بازدید امروز : 143
بازدید دیروز : 549
چطورى میشه به فردى که میدونى بده و خیلى بد رفتاره، احترام گذاشت؟ چطورى میشه احترام و ادب بى قید و شرط به همه گذاشت، بدون در نظر گرفتن خوبى و بدى فرد؟
در پاسخ به سوال شما به چند نکته اشاره می شود:
1- لازم است میان خود افراد و عملکرد بد و خوب آنها تفاوت قایل شد. اصولا همه انسان ها چه بد و چه خوب مخلوقات و بندگان خداوند هستند و ما از این جهت که آنها منسوب به خداوند هستند, به آنها احترام می گذاریم در سیره اولیا هم این مورد دیده می شود و البته در عین احترام به خود افراد نسبت به بدی های رفتاری نیز بی تفاوت نباید باشیم و با بدی ها و رفتار های ناهنجار برخورد قانونی و شرعی می کنیم.
2- رعایت ادب و احترام شک دستور اخلاقی برای ساخته شدن خود ما است. همانگونه که در روایات بدان تصریح شده صفات پسندیده ای همچون «ادب» و « احترام » دارای ارزش ذاتی بوده و دارندگان فضائل اخلاقی همچون « ادب » ، در واقع مراتبی از کمال را در خود پرورش داده اند .
امیر مؤمنان (ع) در خصوص صفت پسندیده ادب می فرماید : هیچ شرفى رساتر از ادب نیست. (آداب معاشرت-ترجمه جلد شانزدهم بحار الانوار ج2 ص 47 ) و در وصیتی که به فرزندش امام حسن علیه السلام نموده فرموده است : اى پسر من بهره و نصیب خود را کاملا از أدب بگیر، ... بدان که هر گاه فقیر شدى ادب تو را بىنیاز گرداند و میتوانى بخوبى زندگانى کنى، و اگر در شهر و دیار غربت رفتى رفیق و مصاحب و دوست با وفاى تو است (که با داشتن ادب ترس و وحشتى نخواهى داشت)، اى پسر من: أدب سبب زیاد شدن عقل و باعث پاکى و زیرکى قلب است و منشأ فضیلت و بزرگواری است، بدان که: دوست واقعى و حقیقى براى کسى بسبب مال و ریاست پیدا نشود بلکه أدبست که تکیهگاه مرد و دلیل عقل و راهنماى صفات و اخلاق نیکوى او میباشد (و بالنتیجه دوست حقیقى برایش پیدا شود) و هر که ادب ندارد حیوان بىمصرفى بیش نیست. (ارشاد القلوب-ترجمه مسترحمى ج2 ص 195 )
بنابراین کسی که توانسته این فضیلت اخلاقی را در خود پرورش دهد تنها نسبت به افراد خوب رعایت ادب و احترام را نمی نماید ، بلکه نسبت به تمامی افراد و لو افراد بد و بد اخلاق و حتی دشمنان خود با ادب و احترام برخورد می کند .
به عنوان نمونه هرگاه شما در احتجاجات و مناظراتی که پیامبران با کفار داشته اند جستجو کنید نمىتوانید چیزى را که خوش آیند کفار نباشد و یا ناسزا ، اهانت و بی ادبی در برخوردشان بیابید، بلکه با وجود مخالفت و فحش و طعنه و استهزاء و سخریه که از کفار مىدیدند جز به بهترین بیان و خیرخواهانهترین وعظ پاسخشان نمىدادند و جز به سلام از آنان جدا نمىشدند: وَ إِذا خاطَبَهُمُ الْجاهِلُونَ قالُوا سَلاماً. (1)
3- آنچه در اسلام نسبت به برخورد با عموم افراد جامعه سفارش شده مدارا نمودن با آنها هست . مدارا نمودن در واقع یکی از شئون اجتماعی افراد در برخورد با دیگران همراه با خوش خلقی ، احترام و گشاده رویی می باشد، بگونه ای که زمینه احترام دیگران ( اعم از دوست و دشمن ) نسبت به انسان را فراهم نماید .
فردی به نام سفیان بن عیینه نقل می کند به زهرى گفتم: با امام سجاد (علیه السلام) ملاقات کردى؟ گفت آرى. و تا حال با کسى برتر از او ملاقات نکردهام. من براى او دوستى در نهان و دشمنى آشکارا نمىشناسم گفتند چگونه؟ گفت چون کسى را ندیدم که آن حضرت را دوست دارد، ولى از شدّت معرفت به فضلش به او رشک نبرد، و کسى را ندیدم که با آن حضرت دشمن باشد ولى از شدّت مداراى او با وى مدارا نکند.
----------
پی نوشت :
1- در خصوص ادب انبیاء در مواجهه با مردم به ترجمه المیزان، ج6، ص: 424 و تفسیر نمونه، ج22، ص: 142 مراجعه نمائید .
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
لوگوی دوستان
پیوندهای مفید
فهرست موضوعی یادداشت ها
موضوعات ساختاری وبلاگ
مشترک شوید