بازدید امروز : 53
بازدید دیروز : 65
توحید ، خداپرستی، خداشناسی. !
توحید در مباحث نظری، اکثرا به معنای خداشناسی گرفته می شود، اما به نظر می رسد که این تلقی از توحید درست نیست. توحیدی که در قرآن کریم مطرح شده است به معنای خداپرستی است، بنابراین منظور ما نیز از طرح توحید در این مباحث، خداپرستی است.
ما در مباحث نظری و بنیادین خودسازی به این معنا از توحید توجه داریم و منظورمان از توحید، خداپرستی است، زیرا این بحث است که موضوع اصلی دین می باشد و در ساخت انسان و جامعه تاثیر مستقیم دارد.
برای خداپرستی، خداشناسی و خدایابی نیز لازم هست اما مقصود اصلی از توحید در آموزه های اسلام و قرآن کریم، خداپرستی است.
اگر کمی دقت کنیم، مشاهده می کنیم که بخش اعظمی از آیات قرآن کریم درباره خداپرستی صحبت می کند و دائم به ما می گوید:
خدایی را بپرستید که خالق شما است، خالق آسمان و زمین است، مربی شما است، مهربان است، علم دارد، قدرت دارد، مالک شما و عالم است، سمیع و بصیر است، او کسی است که همه نعمت ها را در اختیار شما قرار داده است و مانند آن.
قرآن کریم در مورد خدا و توحید، صحبت می کند، اما خداوند را به عنوان معبود و کسی که فقط او را باید پرستید، سخن می گوید.
در قرآن کریم هیچ واژه ای مانند الله تکرار نشده است. از معجم المفهرس فواد باقی استفاده می شود که این کلمه 980 بار در قرآن کریم تکرار شده است.
الله از اله است، به معنای معبودی که مستجمع جمیع صفات کمال است و به همین دلیل است که شایسته پرستش انسان است. انسان طالب کمال مطلق است و کمال مطلق، تنها ذات مستجمع جمیع صفات است.
در قرآن کریم بحثی در مورد اثبات خداوند نیست. تمام مباحثی که در مورد خداوند مطرح می شود، جهت دار است و جهت آن معرفی معبود است.
بسیاری خیال می کنند، آیات توحیدی قرآن کریم می خواهد خدا را اثبات کند، در صورتی که موضوع تمامی این آیات دعوت به پرستش خدای یگانه است.
قرآن کریم در مقام اثبات ذات نیست. این کتاب مقدس تنها در مقام توصیف معبود عالم و اثبات توحید در پرستش و تبیین صفات معبود است. یعنی می خواهد بگوید، معبود شما الله است، پس تنها او را بپرستید و از پرستش خداوند منحرف نشوید.
مرکز ثقل دعوت انبیاء الهی خداپرستی بوده است. در قرآن کریم می خوانیم که تمام انبیاء به خداپرستی دعوت می کردند.
در سوره نحل آیه 36 آمده است: ولقد بعثنا فی کل امه رسولا ان اعبدوا الله و اجتنبوا الطاغوت. هر آینه در هر امتی رسولی مبعوث کردیم تا به مردم بگوید: تنها خدا را عبادت کنید و از پرستش طاغوت خودداری نمایید.
پرستش خدا است که انسان ساز و اکسیر اعظم است و می تواند مس وجود انسان را طلا کند و می تواند روح مرده را زنده نماید، آب حیات است و می تواند به انسان زندگی جاودان ببخشد.
علم توحید و خداپرستی برگرفته از جمله لا اله الا الله است که به انسان قدرت و اراده و کمال می دهد، انسان با خداپرستی، مظهر کامل خداوند و خلیفه خدا در روی زمین می شود.
امام خمینی (رض) از طریق تفکر توحیدی وخداپرستی علمی و عملی بود که به این مقام رفیع عرفانی و اجتماعی رسیده بود.
این علم همان علم سلوک نظری و مبنای تفکر توحیدی است که تمامی سالکان راه خدا از طریق آن مشی می کنند و به مقصد و معرفت می رسند.
علم خداشناسی و توحید ذات و صفات و سایر علوم توحیدی کم و بیش مورد بحث عالمان دینی قرار گرفته و به خصوص علم فقه؛ اخلاق، کلام، فلسفه و عرفان نظری به آن پرداخته اند.
اما این علم تا حدی جدید است و کمتر به آن پرداخته شده است و ما درپی آن هستیم که هر قدر بتوانیم آنرا باز و معرفی می کنیم.
نیاز به خداشناسی و خدایابی:
برای اینکه خدا را بپرستیم، لازم است ابتدا خدا را بشناسیم و خدایابی کنیم تا گرفتار شرک و پرستش خدایان دروغین نشویم.
مباحث مربوط به خداشناسی، تنها به انسان خدای واقعی را نشان می دهد و از خداهای قلابی مانند بت و ستاره و ماه و مانند آن برحذر می دارد، تا انسان که مظهر خدای واقعی است و تنها با پرستش الله، به کمال می رسد راه را گم نکند و در مصداق دچار اشتباه نشود.
این علم یکی از نیازهای خداپرستی است، یعنی برای خداپرستی باید ابتدا خداشناسی داشته باشیم، اما خودش مستقیما به انسان قدرت و شکوفایی و کمال نمی دهد. آنچه به ما کمال می دهد، خداپرستی است.
خداشناسی فقط به ما می گوید، خدا یکی است و دو تا نیست و آن خدای واقعی الله؛ یعنی ذات مستجمع جمیع صفات است، تا زمینه را برای خداپرستی کامل و جامع فراهم کند.
نیاز به اقدامات عملی و شریعت توحیدی:
تا اینجا در مورد راهبرد توحید برای رسیدن به کمال سخن گفتیم، ولی از آنجایی که هر راهبردی نیاز به اقدامات عملی برای رسیدن به هدف دارد، اقدامات عملی، در حقیقت گام هایی هستند که ما را به هدف می رسانند.
منظور از اقدامات عملی در راهبرد توحید، همان مرحله خودسازی و سیر و سلوک عملی است که در کنار سیروسلوک نظری به آن پرداخته می شود.
بنابراین یکی از مباحث مهم و گسترده توحیدی، گام ها و اقدامات عملی ای است که انسان برای رسیدن به کمال مطلوب انسانی در مسیر توحید انجام می دهد.
این علم که همان شریعت توحیدی است، در حقیقت نحوه عملی پرستش خدا و ترک پرستش غیر خدا را به انسان مومن می آموزد.
عمل و عبادت، بعد از علم و آگاهی، نقش کلیدی در ساخت انسان دارد، با عمل است که انسان به آزادی واقعی می رسد و صفت اختیار و انسانیت در او شکوفا می شود.
در آموزه های دینی و قرآن کریم به اهمیت عمل در تربیت انسان اشارات فراوانی وجود دارد. قرآن کریم دائم به نقش ایمان و عمل صالح برای رشد و کمال انسان تاکید می کند.
در سوره عصر می خوانیم: وَ الْعَصْرِ * إِنّ اْلإِنْسانَ لَفی خُسْرٍ * إِلاّ الّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ. قسم به روزگار، که آدمی در زیانکاری است، جز آنان که ایمان آوردند و کارهای نیکو انجام دادند.
انسان اگر حتی سیر و سلوک نظری اش کامل باشد، ولی وارد اقدامات عملی نشود، به کمال واقعی و مطلوب انسانی نمی رسد و تلاش های نظری اش بی ثمر خواهد بود.
سیر و سلوک عملی هم راه رسیدن به کمال فردی را به انسان می آموزد هم روش اجتماعی شدن و عبادت اجتماعی را به سالک یاد می دهد و انسان را در تمام ابعاد فردی و اجتماعی به شکوفایی و کمال مطلوب می رساند.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
لوگوی دوستان
پیوندهای مفید
فهرست موضوعی یادداشت ها
موضوعات ساختاری وبلاگ
مشترک شوید