بازدید امروز : 222
بازدید دیروز : 549
برای توبه از غیبت حلالیت گرفتن از طرف لازم است یا نه؟
در پاسخ به نکاتی توجه کنید :
1- ما از نحوه تاثیر دعا و استغفار و اعمالی که برای غیبت شونده انجام می دهیم با رضایت و حلیت او آگاهی درستی نداریم ولی چون این حقیقت از زبان معصومین بیان شده به درستی آن اذعان داریم .
2- شاید در عالم واقع دعا و استغفار و صدقه دادن ما از طرف آن فرد موجب رضایت و خشنودی او گردد و همین امر موجب می گردد که از گناه و خطای غیبت شونده بگذرد و او را مورد عفو و بخشش قرار دهد .
3-غیبت از جمله گناهانی است که مشتمل بر دو حق، یعنی حق الله و حق الناس می باشد. یعنی غیبت کننده از دو جهت مدیون است: اول، نسبت به خدای تعال که مخالفتش را مرتکب شده، دوم، نسبت به کسی که آبرویش به وسیله غیبت مورد حمله قرار گرفته است. لذا کسی که می خواهد از این گناه توبه کند باید از هر دو جهت تسویه حساب نماید.
برای ادای حق الله طبق قاعده عمومی توبه، بر غیبت کننده واجب است پشیمان شده از کردار خویش متأسف باشد به این امید که بدین وسیله از حق خداوند پاک شود.
اما برای ادای حق الناس قاعده این است که از صاحب حق که غیبتش را کرده است طلب حلیت کند. غیر از این قاعده بعضی از احادیث نیز بر این حکم دلالت دارند. ولی از بعضی اخبار چنین استفاده می شود که برای خروج از حق الناس استغفار برای کسی که غیبتش را کرده است کافی است.
به تبع این اخبار به ظاهر متعارض در بین علما دو قول متعارض پیدا شده است، گروهی قائل به وجوب استحلال و گروه دیگری قائل به کفایت استغفار شده اند.
امام صادق(ع) می فرماید: از نبی اکرم(ص) سؤال شد: کفاره غیبت چیست؟ فرمود: این است که هرگاه کسی را که غیبتش را کرده ای به یادآوری برای او طلب مغفرت کنی.
سئل النبی(ص): «ما کفاره الاغتیاب؟ قال: تستغفر الله لمن اغتبته کلما ذکرته».
از روایاتی نیز استفاده می شود که طلب حلیت از طرف مقابل لازم است و خدا توبه اش را نمی پذیرد تا طرف مقابلش او را حلال کند.
هر یک از این دو قسم روایت دلیلی بر یکی از دو قول هستند ولی روایتی از امام صادق(ع) رسیده است که می تواند جامع بین دو قول باشد حضرت فرمود: اگر غیبت کسی را کردی و او با خبر شد باید از او طلب حلیت کنی ولی اگر مطلع نشد برایش طلب مغفرت کن.
دلیل این حکم این است که اگر شخص غیبت شده اطلاع نداشته باشد طلب حلیت از او به منزله خبر دادن و موجب برانگیختن فتنه و برافروختن آتش کینه است.
اگر شخص غیبت شده به سبب مرگ یا مسافرت از دسترس خارج شده باشد مثل کسی است که ازغیبت خبر ندارد و استغفار کفایت می کند (ترجمه اخلاق، ص 242).
شما گناهی انجام داده اید و سخت از آن پشیمان هستید، در این زمینه باید بدانید که همین پشیمانی برای شما توبه محسوب می شود و خداوند طبق آیات قرآنی هم توبه کنندگان را مورد بخشایش قرار می دهد و هم آنها را دوست دارد، بنابراین نباید نگران باشید، زیرا نگرانی مفرط در این زمینه ممکن است باعث تضعیف حضور قلب شما شده باشد. کم شدن حضور قلب تنها به خاطر انجام گناه نیست. ممکن است این اختلال به خاطر عوامل دیگری نیز باشد، که باید مورد توجه قرار داد.
4- این مطلب در موردی است که حلیت طلبیدن از فرد غیبت شونده ای که از غیبت شدنش خبر ندارد موجب فتنه و مفسده گردد و اگر چنین نباشد می توان از او حلیت طلبید .
5- در این زمینه توصیه می شود اگر افرادی که پیش آنها غیبت کرده اید می شناسید، به نحوی از غیبت شده اعاده حیثیت نمایید و به طور مثال به اطلاع آنها برسانید که در مورد آن مطلب اشتباه کرده اید و با یادآوری نکات قوت شخصیت آن فرد به جبران آن بپردازید و در صورتی که امکان این کار نیست و اگر به خود غیبت شده نیز بگویید باعث مفسده می شود و امکان برخورد هست، تنها توبه و استغفار کافی است.
6- با عمل به این دستور نه تنها فرد غیبت شونده ما را در دنیا حلال می کند بلکه در آخرت نیز ما را مورد عفو قرار می دهد و ما را می بخشد و در این صورت از این نظر عقاب و کیفری متوجه ما نیست .
7-اگر ما از فرد غیبت شونده حلیت طلبیدیم ولی او ما را نبخشید و ما از این گناه خود توبه کردیم و برای او نیز استغفار کردیم در واقع به وظیفه ای که خداوند برای ما در این مورد تعیین کرده عمل کرده ایم و ان شاء الله خود خداوند در اخرت آن فرد را با لطف و کرمش از ما راضی می کند تا ما مورد مواخذه و کیفر قرار نگیریم .
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
لوگوی دوستان
پیوندهای مفید
فهرست موضوعی یادداشت ها
موضوعات ساختاری وبلاگ
مشترک شوید