• وبلاگ : وبلاگ موسسه رستگان www.mrastegan.ir
  • يادداشت : خطر يزيد؟
  • نظرات : 0 خصوصي ، 2 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + m.r 
    مي­خوام بگم حسين ممنونت ام که دست زن و بچه­ات را گرفتي­، خانواده­ات را آوردي کربلا، براي ما که از هم? صحنه­هاي اجتماعي و عرفاني در آن اوجي که تو هستي دور هستيم، هر کدام زن و بچه بالاخره داريم! راحت مي­تونيم با کربلاي تو ارتباط برقرار کنيم... اينها قشنگ است.. فکر نکنيد کم است براي علي اصغر گريه کردن، فکر نکنيد من خواستم روض? علي اصغر را خواستم کم بکنم، آي اونها که براي علي اکبر حسين گريه مي­کنيد،اونهايي که براي علي اصغر حسين گريه مي­کنيد و براي عباس و زينبِ حسين، همه­تون حتما مي­دانيد عمق مصيبت اباعبدالله الحسين در ارتباط با خانواد? نازنينش بسيار بالاتر از اوني بوده که ما داريم برايشون گريه مي­کنيم.

    ابعاد حماس? اباعبدالله الحسين را اگر کسي متوجه شود مگر به سادگي مي­تواند از کربلا فاصله بگيرد؟...

    ما چقدر قرآن خواندن امام حسين را درک مي­کنيم؟ چقدر عشق به قرآن خواندن داريم؟ بنده خودم را عرض مي­کنم: هيچي! خب من شب عاشورا راحت مي­تونم بگيرم و بخوابم.. ديگر وداع حسين با قرآن و آخرين شب مناجات و نماز شب حسين ديگر جگر من را کباب نمي­کند که.. خب راحت مي­گيرم شب عاشورا مي­خوابم... اگر کسي با هم? ابعاد، به هم? ابعاد کربلا نگاه کند، با هم? ابعاد کربلا ارتباط برقرار کند، رابط? عميق تري با کربلا برقرار خواهد کرد، روضه­ها براي او رنگ و لعاب ديگري خواهد داشت.

    (از سخنراني حجة الاسلام پناهيان)

    + m.r 
    بعضي روضه­هايي هست که عموم مردم اصلا نمي­تونند برايش گريه کنند، مثلا امام حسين(ع) براي «مسلم بن عقيل» چقدر زجر کشيد، کي مي­فهمد اين را؟ بله، زينب و حسين(ع) چون خواهر و برادر بودند ما يک تشابه سازي­هايي مي­کنيم، در سطح خودمان مقايسه مي­کنيم، يک کمي متوجه مي­شويم، يک کمي تازه متوجه مي­شويم! رباب و علي اصغر، اباعبدالله الحسين و ابالفضل العباس، اينها مي­بينيد روابط عاطفي و خانوادگي اند که ما مي­توانيم بفهميم، ولي اباعبدالله الحسين بالاي سر «حبيب­ابن مظاهر» چي کشيد، اين را که مي­فهمد؟ حبيب­ابن مظاهري که يکي از صحاب? جليل القدر رسول خداست، اباعبدالله الحسين حرفي که در داغ علي اصغر گفت، در داغ حبيب­ابن مظاهر هم گفت، ساده است مگر؟ روض? حبيب را که کسي برايش گريه نمي­کند! ولي رنجي که اباعبدالله براي حبيب کشيده ظاهراً کمتر نبوده... اگر کسي رئيس باشد و نماينده بفرستد به جايي، رئيس اسلامي هم باشد مثل حسين(ع)، آنوقت مي­فهمد که عُلق? يک رئيس به نماينده­اش چقدر است که وقتي خبر مسلم ابن عقيل را به اباعبدالله دادند بعد پرسيدند حسين بعد مي­خواهي چه کار کني؟ آقا بعد از اينکه گريه کردند و انّا لله و انّا اليه راجعون گفتند، فرمود: «لا خيرَ في العيشِ بعدَ هولاء» من بعد از مسلم ديگر زندگي کنم؟ ما چه مي­فهميم اين را؟! ما باز هم مي­خواهيم روض? مسلم­ابن عقيل را بخوانيم مي­رويم سراغ دو طفلان مسلم، نمي­رويم سراغ حسين، که داغ بيشتري را دارد تحمل مي­کند، چون ما اينقدر سياسي اجتماعي نيستيم، ما داغ حبيب را نمي­فهميم به خاطر اينکه آنقدر معرفت به مقام معنوي حبيب­ابن مظاهر نداريم، يا حسين براي داغ «بُرِير» چه کشيد؟ ما که نمي­دانيم اين يعني چي که پنجاه سال يک نفر نماز صبحش را با وضوي نماز مغرب و عشا خوانده، پنجاه سال شبها بيدار بوده در راه خدا عبادت کرده، حسين قيمت اين آدم را مي­فهمد يعني چي...