بازدید امروز : 129
بازدید دیروز : 65
هدف واقعی امام حسین (ع) از قیام عاشورا چه بود؟
برای شناخت هدف واقعی قیام امام حسین (ع) باید ابتدا خود امام را بشناسیم.
منظور از شناخت خود امام این است که بدانیم نقش امام حسین (ع) یا اصولا هر امامی در دین اسلام و مذهب شیعه چیست؟ زیرا تنها در این صورت است که می توانیم به هدف واقعی حضرت پی ببریم.
چرا؟ چون امام تنها در محدوده وظیفه و ماموریت خود عمل می کند و امام حسین (ع) هم مانند سایر امامان نقش و ماموریتی داشت که برای تحقق آن تلاش و مجاهدت می کرد و در نهایت برای حفظ آن شهید شد.
یعنی ابتدا باید امامت را تعریف کنیم و ببینیم امام یعنی چه؟ نقش امام در دین چیست؟ تا برسیم به اینکه هدف امام در عاشورا چه بود و چرا امام حاضر می شود از تمام هستی اش برای رسیدن به آن هدف بگذرد و شهید شود.
امام سه وظیفه در قبال دین دارد. 1- تبیین و تفسیر دین و هدایت مردم در صراط مستقیم توحید و عبودیت. دین چیزی جز مناسک بندگی وعبودیت خداوند نیست. 2- حفظ دین و راه توحید و عبودیت. 3 تشکیل حکومت و اجرای دین در جامعه و اداره جامعه بر اساس قانون اسلام.
ما در اسلام دو چیز سنگین و بسیار مهم داریم. راه و راهبر. توحید و ولایت. راه کمال انسان توحید است و راهبر این راه امام و مقام ولایت است.
به عبارت دیگر، اسلام دینی است که انسان را با توحید و خداپرستی به کمال می رساند، توحید راهبرد اسلام برای تربیت انسان و تعالی جامعه است و ولایت و امامت راهبر راه توحید می باشد.
چیزی که در زمان امام حسین (ع) به خطر افتاده بود، اصل اسلام و توحید بود.
بین امیه برای نابودی اسلام و دین محمد (ص) کمر بسته بود. در چنین شرایطی بود که امام حسین ع قیام می کند.
یزید در شعر معروفش گفته. لعبت هاشم بالملک ولاخبر جاء و لا وحی نزل. یعنی بنی هاشم با ملک بازی کرد در حالی که نه خبری آمده و نه وحیی نازل شده است.
او به کلی اسلام را منکر می شد و چون امام را احیا کنند اسلام می دانست برای حذف و شهید کردن آن حضرت اقدام کرد.
مهمترین مسئولیت امام حسین (ع) در چنین شرایطی حفظ راه توحید است. امام، راهبر، مفسر و حافظ و در نهایت مجری قوانین اسلام و توحید در جامعه می باشد.
گاهی برای اسلام و توحید خطراتی ایجاد می شود که برای رفع خطر حتی امام و مقام ولایت باید قربانی شود. حتی کودک شش ماهه و پیرمرد هشتاد ساله هم باید قربانی شود. حتی خانواده پیامبر (ص) باید به اسارت برود.
اگر راه از بین برود، راهبر دیگر کاربردی ندارد. مهم حفظ راه است. اگر راه بود، قوانین راهبری و شخص راهبر به کار می آید.
خوب حالا می توانیم به صراحت بگوییم:
هدف امام حسین (ع) چیزی جز حفظ اسلام و راه توحید نبود. او در حقیقت برای حفظ و حراست از صراط مستقیم عبودیت خدا قیام کرد و در راه آن از خانواده و مال و جان خود و یاران اش گذشت.
.
بعضی گفته اند: هدف امام حسین (ع) حکومت بود، برخی هم گفته اند: نه حکومت نبود. حقیقت این است که هدف هیچ امامی مستقیما حکومت کردن نیست، حکومت کردن راهی است برای اجرای دین در جامعه.
پس اگر ایشان می توانست حکومت را بدست بگیرد، حتما این کار را انجام می داد، چون تشکیل حکومت اسلامی در راستای یکی از ماموریت های مهم امام، یعنی اجرای دین در جامعه است.
امر به معروف و نهی از منکر هم برای حفظ اسلام است، فلسفه این واجب دینی، چیزی جز حفظ ارزش های توحیدی نیست.
آن حضرت در نامه ای به محمد حنفیه فرمود:
من نه از روی خودخواهی و یا برای خوشگذرانی و نه برای فساد و ستمگری از شهر خود بیرون آمدم، بلکه هدف من از این سفر، امر به معروف و نهی از منکر و خواسته ام از این حرکت، اصلاح مفاسد امت و احیای سنت و قانون جدم، رسول خدا(ص) و راه و رسم پدرم، علی بن ابی طالب (ع) است.
یعنی دیدم اسلام و راه توحید و خداپرستی در خطر است، برای حفظ آن قیام کردم. مهم برای من این است که اسلام و توحید باقی بماند. راه خدا برای امت باز باشد. دین جدم محمد (ص) زنده باشد.
اگر می توانستم با شکست دادن حکومت و تشکیل حکومت اسلامی اسلام را احیا کنم، حتما این کار را انجام می دادم، ولی اکنون که این امکان وجود ندارد، با خون خودم و نزدیکانم اسلام را جاودان خواهم کرد و موفق هم شدند.
امام حسین (ع) در عاشورا یک هدف بیشتر نداشت و آن زنده کردن اسلام و حفظ و حراست از آن بود، اما در مقابل، دشمنان آن حضرت دو هدف داشتند.
آنها هم با اسلام مخالف بودند، هم با ولایت دشمنی دیرینه داشتند. یعنی هم با راه خدا مبارزه می کردند هم با راهبر راه خدا.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
لوگوی دوستان
پیوندهای مفید
فهرست موضوعی یادداشت ها
موضوعات ساختاری وبلاگ
مشترک شوید