبودی ما را نمی دیدی» (مشعل هدایت ،ج2، ص 129)
5. برائت از دشمنان اهل بیت (ع):
امام هادی علیه السلام در زیارت شریف «جامعه کبیره» می فرمایند: «برئت الی الله عزوجل من اعدائکم و من الجبت و الطاغوت و الشیاطین و حزبهم الظالمین؛ به درگاه خدای عزوجل ازدشمنان شما بیزارم همچنین از جبت و طاغوت و از شیاطین و حزب ستمکار آنان». تبرّی از دشمان خدا و اهل بیت عصمت و طهارت، از فروع دین و از ضروریات مکتب راهگشای امامیّه است.
6. الگو برداری از اهل بیت (ع):
اگر این بزرگواران را در عرصه های مختلف زندگی، مانند اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، اخلاقی عبادی و ... اسوه، قدوه و نماد برتر و بهترین الگوی خود قرار دهیم، هم زندگی ما جهت صحیح می یابد و هم موجبات شادمانی ائمه را فراهم نموده ایم، زیرا آنان به احوالات ما آگاهند و خودشان فرموده اند: «إنّا غیر مُهمِلینَ لِمُراعاتِکُم و لا ناسِینَ لِذِکرِکُم؛ به درستی که ما در مراعات حال شما کم کاری نمی کنیم و یاد شما را فراموش نمی نمائیم» (الاحتجاج للطبرسی 2 / 598).
7. توسل و استغاثه به اهل بیت (ع):
توسل واستغاثه بر اهل بیت علیهم السلام، سیره دائمی بزرگان و صلحا و علمای شیعه بوده است. در دعای نورانی توسل، به وجود مقدس هر یک از چهارده معصوم (ع) متوسل می شویم و ایشان می خواهیم که در نزد خدا شفاعت ما را کنند؛ «یا وجیهاً عند الله اشفع لنا عند الله» چرا که به فرمود نص صریح خداوند، معصومین (ع) «وسیله» و حلقه رابط میان انسان و خداوند متعال می باشند؛ «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسِیلَةَ» (مائده/ 35) و معصوم (ع) در تفسیر این آیه شریفه می فرماید: «وَ نَحْنُ الْوَسِیلَةُ إِلَى اللَّهِ وَ الْوُصْلَةُ إِلَى رِضْوَانِ اللَّه» (بحار الأنوار، ج25، ص:1).
8. نثار درود و صلوات بر اهل بیت (ع):
قرآن می فرماید «إِنَّ اللّهَ وَ مَلائِکَتَهُ یصَلُّونَ عَلَی النَّبِیِ یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلیماً ؛ خدا و فرشتگانش بر پیامبر درود میفرستد؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید، بر او درود فرستید و سلام گویید و کاملا تسلیم (فرمان او) باشید» (احزاب/ 56). بخاری و مسلم در کتاب های صحیح خود (که مهمترین منابع اهل تسنن بعد از قرآن می باشند) نقل میکنند که از پیامبر اکرم (ص) سؤال شد که چگونه بر شما اهل بیت درود فرستیم؟ آیا خداوند به ما آموخته که چگونه درود فرستیم؟ پیامبر (ص) فرمود: «بگوئید: اللّهم صلّ علی محمد و علی آل محمد کما صلّیتَ علی ابراهیمَ و آل ابراهیم انّک حمیدٌ مجیدٌ» (صحیح بخاری ج 4 ص 146 و صحیح مسلم ج 2 ص 16).
9. وظایف اخلاقی و رفتاری ما نسبت به اهل بیت(ع):
ائمه ناظر بر رفتار ما هستند؛ در روایات آمده است که ایشان از ما می خواهند که: «کونوا لنا زَینا ولا تکونوا علینا شَینا ؛ ای شیعیان مایه زینت ما باشید نه مایه ننگ و سرافکندگی ما» (بحار الأنوار»، ج 15، ص: 142 و أمالی الطوسی ، ج 2، ص: 55). از آن جا که ما شیعیان منتسب به ائمه هستیم، وظیفه داریم مایه سرافرازی آنان باشیم. این مهم صورت نمی گیرد مگر با بهبود رفتار، هم در حوزه اخلاق و هم در حوزه احکام.
10. رعایت ادب نسبت به اهل بیت (ع):
امامی که واجب الاطاعة و حجت خدا بر تمامی اهل زمین است، نامش محترم و یادش بسیار گرامی است. او پیشوای همه و چشم بینای خدا در بین مخلوقات اوست. روزی اهل زمین به یمن وجود اوست و هر کس که به مرتبه ای از مراتب کمال می رسد از پرتو عنایات حضرت حق است که از مسیر امامت به ما رسیده است؛ پس ایشان شایسته اکرام و احترام ویژه از طرف ماست.
11. دفاع و نشر معارف اهل بیت:
دفاع از حقانیت مکتب و ولایت و مرجعیت علمی و معنوی معصومین (ع) و زدودن غبار از چهرة تابناک و نورانی ایشان و نشر معارف مکتب رهایی بخش تشیع، از دیگر وظایف مهم ماست؛ چراکه ما مدیون ائمه هستیم.
12. انتظار فرج و دعا برای ظهور خاتم اهل بیت (عج):
در بسیاری از روایات، پر فضیلت ترین اعمال، انتظار فرج دانسته شده است. (منتخب الاثر، صص 493 – 500). در زمان غیبت، یکی از وظایف مهم ما دعا برای سلامتی و فرج امام زمان (عج) است. ائمه هدی علیهم السلام نیز همواره بر این مهم تکیه داشته اند و بر اساس روایاتی از امام صادق (ع)، در دعایی که آن حضرت به «زراره» تعلیم فرمود و محور اصلی آن بر امام شناسی استوار است، ایشان می فرمایند: « ... اگر غیبت را درک کردی چنین دعا کن: «اللهم عرفنی نفسک فانک ان لم تعرفنی نفسک لم اعرف نبیک، اللهم عرفنی رسولک فانک ان لم تعرفنی رسولک لم اعرف حجتک، اللهم عرفنی حجتک فانک ان لم تعرفنی حجتک ضللت عن دینی» (منتخب الاثر، آیت الله صافی گلپایگانی، ح1، ص: 501). همچنین دعاهای دیگری که در کتب ادعیه و زیارات بدان اشاره شده، خصوصا دعای معروف «اللهم کن لولیک الحجه ابن الحسن ...» که به حمدالله در میان جامعه شیعه بسیار معروف و مشهور است.
البته معنای انتظار، بسیار گسترده است و منتظر، وظایف بسیاری را باید ایفا نماید تا خود و جامعه را برای ظهور حضرت آماده نماید و هر چقدر تلاش منتظران بیشتر شود، شرایط ظهور امام غایب زودتر فراهم می شود. وظیفه ما فقط دعا کردن نیست، بلکه باید این دعا، با خود سازی و سپس جامعه سازی همراه شود؛ به قول معروف: «منتظر مصلح خود باید صالح باشد» (جمله ای قصار از استاد محمد رضا حکیمی). مرحوم سید محمد تقی موسوی اصفهانی در کتاب شریف «مکیال المکارم» به هشتاد مورد از وظایف منتظران اشاره کرده است که یکی از آنها دعا برای فرج حضرت است.
در پایان مطالعه منابع زیر را در این رابطه پیشنهاد می کنیم:
المراجعات، امام شرف الدین عاملی(ترجمه: مناظره علمی، محمد صادق نجفی).
مع الصادقین، دکتر محمد تیجانی (ترجمه: همراه با راستگویان، سید احمد فهری).
«مکیال المکارم» سید محمد تقی موسوی اصفهانی
منتخب الاثر، آیت الله صافی گلپایگانی.
المستدرک علی الصحیحین، حاکم نیشابوری.
موفق و موید باشید.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
لوگوی دوستان
پیوندهای مفید
فهرست موضوعی یادداشت ها
موضوعات ساختاری وبلاگ
مشترک شوید