وبلاگ :
وبلاگ موسسه رستگان www.mrastegan.ir
يادداشت :
علت تكرار در دعاها
نظرات :
2
خصوصي ،
7
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
رها
دانشجوي ليسانس هستم که بسيار مشتاقم پس از گرفتن مدرک ليسانس به حوزه علميه بروم ايا مرا ميپذيرند يا سن ملاک انتخاب است؟
+
رها
دانشجوي ليسانس هستم که بسيار مشتاقم پس از گرفتن مدرک ليسانس به حوزه علميه بروم ايا مرا ميپذيرند يا سن ملاک انتخاب است؟
پاسخ
دوست گرامي. در اين خصوص فکر نمي کنم مشکلي وجود داشته باشد ولي سعي کنيد با مديريت حوزه تماس بگيريد. موفق باشيد.
+
رها
من دانشجوي ليسانس هستم بسيار دوست دارم بعد از گرفتن ليسانس به حوزه علميه بروم ايا مرا ميپذيرند؟سن ملاک نيست؟
+
محمدحسن
سخني براي گفتن نداريد؟به نظر مي رسد شما هم نمي توانيد کمکي کنيد
+
محمد حسن
سلام سيد جان متشکرم از پاسخت در مورد اقتضائي بودن تحقيق مي کنم
يک سوال ديگر هم دارم نظر شما در اين مورد چيست؟
چرا ما ما شديم و کسي ديگر نشديم؟ چرا او من نشد يا من او؟
مثلا چرا من مرد شدم چرا من زن نشدم؟
از يک استاد فلسفه اينو پرسيدم گفت اينها امور اعتباري است ولي من منظورشو نفهميدم
آقا اين سوال به ابن عربي و وحدت وجود ربطي ندارد به اين صورت که همه هستي يک وجود است که آن حقيقت در مثال به صورت خودش ماسک مي زند و هر دفعه يک جوري ظاهر مي شود ولي با هر بار ظاهر شدن قسمتي از حقيقت خودش پنهان باقي مي ماند
پاسخ
دوست من محمد حسين . سلام .مدتي نبودم ببخشيد اين سوال شما هم برمي گردد به اقتضاءاتي كه در هستي هست. شرايط محيطي براي تكون شما اقتضاي اين را داشته كه شما پسر بشيد و در شرايط محيطي و خانوادگي خاص خودتون به وجود بيايد كه البته اراده و مشيت خدا هم جزء اين اقتضاءات هست اما عوامل ديگري هم هست كه مجموعا علت مي شوند براي تكون شما. البته اگر فقط اراده خدا بود جبر مي شد؛ ولي اراده خدا تنها نيست و عوامل ديگر مادي و معنوي در كار هست تا يك موجود به وجود مي آيد آنهم در شرايط خاص.اين شرايط و اقتضاءات خاص شما است و نمي شود در اين شرايط كس ديگري به وجود بيايد همانطور كه نمي شود از هسته خرما بوته خربزه به وجود بيايد.
+
محمدحسن
ارزش نبودن به اين است که به هيچ کس نيازمند نخواهيم بود
کسي که نيست در غناي محض است
ولي خدا ما را از اين حالت جدا کرد
کسي که چيزي نمي خواهد چرا خدا اصرار دارد تا به اجبار او را به جائي برساند که خودش هم نمي خواسته آقا اين بهشت را ما نمي خواستيم اينها علائقي است که خدا در ما گذاشته و ما هم مجبور هستيم به اين علائق علاقه مند باشيم و در نهائت به جائي مي رسيم که خودمان هم نمي خواستيم خدا ما را گرفتار کرده بخاطر چيزي که نمي خواستيم و علائقي که نداشتيم
پاسخ
جناب محمد حسين اصلا جبر در هستي نيست تمام هستي حالت اقتضايي دارد آفرينش ما هم به اقتضاي هستي و وجود خداوند است. كسي كسي را به هيچ كاري مجبور نكرده حتي مرگ جبري نيست اقتضاي زندگي انسان اين است كه بعد از پير شدن بميرد مانند يك ماشين كه بعد از مثلا چهل سال فرسوده مي شود و ديگر روشن نمي شود و راه نمي رود. اگر شما موضوع اقتضايي بودن هستي را درست درك كنيد اين سوالات شما رفع مي شود تمام اين سوالات شما به خاطر اين است كه به جبر معقتد شده ايد و كار خدا را اجباري مي دانيد. در حالي كه اصلا جبر نداريم. شيعه هم معتقد است لا جبر و لا تفويض بل امر بين ذلك . كه همان موضوع اقتضايي بودن را اثبات مي كند. لا جبر يعني در هستي جبر نداريم همانطور كه تفويض نداريم. چيزي ميان اين دو كه نه جبر است نه تفويض همان اقتضايي بودن هستي را اثبات مي كند. عالم عالم اقتضا است و ما لازمه اقتضايي ذات خدا و جهان هستي هستيم. عدم هم چيزي نيست كه ارزش داشته باشد ارزش خاص وجود است. عدم تنها مفهوم ذهني ما است و ما در خارج عدم نداريم. هر چه هست وجود است. چيزي كه نيست نيست ديگر نمي توان به او گفت غناي محض. غناي محض خاص ذات وجود خداي متعال است. موفق باشيد.
+
محمدحسن
آقا اين که خدا ميخواهد تجلي پيدا کند چرا ما چوب اين تجلي خوردن خدا را مي خوريم؟
ما که نبوديم و هيچ نمي دانستيم و هيچ نمي خواستييم خدا به اجبار علائقي را به ما تحميل کرد حالا بدو و به اين علائق برس اين علائقه ها هم علائقه خداست که در وجود ما به اجبار قرار داده و در حقيقت ما هيچ چيز نمي خواستيم
اقا من که نسبت به خدا بدبين شده ام و دوست دارم که وجود نمي داشتم ما بازيچه خدا شديم
پاسخ
اقا محمد حسين. مگه نبودن كماله و ارزشي داره كه شما دلت لك زده براش. خداوند به ما وجود و بودن داده و همه چيز براي رشد و كمال در اختيارمان گذاشته و در نهايت مهرباني و رحمت با بندگانش برخورد مي كند هم در دنيا و هم در آخرت حتي در آخرت رحمت عام الهي شامل همه مي شود. به اين خدا بدبين شدي؟ حرفاي خوبي ننوشتي. كاشكي حرفاي خوب و اميد بخشي مي نوشتي. نااميدي و بدبيني باد چرخ ماشين زندگي رو خالي مي كنه و سكون و سكوت و نابودي رو بر انسان حاكم مي كنه. عزيزمي خدا نگهت داره