بازدید امروز : 239
بازدید دیروز : 549
4. اصلاحطلبان اپوزیسیونی
در این طیف احزاب و گروههای مختلف اصلاحطلب که در رفتار، مواضع اپوزیسیونی داشتهاند از ملی مذهبیهای راستگرا و چپگرا تا روشنفکران عرفگرا در طیفهای رنگارنگ از گروههای چپ تا لیبرال را در بر میگیرد. این طیف در اندیشه سیاسی از مشروطهخواهی لیبرال تا جمهوریخواهی ناب را دنبال میکنند. از نظر پایگاه اجتماعی عمدتاً به طبقه متوسط و در فضای تمدن غرب زندگی مینمایند. بیشتر افراد آن از روشنفکران و دانشگاهیان بوده و در برخی مراکز صنعتی و اقتصادی و بخش خصوصی حضور دارند. استراتژی سیاسی آنان کمک به فضای بین المللی برای وادار کردن نظام به تغییرات عمیق سیاسی است. آنها نظام نوین جهانی را قادر به پذیرش دموکراسی از سوی ایران میدانند و نسبت به فشارهای خارجی به ایران نظر مساعد دارند.
این طیف به دنبال اصلاحات به معنای ساختاری بودن و شعار آنها با این که توسعه سیاسی است اما معتقدند که ساختار فعلی قانون اساسی به بنبست رسیده و مفید و کارآمد نیست و باید عوض شود. آنها در ادبیات سیاسی خود دنبال جمهوری سکولار بودند و صرفاً رای مردم را ملاک دانسته و اسلام را صرفا دین رسمی عنوان کردند. این طیف پس از مجلس و دولت درصدد تسخیر سایر خاکریزها بودند. از این رو برای راهاندازی یک جنبش اجتماعی تلاش کردند تا بقیه نهادهای نظام را عقب بزنند و با دو ابزار مهم مطبوعات متکثر و تظاهرات دانشجویی فعال بودند.
مهمترین احزاب و گروههای سیاسی این طیف شامل نهضت آزادی، ائتلاف ملی- مذهبی متشکل از گروههای حلقه ایران فردا، گروه پیام هاجر، جاما، نهضت مجاهدین خلق، جنبش مسلمانان مبارز، بقایای دفتر تحکیم وحدت شاخه علامه و برخی چهرههای سکولار همچون اکبر گنجی، محسن سازگارا و... هستند.
بررسی مدیریت رهبری نظام در مواجهه با اصلاحطلبان
در راهبرد رهبری نظام در طول 8 سال حاکمیت اصلاحطلبان، اصلاح و هدایت گفتمان اصلاحات از سوی ایشان یکی از اقدامات بود. همچنین معظمله ملاحظاتی همچون تفکیک میان دو الگوی متفاوت از اصلاحطلبی اسلامی و ایمانی و یا اصلاحات آمریکایی، درخواست باز تعریف اصلاحات، ترسیم اصول و مبانی آن و این که اصلاحات به مثابه یک فرآیندی در درون نظام با رعایت وفاق ملی، سامانمندی، قانونمندی، خود ترمیمی، جامعیت، استمرار، تحمل و پرهیز از خشونت را متذکر شدند.
در آسیبشناسی اصلاحات نیز مقام معظم رهبری به فراموشی ارزشها، رادیکالی شدن و افراطیگری، الگوبرداری تقلیدی و فقدان اجتهاد، بروز اختلاف در هسته مرکزی نظام، غربی شدن، نفوذ عناصر بیگانه، تمایل به دشمن، گردش به غرب؛[5] به ترسیم اشتباهات دشمنان در بهرهبرداری از گفتمان اصلاحطلبی در ایران پرداختند.
رهبری نظام در مواجهه با اصلاحطلبان، با پذیرش گفتمان اصلاحطلبی به عنوان شالوده اصلی انقلاب و نظام اسلامی، ترمیم نقصها و معایب ادبیات اصلاحطلبی و هدایت آن به سمت اصلاحطلبی اسلامی، ضمن تفکیک و تمایز بین اصلاحطلبان درون نظام از طیف اصلاحطلب برانداز، به افشاگری علیه آنان و ایجاد هوشیاری، مقایسه و یکپارچگی در حاکمیت پرداختند و با تحمل کمترین هزینه، نظام را به سلامت از دوران حساس و خطرساز حاکمیت اصلاحطلبان افراطی تجدید نظرطلب رهایی بخشیدند.
بررسی مواضع و عملکرد اصلاحطلبان
برآیند عملکرد اصلاحطلبان[6] دو دوران حاکمیت هشت ساله از 76 تا 84 در چند محور قابل نقد و بررسی اجمالی است:
الف) عملکرد دولت اصلاحات
1- وضعیت اقتصادی: در این دوران روند رشد شاخص اقتصادی کند، توزیع عادلانه ضعیف و انضباط مالی دولت غیرقابل قبول بوده است؛
2- عدم قاطعیت دولت در مواضع خارجی و داخلی: با شعارهای دولت اصلاحات همچون آزادی، جامعه مدنی، تساهل و تسامح، گفتوگوی تمدنها و ... در صحنه عمل و در مواجهه با قدرتهای جهانی، نوعی عدم قاطعیت و وادادگی را از جمله در جریان پرونده هستهای و تعلیق فعالیتهای هستهای را در آن دوران شاهدیم.
3- ایجاد امید در اردوگاه دشمن: مواضع و عملکرد اصلاحطلبان، دشمنان قسم خورده را به تعریف و تجلیل و حمایت از تجدید نظرطلبان واداشت.
4- ساختارشکنی: رفتارهای ساختارشکن از جمله عبور از قانون اساسی، تشکیک در حاکمیت دین و اصل ولایت فقیه، تاخت و تاز به نهادهای نظام از سوی اصلاحطلبان برانداز... است.
ب) عملکرد مجلس ششم
1- تنش سیاسی: برآیند عملکرد چهارساله آن حکایت از دامن زدن نمایندگان به تنشهای سیاسی و جنجال علیه نظارت استصوابی شورای نگهبان، طراحی لایح دو قلوی افزایش اختیارات رییس جمهور، طرح رفراندوم، حمله به نهادهای نظام از تریبون مجلس و... بوده است.
2- تحصن در مجلس: از نقاط تاریک و غیرقابل دفاع آنها؛ تحصن 80 نماینده در صحن مجلس در اعتراض به ردصلاحیتها و طراحی الگوی انقلاب مخملین به همراه مطبوعات زنجیرهای، ماهوارهها و... است.
3- استعفای نمایندگان و مدیران دولتی: طرح استعفای 12 عضو هیئت دولت و صد تن از مسئولان نظام از فضاسازیهای دیگر آنان بود.
4- رابطه با باندهای اقتصادی فاسد: رابطه برخی از نمایندگان مجلس ششم با مفسد معروف اقتصادی `شهرام جزایری` و دریافت مقادیر هنگفتی پول از او و صدور کارت ویژه تردد برایش.
5- بیتوجهی به مشکلات معیشتی مردم: تقدم توسعه سیاسی بر توسعه اقتصادی و طرح `لشکر قابلمه به دستان` و نیز بحث `صف مردم برای دریافت مرگ موش مجانی` از سوی برخی نمایندگان مجلس ششم.
ج) عملکرد در رابطه با پرونده هستهای
1- نرمش در مقابل استکبار: چراغ سبزهای برخی نمایندگان به دشمن و پیشنهادهای ذلتبار برخی از آنان
2- عقبنشینی از حق مردم و تعلیق فعالیتهای هستهای: دیپلماسی منفعلانه در پرونده هستهای و عدم ایستادگی در برابر فشارهای خارجی، منجر به تعلیق دو ساله فعالیتهای هستهای شد.
3- ترساندن مردم: القای شرایط بحرانی و فضاسازی احتمال حمله آمریکا به ایران و همچنین طرح سه فوریتی برخی نمایندگان برای الزام دولت به امضای سریع پروتکل الحاقی NPT از تریبون مجلس و ترساندن مردم از عواقب پیگیری پرونده هستهای
د) عملکرد در حوزههای فرهنگی و اقتصادی
1- حمله به مبانی دینی با تکیه بر شعارهای تساهل و تسامح
2- شکستن و زیر سوال بردن جایگاه ولایت و رهبری
3- ترویج فساد و بیبندوباری از طریق پیگیری سیاستهای غلط نهادهای فرهنگی کشور
4- کاهش خودباوری جوانان
5- راهاندازی شورشهای اجتماعی همچون 18 تیر 78
6- ترویج اشرافیگری
7- جایگزین کردن گفتمان لیبرالیسم و سکولاریسم به جای گفتمان اصیل انقلاب
8- قانون شکنی با زیر سوال بردن نهادهای اسلامی نظام
و) عملکرد در حوزه رسانههای زنجیرهای
1- حمله به مقدسات اسلامی از جمله اعلام کردند `در جامعه مدنی میتوان علیه خدا هم راهپیمایی کرد`
2- حمله به نهادهای انقلابی نظیر سپاه، بسیج، وزارت اطلاعات، قوه قضائیه و...
3- زیر سوال بردن ارزشهایی همچون دفاع مقدس
4- افشای اسناد محرمانه و سری نظام
5- تقویت اختلاف قومی و مذهبی
6- ترویج فساد در مطبوعات
7- ترویج افکار فمینیستی و سکولار
8- تدوین و راهاندازی تئوری براندازی نرم(انقلاب مخملین)
9- انعکاس اخبار رسانههای خارجی بدون تغییر، به عنوان بلندگوی دشمن
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
لوگوی دوستان
پیوندهای مفید
فهرست موضوعی یادداشت ها
موضوعات ساختاری وبلاگ
مشترک شوید