سلام : من يه دختر بد حجاب بودم نه نماز مي خواندم و نه با خدا كاري داشتم احساس مي كردم خدا از من بدش مياد آخه ژدرم رو ازم گرفته بود . كاراي زشتي رو كردم كه حتي از گفتنش شرمسارم . ماه رمضان سال 88 از ته دل توبه كردم عاشق شدم عاشق خدا هرشب براش نامه مي نوشتم تا زماني كه عاشق پسري شدم كه به خاطر خدا باهاش دوست نشدم و باهاش ارتباط برقرار نكردم تا محرم فهميدم كه اون پسر ازدواج كرده باور كنيد خدا من را بخشيده بود اما دوباره رفتم سمت گناه حالا پشيمان و مي دونم ديگه حنام پيش خدا رنگي نداره ( برام دعا كنيد ) خدا به شمه سلامتي بده كه به مه گناهكاران اميد و عشق خدا رو ياد ميديد ازتون خواهش ميكنم وبلاگ در اين مورد تهيه كهيد خدا ياورتان باشد