بازدید امروز : 221
بازدید دیروز : 549
چه جوری می تونیم بفهمیم خدا از ما راضیه؟
رضایت خداوند تعالی مراتبی دارد که رتبه های آن وابسته به درجات تقرب و تشبه به خدای متعال از طریق عبودیت و بندگی است, هر درجه ای از عبودیت متضمن درجه ای از قرب است و نیز رضایت متناسب با آن درجه را به همراه دارد.
راهکار اصلی کسب رضایت الهی، انجام وظایف شرعی است. هر آن کس در این وادی از جهت کمیت و کیفیت عبادت بیشتر موفق شود بیشتر تحصیل رضای الهی نموده است. زیرا بیشتر فرمان آورنده آن وظایف یعنی فرمان خدای سبحان را لباس عمل پوشانیده و بیشتر او را از خویش راضی نموده است .
مراد از وظایف شرعی اساسی ترین و مهم ترین آن است یعنی انجام واجبات و ترک محرمات.
در همین باب است این حدیث شریف : عن ابی حمزه الثمالی قال : قال علی بن الحسین (ع ): من عمل بما افترض الله علیهم , فهو [من] خیر الناس.
امام سجاد (ع) می فرمایند: هر کس به آنچه که خدا بر او واجب کرده عمل نماید, او از بهترین مردم می باشد, (بحارالانوار, ج 71, ص 195, روایت 7 به نقل از سر الاسراء، علی سعادت پرور, ج 2, ص 65)
و واضح است کسی که با فعل واجبات و ترک محرمات بهترین مردم شده باشد از منظر خدای سبحان و ائمه هدی (ع) پسندیده ترین مردم است . اگر در این وادی کسی موفق شد حتی این وسوسه قلبی که شاید خدا و ائمه هدی (ع) از من راضی نباشند خود, صفای دل را به هم می زند و آدم بی صفا مورد رضایت حق تعالی نیست . بنابراین با انجام هر چه دقیق تر واجبات و ترک محرمات باید آن وسوسه قلبی را نیز از دل زدود.
مرتبه بعدی کسب رضایت الهی انجام مستحبات و ترک مکروهات است. سالک با رسیدن به این مقام به وادی عشق و محبت حق وارد می شود و از محبین بلکه محبوبین او خواهد بود.
نشانه های رضای خدا:
پیرامون موجبات رضایت خداوند و نشانه های راضی بودن خدا از خلق نکات مختلفی در روایات مطرح گردیده است.
1. مخفی بودن موجبات خشنودی خدا:
در روایتی از امام علی(ع) نقل شده که خدای تبارک و تعالی چهار چیز را در دل چهار چیز نهفته است خشنودی خود را در طاعتش نهفته است، پس هیچ طاعتی را کوچک نشمارید زیرا بسا که آن طاعت با خشنودی خدا همراه باشد و تو بی خبر باشی- برای کسب رضایت الهی هر کار خیر و پسندیده را انجام دهید و لو کوچک باشد زیرا احتمال دارد رضایت الهی با او کسب شود.
2. سه چیز است که بنده را به خشنودی خدا می رساند: استغفار زیاد، فروتنی و صدقه دادن زیاد.
امام علی(ع) هر که بدن خود را ناخشنود سازد پروردگارش را خشنود کند و هر که بدن خود را ناخشنود نکند پروردگارش را نافرمانی کرده باشد- امام علی(ع) با راحتی بدن و تأمین خواسته های جسمانی و پیروی از خواهشها رضایت خدا تأمین نمی شود.
بنابراین استغفار زیاد- صدقه دادن زیاد و انجام هر اعمال خیر و مخالفت با هوا و هوس ها سبب رضایت خداوند می شود.
نقل شده که حضرت موسی(ع) عرض کرد: ای پروردگار مرا به کاری که خشنودی تو از من در آن است راهنمایی فرما تا بدان عمل کنم؟ خداوند به او وحی فرمود که همانا خشنودی من در ناخشنودی توست و تو بر آنچه ناخوشش داری صبر نتوانی کرد موسی عرض کرد: پروردگارا مرا به آن کار راهنمایی فرما. خداوند فرمود: خشنودی من در خرسندی تو به قضای من است.
3. در نتیجه راضی و تسلیم بودن در برابر قضای الهی ولو بر خلاف میل انسان باشد خشنودی خدا را در پی دارد.
رضای خدا و نشانه های آن:
1. روایت شده که موسی(ع) گفت: پروردگارا مرا از نشانه ناخشنودی خود از بنده ات خبر ده خدای تعالی به او وحی فرمود: هر گاه دیدی که من بنده ام را برای طاعت خود آماده و از معصیتم روی گردان می کنم این نشانه خشنودی من است.
2. در روایتی از پیامبر اسلام(ص) آمده: نشانه خشنودی خدا را خلقش ارزانی نرخها و دادگری فرمانروایشان است و نشانه خشم خدا بر خلقش، ستمگری فرمانروایشان گرانی نرخهاست.
3. و نیز آمده است که نشانه خشنودی خدا سبحان از بنده خرسندی اوست به آنچه خدای سبحان به سود و زیان او مقدم فرموده است. امام علی(ع) اگر راضی به مقدرات الهی بود نشانه رضایت خداوند است.
4. در کلامی از امام علی(ع) آمده: خشنودی خدای سبحان قرین طاعت اوست. و در یک کلام اگر انسان تسلیم خدا باشد در این صورت خدا از او راضی است.
5. نکته دیگر آن است مقام «رضوان» از بزرگترین مواهب و مقاماتی است که خداوند به مؤمنان و مجاهدان می بخشد و این رضوان چیزی غیر از باغ های بهشت و نعمت های جاویدان و غیر از رحمت گسترده پروردگار است و رضوان من الله اکبر.
هیچ کس نمی تواند آن لذت معنوی و احساس روحانی را که به یک انسان به خاطر جلب رضایت و خشنودی خدا به او دست می دهد توصیف کند. رضایت خدا از همه برتر و بزرگتر است. قرآن کریم اسماعیل(ع) را با صفت «مرضی» توصیف نموده است. «وَ کانَ عِنْدَ رَبِّهِ مَرْضِیًّا» (مریم/55) ؛ و همواره مورد رضایت پروردگارش بود. این در واقع اشاره به این حقیقت است که او در کل برنامه هایش رضایت خدا را جلب کرده است.
اصولا نعمتی از این بالاتر نیست که معبود و مولا و خالق انسان از او راضی و خشنود باشد به همین دلیل در بعضی از آیات بعد از آنکه نعمت بهشت جاویدان را برای بندگان خاص خدا بیان می کند در پایان می گوید: «رَضِیَ اللّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ ذلِکَ الْفَوْزُ الْعَظیمُ» (مائده/119)؛ خداوند از آنها خشنود و آنها نیز از او خشنود خواهند بود و این فوز عظیم و رستگاری بزرگی است. این نشان می دهد تا چه اندازه این رضایت دو جانبه واجد اهمیت است (رضایت پروردگار از بندگان و رضایت بندگان از پروردگار).
زیرا ممکن است انسان غرق عالی ترین نعمتها باشد، ولی هنگامی که احساس کند، مولی و معبود و محبوب او از او ناراضی است، تمام آن نعمتها و مواهب در کامش تلخ می گردد و نیز ممکن است انسان واجد همه چیز باشد، ولی به آنچه دارد راضی و قانع نباشد، بدیهی است آن همه نعمت با این روحیه او را خوشبخت نخواهد کرد و ناراحتی مرموزی دائما او را آزار و شکنجه می دهد و آرامش روح و روان را که از بزرگترین مواهب الهی است از او می گیرد.
علاوه بر این هنگامی که خدا از کسی خشنود باشد، هر چه بخواهد به او می دهد و هنگامی که هر چه خواست به او داد او نیز خشنود خواهد شد و رضایت دو طرفه میان او و خدای متعال برقرار می شود. نتیجه اینکه بالاترین نعمت این است که خداوند از انسان خشنود و او نیز از خدایش راضی باشد.
منابع:
میزان الحکمه، ترجمه حمیدرضا شیخی، نشر دارالحدیث، ج5، ص2098 و 2100 ح 7332 و 7336/7328و 7337و 7339و 7340و 7341.
تفسیر نمونه، ج5، ص139، ج13 ص96
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
لوگوی دوستان
پیوندهای مفید
فهرست موضوعی یادداشت ها
موضوعات ساختاری وبلاگ
مشترک شوید