سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 تعداد کل بازدید : 2741880

  بازدید امروز : 424

  بازدید دیروز : 141

وبلاگ موسسه رستگان www.mrastegan.ir

 
تیز فهمی و پرخوری گرد هم نیایند . [امام علی علیه السلام]
 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: شنبه 88/8/2::: ساعت 9:0 صبح

سوال: چرا در برابر خواهش های نفسانی مغلوب می شویم؟

از آنجا که سؤال شما دوست عزیز از موضوعاتی می باشد که در علم اخلاق از دامنه وسیعی برخوردار است لذا بجهت اینکه پاسخ تفصیلی این سؤال از حوصله شما خارج نگردد ابتدا یک پاسخ اجمالی به شما ارائه می نمائیم و در ادامه به به توضیح و تفصیل آن خواهیم پرداخت.
ابتدا به فورمول مغالبه ای که در نفس انسان در جریان است اشاره کنیم و سپس به مصادیق اشاره خواهیم کرد.

به طور کلی انسان در درون خود، میان دو کشش متقابل بشری و فرا بشری قرار دارد، نفس از یک طرف و جنبه های عقلانی و معنوی انسان از طرف دیگر سعی می کنند که انسان را به سمت خود بکشانند و در این راستا قانون این است که در این مبارزه هر طرف و کششی قوی تر عمل کند، طرف دیگر را مغلوب خود خواهد ساخت.

به طور طبیعی در درون انسان کشش های غریزی نفس بسیار قوی عمل می کند و شکوفایی آن نیز کار طبیعیت است و نیاز چندانی به آموزش و پرورش ندارد، ولی در مورد کشش های فطری و معنوی وضع فرق می کند. قوای معنوی و عقلانی روح انسان نیاز به آموزش و پرورش دارد تا قوی و موثر عمل کند و بتواند انسان را به سمت معنویت پیش ببرد و در برابر زیاده خواهی های نفس اماره مبارزه و ایستادگی نماید و مغلوب نفس نشود.

بنابراین در صورتی که شخص در این زمینه کار نکرده باشد و با خودسازی عقل، ایمان و اراده اخلاقی خود را تقویت ننموده باشد، به راحتی اسیر نفس اماره و شیطان می شود، و توان مقابله و استقامت در برابر خواسته های افراطی آن را نخواهد داشت.

بعد از ذکر این قانون کلی درباره ریز عواملی که باعث این غلبه می شود گفتنی است:

مغلوب شدن انسان در برابر خواسته های نفسانی متاثر از سه گروه عمده از عوامل تاثیر گذار بر نفس می باشد که هر یک از این گروهها در بر دارنده عوامل متعدد دیگری می باشند . خلاصه این عوامل به شرح ذیل می باشد
  الف : عوامل جسمانی
برخی از عواملی که باعث می شود تا انسان ها مغلوب خواهشهای نفسانی خود گردند بازگشت به ویژگی های جسمانی افراد می نماید مانند شرایط سنی انسان در دوران بلوغ و اوج هیجانات شهوانی که زمینه را برای مغلوب شدن انسان در برابر خواسته های شهوانی آسیب پذیر تر می نماید .
  ب : عوامل فردی و درونی
این گروه از عوامل آنهایی هستند که بازگشت به خود انسان می نماید و بستگی به غرایز درونی و چگونگی تربیت رفتارهای درونی انسان دارد که برخی از این عوامل شامل موارد ذیل می باشد
1- ضعف آگاهی و جهل نسبت به شگردها و ترفندهای نفس اماره
2- عدم شناخت گناهان و نداستن آثار سوء دنیوی و اخروی گناهان
3- عدم رعایت تقوا
4- نداشتن صبر بر گناه
5- بی توجهی به راهنمائی های عقل
6- عدم تفکر در جهان هستی و هدف از خلقت آن
7- عدم تفکر نسبت به آثار سوء گناهان و عواقب سوء دنیوی و اخروی گناهان
8- عدم خودساختگی و تزکیه نفس
9- اصرار بر گناه و توبه نکردن از گناهان گذشته
10- ضعف عزم و اراده در برابر خواهش های نفس
11- ضعف ایمان
12- غفلت از یاد خدا
13- آزاد گذاشتن نفس اماره و عدم مجاهده با آن
14- غفلت از مرگ
  ج : عوامل خارجی
برخی از عوامل خارجی نیز در مغلوب شدن انسان در برابر خواهش های نفسانی دخیل می باشند که به برخی از آنها نیز اشاره می نمائیم :
1- وسوسه های شیطان
2- همنشینی با دوستان ناباب (وسوسه های شیطان انسی )
3- عدم ارضای مشروع و معقول و متعادل غرایز
4- دنیا زدگی
5- اثرگذاری تهاجم فرهنگی و زمینه های تحریک اجتماعی
6- دسترسی آسان به گناه

توضیح بیشتر و پاسخ تشریحی :
قبل از بیان پاسخ مشروح به شما دوست گرامی ذکر چند نکته ضروری به نظر می رسد
نکته اول : از نظر فلسفی « نفس » شانی از روح انسان است که مدیریت قوای نفسانی مانند شهوت و غضب، تن و جنبه های طبیعی انسان را به عهده دارد. باید دانست که در مدیریت نفسانی طبیعیت انسان، « غرایز » نقش به سزایی دارند و نفس با استفاده از غرایز است که کشور تن آدمی را اداره می کند. اما در اغلب موارد به دلیل افزون خواهی نیروهای نفسانی و تمایل به افراطی گری آدمی دچار شهوت و غضب مفرط و خواسته های افراطی در راستای کامیابی و لذت طلبی و راحت خواهی می شود، که به آن هوای نفس یا خواهش های نفسانی اطلاق می گردد .
بنا بر این غلبه خواهشهای نفسانی همان تبعیت از خواسته های افراطی نفس اماره می باشد .
  نکته دوم این است که «نفس امّاره» همواره انسان را به کارهاى زشت وامى‏دارد، چنانکه قرآن مجید از قول حضرت یوسف نقل مى‏کند:
وَ ما ابَرِّئ نَفْسى إنَّ النَّفْسَ لأَمّارَةٌ بِالسُّوءِ إلا ما رَحِمَ رَبّى.... ( یوسف / 53 )من هرگز نفس خود را تبرئه نمى‏کنم، که نفس (سرکش) بسیار به بدیها امر مى‏کند، مگر آنکه پروردگارم رحم کند....
و امیر مؤمنان علیه السّلام در این باره چنین مى‏فرماید:
إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ وَ الْفَحْشَاءِ فَمَنِ ائْتَمَنَهَا خَانَتْهُ وَ مَنِ اسْتَنَامَ إِلَیْهَا أَهْلَکَتْهُ وَ مَنْ رَضِیَ عَنْهَا أَوْرَدَتْهُ شَرَّ الْمَوَارِد . » تصنیف غرر الحکم و درر الکلم ص : 237«
به راستى که این نفس بسیار انسان را به زشتى و بدى فرمان مى‏دهد، هر کس او را امین پندارد به وى خیانت کند و هر کس به آن مطمئن شود هلاکش سازد و هر کس از او خشنود گردد او را به بدترین جایگاه (جهنم) بکشاند. (نقطه‏هاى‏آغازدراخلاق‏عملى ص : 35 )
  نکته سوم : اگر چه نفس اماره دائما به کارهای زشت دعوت می کند اما با تمام این احوال نباید اراده و اختیار و قدرت انتخاب انسان را نادیده گرفت، زیرا اگر قرآن در یک جا «نفس» را با صفت «امّارة بالسّوء» توصیف کرده است در جاى دیگر از آن با صفت «لوّامه» تعبیر کرده و مى‏فرماید:
لا اقْسِمُ بِیَوْمِ الْقِیامَةِ وَ لا اقْسِمُ بِالنَّفْسِ اللَّوّامَةِ. (القیامه / 1 و 2). سوگند به روز رستاخیز و سوگند به نفس سرزنشگر.
و در مورد دیگر با عنوان «نفس مطمئنّه» یاد مى‏کند و مى‏فرماید:
یا أیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ، ارجِعى إلى‏ رَبِّکِ راضِیَةً مَرْضِیَّةً. ( فجر/27 و 28) اى نفس مطمئن و آرام به سوى پروردگارت باز گرد در حالى که هم تو از او خشنودى و هم او از تو خشنود است.
در این مرحله - یعنى مرحله اطمینان - غرایز سرکش رام و در برابر اختیار و اراده انسان مقهور و مغلوب مى‏شوند و این خود دلیل بر این است که اگر انسان بخواهد، مى‏تواند بر خود مسلّط شود و به طور کلّى امتیاز انسان به خاطر قدرت انتخاب اوست. (نقطه‏هاى‏آغازدراخلاق‏عملى ص : 36)
نکته چهارم : عوامل بسیار متعددی بر انسان تاثیر می گذارد تا او مغلوب خواهشهای نفسانی گردد اما لازم نیست تا همه این عوامل در کنار هم قرار گرفته تا فردی مغلوب خواسته های نفسانی خود گردد بلکه هر یک از این عوامل به تنهایی می تواند زمینه غالب شدن خواهش های نفس را بر انسان فراهم نماید .
  با توجه به نکات گفته شده در پاسخ به سؤال شما باید بگوئیم که عومل و اسباب غلبه خواهش های نفسانی بر انسان به سه گروه عمده قابل دسته بندی می باشد که بطور جداگانه به بررسی هر از این گروهها می پردازیم : (1)
  الف : عوامل جسمانی
برخی از عواملی که باعث می شود تا انسان ها مغلوب خواهشهای نفسانی خود گردند بازگشت به ویژگی های جسمانی افراد می نماید که در اینجا به دو نمونه اشاره می نمائیم .
  نمونه اول : نوجوانی که به سن بلوغ رسیده و دوران برانگیختگی غرایز جنسی را با تمامی هیجانات آن تجربه می نماید به نسبت با فردی که این دوران را پشت سر گذاشته ؛ بسیار ساده تر تسلیم و مغلوب خواهشهای شهوانی نفس می گردد .
نمونه دوم : فردیکه دچار معلولیت جسمی می باشد و توانایی انجام اموریکه دیگران به راحتی انجام می دهند را ندارد چنین فردی راحتر از دیگران دچار حسد می شود و در این زمینه نسبت به خواهش های نفسانی آسیب پذیر تر می باشد .
  ب : عوامل فردی و درونی
این گروه از عوامل آنهایی هستند که بازگشت به خود انسان می نماید و بستگی به غرایز درونی و چگونگی تربیت رفتارهای درونی انسان دارد که در اینجا به برخی از موارد که در سخنان معصومی علیهم السلام و کتب اخلاق بدان اشاره شده است می پردازیم .
1- ضعف آگاهی و جهل نسبت به شگردها و ترفندهای نفس اماره
یکی از ویژگی های نفس اماره استفاده از ترفندهای مختلف برای تسلط بر روح ملکوتی است .. نفس در هر حمله معمولا تمام قدرت خود را از طریق هوی و هوس و خواهش های نفسانی به کار می گیرد اما گاهی هم با دغلی لباس عقل می پوشد و با صدای آن سخن می گوید . در این حال اگر شخص آگاه نباشد با دست خویش خود را فریب می دهد و هوس هایش را با استدلال منطقی یا به طریق کلاه شرعی توجیه می کند . این منتها درجه گمراهی است . چرا که شخص با دلیل تراشی های خود نفس اماره اش را یاری می دهد تا هوس هایش را به صورت موجهی جلوه دهد و برای تسلیم شدن در مقابل این وسوسه ها دلیل بتراشد و کلاه شرعی درست کند . مثلا کسی که بدون اجازه از برق دولتی انشعاب می گیرد در توجیه عمل خود می گوید احقاق حق کرده چون بیش از حد به دولت مالیات می دهد .{یا مثلا خلافی در رانندگی مرتکب می شود و می گوید همه این خلاف را انجام می دهند . .}
یکی دیگر از حیله های نفس اماره این است که وانمود کند عقب نشینی کرده و شخص را می فریبد که تسلیم شده است . اما این عقب نشینی ترفندی بیش نیست . حیله ای است که به واسطه ی آن می خواهد شخص را از حالت آماده باش خارج کند غافلش کند تا بعدا به طور غیر منتظره به او حمله کند .
شیوه غلبه نفس بر مرد و زن متفاوت است . در نزد زنان نفس بیشتر از راه عواطف و احساسات و به خصوص تاثیر پذیری و حس حسادت و انتقام جویی وارد می شود .در نزد مرد ها نفس اماره بیش از هر چیز از راه غرور قدرت طلبی و شهوت حمله می کند . این نقطه ضعف ها چه بسا باعث شود که شخص بی خبر آنچه را که از لحاظ معنوی با سالها کوشش به دست آورده در یک دم از دست بدهد . تاریخ ادیان مشحون از این گونه لغزش هاست .
همانگونه که ملاحظه فرمودید اگر افراد نسبت به شگردها و ترفندهایی که نفس اماره برای گمراه کردن انسانها به کار می بندد آگاهی های لازم را نداشته باشند به راحتی مغلوب وی می گردند .
2- عدم شناخت گناهان و نداستن آثار سوء دنیوی و اخروی گناهان
از دیگر عواملی که موجب می شود تا برخی انسانها به راحتی مغلوب خواهش های نفسانی گردند عدم شناخت آنها نسبت به گناهان و آثار سوء دنیوی و اخروی آن می باشد
3- عدم رعایت تقوا
تا زمانی که نیروی ایمان و تقوا در وجود انسان بارور و تقویت نگردد، هیچ ضمانتی از مغلوب نشدن انسان در برابر خواهش های نفسانی وجود ندارد.
حضرت علی ( علیه السلام ) می فرماید : بالتّقوى قرنت العصمة. عصمت از گناه با تقوى همراه شده. یعنی اینکه کسیکه تقوى داشته باشد حق تعالى باو لطف کند و او را از غلبه نفس اماره و هواها و هوسهاى نگه دارد و نگذارد که بگناهى افتد و اگر تقوى نباشد حق تعالى را باو آن لطف نمی نماید و او را به خودش وامی گذارد در نتیجه مغلوب و فرمانبردار خواهشهاى خود گشته و گرفتار معاصى و گناهان می شود. (شرح آقا جمال الدین خوانسارى بر غرر الحکم ج‏3 4316 ..... ص : 233 )
4- ورود به حریم خواهش های نفسانی
از دیگر عواملی که موجب می شود تا انسان ها مغلوب خواهش های نفسانی خود گردند این است که خود را وارد حریم هواهای نفسانی که در آن دام های نفس اماره گسترده شده است می شویم می نمایند و این در حالی است که اگر بخواهیم در دامهایی که نفس اماره برای ما پهن نموده نشویم و از دست وی جان سالم به در ببریم نه تنها باید وارد این حریم ها نشویم بلکه باید از محدوده آن نیز فرار نمائیم .
قال علىّ علیه السّلام: اغلبوا اهوائکم و هاربوها فانّها ان تقیّدکم توردکم من المهلکة ابعد غایة. بر خواهشهاى نفسانى خود غلبه کنید و از محیط خطرش بگریزید، چه اگر هواى نفس شما را بدام خود بیفکند وارد محیط هلاکتان میکند و به نهایت درجه سقوط و تباهى گرفتارتان میسازد(الحدیت-روایات تربیتى ج‏1 ص 170 )
5- نداشتن صبر بر گناه
یکی از مراتب صبر ؛ صبر بر ترک معصیت می باشد و چنانچه گفته‏اند صبر بر ترک معصیت از تمام اقسام صبر بالاتر و فضیلت آن بیشتر است زیرا که جلوگیرى از شهوات نفسانیه مخصوصا وقتى که قواى شهوانى بحرکت آمد و بفرض مانعى جلوی آن نباشد بسیار سخت و دشوار است . لذا خداوند متعال در قرآن کریم صبر را از اوصاف متقین بشمار آورده و فرموده است :
الصَّابِرِینَ وَ الصَّادِقِینَ وَ الْقانِتِینَ وَ الْمُنْفِقِینَ وَ الْمُسْتَغْفِرِینَ بِالْأَسْحار (آل عمران -17 ) ( مخزن العرفان در تفسیر قرآن، ج‏3، ص: 64 )
حال اگر کسی نتواند در مقابل گناه صبر نماید خواهش های نفسانی بر او غلبه می نمایند و وی را به گناه می کشانند .
6- بی توجهی به عقل
همانگونه که در روایات اسلامی آمده عقل به عنوان حجت باطنی وظیفه دارد تا انسان را در برابر خواهش های نفسانی راهنمایی نماید حال اگر انسان به هدایت ها و راهنمائی های عقل بی توجهی نماید بطور طبیعی خواهش های نفسانی بر وی غلبه می نماید. امام باقر علیه السلام در این خصوص فرموده اند :بوسیله راهنمائى عقل از هم‏آهنگى با هواى نفس برحذر باش . (مواعظ امامان علیهم السلام-ترجمه جلد هفدهم بحار ص 147 بخش بیست و دوم سفارشات حضرت باقر علیه السلام‏ )
و حضرت علىّ علیه السّلام نیز در اینخصوص فرموده اند: من غلب عقله هواه افلح، و من غلب هواه عقله افتضح.
: کسى که عقلش بر هواى نفس غالب باشد برستگارى و سعادت نائل مى‏شود، و آن کس که عقلش مغلوب تمایلات نفسانیش باشد، سرانجام رسوا و مفتضح میگردد.( الحدیت-روایات تربیتى ج‏2 82 ننگ و بدنامى ..... ص : 82 )
7- عدم تفکر
یکی از مهمترین عواملی که موجب می شود تا انسان به راحتی مغلوب خواهش های نفسانی گردد این است که کمتر اهل تفکر و اندیشه می باشد و حال آنکه انسان حداقل باید در دو موضوع اهل تفکر و اندیشه باشد
اول : تفکر در جهان هستی و هدف از خلقت آن
خداوند متعال در وصف اولی الالباب ( صاحبان خرد) می فرماید : «الَّذینَ یِذْکُروُنَ اللَّهَ قِیاما وَ قُعُودا وَ عَلى جُنُوبِهِمْ وَ یَتَفَکَّروُنَ فِى خَلْقِ السَّمواتِ وَ الْأَرْضِ» (آل عمران / 191) یعنى: «آنچنان کسانى که خدا را یاد مى‏کنند ایستاده و نشسته و خوابیده و تفکر مى‏کنند در خلقت آسمان‏ها و زمین
امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه ) در این زمینه می فرمایند : انسان لااقل هر شب و روزی مقداری , ولو کم هم باشد فکر کند در اینکه آیا مولای او که او را در این دنیا آورده و تمام اسباب آسایش و راحتی را از برای او فراهم کرده ، و بدن سالم و قوی ..... به او عنایت کرده ....و از طرفی هم این همه انبیا فرستاده و کتابها نازل کرده و راهنماییها نموده و دعوتها کرده , آیا وظیفه ی ما با این مولای مالک الملوک چیست ؟ آیا تمام این بساط , فقط برای همین حیات حیوانی و اداره کردن شهوت است که با تمام حیوانات شریک هستیم یا مقصود دیگری در کار است ؟ .....اگر انسان عاقل لحظه ای فکر کند می فهمد که مقصود از این بساط , چیز دیگری است ! و منظور از این خلقت ، عالم بالا وبزرگتری است ؛ و این حیات حیوانی مقصود نهایی انسان نیست .
انسان عاقل باید در فکر خودش باشد و به حال بیچارگی خودش رحم کند و با خود خطاب کند ! ای نفس شقی که سالهای دراز در پی شهوت عمر خود را صرف کردی و چیزی جز حسرت نصیبت نشد , خوب است قدری به حال خود رحم کنی ؛ از مالک الملوک حیا کنی ، و قدری در راه مقصود اصلی قدم زنی . .....و سعادت همیشگی را به شهوات چند روزه ی فانی مفروش....( چهل حدیث حضرت امام ( رضوان الله تعالی ) / ص 6 و 7)
بنابر این انسان عاقل با فکر و اندیشه در خلقت خود و جهان آفرینش پى مى‏برد که هدف از آفرینش تنها ارضاء پاره‏اى قواى جسمانى و شهوانى نیست، بلکه مى‏فهمد مرغ جانش «قدس آشیان» و «عرش‏نشین» است. هدفى متعالى دارد و آن کسب «قرب الهى» و رضوان و خشنودى حضرت حق است و سعادت و خوشبختى دائمى در انتظار اوست. (شرح جهل حدیث امام راحل) ره ، حدیث اول ) و با چنین تفکری به راحتی مغلوب خواهش های نفسانی نمی گردد .
دوم : تفکر نسبت به آثار سوء گناهان و عواقب سوء دنیوی و اخروی گناهان
اگر انسان به هنگامیکه هوای نفس او را به گناهی وسوسه می کند ؛ مقداری در آثار سوء و عواقب سوء دنیوی و اخروی آن تامل نماید و حقوق پروردگار را بر خود یاد آورى و پاداش اعمال را از ثواب و عقاب در نظر آورد و اندیشه کند که صبر بر آنچه که نفس انسان را به آن دعوت می کند به مراتب آسان‏تر است از تحمل عذاب الهى و سوختن در آتش جهنم می باشد .
وقتی انسان در این امور تفکر و اندیشه نمود و به حقیقت آن پی برد به یقین دیگر مغلوب خواهش نفس خود نمی گردد . (برداشتی از معراج‏السعادة ج : 2 ص : 132)
8- عدم خودساختگی و تزکیه نفس
از دیگر عواملی که موجب می شود تا انسان در برابر خواهش های نفسانی آسیب پذیر باشد این است که نفس خود را در برابر خواسته هایش تربیت نکرده باشد و به عبارت دیگر دست به خود ساختگی و تزکیه نفس نزده باشد و حال آنکه به فرموده قرآن کریم : قَدْ افْلَحَ مَنْ زَکّیها» (شمس، 9) «هر که نفس خود را پاک کرد رستگار شد.
از آنجا که موضوع تزکیه نفس خود بحث مستقل و گسترده ای می باشد در اینجا تنها به برخی از ویژگیهای افرادی که دارای نفس تزکیه شده اند می پردازیم
اول : نفس تزکیه شده گرفتار رذایل اخلاقی مانند حسد، کبر، خود خواهی، غرور، خود پسندی و مانند آن که در بسیاری از موارد زمینه مغلوب شدن انسان در برابر خواهش های نفس را فراهم می کنند نمی باشد .
دوم : کسیکه دارای نفس تزکیه شده می باشد همواره بر خداوند توکل می کند .
سوم : نفس تزکیه شده دارای اعتدال بوده و در آن افراط و تفریط راه ندارد .
چهارم : نفس مزکی از افکار بى‏فایده تهى شده و محل ذکر خدا و نزول ملائکه خواهد شد .
پنجم : کسیکه دارای نفس تزکیه شده می باشد اهل رفق و مدارا با دیگران است
ششم : انسانی که نفس تزکیه شده دارد اهل توجه به موعظه و نصیحت و خیر خواهی دیگران است
9- اصرار بر گناه و توبه نکردن از گناهان گذشته
امام محمد باقر علیه السّلام می فرماید :که هر گاه مردى یک گناه کند یک نقطه سیاهى در قلب وى پدید میگردد پس از آن گناه دیگرى میکند نقطه دیگرى هویدا میگردد همین طور از هر گناهى نقطه سیاهى در قلب پدید میگردد تا آنکه صفحه قلب را فرا گیرد و قلب سیاه مى‏شود تا آنکه مثل یک گوسفند سیاه مى‏گردد و وقتى تمام صفحه قلب سیاه گردید هرگز به خیر بر نمی گردد
چرا که وقتى انسان مرتکب گناهى گردید شاید در مرتبه اول ملتفت خباثت عمل خود باشد و نیز قدرى بترسد ، اگر پشیمان شد و توبه نمود اثر گناه از قلبش پاک می گردد و اگر توبه نکرد و مجددا مرتکب گردید هم ترس وى کمتر مى‏گردد و هم قبح عمل در نظر وى کمتر میشود و بهمین ترتیب اگر بر عمل قبیح مداومت نمود نفس پرستى ملکه وى مى‏گردد و رسوخ در نفس مینماید و قلب را چرکین مى‏گرداند و عادات و ملکات نکوهیده چنان در اعماق روح او فرو می رود و سراسر قلب را فرا می گیرد و چشم دل وى را کور میگرداند که دیگر اصلا ملتفت قبح عمل خود نیست بلکه عادات و اعمال خود را نیکو می شمارد (مخزن العرفان در تفسیر قرآن، ج‏15، ص: 54)
10- ضعف عزم و اراده در برابر خواهش های نفس
در یک نگرش کلی و کلان می توان گفت ، که یکی از عوامل مؤثر در مغلوب شدن انسان در برابر خواهش های نفسانی ضعف اراده می باشد .
لذا در صورتی که انسان موفق شود مبادی اختیار را در خویش تقویت نماید، خواهد توانست کنترل قوای نفسانی خود را در دست گیرد و جسم و جان خویش را از آلودگی و گناه حفظ نماید .
11- ضعف ایمان
بسیاری از انسانها می دانند علم اندوزی و تقوا و پرهیز از گناه از ارزشی والا برخوردار است , اما باور ندارند ؛ باور ما همان چیزی است که در حال حرکت به سمت آن هستیم .
اکثر انسانها به دلیل ضعف در خودشناسی و بینش دینی , همه ی همت و اراده ی خود را به سمت مال اندوختن و لذت بردن از مادیات به کار می برند و برای رسیدن به این مقصود خود را تسلیم خواهش های نفسانی می نمایند و در نتیجه به گناهان , آلوده گشته و از انجام واجبات , فاصله می گیرند .
12- غفلت از یاد خدا
از دیگر عواملی که انسان را در برابر نفس شکننده می نماید این است که انسان به هنگام مواجهه با خواهش های نفسانی خداوند را فراموش نموده و از ذکر و یاد خداوند متعال غافل می شود
حضرت على علیه السّلام در اینخصوص می فرماید : بهترین ذکر آن است که در هنگام ارتکاب گناه یاد خدا باشید و از گناه دست بکشید(مشکاة الأنوار فی غرر الأخبار ص 54 )
13- آزاد گذاشتن نفس اماره و عدم مجاهده با آن
تا وقتى که انسان به نفس اماره خود توجه نداشته باشد ، خواسته های نفسانی ، یکّه تاز میدان نفس ما هستند کارى نمى‏توان کرد بلکه، در برابر آنها مغلوب مى‏شویم و مقاومت کردن میسور نیست.
یکی از ویژگی هایی که برای لقمان حکیم بر شمرده اند این است که وی به هیچ عنوان از هوای نفس خود غافل نبوده و طریقه غلبه بر هواى نفس را از دیگران مى‏پرسید، و یاد مى‏گرفت، و با آن طریقه همواره با هواى نفس در جنگ بود (ترجمه المیزان، ج‏16، ص: 332)
بنا بر این انسان علاوه بر اینکه نباید نفس خود را رها نماید تا بر وی غالب گردد بلکه باید برای رسیدن به کمالات انسانی که خداوند متعال برای وی در نظر گرفته به مجاهده با نفس خود نیز بپردازد .
حضرت امام صادق علیه السّلام مى‏فرماید که: خوشا حال بنده‏اى که از براى خدا و تقرّب به جناب او، همیشه در مقام جهاد نفس باشد و هرگز از او غافل نشود و عنان اختیار از دست ندهد و نگذارد که نفس و خواهشهاى نفس بر او غالب شوند. ... پس به تحقیق که به دست آورده است رضاى الهى را، ....(شرح‏مصباح‏الشریعة ص : 492)
امیر المومنین علی علیه السلام نیز در بیان دیگری ثمره مجاهده با نفس را عدم مغلوب شدن در برابر خواهش ها نفسانی بر می شمارد و می فرماید :« ثمرة المجاهدة قهر النّفس » ثمره مجاهده با نفس و جنگ با آن مغلوب ساختن نفس است و او را بفرمان خود در آوردن(شرح آقا جمال الدین خوانسارى بر غرر الحکم / ج‏3/ ش 4655 ص : 334)
14- غفلت از مرگ
از عوامل دیگری که باعث می شود تا برخی از افراد در برابر خواهش های نفسانی تسلیم شوند غفلت از مرگ می باشد غفلت از اینکه انسان پس از چند سال یا حتی ممکن است چند لحظه دیگر از این دنیا برود و گرفتار آثار و عواقب کارهای خود شود .
امیرالمؤمنین(ع) نیز توصیه نموده اند در هنگام غلبه خواهش های نفسانی ، برای جلوگیری از ارتکاب معاصی انسان یاد مرگ را در خود زنده نماید : «همانا( مرگ )بر هم زننده لذت‏ها، تیره کننده شهوت‏ها، و برنده آرزوها را به یاد آرید، آن‏گاه که به کارهاى زشت شتاب مى‏آرید». (نهج البلاغه ، خطبه 99، ص 92)
ج : عوامل خارجی
علاوه بر موارد گفته شده که بیشتر جنبه درونی و غریزی داشت برخی از عوامل خارجی نیز در مغلوب شدن انسان در برابر خواهش های نفسانی دخیل می باشند که به برخی از آنها نیز اشاره می نمائیم :
1- وسوسه های شیطان
همانگونه که گفته شد نفس انسان از درون افراد را به گناه تشویق می کند اما شیطان از بیرون حکم راهنما و وسوسه کننده این نفس را به عهده دارد .
لذا با زینت دادن اعمال بد و لذایذ فریبنده اش (2)کار را بجایی می رساند که انسان در برابر خواسته های نفسانی اش مغلوب گردد .
2- همنشینی با دوستان ناباب (شیطان انسی )
مثل اینکه انسان با دوستان ناباب نشست و برخاست نماید و این افراد از برخی گناهان چنان با لذت صحبت نمایند که انسان به انجام گناه تشویق شده و در نهایت نفس اماره بر او غلبه کرده و مرتکب گناه شود
3- عدم ارضای مشروع و معقول و متعادل غرایز
به عنوان نمونه کسیکه از راه ازدواج به فکر ارضای مشروع غرایز خود اقدام نمی کنند بطور طبیعی در دام هواهای نفسانی گرفتار شده و در نهایت خواهش های نفسانی بر وی غلبه می نماید .
4- دنیا زدگی (3)
از دیگر عوامل خارجی که نقش بسزایی در مغلوب شدن انسان در برابر خواهش های نفسانی دارد دنیا زدگی می باشد .چرا که چنین فردی تمامی همت خود را صرف این دنیا نموده و برای رسیدن به آن از هیچ امری چشم پوشی نمی کند و لو اینکه دستورات الهی را کنار گذاشته و بواسطه تبعیت از هواهای نفسانی مرتکب گناه شود .
حضرت علی علیه السلام می فرماید : کسى که اهل آن(دنیا) باشد فریب خورده و مغلوب نفس اماره باشد . (نهج الخطابة-سخنان پیامبر ص و امیرالمؤمنین ع، فارسى‏ج‏2، ص: 144)
رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله نیز فرموده اند : بپرهیزید از نظر نمودن زیاد (بچیزهائى که در امر معاش و نیازات خود حاجتى ندارید، چون ممکن است در بسیارى نظر مرتکب محرماتى گردید) زیرا بسیارى نظر و توجه‏ (بمتاعهاى دنیا) موجب پیشى جستن و سرعت غلبه هواى نفس گردد (طرائف الحکم یا اندرزهاى ممتاز، ترجمه‏ج‏1، ص: 275)
5- اثرگذاری تهاجم فرهنگی و زمینه های تحریک اجتماعی
در دهه های اخیر ، به علت تهاجم گسترده فرهنگی ؛ همچنین افزایش و تنوع و جذابیت بیشتر گناهان ، غلبه خواهش های نفسانی بر افراد بیشتر شده است به عنوان مثال ، نوع آرایش زنها ( و حتی مردان )به طور فاحشی با گذشته تفاوت کرده است .
نوع لباسها نیز به همین ترتیب ، فوق العاده جذاب تر گردیده و هنر , که یک امر ارزشمند است در خدمت کامیابی و بهره مندی از لذت بیشتر و گناه قرار گرفته است .
وقتی که یک انسان ( به ویژه جوان ) , با جنس مخالف خود با این وصف , یعنی داشتن آرایش و لباسهای تهییج کننده روبرو می شود ، در بسیاری از موارد جز مغلوب شدن در برابر خواهش های نفسانی خود نتیجه ای نمی گیرد .
6- دسترسی آسان به گناه
در گذشته ، ارتکاب برخی گناهان ، با سختی زیادی صورت می گرفت ؛ حال آنکه در زمان فعلی ، به آسانی می توان در کثیف ترین گناهان , غوطه ور شد ! دیدن زشت ترین صحنه های جنسی و تحریک آمیز , به آسانی خوردن یک لیوان آب شده است ! حتی کودک ونوجوانی که هنوز غریزه ی جنسی او بیدار نشده است ، از افتادن به دام این گناهان , مستثنی نیستند . لذا دست یابی آسان به انواع و اقسام گناهان , عامل دیگری در مغلوب شدن انسان نسبت به خواهش های نفسانی خود می باشد .
 در پایان این نکته را نیز یادآور می شویم که :

با ذکر عوامل غلبه نفس ضمنا به عواملی هم که باعث تقویت اراده و بعد معنوی انسان جهت مقاومت دربرابر نفس و پیروزی بر آن می شود نیز اشاره شده است. همچنین با دعا و استغفار وتوکل به خدای مهربان و توسل به اهل بیت عصمت و طهارت ( علیهم السلام ) به ویژه حضرت ولی عصر (عج الله تعالی فرجه الشریف ) ، می توان به بهترین وجه در برابر خواسته های نفسانی مقومت نموده و نفس اماره را به نفس مطمئنه تبدیل نمود .
براى آگاهى بیشتر ر. ک:
- رساله لقاءالله، میرزا جوادملکى تبریزى، ترجمه سید احمد فهرى
- رساله لب اللباب، علامه آیت‏الله حاج سید محمد حسین حسینى طهرانى
- اخلاق اسلامی, ترجمه جامع السعادات ملا مهدی نراقی
- معراج السعاده، ملا احمد نراقی
- نقطه های آغاز در اخلاق عملی آیت الله مهدوی کنی
- خودشناسی برای خودسازی، مصباح یزدی
- جهاد با نفس، ج 3، حسین مظاهرى
پیروز و موفق باشید .
---------
پی نوشت :
1- این تقسیم بندی برگرفته از کتاب معراج‏السعادة ج : 2 ص : 71 می باشد .
2- چنان که قرآن در آیات متعددى بدان تصریح فرموده است از جمله درباره نافرمانى برخى از امت هاى گذشته مى فرماید: « وَ لکِنْ قَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَ زَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطانُ ما کانُوا یَعْمَلُونَ » ولى دل هاى آنها قساوت پیدا کرد و شیطان هر کارى را که مى کردند در نظرشان زینت داد»( انعام، آیه 43)
3- برخی از مصادیق حب دنیا و یا همان دنیا زدگی شامل موارد ذیل می باشد :
پول پرستی ،افتخار طلبی ، لذت طلبی افراطی، تجمل گرایی، مد گرایی افراطی ، وابستگی افراطی به زن و فرزند و ....

 


 
 
 
 

جستجوی واژه ها

 

حضور و غیاب

 

فهرست موضوعی یادداشت ها

بندگی[49] . خودسازی[46] . زندگی[44] . اخلاق[42] . عرفان[39] . سوال و پاسخ کوتاه[32] . سیاست[29] . نماز[27] . توحید[23] . خودشناسی[21] . اخلاق جنسی[18] . عشق[17] . گناه[16] . ایمان[15] . سوال و پاسخ کوتاه[13] . غفلت[12] . عبادت[11] . دعا[11] . اعتقاد[9] . توبه[8] . شناخت[8] . شیطان[7] . غیبت[7] . علم[7] . دنیا[7] . تربیت[7] . ازدواج[6] . احکام[6] . مذهب[6] . مرگ[6] . سیر و سلوک[6] . ولایت[6] . وظیفه[5] . معنویت[5] . ریا[5] . اجابت دعا[5] . خانواده[5] . توکل[5] . حجاب[5] . جامعه[4] . اخلاص[4] . امام زمان[4] . سلوک[4] . صبر[4] . عاشورا و عزاداری[4] . مراقبه[4] . عقل[4] . نماز شب[4] . نگاه[3] . والدین[3] . نهی از منکر[3] . غزلیات حافظ[3] . عادت[3] . عاشورا[3] . شوخی[3] . شرک[3] . ریاضت[3] . زیارت[3] . دین[3] . رمضان[3] . امید[3] . تبلیغ[3] . تصوف[3] . بصیرت[3] . انقلاب[3] . تفکر[3] . خدا[3] . حوزه و دانشگاه[3] . دروغ[3] . حیا[2] . حب دنیا[2] . حج[2] . خواب[2] . خداشناسی[2] . ارشاد[2] . تقوا[2] . حقوق[2] . چله نشینی[2] . توحیدی[2] . اهل بیت[2] . انتقاد[2] . انسان[2] . پرورش روح[2] . ترس[2] . اخلاق اجتماعی[2] . آخرت[2] . آرامش[2] . رزق و روزی[2] . دینداری[2] . ذکر[2] . رابطه با خدا[2] . زهد[2] . سعادت[2] . شخصیت[2] . شهادت[2] . شهوت[2] . سیر و سلوک[2] . شادی[2] . طلسم[2] . غضب[2] . فحش[2] . فکر[2] . فکر گناه[2] . قرب[2] . عمل[2] . عمل صالح[2] . عزاداری[2] . عزت[2] . گریه[2] . گذشت[2] . گناه و توبه[2] . معاشرت[2] . قلب[2] . کربلا[2] . کمال[2] . گوناگون[2] . هدف[2] . نماز صبح[2] . نفس[2] . مهدویت[2] . مهمانی . موسیقی . موفقیت . مومن . ناامیدی . نامحرم . نبوت . نسبیت . نفاق . نفرت . نفس اماره . نقش زنان . معیشت . مهار نفس . نماز قضا . نماینده،مجلس . همت و اراده . همسر . هنر . هو . هوس . واجب . نوحیدی . نیت . نماز جمعه . وحدت وجود . ورزش . ولایت فقیه . ولایت مداری . یاد خدا . کرامت، شفای بیماران . کربلا، عاشورا . لباس . لذت نماز . لعن . لواط . ماه رجب . مجادله . مجذوب، سالک . محاسبه . محبت . محبوبیت . محیط آلوده . مدپرستی، مدگرایی . کمال-خودشناسی-خودسازی . کینه . کم خوری . قلب سلیم . قهر . قیصر امین پور . کرامت . معرفت . معرفت خدا . معروف،منکر . معصومین . مسافرت . مسلمان واقعی . مصاحبه . گناهان صغیره . گرایش به بدی . گره در کار . عرفان کاذب . عریضه . عشق الهی . عشق مجازی . عصبانی . غذا خوردن . غرور . علم و عمل . عمر . عمره . قرب به خدا . قساوت . قضاوت . قطب . فنای فی الله . فیلم . قبر . قبولی عمل . قدرت . فطرت . فقر . غلفت . غم و غصه . طول عمر . ظرفیت . عاقبت به خیری . عبودیت . عجب و خودپسندی . شیعه . شیعه، شهادت طلبی . صحت عمل . صراط . صفات . صوفیه . طلبگی . طلبه . شادی و نشاط . شانس . سیره ائمه . سیاسی . سید حیدر آملی . سوال و پاسخ کوتاه 21 . شهید،شهادت . شناخت امامان . شخصیت ها . شرک . شکر . شلوار لی . سکس . سکولاریسم . سلامت . سلوک، عرفان، شیعه . سوء عاقبت . زیبایی . سالمندان . سالک، مجذوب . سختی ها . زبان . زنا . رابطه با دختران . رجبعلی خیاط . رحمت . رحمت خدا . دین داری . دین، وحی . خودسازی-رشد- . خودسازی-سیر و سلوک- . رضایت . رضایت خدا . رفاقت . روابط نامشروع . روزه . روشنفکر . آرزو . آرزوی مرگ . آزادی معنوی . ابتلا . آداب سلوک . احترام والدین . احضار ارواح . اخلاق اجماعی . اراده . اراده، گناه . ارامش . انتخاب، مجلس . امامان . امتحان . اعتماد به نفس . اعتکاف . اقتصاد . استجابت . استجابت دعا . استراتژی . اسلام . اسم ذات . اشک . اصولگرایی . تجلی . تجمل گرایی . تصوف و درویشی . تعادل . تغذیه . تفکر . پسر و دختر . پوشش . بصیرت- . بهشت، برزخ . بی نماز . بینش سیاسی . پائولوکوئیلو . پاکی قلب . پرخوابی . انسان، خوب و بد . انرژی . اهل بیت- . اولیای خدا . اینترنت . بخشش گناه . بخل .
 

مشترک شوید