بازدید امروز : 318
بازدید دیروز : 141
در بسیاری از مواقع وقتی برای انجام کارهایی مانند خواندن به موقع نماز و رعایت مسایل اخلاقی و یا حتی در مسائل دیگر زندگی برنامه ریزی می کنم و در اوایل اجرای آن برنامه دارای یک نوع نشاط و هیجان زیادی هستم اما بعد از مدتی از آن نشاط و ذوق و شوق که در ابتدا داشتم کاسته می شود و دیگر به برنامه ایی که تهیه کردم، عمل نمی کنم؛ چگونه می توانم این مشکل را برطرف کنم؟
سلام به شما دوست و برادر عزیزم که از صمیم قلب خواهان کمال و قرب الهی و مشتاق رابطه با خداوند متعال هستی. برای شما از اعماق وجود خواهان موفقیت هستم.
نکته مهمی که یک سالک باید مد نظر قرار دهد این است که این مسیر بالا و پایین و فراز و نشیب دارد. در این راه انسان زمین خورده و دوباره برمی خیزد. نباید مأیوس شد. باید آن قدر این درب را کوفت تا صاحب خانه آن را به روی ما باز نماید.
آن قدر در می زنم این خانه را تا ببینم روی صاحب خانه را
اگر قرار بود انسان به راحتی این ره پر خطر را بپیماید که همه مرد راه بودند. این ره مخصوص شیفتگان است.
بر در منزل لیلی چه خطرهاست مرا شرط اول قدم آن است که مجنون باشی
همین که مشتاق راه محبوب هستی بدان خداوند تو را خواسته و او هم مشتاق آمدن توست. در یک حدیث قدسی آمده که خداوند فرمود: اگر انسان های گنهکار می دانستند اشتیاق من به آن ها چگونه است هرآینه از شدت شوق می مردند. وقتی خداوند نسبت به برگشت گنهکاران این قدر مشتاق است نسبت به افراد مؤمنی مانند شما نیز اشتیاق دارد. و اگر این اشتیاق بیشتر نباشد کمتر نیست.
یک کودک وقتی می خواهد راه رفتن یاد بگیرد بارها زمین خورده و دوباره برمی خیزد آن قدر این کار را تکرار می کند تا راه رفتن برای او ملکه می شود. حکایت ما دقیقاً مانند حکایت این کودک است. ما، در این صراط مستقیم ممکن است بارها زمین بخوریم. نباید نا امید گشت. باید برخاسته، خود را تکانی داد و دوباره حرکت کرد. اقتضای ابتدای راه همین است که انسان زمین می خورد. بنابراین داستان شما یک امر طبیعی بوده و جای نگرانی نیست. فقط نباید خسته شد بلکه باید با استفاده از لذت های دنیوی اسباب نشاط خود را فراهم کرد تا دل زدگی پیش نیاید. وقتی سالک آرام آرام به راه افتاد و قدم به قدم پیش رفت خود بخود از برخی علائق که قبلاً برایش بسیار مهم بود چشم پوشیده و دیگر رغبتی به آن نشان نمی دهد زیرا او رو به سوی جمال حق دوخته و معشوق حقیقی را یافته. اما تا آن جا، ره دراز است. باید بیدار بود تا بدان جا رسید.
گاهی اوقات ما برای طی مسیر کمال می خواهیم به یک باره همه چیز درست شده و زندگی ما در مسیر حقیقی خود قرار گیرد. در واقع ما به پله دهم نگاه می کنیم و می خواهیم از پله اول به آن پله برسیم بدون آن که پله های میانی را طی نماییم. این روش صحیح نیست باید پله پله و آرام آرام حرکت کرد. وقتی انسانی مراحل را قدم به قدم طی نمود آن گاه پیمودن راه برای او سخت نیست و به راحتی می تواند بسیاری از علائقی را که با تکامل او منافات داشته رها کند. بال های رهایی را باید به آرامی باز کرد و پرواز را آموخت نمی توان به سرعت مانند یک عقاب تیز پرواز در آسمان کمال پر کشید و زمین نخورد. این زمین خوردن ها طبیعی است. نباید خسته شد .
خودسازى موفق:
نخست باید دانست که کسب هر موفقیتی آمیخته با تلاش و تحمل سختی است. اما سختی ها وقتی به چشم نمی آید که انگیزه انسان قوی باشد و پاداش های فراوان در برابر سختی ها وعده داده شود. خداوند نوید داده است کسانی که توبه کنند نه تنها گناهان گذشته آنان آمرزیده می شود، بلکه حسنات و پاداش جایگزین آن می شود. إِلاّ مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلاً صالِحًا فَأُوْلئِکَ یُبَدِّلُ اللّهُ سَیِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ وَ کانَ اللّهُ غَفُورًا رَحیمًا» [فرخنده و] بزرگوار است آن کسى که در آسمان برجهایى نهاد و در آن چراغ و ماهى نوربخش قرار داد[سوره فرقان 125, آیه 70
از این پس لازم است به خودتان فشار نیاورید بلکه همین اندازه که واجبات را مانند نماز و روزه و ... را به جا آوردید و حرامها را مانند حریم نامحرم را رعایت کنید کافی است. در حال حاضر بهترین روش، پر کردن اوقات خود به درس و تفریح و فراهم سازی زمینه ازدواج و اشتغال است. در صورتی که از انجام واجبات مطمئن شدید، آنگاه به تدریج به انجام مستحبات بپردازید.
برای توضیح بیشتر و تنظیم دقیق تر یک برنامه جامع توجه شما را به مطالب زیر جلب می کنیم:
کوشش سخت و پی گیر شما را در جهت خود سازی و ترک گناه می ستاییم. امید واریم در این راه موفق و استوار باشید. در جهت راهنمایی مطالبی تحت عنوان موفقیت در دین داری و سلوک برایتان ارسال می نماییم که امید است مورد استفاده باشد.
رسیدن به چنین آرمان بلند و گران سنگى درگرو تلاش و جهادى پر دامنه و دراز آهنگ است. بدون شک مبارزه جدى و بى امان با هواها و خواهشهاى نفسانى، بیرون راندن حب دنیا و تعلقات دنیوى از دل، عبودیت مطلقه پروردگار، پالودن نفس از رذایل و آراستن آن به فضایل، تهجد و شب زندهدارى و توسل و استشفاع به اولیاى گرام الهى و. همه ره توشههاى این سیر خدایى است. این که: گویند به هرکس ندهند دلیلش بسیار واضح و روشن است. زیرا کسى که جهاد با نفس نکرد و دل به مادیات سپرد و در ظلمات نفس و نفسانیات خود را محبوس ساخت کى تواند که به سوى نورحق پر کشد و به لایتناهى عروج کند؟
ناز پرورده تنعم نبرد راه به دوست عاشقى شیوه رندان بلاکش باشد
موفقیت به مناسبت تنوع اهداف کلی و مهم زندگی، گونه گون و متنوع است. مانند موفقیت در تحصیل ، در ازدواج و تشکیل خانواده، در پیشبرد زندگی ، در دین داری و عبودیت خداوند و مانند آن ، ولی در عین حال چون از نگاه دینی تمامی اهداف زندگی در جهت واحدی سازمان می یابند و آن قرب به خدای متعال و وصول به مقام ولایت و خلافت الهی است ، موفقیت نهایی نیز در این راستا ارزیابی می شود.
اسباب توفیق و سلب آن:
هیچ کاری بدون علت نیست . هم موفقیت ناشی از علل و عوامل است و هم عدم آن. برای موفق شدن ابتدا باید اسباب و علل آن را شناخت و از راه اسباب آن وارد شد. اگر کسی با شناخت کافی وارد این میدان شود و شایسته عمل نماید ، به طور قطع شاهد موفقیت خواهد بود.
نکته اساسی در موفقیت داشتن انگیزه آگاهانه و قوی است. داشتن انگیزه منوط به شناخت عمیق هدف خودسازی و دین و زندگی است. اگر کسی هدف دار شد آنگاه در راه رسیدن به آن مقاومت و پایداری خواهد داشت. ابتدا باید انگیزه خود را بررسی نمایید و ببینید با انگیزه ای که دین برای انسان تعریف می کند، می سازد یا نه.
اگر کسی بداند که خدای متعال او را خلیفه خود در زمین قرار داده و دین و انبیا را برای رسیدن او به مقام ولایت و ولی شدن انسان نازل کرده است و در انسان استعداد ولی خدا شدن وجود دارد، آنگاه انگیزه اش برای قرب به خداوند و رسیدن به مقام ولایت و خلافت حق تقویت خواهد شد.
البته زمینه های تربیت خانوادگی و محیطی افراد، در موفقیت و عدم آن، نقش فراوانی دارد و هر کسی، در حقیقت، به لحاظ شخصیتی، تاحد زیادی از خانواده و محیط اطراف خود رنگ می گیرد وآموزشهای تربیتی که از اوایل کودکی تا سن بلوغ و اختیار، به او داده می شود، نقش اساسی در موفقیت آتی او دارد ، ولی در عین حال اینطور نیست که آثار تربیتی قبل از بلوغ، قابل تغییر نباشد. کسانی که در سنین جوانی و بزرگ سالی هستند، می توانند با استفاده از روشهای اختیاری که آگاهانه و از روی انتخاب اتخاذ می شوند ، زمینه های موفقیت خویش را فراهم آورند.
در برنامهریزى نیز توجه به امور زیر بایسته است:
1. واقعگرایى: سالک و رهرو، توان واقعى خود را مىسنجد، حال و روز خود را مىنگرد و بر اساس آن به تنظیم برنامه خودسازى مىپردازد. انسانها داراى تفاوتهاى فردىِ روحى و جسمى و شرایط مختلفاند و هر یک باید براى خود برنامهاى برگزینند که سنگین و طاقتفرسا نباشد؛ بلکه پیوسته حال و نشاط ایشان در طول برنامه، محفوظ بماند و به عنوان یک دستورالعمل کلى، باید نشاط را پیوسته در خود نگه داشته و از اجبار و اکراه - به ویژه در مراحل ابتدایى - پرهیز کنند.
2. جذابیت: در برنامهریزى باید به کیفیت، بیش از کمیت اهتمام ورزید؛ به عنوان مثال به جاى اینکه شخص تصمیم بگیرد هر صبحگاهان یک جزء قرآن بخواند، مىتواند آن را حتّى به یک صفحه تقلیل دهد. اما کوشش کند تلاوتش در جاى خلوت، با حال و توجّه کامل و تدبّر و ژرف اندیشى در معانى باشد. همچنین بکوشد نمازهایش را با حضور قلب و توجّه بخواند.
3. تدریج: از حداقل شروع کند؛ ولى در اندیشه افزون سازى تدریجى باشد براى مثال اگر از اول خواندن نماز شب سخت است، بنا داشته باشد که فقط یک رکعت «وتر» بخواند. پس از یک هفته دو رکعت «شفع» را هم اضافه کند و پس از مدتى کم کم هشت رکعت نافله شب را هم بخواند.
4. رعایت مراتب حال: در روند خودسازى، باید مرحله به مرحله پیش رفت. از اول نمىتوان تمام مدارج کمال را یک مرتبه طى کرد. بهتر است انسان ابتدا از عمل به واجبات و رعایت شرایط و جزئیات آنها شروع کند و در کنار آنها به ترک محرمات بپردازد و همواره بر نیفتادن در دامهاى شیطان و هواى نفس، جدیت کند. پس از مدتى که سراسر وجودش تسلیم شد و ایمان در روح و جسم او نفوذ کرد، به انجام دادن مستحبات و ترک مکروهات بپردازد. از این مرحله به بعد، عنایات ربوبى، او را راهنمایى خواهد کرد: A}«و الّذین جاهدوا فینا لنهدینّهم سبلنا و ان اللَّه لمع المحسنین» عنکبوت (29)، آیه آخر. «و آنان که در راه ما به جان و مال جهد و کوشش کردند، به تحقیق آنان را به راه خویش هدایت مىکنیم و همیشه خدا، یار نکوکاران است».
5. عزم و استوارى: پس از تنظیم برنامه، با اراده قاطع، باید بر انجام دادن آنها ایستادگى کرد و نفس خود را از طفره رفتن و کسالت ورزیدن، با جدیت تمام باز داشت.
6. استعانت و توسّل: براى موفقیت در جهاد اکبر، باید از خداوند بزرگ، استمداد جست و دائما به ائمه اطهارعلیهم السلام متوسل شد.
7. اسوه گزینى: افزایش معرفت و پیروى از الگوهاى راستین (ائمه اطهارعلیهم السلام و بزرگان اخلاق) همواره باید مدّ نظر باشد.V}براى آگاهى بیشتر ر.ک: ملکى تبریزى، میرزا جواد آقا؛ لقاء الله؛ اسرار الصّلوة؛ المراقبات.{V
8. مشارطه و...: سالک باید پیوسته از طریق ارکان سلوک؛ یعنى، مشارطه، مراقبه، محاسبه، با خداوند در ارتباط باشد. امام خمینىرحمه الله در این باره مىنویسد: «و از امورى که لازم است از براى مجاهد، مشارطه، مراقبه و محاسبه است.
«مشارطه» آن است که در اول روز مثلاً با خود شرط کند که امروز بر خلاف فرموده خداوند - تبارک و تعالى - رفتار نکند و این مطلب را تصمیم بگیرد. معلوم است یک روز خلاف نکردن، امرى است خیلى سهل [که] انسان مىتواند به آسانى از عهده [آن] بر آید. تو عازم شو و شرط کن و تجربه نما، ببین چقدر سهل است. ممکن است شیطان و جنود آن ملعون، بر تو این امر را بزرگ نمایش دهند؛ ولى این از تلبیسات آن ملعون است او را از روى واقع و قلب لعن کن و اوهام باطله را از قلب بیرون کن و یک روز تجربه کن، آن وقت تصدیق خواهى کرد.
پس از این مشارطه، باید وارد «مراقبه» شوى و آن چنان است که در تمام مدت شرط، متوجه عمل به آن باشى و خود را ملزم بدانى به عمل کردن آن. اگر خداى نخواسته در دلت افتاد که امرى را مرتکب شوى که خلاف فرموده خدا است؛ بدان که این از شیطان و جنود او است که مىخواهند تو را از شرطى که کردى، باز دارند. به آنها لعنت کن و از شرّ آنها به خداوند پناه ببر و آن خیال باطل را از دل بیرون نما و به شیطان بگو که من یک امروز با خود شرط کردم که خلاف فرمان خداوند تعالى نکنم. ولىِّ نعمت من سالهاى دراز است که به من نعمت داده، صحّت و سلامت و امنیت مرحمت فرموده و مرحمتهایى کرده که اگر تا ابد خدمت او کنم، از عهده یکى از آنها بر نمىآیم. سزاوار نیست که یک شرط جزئى را وفا نکنم! امید است ان شاء اللَّه شیطان طرد شود و منصرف گردد و جنود رحمان غالب آید. این مراقبه با هیچ یک از کارهاى تو، از قبیل کسب و سفر و تحصیل و غیرها، منافات ندارد.
به همین حال باشى تا شب که موقع «محاسبه» است و آن عبارت است از اینکه حساب نفس را بکشى، در این شرطى که با خداى خود کردى که آیا به جا آورد[ى ]و با ولى نعمت خود در این معامله جزئى خیانت نکردى!؟ اگر درست وفا کردى، شکر خدا کن در این توفیق و بدان اینکه یک قدم پیش رفتى و مورد نظر الهى شدى و خداوند ان شاءاللَّه تو را راهنمایى مىکند در پیشرفت امور دنیا و آخرت و کار فردا آسانتر خواهد شد. چندى به این عمل مواظبت کن، امید است ملکه گردد از براى تو؛ به طورى که از براى تو کار خیلى سهل و آسان شود؛ بلکه آن وقت لذت مىبرى از اطاعت فرمان خدا و از ترک معاصى در همین عالم. با اینکه اینجا عالم جزا نیست، لذت مىبرى و جزاى الهى اثر مىکند و تو را مُلْتَذ (کامروا) مىنماید.
بدان که خداى - تبارک و تعالى - تکلیف شاق بر تو نکرده و چیزى که از عهده تو خارج است و در خور طاقت تو نیست، بر تو تحمیل نفرموده [است]؛ لکن شیطان و لشکر او کار را بر تو مشکل جلوه مىدهند. و اگر خداى نخواسته در وقت محاسبه، دیدى سستى و فتورى شده در شرطى که کردى؛ از خداى تعالى معذرت بخواه و بنا بگذار که فردا مردانه به عملِ شرط قیام کنى. به این حال باشى تا خداى تعالى، ابواب توفیق و سعادت را بر روى تو باز کند و تو را به صراط مستقیم انسانیت برساندV}خمینى، روحاللَّه، چهل حدیث، (مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینى، چاپ چهاردهم، 1376)، صص 9 - 10. جهت آگهى بیشتر در باب خودسازى نگا: تهرانى، مجتبى، اخلاق الهى، (تهران: موسسه فرهنگى دانش و اندیشه معاصر).
10- سخت کوشی و تحمل سختی ها: اگر طالب موفقیت هستیم باید بپذیریم که همه چیز با کار و کوشش سخت ، برد باری و مقاومت در مقابل دشواری ها بدست می آید. کسی با خوش گذرانی و راحت طلبی به جایی نرسیده که ما دومین آن باشیم .
امام رضا (ع) مىفرمایند: هر کس از خدا توفیق را مسئلت کند در حالى که کوشا و تلاش گر نیست خود را به استهزاء و شوخى گرفته است. و من سأل الله التوفیق و لم یجتهد فقد استهزاء بنفسه. بحار الانوار، ج 78،ص 356
در بحث دین داری و عبودیت حق تعالی نیز کوشش و صبر در مقابل نا همواری ها و ناملایمات زندگی، چه زندگی مادی و چه معنوی، از شرایط اصلی موفقیت محسوب می شود. قرآن کریم در مورد سختی نماز می فرماید : نماز خواندن ، جز برای خاشعین ، کار ساده و آسانی نیست و انها لکبیره الا علی الخاشعین. بقره ، 45
و در قیامت نیز به کسانی که صبورند، وعده بهشت بی حساب می دهد ان الله یوفی الصابرین اجرهم بغیر حساب. زمر، 10
در مورد روزه، حج، جهاد ، خمس، ذکوه، امر به معروف و سایر وظایف شرعی و عبادی نیز وضعیت به همین منوال است . انجام تمامی اینگونه تکالیف نیاز به صبر و مقاومت فراوان دارد. نابرده رنج گنج میسر نمی شود. موفقیت در بدست آوردن گنج مقصود که در لقای الهی ، قرب به خداوند و اولیای او خلاصه می شود، کاری است که با عمل و تحمل دشواری های آن حاصل خواهد شد.
دست از طلب ندارم تا کام من برآید یا تن رسد به جانان یا جان زتن برآید
11- برنامه ، نظم ، تداوم: هدف خویش را در زندگی و رسیدن به قرب الهی مشخص نمایید و برای رسیدن به آن برنامه ریزی کنید و بر آن برنامه پای بفشارید. نظم و برنامه ریزی از لوازم ضروری موفقیت در دین داری و یا هر کار دیگر است . امکان ندارد یک آدم بی انضباط و ولنگار در رسیدن به اهداف زندگی خود موفق باشد.
این برنامه که در حقیقت یک دستور العمل خود سازی و قرب الهی است باید از روى دقت، مطالعه و مشورت با متخصصین متعهد و علما ی دین باشد تا هم قابل عمل باشد و هم از افراط و تفریط به دور باشد. موفقیت در عمل و عبادت خدای در گرو تداوم در آن است . عبادت خداوند ، نوری است که به تدریج تمام وجود انسان را می گیرد و آدمی را سراسرنورانی می کند.
اگر روزی در برنامه های عبودی خود کوتاهى کردید بدانید، که به همان اندازه از توفیقات شما کاسته مىگردد، کوشایى و استقامت شرط توفیق است. على (ع) در روایتی فرموده است: من طلب شیئاً ناله او بعضه» هر کس طالب چیزى باشد و واقعاً بخواهد به آن برسد ، به تمام یا قسمتی از آن، حتما خواهد رسید. مطالب السئوول، ص37
12- تامین اقتصادی : از نظر اسلام هم فقر مفرط مانع انجام وظایف بندگی است و هم ثروت فراوان. بهترین حالت برای ایجاد فراقت و تمرکز در بندگی خداوند، حالت توسط و تامین اقتصادی است. کسی که فقیر است دایم باید به فکر آب و نان خانواده خود باشد و همچنین کسی که مال و منال فراوان دارد ، همواره باید وقت و نیروی خود را در جهت سامان دادن و حفظ و حراست اموال خود به هدر بدهد ، این دو گروه معمولا در دین داری و عبودیت خداوند موفق نیستند.
قرآن کریم نسبت به ثروتمندی فراوان می فرماید: ان الانسان لیطغی ان رآه استغنی . انسان همین که خود را ثروتمند و بی نیاز احساس کند ، سر به شورش و طغیان گری می گزارد سوره علق،آیه 6
و در روایت از رسول اکرم (ص) است که کاد الفقر ان یکون کفرا . نزدیک است که فقر آدم فقیر را به کفر بکشاند. کافی،ج2 ،ص307
در مقابل افرادی که از یک زندگی آبرو مند و ساده برخوردارند، فکری راحت و فرصتی مناسب برای بندگی خداوند و قرب به او در اختیار خواهند داشت و در این زمینه موفقیتشان بیشتر است.
13- رفق و مدارا : یکی از شرایط موفقیت در عبادت ، اقتصاد در آن و رفق و مدارا با خود است. حتی عبادت را نباید به خود تحمیل نمود، عبادت تحمیلی باعث زدگی انسان می شود و حال بندگی را زایل و خود عمل را بی ثمر می نماید.
در روایات اسلامی، تاکید فراوان شده است که در عبادت، میانه رو باشید و اقبال و ادبار قلب خویش را در نظر بگیرید. در حالتی که میل و اقبال دارید ، بیشتر عبادت کنید و در حالت بی حالی و ادبار، تنها به انجام واجبات اکتفا نمایید .
امیر مومنان حضرت علی(ع) فرمود: ان للقلوب اقبالا و ادبارا، فاذا اقبلت فاحملوها علی النوافل، و اذا ادبرت فاقتصروا بها علی الفرایض. بدرستی که قلب انسان را اقبال و ادباری است. پس چون در حال پذیرش بود، آنرا به انجام مستحبات و نوافل بدارید و هنگامی که در حالت روی گردانی بود، به انجام واجبات اکتفا نمایید. نهج البلاغه، حکمت 312
14- طلب توفیق از خداوند: دعا و درخواست مخصوصاً با تضرع ، حال ، اشک چشم و دل شکسته، علاوه بر آثار مادى و معنوى استجابت و موفقیت در رسیدن به اهداف، دل را بر انجام اوامر الهى رقیق و آماده مىسازد و آن را از کدورت ها و تعلق و تشویش و اضطرابهاى ناشى از وسوسههاى یأسآور شیطان و نفس اماره پالایش مىدهد.
در روایتى از امام جواد (ع) آمده که مؤمن نیاز به سه چیز دارد : توفیق الهی و کسی که از درون او را نصیحت کند و پذیرش نصیحت از کسی که او را نصیحت کرده. المؤمن یحتاج إلى توفیق من الله ، وواعظ من نفسه ، وقبول ممن ینصحه. میزان الحکمة، ج4 ص 3598.
علی ( علیه السلام ) فرموده است: همانگونه که جسم از سایه خود جدا نمی شود، همچنین دین و توفیق الهی از هم جدا شدنی نیستند. کما أن الجسم والظل لا یفترقان ، کذلک الدین والتوفیق لا یفترقان
و در روایت دیگری فرمود : حتی کوشش بدون توفیق از جانب خداوند، نافع نخواهد بود. لا ینفع اجتهاد بغیر توفیق
از امام باقر (ع) در باره معنای جمله لا حول ولا قوة إلا بالله سوال شد ، حضرت فرمود : معنایش این است که بدون کمک الهی، هرگز کسی را یارای اجتناب از هیچ گناهی نیست و بدون توفیق الهی نیز کسی را نیروی اطاعت نمی باشد. «معناه لاحول لنا عن معصیة الله إلا بعون الله ، ولا قوة لنا على طاعة الله إلا بتوفیق الله عزوجل» V}( توحید صدوق، ص242){V
بنابراین باید از راه توسل به ذات اقدس اله و واسطه قرار دادن ارواح پاک معصومین (ع) به درگاه او از خداوند طلب توفیق نمود. البته جدیت و کوشش خود انسان هم لازم است و باید از خوردن غذاهاى شبههناک پرهیز نموده و از مجالست با رفقایى که مقید به آداب و مقررات اسلامى نیستند دورى کرد تا به تدریج کارهاى خوب در انسان عادت و به صورت ملکه درآید و توفیق الهى شامل حال شود.
P} اى خداى پاک بىانباز و بار {E} دست گیر و جرم ما را درگذار{P
P} در ده ما را سخنهاى رقیق {E} تا تو را رحم آورد بر ما شفیق{P
P} هم دعا از تو اجابت هم زتو {E} ایمنى از تو مهابت هم زتو{P
امید است در این امر حساس و حیاتی با دقت کافی عمل نموده و ضمنا از هرگونه حساسیت بیش از اندازه و وسواس گونه نیز اجتناب کنید و با خوب اندیشیدن، خوب مشورت کردن واستفاده از نظرات مشورتی علما و والدین محترمتان زندگی معنوی خود را پایه ریزی کنید.
برای مطالعه در این زمینه منابعی از کتابهای اخلاقی و عرفان عملی معرفی می شود:
1. اوصاف الاشراف، خواجه نصیرالدین طوسی
2. منازل السائرین، خواجه عبدالله انصاری
3. جامع السعادات، نراقی
4. الاخلاق، شبر
5. سیر و سلوک، بحرالعلوم
6. لب اللباب، علامه طباطبایی
7. رساله لب اللباب : سید محمد حسین حسینی تهرانی
8. تهذیب نفس یا خودسازی: استاد ابراهیم امینی
9. خودشناسی برای خودسازی : استاد مصباح یزدی.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
لوگوی دوستان
پیوندهای مفید
فهرست موضوعی یادداشت ها
موضوعات ساختاری وبلاگ
مشترک شوید