بازدید امروز : 503
بازدید دیروز : 141
در مورد فردی که می خواهد سیر و سلوک را شروع کند و با هیچ منبعی آشنایی ندارد و نمی داند از کجا و چگونه باید شروع کند که به بیراهه نرود راهنمایی بفرمائید؟
هدف زندگی از منظر ادیان الهی خدایی شدن انسان و خود زندگی نیز در حقیقت فرصتی برای خداگونگی است. در این راستا و در تعریف خودسازی از این منظر می توان گفت: خودسازی و سلوک؛ روش زندگی خدامحور و مراقبت از خود برای تحقق این هدف, یعنی خدایی شدن انسان است. ارزش عمر انسان در این دنیا به این است که در طی این مسیر به رنگ خدا درآید و خداگونه شود. اکنون در پاسخ به سوال شما در صدد بیان روش خودسازی نیستیم, زیرا سوال شما محدود به نقطه آغازین این راه است, بنابراین تنها به اولین قدم و شرط اول این راه اشاره می کنیم.
سوال از نقطه آغاز خودسازی بسیار بجا و منطقی است, زیرا هر راهی نقطه ای برای شروع دارد که اگر انسان به آن آگاهی کافی نداشته باشد، درصد خطایش افزایش می یابد.
به منظور روشن شدن موضوع سوال به چند نکته اشاره می کنیم:
1- سیستم نفی و ثبات:
ابتدا باید بدانیم روح حاکم بر دین اسلام و سیستم تربیتی آن، توحید است، بنابراین الگوی خودسازی نیز بر اساس کلمه توحید (لا اله + الا الله) به صورت دو مرحله نفی واثبات تنظیم می شود. پیامبر عظیم الشان اسلام (ص) دعوت خود را با این کلمه آغاز کرد و فرمود: قولوا لااله الاالله تفلحوا. یعنی روش زندگی خود را بر اساس کلمه توحید تنظیم کنید تا رستگار شوید. اسلام فلاح و رستگاری انسان را بر محور این کلمه و الگوگیری از آن بیان می کند.
تنظیم سیستم تربیت بر این اساس، پایه منطقی و محکمی برای ارایه راهکارهای اخلاقی در اختیار ما قرار می دهد که بسیار کارآمد است و نظام اخلاقی اسلام را از تمامی نظام های دیگر اخلاقی ممتاز می سازد.
این الگو به ما می آموزد که راه خدا و کمال انسان که همانا خدایی شدن است, آمیزه ای از دو عملیات شامل نفی و اثبات است. ابتدا لازم است نفس خود را از هر گونه بدی، پلیدی، باطل، اخلاق وعمل شیطانی پاک گردانیم و سپس آن را به زیور خوبی ها و شایستگی ها و صفات رحمانی بیاراییم. به قول معروف: دیو چو بیرون رود فرشته درآید.
بنابراین در قدم اول باید دشمن و موانع طریق و رهزن را شناخت و در کنار مبارزه با آن برای انجام اعمال و رفتار مثبت اقدام نمود. البته دشمن اعم از شیطان، نفس، اندیشه های باطل، گرایش های غیر اخلاقی و کنش های منهی و تمامی نیروهای منفی وجود انسان و حتی محیط و جامعه است که اگر از ساحت نفس تذکیه و تخلیه شوند، آنگاه نوبت به تحلیه و تجلیه می رسد و زمینه تخلق به خوبی ها، صفات و نیروهای مثبت فراهم می گردد، تا وجود انسان به باطل و ظلمت گناه آلوده است، نمی تواند محل نزول رحمت، حقیقت و نور الهی باشد.
2- نقطه های آغاز:
با توجه به این که ابعاد وجود انسان بسیار گسترده و از طرفی به هم پیچیده است، می توان گفت: برای خودسازی و تزکیه نفس تنها نمی توان یک نقطه برای شروع پیشنهاد کرد و بلکه نقطه های آغاز فراوانی وجود دارد.
به عبارت دیگر برنامه خودسازی در صورتی موثر و کارآمد است که بتواند با یک رویکرد فراگیر تمامی جنبه های شناختی، ایمانی، اخلاقی و عملی انسان را دربرگیرد و در دستورالعمل های اخلاقی، برنامه هایی توصیه شود که با نگاه کلان به انسان، همه جانبه و فراگیر باشد. توصیه هایی که همه در کنار هم عملیاتی و تاثیر گذار می شوند, زیرا انسان موجودی تک ساحتی, یک جانبه نگر و مکانیکی نیست تا در یک فرایند عملیاتی مشخص، دائم به فعالیت مخصوصی بپردازد، بلکه او به دلیل پیچیدگی و گستردگی ساحت های وجودی، نیاز دارد تا پیوسته در روابط گوناگونی قرار گیرد، که اتفاقا رشد او هم در چنین روابط پیچیده و گسترده ای اتفاق می افتد، اعم از روابطی که به صورت فردی با خود دارد و یا با جامعه و دیگر انسان ها خواهد داشت و یا روابطی که با خدای خود دارد. این فرایند و پیچیدگی آن، به او الزام می کند که برای ساحت های مختلف و حالت های گوناگون در کنار هم برنامه داشته باشد.
دین اسلام که در حقیقت برنامه کامل خودسازی است، با توجه به همین ساختار و سیستم انسانی، برنامه های مختلفی را در کنار هم به انسان مومن توصیه می کند و به او در هر زمان و حالتی دستورالعمل خاص و مناسب با همان وضعیت را پیشنهاد می کند، به طور مثال لازم است، انسان آنگاه که به کسب و تجارت می پردازد، اگر بخواهد در مسیر خدایی شدن حرکت کند, در عین حال که قوانین تجارت و انصاف را رعایت می کند و از کم فروشی و احتکار پرهیز می نماید، باید نسبت به برخورد های اخلاقی و اجتماعی خود حسن خلق داشته باشد و از دروغ و مانند آن بپرهیزد و به لحاظ معنوی نیز متوجه یاد خدا باشد و عبادت و نماز، را فراموش نکند و برخی دیگر از امور شرعی و اخلاقی که لازم است همزمان رعایت شود.
اهمیت تزکیه اخلاقی:
قسمت بزرگی از کار اخلاقی انسان بر روی نفس خود در حوزه های نفی و پاکسازی صورت می گیرد به گونه ای که اگر انسان بتواند در این فعالیت ها موفق عمل کند، بیشتر راه را رفته است و چه بسا شاهد حضور حقیقت و پاکی و صفا در جان خود باشد. بر این نکته بسیاری از عارفان و علمای اخلاق اذعان دارند و توصیه می کنند که شما سعی کنید گناه را ترک کنید و خود را پاک سازی نمایید، این کار خود عامل اصلی حضور و ظهور خداوند در دل وجان شما خواهد بود و آنگاه که تزکیه و جهاد با اجتهاد در عبادت و اطاعت خدای متعال همراه می شود، انسان به نهایت کمال و شکوفایی خواهد رسید.
حوزه های تذکیه در اخلاق اسلامی:
1- نفی باطل و خرافه در حوزه شناخت حقیقت و ذهن:
2- نفی باورهای غلط، شک، کفر، شرک در حوزه ایمان:
3- نفی صفات و عادت های رزیله در حوزه اخلاق:
4- نفی حرام و گناه و کفر و شرک عملی و حجاب های نورانی و ظلمانی در حوزه عبودیت و عرفان:
3- ترک لقمه حرام:
در عین حال که نقطه های آغاز فراوان اند، مواردی از اولویت وجود دارد که رعایت آن بسیار مهم و سرنوشت ساز است، مانند اصلاح معیشت و درآمد و ترک لقمه حرام ، زیرا می توان گفت: نقطه صفر این راه، رعایت احکام و آداب سفره و تغذیه حلال است.
نقش تغذیه در زندگی انسان فوق العاده با اهمیت است؛ چرا که حدوث, بقا و رشد جسم و روح انسان با تغذیه در ارتباط است. در این زمینه حتی اگر بگوییم سعادت و شقاوت انسان از سفره و تغذیه آغاز می شود, سخن به گزاف نگفته ایم.
اسلام عزیز برای کمیت, کیفیت و نوع خوردنی های انسان اهمیت بسیاری قایل شده است و دستورالعمل های فراوانی دارد. قرآن کریم می فرماید: فالینظر الانسان الی طعامه _ باید انسان نگاه کند که چه می خورد_ (عبس، آیه 24) چرا که سلامتی آینده و برخی زمینه های سعادت او در گرو نحوه انتخاب او در تغذیه است. سخن کنونی ما در تغذیه مادی انسان است, ولی به دلیل پیوستگی روح و بدن و تاثیر و تاثر آنها بر هم، روح انسان نیز از این نوع تغذیه بی نصیب نیست.
همین غذاهائی که می خوریم در یک فرایند پیچیده تبدیل به انرژی, حیات و حتی اندیشه و روح می شود. تفاوت انسان ها در نوع اندیشه نیز با تفاوت آن ها در نوع تغذیه ارتباط دارد.
این موضوع بسیار حساس است، زیرا سیرو وسلوک انسان به سوی خداوند از سفره و کنترل شکم آغاز می شود. تا کسی موفق به تربیت شکم خود نشود و حلال و اندک خوری را تمرین نکند, انرژی نورانی لازم برای حرکت در مسیر نور الهی را نخواهد داشت.
به طور مثال کسی که مواظب خوراک خود نیست، حداقل کند و خواب آلوده می شود و نمی تواند به گونه ای وقت خواب خود را تنظیم کند که به هنگام شب برای تهجد برخیزد، این افراد معمولا در مسیر خود سازی توفیق چندانی بدست نمی آورند.
در این زمینه بیت معروفی هست که اهل سلوک همیشه با خود زمزمه می کنند:
خواب و خورت ز مرتبه عشق دور کرد - آنگه رسی به دوست, که بی خواب و خورشوی.
بنابراین اولین و مهمترین شرطی که اهل معرفت برای سالکین و مؤمنین در رسیدن به کمال و بلکه انسانیت بر می شمارند، موضوع رزق حلال، تأمین معیشت از طریق لقمه حلال و کسب حلال است.
لقمه حرام علاوه بر این که بر شخصیت خود فرد اثر سوء می گذارد و باعث تاریکی و قساوت قلب می شود، بر فرزندان و نسل آدمی نیز همین تأثیر را منتقل می نماید.
البته در یک مرحله بالاتر بر سالک لازم می آید که از غذا و مال شبه ناک نیز پرهیز نماید. مال شبههناک، به مالى گفته مىشود که نمی دانیم حرام است یا حرام، بلکه احتمال حرمت آن داده مىشود، این مال گرچه حرام نیست، اما بهتر است از آن نیز احتراز گردد، تا انسان از مفسدههاى مذکور در امان ماند.
لقمه حرام معنای گسترده ای دارد و منظور از آن خصوص غذا نیست بلکه منظور هر نوع استفاده از چیزی است که از راه موازین شرعی و احکام الهی به دست نیامده باشد، چه از راه دزدی باشد یا رشوه یا کلاهبرداری یا کم کاری یا خمس و زکات ندادن یا بدون اجازه صاحب تصرف کردن و مانند آن.
حلال خوری در آیات و روایات:
قرآن کریم در آیات بسیاری به اهمیت مال پرداخته و به انواع برخوردهای انسان با مال اشاره کرده است، در آیه ای آن را زینت و آرایش چند روزه زندگی دنیا معرفی کرده و در جایی دیگر هشدار داده که مبادا مال، باعث غفلت و از یاد بردن خدا شود، در برخی آیات مردم را تشویق و دعوت می کند که از مال پاکیزه و حلال استفاده کنند و به حرام روی نیاورند.
قرآن مجید در سوره مؤمنون آیه 51 درباره لقمه حلال و عمل صالح می فرماید: یا ایهاالرسل کلوا من الطیبت و اعملوا صالحا انی بما تعملون علیم, ای رسولان از غذاهای پاکیزه و حلال تناول کنید و به نیکوکاری و اعمال صالح بپردازید که من به هر آن چه انجام می دهید آگاهم.
با توجه به اینکه نوع تغذیه در روحیات انسان مسلما موثر است و غذاهای مختلف آثار اخلاقی متفاوتی دارد ارتباط این دو جمله روشن می شود که می فرماید: از غذاهای پاکیزه بخورید و عمل صالح انجام دهید...، در این آیه از سه جهت برای انجام عمل صالح کمک گرفته شده است، از جهت تأثیر غذای پاک بر صفای قلب و از جهت تحریک حس شکرگزاری و از جهت توجه دادن به اینکه خدا شاهد و ناظر اعمال آدمی است.
خداوند در ذیل داستان اصحاب کهف دقت آنها را به لقمه حلال و پاکیزه بیان کرده و می فرماید: فابعثوا احدکم بورقکم هذه الی المدینه فلینظر ایها ازکی طعاما فلیأتکم برزق منه؛ شما درهم هایتان را به شهر بفرستید تا مشاهده شود که کدام طعام پاکیزه تر و حلال است تا روزی خود فراهم آرید.
اصحاب کهف بعد از بیداری با اینکه قاعدتا بسیار گرسنه بودند و ذخیره بدن آنها در این مدت طولانی مصرف شده بود ولی باز به کسی که مأمور خرید غذا می شود توصیه می کنند هر غذائی را نخرد بلکه بنگرد و در میان فروشندگان کدامین نفر غذایش از همه پاک تر است آن را انتخاب کند...، ظاهرا این جمله مفهوم وسیعی دارد که هرگونه پاکی ظاهری و باطنی را شامل می شود و این توصیه ای است که به همه رهروان راه حق که نه تنها به غذای روحانی بیندیشند بلکه مراقب پاکی غذای جسمانی شان نیز باشند تا پاک از هرگونه آلودگی باشد و حتی در بحرانی ترین لحظات زندگی نیز این اصل را فراموش نکنند.
علم و حکمت زاید از لقمه حلال
عشق و رأفت زاید از لقمه حلال
برای مطالعه بیشتر در زمینه تأثیر حرام بر انسان ر.ک:
1. نقطه های آغاز در اخلاق اسلامی، ص 106
2. معراج السعاده، ص 440
3. میزان الحکمه، ج 2، ص 372
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
لوگوی دوستان
پیوندهای مفید
فهرست موضوعی یادداشت ها
موضوعات ساختاری وبلاگ
مشترک شوید