بازدید امروز : 81
بازدید دیروز : 141
منظور از تحصیل علم که این قدر بهش تأکید شده چیه؟ آیا همون کسب مدارک دانشگاهیه؟ میشه برام توضیح بدین.
از نظر اسلام تحصیل بعضی علوم واجب عینی است و بر هرکسی واجب است مثل علم عقاید و اخلاق و احکام اسلامی و تحصیل بعضی علوم واجب کفایی است که عده ای باید دنبال آن بروند؛ مثل علوم حوزوی و علوم دانشگاهی که برای حفظ نظام و پیشرفت جامعه لازم است. بنابراین علوم مختلف دانشگاهی مثل گیاه شناسی و پزشکی و زیست شناسی نیز برای عده ای که از عهده آن بر می آیند واجب و لازم است و بعنوان یک وظیفه شرعی می باشد علاوه بر آنکه انسان با نیت خدایی همه امور را می تواند به عبادت تبدیل کند حتی راه رفتن و آب خوردن را.
توضیح بیشتر:
اهمیت و عظمت مقام علم؛ در حدی است که خداوند در قرآن به پیامبرش دستور می دهد: «قل هل یستوی الذین یعلمون و الذین لایعلمون... ؛ [ای پیامبر!] بگو: آیا کسی که عالم است با کسی که نمی داند برابر است». (زمر، آیه 9)
پیامبر اسلام در مقام ارزش گذاری به علم می فرماید: «طلب العلم فریضة علی کل مسلم الا ان الله یحب بغاه علم؛ دانش آموختن بر هر مسلمانی واجب است. همانا خدا، طلب کنندگان دانش را دوست دارد». (اصول کافی، ج1، کتاب فضل العلم، ح 1، ص 35)
گرایش به یادگیری علوم به انگیزه های مختلف صورت می گیرد و به طور معمول نیازهای اولیه حیاتی و طبیعی و محسوس، جاذبه های بیشتری برای انسان ها دارد. لذا برای فراهم سازی بیشتر آسایش و تسلط بیشتر بر طبیعت، گرایش های مختلف علمی و تخصص های فراوان به وجود آمده است. اما تنها وارستگان و ژرف اندیشان هستند که فراتر از نیازهای اولیه طبیعی و محسوسات به ارتباط نهانی دانش ها و ارتباط جهان هستی با آفریننده آن فکر می کنند و از هدفمندی این همه جنب و جوش ها سخن به میان می آورند.
مهمترین رسالت دین، ایجاد انگیزه ی فراطبیعی در میان انسان ها و جهت دهی صحیح به تلاش های روزانه با رویکرد توحیدی است به طوری که علاوه بر تأمین نیازهای روزمره ی زندگی، به هدفمندی و تلاش برای دستیابی به مقصود هستی اقدام کند. از این رو در فرهنگ اسلامی تمام دانش های مورد نیاز برای زندگی بشری دارای اهمیت است و توصیه شده به مقدار لازم و نیاز جامعه، مردم برای فراگیری آن اقدام کنند و از آن به «واجب کفایی» تعبیر شده است.
اما برای همه انسان ها در هر مرتبه علمی که قرار دارند، توجه به هدف و هدفمندی جهان و ایمان به مبدأ و معاد، لازم و «واجب عینی» شمرده شده است و غفلت اکثریت جامعه بشری جای تأسف دارد؛ زیرا حتی از علوم تجربی و مهندسی نیز می توان به آن هدف مقدس دست یافت و منافاتی با زندگی روزمره ندارد. لذا از نظر قرآن و روایات، علم، وسیله است نه هدف؛ آن هم وسیلهاى که انسان را به کمال مىرساند و دنیا و آخرت او را آباد مىکند.
گفتنى است که ارزش هر علم به ارزش موضوع آن علم است و در این جهت علوم الهى و دینى - با توجه به موضوع آن - از سایر علوم اشرف و برتر است؛ ولى این بدینمعنا نیست که علوم دیگر بىاهمیت و بدون ارزش است و علم نیست.
در نگاه کلى قرآن، هر علمى که انسان را به دنیاپرستى سوق دهد و به چنگال مادیات بسپرد و فهم و شعور او را به طرف خواب و عیش و نوش بکشاند هدف نهایى او را تنها وصول به مادیات قرار دهد، چیزى جز ضلالت و گمراهى نیست.
در قرآن کریم آمده است: «ذلک مبلغهم من العلم ان ربک هو اعلم بمن ضل عن سبیله؛ این آخرین حد آگاهى آنها است و خداوند به حال آن که از راه حق گمراه شده آگاه است». (نجم، آیه 30) پس علوم غیردینى نیز مىتواند نقشآفرین بوده، موجبات سعادت آدمى را فراهم کند. این در صورتى است که هدف تلقى نشود؛ بلکه وسیله ی پیشرفت و رسیدن به کمال باشد. از طرف دیگر نیز، اگر طالب علوم دینى، قصد رسیدن به دنیا را داشته باشد، موجب بدبختى او خواهد شد.
علمی که در روایات و آیات بر آن تأکید شده، از آن تمجید گشته، به عنوان اشرف علوم محسوب می گردد، «علم توحید و خداشناسی» است؛ زیرا معلوم این علم از معلوم سایر علوم برتر و اشرف است و هر علمی به اندازه معلوم خود، ارزش دارد و روشن است که کسب معرفت و جهان بینی و خداشناسی منحصر به یک رشته نیست.
شخصی ممکن است از علم شیمی آن چنان خدا را بشناسد که از مطالعه کتاب های دینی نشناسد - پس آن چه مهم است شناخت کیمیای هستی است - البته باید پذیرفت بعضی از علوم و رشته ها به این هدف نزدیک تر و کم واسطه ترند. در غیر این صورت از علوم مختلف به عنوان فضل نام برده شده نه کمال.
بنابراین دروس دانشگاهی که در جهت حل مشکلات علمی و گسترش علمی افراد و جامعه، گام بر می دارند نه تنها علم لاینفع نیست، بلکه علومی هستند که در خدمت به جامعه و بندگان خداوند است و کسی که به قصد کمک به مردم و کسب رضایت خداوند و خدمت رسانی به افراد جامعه به تحصیل آن علوم می پردازند، نه تنها پسندیده، بلکه در برخی موارد بر افراد این تحصیل واجب می شود. مثلا آنجا که حل مشکلات مردم و اداره جامعه متوقف بر تحصیل در یکی از رشته های تخصصی باشد.
از طرف دیگر انسان موجودی اجتماعی و وابسته به اجتماع است و همچنان که از مواهب اجتماعی بهره می برد باید به حال اجتماع نیز سودمند باشد. گاهی اوقات تحصیل در رشته ای خاص ممکن است به ظاهر برای فردی به طور مستقیم سودی معنوی در بر نداشته باشد ولی چون باعث پیشرفت جامعه به ویژه جامعه اسلامی می گردد و موجب سربلندی و اقتدار و عزت علمی و اقتصادی آن می گردد، تحصیل آن لازم است وتحصیل با چنین انگیزه ای خود از عبادات مهم و بلکه با توجه به اینکه باعث استقلال و آزادی و اقتدار نظام اسلامی می شود, جهاد در راه خدا محسوب می گردد.
این از ویژگی های دین مقدس اسلام است که پیروان آن در هر حال و کار و شغلی که هستند می توانند با انگیزه و نیت خدایی و قصد خدمت به مردم در حال عبادت باشند با مطالعه در تاریخ به دست می آید که عده زیادی از مردان حق و بزرگان اهل کمال در علوم مختلف زمان خود استاد و متخصص بوده اند؛ یعنی آنها میان تحصیل علومی مثل ریاضیات و زیست شناسی و فیزیک و شیمی و تحصیل در رشته های معارف دینی هیچ گونه تقابل و منافاتی نمی دیده اند و با داشتن نیت پاک، همه را در راه رسیدن به قرب حق و پیمودن راه بندگی به کار می برده اند.
معرفی کتاب، جهت مطالعه:
ـ از علم سکولار تا علم دینی ، فیزیکدان ایرانی دکتر مهدی گلشنی
ـ قرآن و علوم طبیعت ، دکتر مهدی گلشنی
ـ تحلیلی از دیدگاههای فلسفی فیزیکدانان معاصر ، دکتر مهدی گلشنی
ـ علم دینی ، سید حمیدرضا حسنی
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
لوگوی دوستان
پیوندهای مفید
فهرست موضوعی یادداشت ها
موضوعات ساختاری وبلاگ
مشترک شوید