بازدید امروز : 282
بازدید دیروز : 42
شاید تصور اینکه کسی پیدا شود که در زندگی چیز نامطلوب نداشته باشد، غیرقابل تصور باشد. حال اگر چنین زندگی و چنین فردی وجود داشته باشد که هیچ دغدغه و نگرانی نسبت به حال و آینده نداشته باشد، چه باید بکند؟ چگونه باید زندگی کند؟ یعنی زندگی او چه چیزی کم دارد که باید برای آن تلاش کند؟
انسان هر مقدار در زندگی فردی و اقتصادی و خانوادگی خودش دغدغه نداشته باشد، بالاخره از آن جهت که مسلمان است، دغدغه اسلام و مسلمانان و جامعه اسلامی و ظلم و ستم و هجوم های مختلف دشمن و مبارزه با آنها را خواهد داشت. در روایتی پیامبر خدا (ص) فرمودند: من اصبح و لم یهتم به امور المسلمین فلیس به مسلم. هر کس صبح کند و بر حل مشکلات مسلمانان تلاش نورزد مسلمان نیست و باز فرمود : هر کس فریاد کمک مسلمین را بشنود و اجابت نکند مسلمان نیست.
بنابراین اگر انسان مسلمان و مومن باشد هرگز بی دغدغه نخواهد بود و مسئولیت های اجتماعی و سیاسی و دینی در قبال انسان های دیگر هر گز او را راحت نخواهد گذاشت.
توجه داشته باشید که ما اکنون در اردوگاه اسلام زندگی می کنیم و دائما در معرض هجوم دشمنان دین و اولیای شیطان هستیم و باید از خود و آرمان خود دفاع کنیم. این یک نبرد پیگیر و یک جریان تاریخی مستمر میان جبهه حق و باطل، حزب خدا و حزب شیطان است که هرگز مومنین در هیچ روزگاری بدون دغدغه نسبت به آن نبوده اند. مسلمان دائما در حال دفاع از ایمان خود در مقابل هجوم دشمنان خدا است و گاهی نیز بر آنان هجوم می آورد. و بی دردی به طور کلی از مسلمان دور است.
نمونه اش داستان انقلاب و پس از آن است که می بینید بعد از انقلاب ایران اسلامی در معرض انواع هجوم های فرهنگی و اقتصادی و سیاسی و اجتماعی قرار گرفته است. حال چگونه ممکن است در برابر اینهمه فتنه هایی که شما اکنون شاهد آن هستید، یک مسلمان و مومن آگاه آرام و بی دغدغه و بی مسئولیت زندگی کند. انسان مومن همیشه دردمند است، و هرگز درد فقرا و درد گمراهان و دردمندان جامعه او را رها نخواهد کرد.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
لوگوی دوستان
پیوندهای مفید
فهرست موضوعی یادداشت ها
موضوعات ساختاری وبلاگ
مشترک شوید