بازدید امروز : 466
بازدید دیروز : 141
اکثر جوان ها و دانشجوها در زمینه ازدواج دچار مشکل زیادی هستند، تا جایی که قسمت مهمی از فکر و دل آنها به این موضوع مشغول می شه و بهشون ضربه ها و ضررهای زیادی وارد می کنه که کمترین آنها افت تحصیلی است.
خوب یک دانشجو از یک طرف درس می خونه و باید درسش را تمام کند و مدرک بگیرد تا در جامعه بتواند نقش و شغل مناسب داشته باشد و زندگی کند، و از طرفی هم در اوج بلوغ جنسی و سن ازدواج است و با شرایط فرهنگی موجود تحت فشار درونی و غریزی فراوانی قرار دارد، شرایط ازدواج هم برایش مهیا نیست، ازدواج موقت هم اگر چه شرعا جایزه، ولی انگار عرفا حرامه یا اگر هم به عرف معتقد نباشیم، حالا از کجا یک زن صیغه ای سالم و نجیب گیر میاد، تازه کی جرئت داره این موضوع رو مطرح کنه؟
خودارضایی هم که می گویند نکنید، راست هم می گویند، چون آسیب و عوارض بی شماری داره و قدرت و توانایی های جوون ها را از بین می بره و آنها را دچار انواع بیماری ها و ضعف های بدنی و روانی زیادی می کنه، خوب در این شرایط واقعا یک جوان باید چکار کنه؟
مسئولین ممکتی هم که تنها به دادن وام اکتفا می کنند و کسی به فکر فرهنگ سازی برای آسان شدن امر ازدواج جوان ها نیست، هیچ کسی هم حاضر نیست یک کانون ازدواج درست و حسابی درست کنه و حداقل در سطح دانشگاه ها واسطه میان دختر و پسرها بشه، واقعا معلوم نیست چرا ما اینقدر در این زمینه دچار خودسانسوری و محافظه کاری مفرط و حیای غیر معقول شدیم و هیچ کس حاضر نیست به خاطر خدا آبروی خودشو توی این راه بگذاره و دست به کاری بزنه که تا حدودی بتونه آلام و سختی های جوان ها را کم کنه و براشون در این زمینه تسکینی باشه و آنها را به زندگی و انقلاب و اسلام خوش بین کنه.
شهوت قوی ترین نیرویی است که خدا در انسان قرار داده، اخه یک جوان مگه چقدر می تونه طاقت بیاره؟ کوه که نیست اگه کوه هم بود با این فشار از هم می پاشید. البته هستند توی جوان ها که حتی با این شرایط خودشون رو حفظ می کنند، در برابر هوای نفس و خواهش ها و فشار غریزه مقاومت می کنند، حتی در این فضای به شدت آلوده فرهنگی و شهوت زا سالم موندند، خوب این دسته ایمان شان خیلی قوی است و با روح تقوا و معنویت قوی تونستند، مقاومت کنند، اما خوب همه که اینطور نیستند، همه جوون ها اینقدر نیرو و توان ندارند که بتونند خودشون رو نگه دارند، واقعا باید برای این گروه کاری کرد، این ها استعداد و توان زیادی دارن که داره به خاطر همین موضوع از بین می ره.
کسانی که باید دانشمندان‘ رهبران علمی و مدیران سیاسی آینده کشور شوند، دارند تلف می شوند، همه نیروهای شان دارد از بین می رود، یعنی یا صرف ارضای شهوت می شود و یا صرف کنترل آن. ما داریم به خاطر این موضوع تلفات نیروی انسانی زیادی رو تحمل می کنیم، داریم جوان ها مون رو از دست می دیم، نسل آینده ضعیف تربیت می شه، با این نسل ضعیف دیگه نمی تونیم جلوی دشمن بایستیم، نمی تونیم آینده کشورمون رو بسازیم. انسان برای اینکه زندگی کنه، پیشرفت کنه باید آرامش داشته باشه، فایده اصلی ازدواج رسیدن به آرامشه. ولی متاسفانه نتونستیم این آرامش رو به نسل جوان کشور هدیه کنیم، خیلی از ناهنجاری های اجتماعی هم ریشه اش در همین عدم آرامش جنسی و سخت گیری هایی است که در امر ازدواج وجود داره.
در حال حاضر اگه از یک جوان سوال کنید که مشکل اصلی ات چیه، حتما می گه مشکلم اینه که نمی تونم ازدواج کنم، چون کار ندارم، چون دارم درس می خونم، چون هنوز سربازی نرفتم، چون کسی حاضر نیست به یک دانشجو دختر بده، چون پدر و مادرم درکم نمی کنند و حاضر نیستند کمکم کنند.
احساس گناه می کنم، دارم داغون می شم، چون مجبورم خودارضایی کنم، دیگه خسته شدم، گوشه گیر و منزوی شدم، موهام داره می ریزه، چشمام ضعیف شدند، افسرده شدم، به یک همسر نیاز دارم، به کسی که مونس تنهایی هام باشه، کسی که درکم کنه و بهم آرامش بده، ولی افسوس!!!
من توی این قسمت فقط سعی کردم شرایط یک جوان رو درک کنم و نمی دونم تونستم کمی از احساس اون ها رو داشته باشم یا نه، فکر می کنم عذابی که اونها می کشند، خیلی بیشتر از چیزی است که بنده تونستم برای خودم تصور کنم و احساس کنم. خیلی عذاب می کشند، خیلی و فقط خدا باید رحم کنه و وسایل ازدواج جوان ها رو فراهم کنه.
غربی ها تمام راه ها رو باز گذاشتند و به آدم ها آزادی افراطی دادند و ما به عکس اونها همه راه ها رو بستیم و حالا ازدواج شده هفت خان رستم. می گیم خودارضایی نکن، زنا و رابطه نامشروع حرومه و از گناهان کبیره است، دختر بازی هم کار آدم با شخصیت نیست، ازدواج موقت هم خوب نیست، اگه واقعا هم زن می خواهی و می خواهی تشکیل زندگی بدی، باید شغل مناسب، درآمد خوب و آبرومند، خانه و ماشین و مبایل داشته باشی، هزارتا سکه هم مهریه کنی، شیربها و خرج عقد و عروسی و خرید و ...... خوب با این شرایط کی جرئت داره از این طرف ها رد بشه؟
خوب این مشکل جوان ها است و این حرف ها تا اینجا مقدمه بود برای اینکه یک راهکار نشون بدم، البته به دانشجوها و فرقی نداره هر جوانی که شرایطش شبیه آنها است و آن راهکار ازدواج دانشجویی است.
راهکار ازدواج دانشجویی:
بهترین راهکار برای رفع مشکلات پیش آمده برای جوانان دانشجو ازدواج دائم است. البته نمی خواهیم ازدواج موقت را نفی کنیم، ولی با توجه به مشکلات موجود و عدم مساعد بودن شرایط فرهنگی، فکر می کنیم، هنوز هم بهترین راهکار برای یک جوان ازدواج دائم است. بدون شک نیاز اقتصادی و داشتن شغل و درآمد از نیازهای اساسی انسان در زندگی است، بنابراین برای مدیریت زندگی مشترک و پس از ازدواج این نیاز وجود خواهد داشت و باید به شکلی ( هر چند از طریق مساعدت والدین و...)تامین شود، ولی برای اقدام به ازدواج نیاز نیست که حتما شغل و درآمدی داشته باشید و نباید آنقدر عقلانی و محاسبه گرانه با این موضوع برخورد نمایید.
به نظر ما بهترین گزینه در شرایط فعلی اقدام به خواستگاری و فراهم نمودن مقدمات ازدواج است و این امر باعث می شود که شما انگیزه بیشتری برای دستیابی به شغل مناسب پیدا کنید زیرا باعقد بستن احساس مسؤولیت شما چند برابر می شود و همین باعث می شود که با جدیت بیشتری دنبال کسب و کار بروید.
البته این را هم بگوییم که اول باید یک خانواده منصف و فهمیده و مومن پیدا کنید که منطقی باشند و درد جوان ها رو بفهمند که البته کم هم نیستند این خانواده ها و اگه سعی کنید حتما موفق می شوید.
برخی افراد فقر و نداشتن شغل مناسب را بهانه می کنند و زیر بار ازدواج نمی روند. قرآن کریم این فرهنگ را غلط دانسته و با صراحت اعلام می دارد هرکس پا به عرصه ازدواج و خانواده گذارد خداوند وضع اقتصادی او را نیز دگرگون می کند: «و أنکحوا الأیمی منکم والصلحین من عبادکم و اما یکم ان یکونوا فقراء یغنهم الله من فضله والله واسع علیم: (32 سوره نور )
و مردان و زنان بی همسر را همسر دهید، و همچنین غلامان و کنیزانی را که صلاحیت ازدواج دارند. و اگر نیازمند و فقیر باشند خداوند از فضلش آنان را بی نیاز خواهد ساخت و خداوند گشایش دهنده و داناست.»
در این آیه شریفه یک واژه وجود دارد که خیلی دقیق است و آن واژه "فضل" است. فضل یعنی اضافی. برای درک این حقیقت خوب است نسبت به موضوع روزی و رزق دقت کنید. روزی انسان دست خداوند است و قابل محاسبه معمولی و عقلانی نیست. روزی با حقوق و مقرری که انسان از دولت یا جای دیگری می گیرد فرق دارد. روی حساب حقوقی که می گیریم اگر بخواهیم حساب کنیم به این نتیجه می رسیم که حتی برای خریدن یک خانه، نیاز به مثلا پنجاه سال پس انداز داریم، در حالی که خیلی از مردم بدون اتکا به حقوق مشخص در زمان بسیار کوتاه تری خانه دار می شوند و حتی خودشان هم تعجب می کنند که چطور خانه دار شده اند.
کسی که حتی درست نمی تواند مخارج عادی زندگی اش را تامین کند، بعد از مدتی ممکن است خانه بخرد یا ماشین بخرد و این اصلا با حساب های عادی و محاسبات عقلانی بشری درست در نمی آید. ما طلبه ها در زندگی خودمان موضوع رزق را بسیار تجربه می کنیم و اگر دقت کنید شما هم حتما در زندگی خودتان این تجربه را دارید. بین مردم هم معروف است که می گویند خداوند خرج ازدواج و خانه را تامین می کند. خوب این تجربه آنها است و درست هم هست و در روایات و آیه شریفه فوق هم آمده است.
درست است که ما کار می کنیم یا حتی ممکن است کاری فعلا نداشته باشیم، ولی غنی و بی نیاز نمودن و رزق دادن کار خدا است و خودش وسایلی فراهم می کند که انسان به همه چیز می رسد و بی نیاز می شود. ترسیدن در این امور و محاسبات افراطی کردن از ضعف ایمان است. کسی که ایمان دارد از چیزی نمی ترسد و کسی که به قدرت خدا توکل می کند، بسیار شجاعانه و با آرامش عمل می کند و موفق هم می شود. همه ما همین طور عمل کرده ایم و موفق هم شده ایم. این تجربه مسلمی است که اکثر مردم دارند، مگه تمام کسانی که ازدواج کرده اند و در حال حاضر خانواده و خانه و ماشین دارند، از اول این چیزها را داشته اند؟ اکثر قریب به اتفاق افراد دارایی های خودشان را بعد از ازدواج بدست آورده اند.
خوب البته نمی خواهیم به کلی عقل را کنار بگذاریم، نه شما می توانید از برخی از راهکارهای عقلانی هم استفاده کنید و با به تاخیر انداختن برخی مراحل بعدی آمادگی اقتصادی و روحی و اجتماعی لازم را نیز پیدا نموده و خود را برای پذیرش مسئولیت آماده کنید.
راهکار این است که فرد مناسب را پیدا کنید، و پس ان ا نجام خواستگاری، با توافق دو خانواده مدت زمان عقد را طولانی نمایید. از این طریق می توانید هم به نیازهای عاطفی خود پاسخ مناسب بدهید، و هم بار اقتصادی خانواده روی دوش شما نیست و می توانید با آرامش تا زمان فراهم شدن شرایط و یافتن شغل مناسب و پایان تحصیلات، صبر کنید و عروسی را به تاخیر بیاندازید. این مشکل را خانواده دختر هم دارد و آنها هم مایل نیستند، دختران شان در خانه بماند و برای یافتن همسر مناسب در انتظاری سخت بسر ببرد و چشم به راه خواستگاری باشد که به او آرامش و عشق هدیه دهد.
دوست عزیز آنچه اهمیت دارد شناسایی فرد مناسب و اعمال تدابیر صحیح برای برخورداری از حسن سلوک با همسر و خانواده تان می باشد لذا توصیه می شود جهت اطلاعات بیشتر و دقیق تر و تصمیم گیری واقع بینانه تر برای مهمترین تصمیم دوران زندگی از تدابیر زیر غفلت ننمایید
1- تفکر بیشتری داشته باشید.
2- با خانواده محترمتان به گفتگو و مشورت بپردازید.
3- از نظرات مشورتی افراد با تجربه استفاده نمایند.
4-کتاب های معرفی شده را نیز مطالعه فرمایید.
- جوانان و انتخاب همسر، علی اکبر مظاهری، انتشارات پارسایان
- انتخاب همسر، آیت الله ابراهیم امینی، سازمان تبلیغات اسلامی
- تشکیل خانواده از سری آموز خانواده، جمعی از مؤلفان، انجمن اولیاء مربیان
سید مصطفی علم خواه
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
لوگوی دوستان
پیوندهای مفید
فهرست موضوعی یادداشت ها
موضوعات ساختاری وبلاگ
مشترک شوید