وبلاگ :
وبلاگ موسسه رستگان www.mrastegan.ir
يادداشت :
علت تكرار در دعاها
نظرات :
2
خصوصي ،
7
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
محمدحسن
ارزش نبودن به اين است که به هيچ کس نيازمند نخواهيم بود
کسي که نيست در غناي محض است
ولي خدا ما را از اين حالت جدا کرد
کسي که چيزي نمي خواهد چرا خدا اصرار دارد تا به اجبار او را به جائي برساند که خودش هم نمي خواسته آقا اين بهشت را ما نمي خواستيم اينها علائقي است که خدا در ما گذاشته و ما هم مجبور هستيم به اين علائق علاقه مند باشيم و در نهائت به جائي مي رسيم که خودمان هم نمي خواستيم خدا ما را گرفتار کرده بخاطر چيزي که نمي خواستيم و علائقي که نداشتيم
پاسخ
جناب محمد حسين اصلا جبر در هستي نيست تمام هستي حالت اقتضايي دارد آفرينش ما هم به اقتضاي هستي و وجود خداوند است. كسي كسي را به هيچ كاري مجبور نكرده حتي مرگ جبري نيست اقتضاي زندگي انسان اين است كه بعد از پير شدن بميرد مانند يك ماشين كه بعد از مثلا چهل سال فرسوده مي شود و ديگر روشن نمي شود و راه نمي رود. اگر شما موضوع اقتضايي بودن هستي را درست درك كنيد اين سوالات شما رفع مي شود تمام اين سوالات شما به خاطر اين است كه به جبر معقتد شده ايد و كار خدا را اجباري مي دانيد. در حالي كه اصلا جبر نداريم. شيعه هم معتقد است لا جبر و لا تفويض بل امر بين ذلك . كه همان موضوع اقتضايي بودن را اثبات مي كند. لا جبر يعني در هستي جبر نداريم همانطور كه تفويض نداريم. چيزي ميان اين دو كه نه جبر است نه تفويض همان اقتضايي بودن هستي را اثبات مي كند. عالم عالم اقتضا است و ما لازمه اقتضايي ذات خدا و جهان هستي هستيم. عدم هم چيزي نيست كه ارزش داشته باشد ارزش خاص وجود است. عدم تنها مفهوم ذهني ما است و ما در خارج عدم نداريم. هر چه هست وجود است. چيزي كه نيست نيست ديگر نمي توان به او گفت غناي محض. غناي محض خاص ذات وجود خداي متعال است. موفق باشيد.