سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 تعداد کل بازدید : 2742290

  بازدید امروز : 140

  بازدید دیروز : 42

وبلاگ موسسه رستگان www.mrastegan.ir

 
خداى سبحان طاعت را غنیمتى ساخته است براى زیرکان آنگاه که مردم ناتوان کوتاهى کنند در آن . [نهج البلاغه]
 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: چهارشنبه 88/10/23::: ساعت 1:54 عصر

اگه آدم در مراسمات عزاداری نتونه گریه کنه اشک بریزه این معناس چیه دلش پاک نیست از خدا دور شده قساوت گرفته؟

در ابتدا متذکر شویم که راه کلی تقویت رابطه عاطفی و محبت آمیز با اهل بیت (علیهم السلام) انس است. انسان به هر چیزی که انس پیدا کند، به آن علاقه مند می گردد و سپس در صورت فقدان آن چیز اندوهگین خواهد شد و ممکن است شدت علاقه به گونه ای باشد که برایش اشک بریزد و گریه کند. راه انس هم ارتباط است. لذا اگر رابطه و پیوند خود را با اهل بیت(علیهم السلام) قوی نمایید و در مجالس آنان شرکت کنید و به زیارت آنان بروید و پیوند روزانه داشته باشید, به تدریج انس خواهید گرفت و انس زمینه محبت و رابطه عاطفی قوی تر را ایجاد خواهد کرد و چه بسا که این عاطفه به عمل بیانجامد و آدمی در پیروی از ایشان کامل گردد.
از دیدگاه روانشناسى گریه را به عنوان یک حالت رفتار و جلوه احساسى هیجان معنا کنیم و آنگاه عوامل مؤثر در بروز آن را شناسایى کرده تا با فراهم ساختن عوامل و علل، معلول (گریه) را تحصیل کنیم. گریه انواع متعدد دارد و دامنه تنوع آن از گریه شادى تا گریه غم را در بر مىگیرد و روشن است که گریه بر امام حسین(علیه السلام) گریه سوگ و غمگسارى است؛ لذا باید از بین انواع گریه، گریه سوگ و غم گسارى را تعریف و عوامل مؤثر بر بروز این نوع گریه را برشماریم.
گریه سوگ و غم، در واقع جلوه خارجى غمگینى است. گریه سوگ, واکنشى است که فرد به هنگام احساس غمگینى از خود نشان می دهد و گریه - که جلوه ای از غم و سوگواری است - نوعی واکنش رفتاری است که از جانب محب, بخاطر دوری از محبوب یا رنجی که به او رسیده بروز می کند.
پس اگر در پى عزادارى و گریه هستیم، باید غم را تحصیل کنیم که حالت برانگیزنده گریه است؛ یعنى، اگر در صدد گریه بر امام حسین(علیه السلام) و سوگوارى بر سالار شهیدان هستیم، باید غم حسین(علیه السلام) را در دل داشته باشیم و داغ حضرتش را در سینه جاى دهیم.
اى صبا نکهتى از کوى فلانى به من آر - زار و بیمار غمم راحت جانى به من آر
پس باید تحصیل غم نمود و براى تحصیل آن، ابتدا باید غم را تعریف و سپس عوامل بروز آن را شناخت و بیان کرد.
غم و یا غمگین بودن، واکنشى نسبت به یک رویداد رنج آور و حالت و وضعیتى است که به دنبال از دست دادن یک شىء و یا شخص مهم پدیدار می شود. «داغدیدگى و غم» به فقدان ناشى از مرگ یک شىء یا موضوع (و شخص) گفته می شود که نسبت به آن، دلبستگى عاطفى وجود دارد.
بنابراین باید دلبسته به آن شخص و یاشىء بود تا با از دست دادن آن، به غمش مبتلا گردید و از فقدان او، غمگین شد و گریه و سوگ بپا داشت، حال اگر میخواهید در سینهتان غم امام حسین(علیه السلام) خانه کند تا از شهادت او غمگین گردید، باید قبلاً دلبسته آن حضرت باشید.
قلبى که دلبسته امام حسین(علیه السلام) نیست، به شىء دیگرى و چه بسا به امور متضاد و مغایر با آن حضرت بسته شده است و از نبودن امام حسین(علیه السلام) متلاطم نمی شود و آرام و قرار او به هم نمی خورد. همانگونه که با بودن آن حضرت قرار پیدا نمی کند، با نبودن ایشان هم بی قرار نمی شود. دلبسته امام حسین(علیه السلام)، از غم فراق و اندوه شهادت او غمگین می گردد. آنگاه که غم آمد و علت شد، معلول, خود پا به میان گذاشته و گریه و عزادارى بیچون و چرا ظاهر می شود. عزیز و دلبند از دست دادن همان و ماتمزده گشتن و گریه سر دادن همان.
آیا تا به حال مادری دیده ای که بخاطر بی تفاوتی و غمگین نبودن از مرگ فرزندش, گله کند؟ پس پاسخ این سؤال و علاج این درد ریشه در دل بستن دارد که چگونه دلبسته امام حسین(علیه السلام) شویم؟
راه تحصیل دلبستگى «شناخت» است. آشنایى با یک شىء، پى بردن به نقش آن در زندگى - به ویژه نقش عملى آن و تأثیر آن در تحصیل اهداف زندگى و آشنایى با جایگاه آن در زندگى - جملگى مسیرهاى شناخت و در پى آن رسیدن به دلبستگى است. از نظر علمى، زندگى کردن با یک شىء افزون برآشنایى و راههاى شناختى، خود موجب دلبستگى می شود. کافى است در زندگى شخصى خود اندکى تأمل کنیم تا به این حقایق پى ببریم که چگونه فقدان شخصى که مدتها با او زندگى کرده ایم (هر چند غریبه و دورترین فرد باشد)، موجب غمگینى و گاهى بروز حالات عزا و سوگ می شود. اینک اگر در پى گریه و سوگوارى براى امام حسین(علیه السلام) هستیم، باید شناخت خود را از ایشان افزایش و ارتقا بخشیم.
شناخت شخص اباعبداللّه(علیه السلام)، اهداف او، مکتب، مرام و عقیده او، نقش او در حیات فردى، اجتماعى و دینى و حتى شخصى و جایگاه او در زندگى و زیستن با این شناخت، جملگى موجب دلبستگى با سالار شهیدان مىشود. توجّه داریم که وقتى از زندگى کردن و زیستن با این شناختها سخن می گوییم، مقصود آن است که شناخت ما از حضرت حسین(علیه السلام) و اهداف، مرام و مکتب و ... او، نباید محدود به یک شناخت ذهنى و تصور صرف گردد؛ بلکه باید بر اساس این شناخت زندگى کرد تا دلبستگى حاصل شود؛ وگرنه ما از خیلى افراد آگاهى و شناخت داریم؛ ولى هرگز از فقدان آنها غمگین نمی شویم.
پس افزون بر شناخت، باید بر اساس همین شناخت، با آن فرد زندگى کنیم و یا او در زندگى ما جایگاهى بیابد. گویا با شخص او مدتها زیر یک سقف زندگى کردهایم تا دلبستگى ایجاد گردد.
روشن است که دلبستگى یک مفهوم تشکیکى است و مراتب متنوّع دارد و شدّت و ضعف می پذیرد. همه افرادى که با یک شخص آشنا هستند و با وى زندگى کرده اند؛ به یک اندازه دلبستگى ندارند. به هر میزان که این دلبستگى بیشتر باشد، به همان میزان هم بعد از فراق و فقدان، غمگینی و ماتم را موجب مىگردد. افسوس که برخى دل خود را با یاد حسین(علیه السلام) زنده نکرده اند و از آن حضرت شناخت و آگاهى ندارند! این گونه افراد نه تنها در شهادت حسین بن على(علیهما السلام) نمی توانند سوگوارى و عزادارى کنند و چشم خود را به گریه سیراب سازند؛ بلکه گریه و سوگوارى دیگران براى آنان تمسخرآمیز و حتى بی معنا و گاه مضحک می نماید!
در اینجا توجه شما را به نکته ای مهم جلب می کنم. دوست گرامی, بدان که هر گریه ای فضیلت محسوب نمی شود. اگر کسی قطره ای اشک بریزد, اما در حرکات و سکناتش از امام (علیه السلام) پیروی کند, ارزش گریه اش از کسی که دریا دریا گریه می کند اما مسیر زندگی اش با امام حسین (علیه السلام) در یک جهت نیست - یعنی از معاصی دوری نمی کند و اهل انجام فرائض نیست - بیشتر است.
برای درک بهتر مطلب به بیاناتی از شهید بزرگوار مرتضی مطهری در این خصوص اشاره می کنیم. ایشان در صفحه 107, جلد 1 کتاب حماسه حسینی می فرمایند:
(دستور اهل بیت علیهم السلام در گریه بر امام حسین علیه السلام) برای این است که بلکه پرتوی از روح حسین ابن علی (علیهما السلام) در روح ما و شما بتابد. اگر اشکی که ما برای او می ریزیم... در مسیر هماهنگی روح ما باشد, روح ما پرواز کوچکی با روح حسینی بکند, ذره ای از همت او, ذره ای از غیرت او, ذره ای از حریت او, ذره ای از ایمان او, ذره ای از تقوای او, ذره ای از توحید او در ما بتابد و چنین اشکی از چشم ما جاری شود, آن اشک هر چه دلتان بخواهد قیمت دارد. اگر گفتند به اندازه بال مگس اش هم یک دنیا ارزش دارد باور کنید. اما نه اشکی که برای نفله شدن حسین (علیه السلام) باشد؛ بلکه اشکی که برای عظمت حسین (علیه السلام) باشد؛ از روی عشق به شخصیت حسین (علیه السلام) باشد؛ اشکی که نشانه ای از هماهنگی کردن و پیروی کردن از ولایت حسین ابن علی(علیهما السلام) باشد؛بله یک بال مگسش هم یک دنیا ارزش دارد.
بنابراین مهمترین مطلب در گریه بر امام حسین (علیه السلام) اطاعت از ایشان و هم سنخی روحی در اعمال با ایشان است؛ در این صورت است که حتی یک قطره اشک ریختن بر آن حضرت ارزش پیدا می کند.
از طرفی نیز ممکن است همانطور که اشاره فرمودید, دلیل اشک نریختن در عزای حسینی (علیه السلام) ناپاکی دل و دور شدن از خدا باشد؛ در نتیجه دل, قساوت پیدا کرده و در غم عظمای سالار شهیدان, به راحتی اشک نریزد. لذا به ذکر راههای درمان قساوت قلب می پردازیم:
حقیقت انسان, قلب او است و قلب, یعنی مرکز تبدل و تحول و انقلاب و دگرگونی. هیچ گاه انسان از تحول و تبدل خالی نیست. هر حالتی قابل تبدل است و انسان می تواند با همت و تلاش خود را به هر صورتی که اراده کند تغییر دهد. در مورد قساوت قلب نیز گفتنی است اولا معلوم نیست که واقعا شما دچار این حالت شده باشید و در صورتی که احتمال بدهید که خدای ناکرده قلبتان سخت شده است, لازم است درباره عوامل بروز آن و همچنین راه درمان آن اطلاع داشته باشید. هر کدام از شرح صدر و تنگی و قساوت قلب عواملی دارد:
مطالعات پی گیر و مستمر و ارتباط مداوم با دانشمندان و علمای صالح، خودسازی و تهذیب نفس، پرهیز از گناه و به ویژه غذای حرام و یاد خدا از عوامل شرح صدر است . بر عکس جهل و گناه و لجاجت و جدال و مراوده و هم نشینی با بدان و فاجران و مجرمان و دنیا پرستی و هوا پرستی باعث تنگی روح و قساوت قلب می گردد. در حدیثی از امام صادق (علیه السلام) می خوانیم: خداوند متعال به حضرت موسی (علیه السلام) وحی فرستاد که ای موسی! از فزونی اموال خوشحال مباش و یاد مرا در هیچ حال ترک مکن، چون فزونی مال غالبا موجب فراموش کردن گناهان است و ترک یاد من قلب را سخت می گرداند. )تفسیر نمونه ج 19، ص 428(
در حدیث دیگری از زبان حضرت عیسی مسیح(علیه السلام) می خوانیم «لا تکثروا الکلام بغیر ذکر الله فتقسوا قلوبکم ، فان القلب القاسی بعید من الله» بدون ذکر خداوند زیاد سخن نگویید که موجب قساوت و سختی قلب است. (تفسیر نمونه، ج 23، ص 342)
برای بدست آوردن رقت قلب باید اسباب و عللی را با دل آمیخته و عجین کرد که پاره ای از اسباب رقت قلب اینها هستند:
1- اجتناب از گناه : قال علی (علیه السلام): ((ما جفت الدموع الا بقسوه القلوب و ما قست القلوب الا لکثرة الذنوب)) (وسائل الشیعه , ج 11 ص 337 روایت 5 به نقل از سرالاسراء استاد علی سعادت پرور ج 2 ص 473 روایت 8(.
حضرت علی (علیه السلام ) می فرمایند: اشکها خشکیده نشد مگر به خاطر سنگدلی ها و قساوت قلب ها و قلوب با قساوت نشد مگر به خاطر زیادی گناهان. بنابراین ریشه اشک نداشتن قساوت قلب است و ریشه قساوت قلب گناه است پس ریشه اشک داشتن رقت قلب است و ریشه رقت قلب پرهیز از گناه است.
2- زهد در دنیا: مولی علی (علیه السلام ) می فرمایند: ((ان الزاهدین فی الدنیا تبکی قلوبهم و ان ضحکوا)) (نهج البلاغه خطبه 113 به نقل از همان ج 1 ص 431روایت 2) زهد ورزان در دنیا قلب هایشان می گرید و گر چه بظاهر بخندند. گریه قلب همان رقت قلب است و با زهد در دنیا حاصل می شود و زهد نه یعنی مال نداشتن بلکه یعنی دل را درگرو مال و آمال نگذاشتن .
3- ترک آرزوهای دراز: یعنی آرزوهای طولانی از دل بیرون رود. در روایتی خداوند تبارک و تعالی به حضرت موسی (علیه السلام ) می فرمایند: ((لا تطول فی الدنیا املک فیقسو قلبک و القاسی القلب منی بعید)) (اصول کافی ج 3 ص 329 به نقل از همان ج 2 ص 473 روایت 7) آرزویت را در دنیا طولانی مکن تا که قلبت با قساوت گردد و کسی که قساوت قلب دارد از من دور است.
4- کم خوری : مولی علی (علیه السلام ) می فرمایند: ((من کثر طعامه سقم بدنه و قسا قلبه )) هرکس طعامش زیاد شود بدنش بیمار و قلبش با قساوت می شود. مراد از کم خوری آن است که انسان به حدی بخورد که از پر خوری مریض نشود؛ پس اگر از افراط در کم خوری هم کسی مریض شود مذموم و نکوهیده می باشد. بهرحال بدن چون مرکب پرواز روح است باید قوی و چالاک باشد غذاهای مقوی بخورد ولی وقتی هنوز اشتها دارد دست بکشد.
5- تأسف طولانی بر غفلت های گذشته و هلکات آینده : مولی علی (علیه السلام ) می فرمایند: «ان للذکر لاهلا اخذوه من الدنیا بدلا... جرح طول الاسی قلوبهم و طول البکاء اعینهم؛ برای ذکر اهلی است که ذکر را بجای دنیا اخذ کرده اند (این اهل ذکر ویژگی هایی دارند که دو تا از آنها این است ) درازی حزن و اندوه, دلهایشان را و گریه طولانی و همیشگی, چشمهایشان را جریحه دار ساخته.
این تأسف و اندوه طویل و همیشگی نه مثل تأسف اهل دنیاست که نکوهیده و پست باشد, بلکه تأسفی است که قلب را از بدی های دنیا می کند و دل را رقیق و گریه گه گاهی را به ناله همیشگی مبدل می سازد. تمامی این اسباب باید رفیق دل شود تا قلب رقیق گردد و در نتیجه چشم بگرید و حال خوش اقبال کند.
دوست عزیز
اینکه در سنین جوانی بدنبال یافتن راه حل, برای درمان مشکلات معنوی هستی, نشانه لطفی است از پروردگار مهربان که شامل حالت شده است؛ بنابراین اصلا نباید نگران باشید بلکه فقط سعى کنید به توصیه هایی که از زبان اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) ذکر شد, عمل کنید و بدنبال آن سعی کنید جایگاهى ویژه براى ابراز احساسات خود پیدا کنید؛ مثلا می توانید قطعه شعرى از حافظ زمزمه کنید بخصوص در تنهایى یا به صورت فرادا(و نه جمعى)حدود 5 تا 10 دقیقه شب جمعه بعد از نماز عشا بعضى عبارات (به نظر شما دلپسند) دعاى کمیل را بخوانید. تنهایى در این صورت معنادار می شود رفته رفته رقت قلب پیداخواهید کرد.
لازم به یاد آوری است که از جمله عواملی که در قساوت و یا رقت قلب موثر است نوع خوراکی ها و غذاها است. برخی غذاها موجب سخت شدن دل و برخی موجب رقت آن می گردد. در روایات آمده که خوردن عدس موجب رقت قلب می گردد و دل انسان را نرم و رقیق می سازد. یادآوری سفر حتمی مرگ و احوال و حالات انسان پس از مرگ و رفتن به قبرستان به مدت کوتاه و تأمل و اندیشه در اوضاع مردگان نیز تأثیر محسوسی در رفع قساوت قلب و تأمین رقت قلب دارد.
نکته ی پایانی و بسیار مهم اینکه, برای اشک ریختن در سوگ سیدالشهداء (علیه السلام) به حضرات معصومین (علیهم السلام) بویژه حضرت صدیقه طاهره, زهرا (سلام الله علیها) متوسل شوید؛ زیرا این بزرگواران منبع فیض الهی هستند و هر خیری از کانال آن ها به بندگان می رسد و نیز حضرات معصومین (علیهم السلام) در هنگام گرفتاری, به مادرشان حضرت فاطمه (سلام الله علیها) متوسل می شدند.
برای مطالعه بیشتر ر.ک: 1. گناه شناسی، محسن قرائتی 2. خود سازی یا تهذیب نفس، استاد ابراهیم امینی


 
 
 
 

جستجوی واژه ها

 

حضور و غیاب

 

فهرست موضوعی یادداشت ها

بندگی[49] . خودسازی[46] . زندگی[44] . اخلاق[42] . عرفان[39] . سوال و پاسخ کوتاه[32] . سیاست[29] . نماز[27] . توحید[23] . خودشناسی[21] . اخلاق جنسی[18] . عشق[17] . گناه[16] . ایمان[15] . سوال و پاسخ کوتاه[13] . غفلت[12] . عبادت[11] . دعا[11] . اعتقاد[9] . توبه[8] . شناخت[8] . شیطان[7] . غیبت[7] . علم[7] . دنیا[7] . تربیت[7] . ازدواج[6] . احکام[6] . مذهب[6] . مرگ[6] . سیر و سلوک[6] . ولایت[6] . وظیفه[5] . معنویت[5] . ریا[5] . اجابت دعا[5] . خانواده[5] . توکل[5] . حجاب[5] . جامعه[4] . اخلاص[4] . امام زمان[4] . سلوک[4] . صبر[4] . عاشورا و عزاداری[4] . مراقبه[4] . عقل[4] . نماز شب[4] . نگاه[3] . والدین[3] . نهی از منکر[3] . غزلیات حافظ[3] . عادت[3] . عاشورا[3] . شوخی[3] . شرک[3] . ریاضت[3] . زیارت[3] . دین[3] . رمضان[3] . امید[3] . تبلیغ[3] . تصوف[3] . بصیرت[3] . انقلاب[3] . تفکر[3] . خدا[3] . حوزه و دانشگاه[3] . دروغ[3] . حیا[2] . حب دنیا[2] . حج[2] . خواب[2] . خداشناسی[2] . ارشاد[2] . تقوا[2] . حقوق[2] . چله نشینی[2] . توحیدی[2] . اهل بیت[2] . انتقاد[2] . انسان[2] . پرورش روح[2] . ترس[2] . اخلاق اجتماعی[2] . آخرت[2] . آرامش[2] . رزق و روزی[2] . دینداری[2] . ذکر[2] . رابطه با خدا[2] . زهد[2] . سعادت[2] . شخصیت[2] . شهادت[2] . شهوت[2] . سیر و سلوک[2] . شادی[2] . طلسم[2] . غضب[2] . فحش[2] . فکر[2] . فکر گناه[2] . قرب[2] . عمل[2] . عمل صالح[2] . عزاداری[2] . عزت[2] . گریه[2] . گذشت[2] . گناه و توبه[2] . معاشرت[2] . قلب[2] . کربلا[2] . کمال[2] . گوناگون[2] . هدف[2] . نماز صبح[2] . نفس[2] . مهدویت[2] . مهمانی . موسیقی . موفقیت . مومن . ناامیدی . نامحرم . نبوت . نسبیت . نفاق . نفرت . نفس اماره . نقش زنان . معیشت . مهار نفس . نماز قضا . نماینده،مجلس . همت و اراده . همسر . هنر . هو . هوس . واجب . نوحیدی . نیت . نماز جمعه . وحدت وجود . ورزش . ولایت فقیه . ولایت مداری . یاد خدا . کرامت، شفای بیماران . کربلا، عاشورا . لباس . لذت نماز . لعن . لواط . ماه رجب . مجادله . مجذوب، سالک . محاسبه . محبت . محبوبیت . محیط آلوده . مدپرستی، مدگرایی . کمال-خودشناسی-خودسازی . کینه . کم خوری . قلب سلیم . قهر . قیصر امین پور . کرامت . معرفت . معرفت خدا . معروف،منکر . معصومین . مسافرت . مسلمان واقعی . مصاحبه . گناهان صغیره . گرایش به بدی . گره در کار . عرفان کاذب . عریضه . عشق الهی . عشق مجازی . عصبانی . غذا خوردن . غرور . علم و عمل . عمر . عمره . قرب به خدا . قساوت . قضاوت . قطب . فنای فی الله . فیلم . قبر . قبولی عمل . قدرت . فطرت . فقر . غلفت . غم و غصه . طول عمر . ظرفیت . عاقبت به خیری . عبودیت . عجب و خودپسندی . شیعه . شیعه، شهادت طلبی . صحت عمل . صراط . صفات . صوفیه . طلبگی . طلبه . شادی و نشاط . شانس . سیره ائمه . سیاسی . سید حیدر آملی . سوال و پاسخ کوتاه 21 . شهید،شهادت . شناخت امامان . شخصیت ها . شرک . شکر . شلوار لی . سکس . سکولاریسم . سلامت . سلوک، عرفان، شیعه . سوء عاقبت . زیبایی . سالمندان . سالک، مجذوب . سختی ها . زبان . زنا . رابطه با دختران . رجبعلی خیاط . رحمت . رحمت خدا . دین داری . دین، وحی . خودسازی-رشد- . خودسازی-سیر و سلوک- . رضایت . رضایت خدا . رفاقت . روابط نامشروع . روزه . روشنفکر . آرزو . آرزوی مرگ . آزادی معنوی . ابتلا . آداب سلوک . احترام والدین . احضار ارواح . اخلاق اجماعی . اراده . اراده، گناه . ارامش . انتخاب، مجلس . امامان . امتحان . اعتماد به نفس . اعتکاف . اقتصاد . استجابت . استجابت دعا . استراتژی . اسلام . اسم ذات . اشک . اصولگرایی . تجلی . تجمل گرایی . تصوف و درویشی . تعادل . تغذیه . تفکر . پسر و دختر . پوشش . بصیرت- . بهشت، برزخ . بی نماز . بینش سیاسی . پائولوکوئیلو . پاکی قلب . پرخوابی . انسان، خوب و بد . انرژی . اهل بیت- . اولیای خدا . اینترنت . بخشش گناه . بخل .
 

مشترک شوید