بازدید امروز : 251
بازدید دیروز : 62
چرا از نماز لذت نمی برم. راه رسیدن به لذت عبادات چیست؟
راه اصلی رسیدن به لذت عبادت، کسب صلاحیت در خود و جلب رضایت خداوند است. شما در حقیقت می خواهید از صحبت با خدای متعال لذت ببرید. در این صورت باید به خداوند نزدیک شوید. وقتی انسان در خودش با خودسازی صلاحیت ایجاد می کند و با انجام وظایف دینی و ترک گناه به خدای متعال نزدیک می شود، آنگاه خداوند هم به او نزدیک می شود و لذت ملاقات و سخن گویی با خودش را به بنده می چشاند.
چیزی که مانع لذت بردن ما از نماز و عبادت است، دوری از خدا است. گناه بزرگترین مانع است. حب دنیا و لذت بردن افراطی از دنیا مانع است. حواس پرتی در نماز و عبادت یکی از موانع است.
ما دو نوع لذت داریم. لذت های دنیوی و مادی، لذت های معنوی. این دو نوع لذت در مقابل هم قرار دارند. اگر کسی بخواهد از معنویت لذت ببرد، باید از دنیا دور و به خدا نزدیک شود، وقتی ما با گرایش افراطی به دنیا و لذت های آن از خدا دور می شویم، نتیجه طبیعی آن این است که دیگر از انس با خدا و قرب به او لذت نمی بریم.
مهم این است که بدانیم خود خدای تعالی است که باید به ما نزدیک شود و لذت خویش را به ما بچشاند. لذت خدا بدست آوردنی نیست. ما تنها می توانیم در خودمان صلاحیت ایجاد کنیم. ظرفیت ایجاد کنیم برای اینکه خدای متعال از ما راضی و خشنود شود و به ما نزدیک گردد و لذت خویش را به ما بچشاند.
اوج لذت بستگی به اوج عبادت و عشق انسان به خداوند دارد. عرفا و اولیای خدا چون در اوج بندگی و عبادت و ریاضت بودند، بیشترین لذت را از خدای متعال می بردند، آنچنان که حاضر نبودند حتی یک لحظه از این حالات خود را با تمام دنیا عوض کنند.
کسب صلاحیت در اثر تحصیل رضایت الهی و در پی آن عبادت عاشقانه خدای متعال انسان را به اوج لذت از عبادت و مناجات با خداوند می رساند.
روزی حضرت موسی بن عمران(ع) در راه به جوانی بی ادبی برخورد کرد. آن جوان در کمال وقاحت و بی شرمی گفت: «ای موسی! من آنچه را خدای تو گفته به جا بیاور، انجام نخواهم داد و آنچه را که امر کرده ترک کنم، به جا خواهم آورد. از طرف من به او بگو که تو هم به هر نحوی می خواهی مرا عقوبت کن.» حضرت موسی(ع) از او صورت برگرداند و به راه خویش ادامه داد تا این که روزی در حال مناجات، خداوند متعال به او فرمود: «ما پیغام آن جوان را که به تو داده بود تا به ما برسانی شنیدیم گرچه تو شرم داشتی که آن پیغام را به ما برسانی. از طرف ما نیز این پیام را به آن جوان برسان و به او بگو ما تو را به عقوبتی مبتلاساخته ایم که بالاتر از آن تصور نیست. اما اکنون درد آن را درک نمی کنی. روزی درد آن را می فهمی که راه گریزی برایت نیست.
حضرت موسی(ع) عرض کرد: پروردگارا! من آن جوان را بسیار سرحال و خرسند دیدم و در او هیچ گونه گرفتاری مشاهده نکردم. خطاب شد: ای موسی! هر گاه من به بنده ای غضب کنم، بزرگترین عقوبتی که به او می کنم، آن است که لذت عبادت خود را از او می گیرم تا در اثر عدم لذت از عبادت من را ترک عبادت کند و مستحق عقوبت دائم و خلود در آتش جهنم شود و این جوان را به چنین عقوبتی مبتلانموده ام، ولی اکنون متوجه نیست و به زودی متوجه خواهد شد.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
لوگوی دوستان
پیوندهای مفید
فهرست موضوعی یادداشت ها
موضوعات ساختاری وبلاگ
مشترک شوید