بازدید امروز : 330
بازدید دیروز : 42
ولایت شرط توحید!
علت اهمیت ولایت و رهبری در اسلام هم به خاطر همین جایگاه شرطیت ولایت نسبت به توحید است.
راهبرد اصلی دین ما توحید است و اگر کسی در راه توحید و خداپرستی قرار بگیرد، به کمال مطلوب انسانی می رسد، اما به یک شرط، و آن تبعیت از مقام ولایت و امام معصوم (ع) است.
شرط، اگر چه به تبع مشروط اهمیت پیدا می کند، مانند وضو که شرط نماز است، ولی جایگاهش به گونه ای است که بدون آن مشروط محقق نمی شود.
آنچه برای انسان مهم نماز است، نماز باعث قرب انسان به خدا می شود، اما به شرط اینکه نمازگذار وضو داشته باشد. اگر وضو نداشته باشد نمازش باطل است و بدرد نمی خورد.
ولایت هم در دین ما چنین جایگاهی دارد، آنچه مهم است توحید است، اما همین توحید بدون ولایت محقق نمی شود و کمال آور نیست.
حضرت رضا (ع) در روایت سلسله الذهب از قول خدای متعال فرمودند: کلمه لا اله الا الله حصنی فمن دخل حصنی امن من عذابی. خدای متعال فرمود: کلمه توحید پناهگاه من است هر کسی که در این پناهگاه وارد شود از عذاب من ایمن خواهد بود.
در این روایت امام هشتم (ع) به نقش راهبردی توحید برای نجات انسان از عذاب و رسیدن به بهشت و سعادت اشاره کرده است.
منتهی بعد از افاضه این قسمت از روایت تاکید می کنند و می فرمایند: بشروطها و انا من شروطها.
یعنی توحید برای اینکه پناهگاه انسان باشد، شرط دارد و شرط آن ولایت است و من یکی از کسانی هستم که ولایت دارم.
این روایت مهم به خوبی به نقش اساسی و راهبردی توحید اشاره می کند. البته نقش ولایت هم بسیار مهم است، اما راهبرد اسلام برای تربیت انسان توحید است. ولایت سرپرست و مفسر و مجری توحید در جامعه است.
بدون ولایت، توحید نه تنها مفید نیست، بلکه ممکن است مضر هم باشد و باعث انحراف و افراط گرایی و گمراهی شود.
وهابیت روی توحید بسیار تعصب دارند، اما چون توحید را از ولایت نیاموخته اند و تحت ولایت معصومین (ع) حرکت نمی کنند، به افراط گرایی و انحراف گرفتار شده اند.
در روز غدیر خم هم وقتی پیامبر خدا، على ابن ابیطالب را به ولایت منصوب نمود، خدای متعال آیه اکمال را فرو فرستاد: الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دینا (مائده, 3)
در این روز کامل نمودم برای شما دین شما را و اتمام نمودم برای شما نعمت خود را و راضی شدم که توحید ـ توأم با ولایت ـ دین شما باشد.
البته قبل از نصب امیرالمؤمنین به ولایت نیز، خدای متعال در آیه تبلیغ به پیامبر خود چنین خطاب کرده بود: یا ایها الرسول بلغ ما أنزل الیک من ربک وان لم تفعل فما بلغت رسالته (مائده، 67)
ای پیامبر آنچه به تو نازل شد ـ نصب امیرالمؤمنین به ولایت ـ به مردم بگو اگر تبلیغ نکنی، رسالت خود را به انجام نرسانیده ای .
بنابر بسیارى تفسیرها ماجراى حدیث سلسله الذهب امام رضا با تاکید روى جملة شرطها و شروطها همان آیه اکمال و آیه تبلیغ را یادآوری می کند و مى گوید:
شرط اساسی کلمة لا اله الا الله پذیرش ولایت و امامت و رهبرى امام معصوم و در پى آن ولایت فقیه در زمان غیبت معصوم (ع) و اطاعت و تبعیت ایشان است.
دلیل اصلی اهمیت ولایت، مقام وساطت در فیض آنها نسبت به خدای متعال است.
انسان کامل چون مظهر تمام اسماء و صفات الهی است، واسطه تمام فیوضات رحمانی به بندگان خداوند هستند.
به همین دلیل تمام خوبی هایی که به انسان در طول تاریخ رسیده و می رسد، از ناحیه انبیاء و اولیای معصوم (ع) بوده است.
آنها هم واسطه هدایت و ولایت خداوند بر مردم هستند، در قوس نزول و هم وسیله قرب انسان به خداوند هستند، در قوس صعود.
در واقع آنها مجرای فیض و هدایت و ربوبیت و شفاعت حضرت حق نسبت به بندگان هستند، توحید را آنها به ما آموخته اند و در حقیقت همه کاره دین و صراط مستقیم اند.
بدون وجود امام معصوم (ع) رابطه ما را خدای متعال قطع می شود و از فیض محروم خواهیم شد، امکان ندارد کسی بدون معصوم (ع) به خدا نزدیک شود و از خدا بهره داشته باشد.
کسی که امام معصوم (ع) ندارد، قطعا گمراه و در دام شیطان اسیر می شود. ما چاره ای جز انتخاب نداریم. یا باید ولایت شیطان را بپذیریم یا ولایت امام معصوم (ع) را. نجات انسان به دست آنها است، آنها کشتی نجات اند.
این مقام در حقیقت همان مقام خلافت الهی است، آنها جانشین خدا در زمین هستند و لذا است که قبولی اعمال انسان منوط به قبولی انسان کامل معصوم (ع) است.
ما وقتی دعا می کنیم از کانال آنها به خدا می رسد و مورد پذیرش واقع می گردد. توبه ما را ابتدا باید آنها قبول کنند تا خدای متعال از گناهان ما بگذرد و از ما راضی شود.
در زیارت جامعه کبیره می خوانیم: یا ولی الله ان بینی و بین الله ذنوبا لا یاتی علیها الا رضاکم. فبحق من ائتمنکم علی سره و استرعاکم امر خلقه و قرن طاعتکم به طاعته لما استوهبتم ذنوبی و کنتم شفعایی... .
اى ولىّ خدا ! بى گمان ، میان من و خداوند عزوجل، گناهانى است که جز رضایت شما ، آنها را محو نمى کند . پس به حقّ آن که شما را رازدار خود کرده و سرپرستى کارِ آفریدگانش را به شما واگذاشته و فرمانُ بردارى از شما را با اطاعت خود ، همراه کرده ، بخشش گناهانم را [ از او ]بخواهید و شفیعان من باشید.
بنابراین اگر کسی طالب رضایت خدای متعال است، باید ابتدا آنها را راضی نماید. اگر معصوم و امام از انسان راضی شود، رضایت ایشان عین رضایت الهی است.
این موضوعات در دعاها و زیارات به خصوص زیارت جامعه کبیره به وفور آمده است.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
لوگوی دوستان
پیوندهای مفید
فهرست موضوعی یادداشت ها
موضوعات ساختاری وبلاگ
مشترک شوید