سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 تعداد کل بازدید : 2745481

  بازدید امروز : 218

  بازدید دیروز : 62

وبلاگ موسسه رستگان www.mrastegan.ir

 
دوستی [با مردم]، نیمی از دین است . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]
 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: چهارشنبه 89/3/5::: ساعت 11:28 صبح

من خیلی دلم می خواهد که برای اهل بیت گریه کنم اما اصلا نمی توانم یک قطره اشک بریزم لطفا بنده را راهنمایی کنید که چکار کنم هنگام شنبدن مصیبتهای ایشان بتوانم گریه کنم؟

از این که با یکی از محبین اهل بیت ارتباط دارم و پاسخ او را می نویسم خیلی خوشحال هستم. از این که اندوه شما اشک ریختن برای اهل بیت علیهم السلام است به خود ببال و همین را بهانه کن و خدای را بخوان و بگو: خداوندا! ببین در این اوضاع و احوالی که بسیاری از انسان ها نگرانی های مالی و دنیوی دارند نگرانی من سوختن و اشک ریختن برای اهل بیت و خوبان درگاه توست پس به من رحمت فرو فرست و قلب من را نرم گردان تا بتوانم برای آنان اشک بریزم و مصیبت آنان را درک کنم.

«بطری خالی و پر»
با یک مثال شروع می کنم: بطری خالی ای بردارد و کم کم درونش آب بریز. چه اتفاقی می افتد؟ هر مقدار که آب به داخل این بطری ریخته می شود از مقدار هوای داخل آن کاسته می گردد تا زمانی که دیگر هوایی داخل بطری باقی نمی ماند. به عکس اگر آب بطری را خالی کنید, هوا جای آن را می گیرد.
وجود ما انسان ها نیز این گونه است. هر مقدار که وجودمان را از خدا پر کنیم به همان میزان، از هوا و هوس در وجود ما کاسته می شود تا زمانی که دیگر هوا و هوس و نفسانیت در وجود ما جایی ندارد و همه وجود ما پر از خدا شده است.
به راستی ما از ابتدای صبح تا انتهای شب چه مقدار با خدا هستیم؟ چه مقدار خدا در زندگی ما جای دارد؟ خدا چه مقدار از وجود ما را پر کرده است؟ رنگ خدایی به زندگی مان زده ایم؟ و ...
حقیقت این است که- اکثر ما انسان ها- درصد کمی از وجودمان را خدا فرا گرفته و یا شاید اگر نیک بنگریم خدا در وجود ما جایی ندارد.

«چگونه باید با خدا بود؟»
حال چگونه باید با خدا زندگی خود را پر کرد؟ چگونه باید با خدا بود؟
یکی از راه های با خدا بودن این است که ما وجود خود را مانند یک ظرف و بطری در نظر بگیریم و آن چیزی که ورودی این ظرف وجودیمان هست را کنترل کنیم. هر انسانی چند ورودی دارد که مهم ترین آن ها در ذیل می آید:
1- چشم
2- گوش
3- دهان(شامل زبان و خوردنی هایی که از دهان انسان وارد می شود.)
4- فکر
تمام این ها چشمه هایی هستند که به قلب انسان می ریزند و قلب انسان را بیمار یا سالم می کنند. اگر ما در جلوی درب این ورودی ها یک نگهبان بگذاریم، ورودی های وجود خود را کنترل کرده به هر چیزی اجازه ورود به وجودمان را ندهیم و هر چیزی که سالم است و رضای خداوند را در بر دارد بپذیریم، می توان گفت قلبمان سالم و وجودمان خدایی شده است.

دوست عزیزم!
انسانی که چشم و گوش و فکر و زبان و خوراک خود را رها کرده و کنترلی بر روی او ندارد و به عبارتی واردات وجود او همه چیز است غیر از خدا، چطور می تواند انتظار داشته باشد که نماز با توجه بخواند؟ چطور توقع داشته باشد که قلبی نرم و خدایی داشته باشد و دعای او مستجاب شود؟ و بتواند راحت گریه کند و ...
هر چه که انسان وارد کند همان را صادر خواهد کرد. اگر ورودی های انسان خدایی شد از او هم کارهای خدایی صادر خواهد شد اما اگر واردات انسان مخلوط و مشکوک و ... بود نمی توان انتظار داشت که صادرات و کارهایی که او انجام می دهد نیز خدایی باشد.
بنابراین دوست مؤمنم اگر بر دروازه چشم و گوش و دهان و قلب قفلی بزنیم و کنترل آن را به دست گیریم آرام آرام قلبمان از ناخالصی ها پاک شده و خالص می گردد. آن وقت آن قدر دل انسان نرم می شود که با شنیدن احوالات بندگان خوب خدا و اهل بیت عصمت علیهم السلام به درد آمده و اشک و سوز دل، انسان را فرا می گیرد. آن وقت زندگی بسیار شیرین شده زیرا زندگی همراه با محبوب و بر اساس رضایت محبوب است.
در مورد کنترل چشم، گوش، دهان و زبان و فکر بیشتر مطالعه و تحقیق کن که بسیار ارزشمند است. می تواند سؤال های بعدی شما- از این مجموعه- در مورد کنترل این ورودی ها باشد.

«ناامیدی هرگز»
ما باید سعی خود را بکنیم و به این سمت برویم که تمام ورودی های وجودمان را کنترل و خدایی کنیم. در این راه نباید ناامید شد بلکه باید با هر بار زمین خوردن، دوباره برخواست و با توکل و یاری از خداوند دوباره حرکت کرد. نا امیدی در این مسیر معنا ندارد. او مظهر رحمت و رأفت و مهربانی و مغفرت است.

«راه را گم نکنیم.»
یک مسئله امروزه در میان جوانان مؤمنی مثل شما شایع است و آن این که اشک و گریه را ملاک برای قبولی می دانند. گمان می کنند که اگر اشک بود مشکلی نیست و اگر نبود معلوم است که مشکلی در کار است در حالی که ملاک قبولی اعمال- که در قرآن هم آمده- تقوی است. خداوند در قرآن فرموده «إنما یتقبل الله من المتقین» و نفرموده إنما یتقبل الله من الباکین(گریه کنندگان). نمی گویم اشک و آه لازم نیست, اما می خواهم بگویم اصل، تقوی است اگر اشک و آه همراه با تقوی بود اکسیر است وگرنه اشک بدون تقوی تاثیری ندارد. بنابراین نباید رتبه اول را به اشک داد بلکه رتبه اول برای تقوی است.
در یکى از شب ها امیرالمؤمنین علیه السلام از مسجد کوفه به سوى منزل خود حرکت کرد. کمیل بن زیاد که از یاران خوب آن حضرت بود امام را همراهى مى نمود. گذرشان از کنار خانه مردى افتاد که صداى قرآن خواندنش بلند بود و این آیه را با صداى دلنشین و زیبا مى خواند.
«أَمَّنْ هُوَ قانِتٌ آناءَ اللَّیْلِ ساجِداً وَ قائِماً یَحْذَرُ الْآخِرَةَ وَ یَرْجُوا رَحْمَةَ رَبِّهِ قُلْ هَلْ یَسْتَوِی الَّذینَ یَعْلَمُونَ وَ الَّذینَ لا یَعْلَمُونَ إِنَّما یَتَذَکَّرُ أُولُوا الْأَلْبابِ»
«آیا کسی که در همه ساعات شب به عبادت پرداخته، یا در سجود است یا در قیام، و از آخرت بیمناک است و به رحمت پروردگارش امیدوار است، با آن که چنین نیست یکسان است؟ بگو: آیا آنهایى که مى‏دانند با آنهایى که نمى‏دانند برابرند؟ تنها خردمندان پند مى‏پذیرند.»
کمیل از حال معنوى این مرد بسیار لذت برد بدون آنکه سخنى بگوید.
حضرت رو به او کرد و فرمود:
اى کمیل ! صداى قرآن خواندن او تو را گول نزند زیرا او اهل دوزخ است (چه بسا قرآن خوانى که قرآن او را لعنت مى کند) و بزودى آنچه را که گفتم به تو آشکار خواهم کرد!
کمیل از این مسئله متحیر ماند.
مدتى گذشت . جنگ خوارج پیش آمد و على علیه السلام با آنان جنگید در حالى که حافظ قرآن بودند.
پس از پایان جنگ امیرالمؤمنین علیه السلام رو به کمیل کرده و نوک شمشیر خود را به یکى از آن سرها گذاشت و فرمود: اى کمیل ! این همان شخصى است که در آن شب قرآن مى خواند و از حال او در تعجب فرو رفتى.

«رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود»
مسئله بسیار مهم این است که نباید انتظار داشته باشی این قضیه فورا به پایان برسد. این مسیر مسیری است که ثبات قدم می خواهد و باید آرام آرام از مِی آن نوشید. با هر توجه الهی و هر جرعه که انسان می نوشد باید به دلدار بگوید:
تیری زدی و زخم دل آسوده شد از آن - هان ای طبیب خسته دلان مرهم دگر
ذهنت را از همه چیز خالی کن و فقط به وظیفه بندگی، فردی و اجتماعی خود فکر کن. به مرور زمان و آرام آرام حل خواهد شد. فقط باید صبر کرد. إن الله مع الصابرین

«چرا دلم سخت شده است؟»
گاهی مشکل از قساوت قلب است. اگر قلب نرمی نداریم باید خود را نجات دهیم. برخی از راهکارهای جلوگیری از قساوت قلب این ها هستند:
1- دوری از گناه :
حضرت علی علیه السلام می فرماید: اشکها خشکیده نشد مگر به خاطر سنگدلی ها و قساوت قلب ها و قلوب با قساوت نشد مگر به خاطر زیادی گناهان.(1)
2- دوری از پر حرفی و بیهوده گویی:
در حدیثی از زبان حضرت عیسی مسیح(ع) می خوانیم «زیاد حرف نزنید مگر اینکه ذکر خدا باشد چرا که موجب قساوت و سختی قلب می شود و همانا قلب قاسی از خداوند متعال دور است. (2)
3- کم خوری :
مولی علی علیه السلام می فرماید: «هرکس طعامش زیاد شود بدنش بیمار و قلبش با قساوت می شود.»
مراد از کم خوری آن است که انسان به حدی بخورد که از پر خوری مریض نشود و بدنش بیمار نگردد پس اگر از افراط در کم خوری هم کسی مریض شود مذموم و نکوهیده می باشد بهرحال بدن، چون مرکب پرواز روح است باید قوی و چالاک باشد غذاهای مقوی بخورد ولی هنوز اشتها دارد دست بکشد.

«گریه با معرفت»
یک قدم مهم دیگر این است که معرفت خود را نسبت به اهل بیت علیهم السلام زیاد کنیم و گریه مان گریه سازنده باشد.
مى‏توان گفت حکمت گریه بر اباعبدالله(ع) دو امر مهم و اساسى است:
1- بُعد اخلاقى: گریه ارزشى در فرهنگ شیعى گریه‏اى است که موجب تعالى و رشد روح بوده و سرچشمه آن معرفت است.
گریه بر امام حسین(ع)، یا به جهت یاد کردن غم و اندوه از دست دادن عاشق حقیقى خداوند متعال است که تجلى‏گاه اوصاف الهى بود و مؤمنان، بوى گل را از گلاب او استشمام مى‏کردند.
چون که گل رفت و گلستان شد خراب بوى گل را از که بوییم، از گلاب‏
و یا به دلیل عقب‏ماندگى روحى و نداشته‏هاى خود، در مقابل مناقب و فضایل آن بزرگوار و یاران باوفایش است. در واقع گریه بر این است که حبیب‏بن مظاهر که بود و چه داشت و من که هستم؟ و چه در کف دارم؟ اشک ریختن بر على‏اکبر، ناله بر خود است که آن جوان رشید چه فضایلى را دارا بود و من تا چه اندازه آن خصلت‏ها را دارم؟ و ... اگر گریه ما از این منشأ دور است، باید بکوشیم اشک و آه خود را به این سمت سوق دهیم تا بر اثر آن، روحمان تعالى یابد. در حقیقت این گریه، نشان دادن دردى است که انسان را به حرکت و جوشش وامى‏دارد تا خود را به آن درجه از کمالات برساند و این چنین اشکى انسان‏ساز است.
2- بعد اجتماعى: اگر گریه بر اباعبدالله(ع) همراه با معرفت باشد قطعاً این حزن و اندوه، پس از آن که موجب تحوّل درونى انسان گردید، زمینه را براى تحولات اجتماعى فراهم مى‏سازد.
زمانى که انسان متوجّه شد که حضرت ابا عبدالله(ع) براى چه، چرا و چگونه دست به قیام زد و آن اثر جاودانه را با قلم خون، بر صفحه تاریخ نگاشت و با این معرفت بر اثر گریه درونش متحول گردید؛ این تغییر بر عرصه جامعه نیز کشیده مى‏شود و او مى‏کوشد تا جلوى فساد وانحراف دین را گرفته و آزادى، جوانمردى و دیندارى را نه تنها در روح خود، بلکه در جامعه نیز حکم‏فرما سازد.
شاید مراد از این که گفته مى‏شود. «ان الاسلام بدؤه محمدى و بقائه حسینی» «اسلام شروعش محمدی و بقائش حسینی است» همین باشد که بقاى مکتب اسلام - خصوصاً تشیع - وام‏دار حرکت امام حسین(ع) و عزاداری ها است.
«همیشه که انسان اشک ندارد»
برخی روایات می فرمایند: اگر در عزای امام حسین علیه السلام اشکتان جاری نمی شود، حالت بکاء و گریه به خود بگیرید، این از نظر روان شناسی نیز ثابت شده است که خود را شبیه گروهی کردن و رفتار آنها را تقلید کردن، سرانجام انسان را در زمره و گروه آنها جای می دهد و مَجاز او تبدیل به حقیقت می شود. این مطلب در روایات ما نیز منعکس شده است که هر که صبر یا سخاوت یا شجاعت ندارد اگر خود را شیبه انسان صبور یا سخی و یا شجاع کند، به تدریج این فضیلت ها در او رشد می کند و بارور می گردد و صاحب این کمال و خوبی می گردد.

«توصیه نهایی»
توصیه نهایی: به جای این که این قدر به خودت و روح لطیفت فشار بیاوری، سعی کن دقت نظر خود را روی وظایف دینی و انجام تمامی واجبات و ترک تمامی محرمات بگذاری. شیطان با همین فشارها و این تلقینات، ضربه سختی به انسان ها می زند. مراقب باش که ذهن و دلت را به او و شیطان های دیگر نسپاری. دل و قلب ما برای خداوند است و اغیار را در آن راه نخواهیم داد.

چند نکته:
1- از دعا کردن در درگاه خداوند برای درخواستی که داری به هیچ وجه ناامید مشو چرا که خداوند اصرار در دعا را خیلی دوست می دارد. در برخى از موارد خداوند دعاى بنده را مستجاب نمى کند، چون دوست دارد صداى بنده خود را بشنود و همواره او را بردرخانه اش ببیند. (3)
امیر المؤمنین علیه السلام در سفارشی به امام حسن علیه السلام می فرماید: مصرّانه در خواهش و خواسته‏ات اصرار کن، تا در رحمت برویت گشوده شود، به تو رخصت سؤال از خود را داده تا هر گاه خواستى درهاى گنجینه‏هایش را با دعا بگشائى، پس اصرار کن، و تأخیر در اجابت تو را نومید نسازد، که بخشش بسته به مقدار درخواست است، و بسا که در پذیرفتن دعایت درنگ افتد، تا بیشتر دست به دعا بردارى، تا پاداشت بیشتر و کاملتر گردد... . (4)
2- قرائت قرآن: در روایت داریم که قرائت قرآن زنگار دل را می زداید. قرآن نور ونامه محبوب است به هیچ وجه از آن غافل مشو.
3- مطالعه کتاب های عرفانی و احوالات علما، عرفا و شهدا. به عنوان مثال کتاب چهل حدیث امام خمینی را حتی به اندازه کمی هم مطالعه کن مخصوصا آن قسمت هایی که به انسان نهیب می زند. به این عبارات امام خمینی(ره) توجه کن.
« ای بیچاره ... بی خبر از خود ... ای غافل از وظیفه خود با مالک الملوک. این جهل و نادانی است که اسباب این همه بدبختی ها شده و ما را مبتلای به این همه ظلمت ها و کدورت ها کرده. خرابی کار از سر منشأ‌ است و آلودگی آب از سرچشمه. چشم معارف ما کور است و دل ما مرده است و این موجب همه معصیت هاست؛ و در صدد اصلاح هم نیستیم.»(5)
«‌ ای عزیز! این قدر لاف خدا مزن! این قدر دعوی حب خدا مکن. ای عارف، ای صوفی،‌ ای حکیم،‌ ای مجاهد، ای مرتاض،‌ ای فقیه،‌ ای مؤمن،‌ ای مقدس،‌ ای بیچاره های گرفتار،‌‌ ای بدبخت های دچار مکاید نفس و هوای آن،‌ ای بیچاره های گرفتار آمال و امانی و حب نفس! همه بیچاره هستید. همه از خلوص و خدا خواهی فرسنگ ها دورید... از قلوب خود بپرسید ببینید خدا را می جوید یا خود خواه است؟‌ موحد است و یکی طلب یا مشرک است؟ ...»(6)
انسان وقتی این جملات را می خواند فاصله خود را با حقایق احساس می کند و سعی می کند خود را تا حدی هم که شده به این حقایق نزدیک کند. ارتباط با بزرگان با معرفت،‌‌ معرفت را در وجود انسان تزریق می کند.
کتاب هایی که خاطرات شهدا در آن آمده نیز بسیار سازنده است. کتاب های سری نیمه پنهان ماه، یادگاران، کتاب خاک های نرم کوشک و ...
4- از ادعیه و کلام امامان معصوم علیهم السلام نباید به سادگی گذشت چرا که سرشار از معرفت است و در بیداری دل بسیار تأثیر گذار. یک نمونه از این ذخایر معنوی مناجات خمسة عشر( مناجات پانزده گانه) از امام سجاد علیه السلام است شامل:« مناجات توبه کنندگان، مناجات شِکوه داران،‌ مناجات ترسناکان،‌ مناجات امیدواران،‌‌ مناجات مشتاقان حق،‌ مناجات شکر گزاران،‌ مناجات اهل طاعت خدا،‌ مناجات اهل ارادت و اشتیاق،‌‌ مناجات محبان خداوند،‌‌ مناجات اهل توسل به خداوند، مناجات نیازمندان به درگاه خدا،‌ مناجات عارفان، مناجات اهل ذکر،‌ مناجات چنگ زنندگان به ریسمان الهی،‌ مناجات اهل زهد». همان طور که ملاحظه می کنید به فراخور حال هر انسانی مناجاتی با پروردگار عالمیان وجود دارد.
5- سری به قبرستان باید زد تا بلکه این دل انسان که این قدر سر ناسازگاری گذاشته برگردد. اگر بتوان به محل غسل دادن مرده ها هم سری بزنید بسیار در بیداری انسان مؤثر است. بسیاری اوقات ما دچار غفلت می شویم و نیاز به یک شستشو داریم تا پرده های غفلت از دل ما برداشته شود.
------------------------
مطالعه بیشتر:
1- به کجا و چگونه؟ محمد عالم زاده نوری
2- گناهان کبیره، شهید دستغیب
3- به سوی خودسازی، محمد تقی مصباح
4- منتهی الآمال ( در مورد زندگی ائمه)
5- سیره پیشوایان، مهدی پیشوایی

ارجاعات:
1- قال علی (ع ) ((ما جفت الدموع الا بقسوه القلوب و ما قست القلوب الا لکثره الذنوب )) (بحار الأنوار ج‏67 ص 55)
2- «لا تکثروا الکلام بغیر ذکر الله فتقسو قلوبکم ، فان القلب القاسی بعید من الله» (بحار الأنوار ، ج‏68، ص: 281)
3- کافی، ج2، ص479
4- تحف العقول-ترجمه جعفرى، نامه امیر مؤمنان به فرزندش امام حسن علیهما السلام، ص 66
5- چهل حدیث امام خمینی، حدیث سوم
6- چهل حدیث امام خمینی، حدیث سوم

 


 
 
 
 

جستجوی واژه ها

 

حضور و غیاب

 

فهرست موضوعی یادداشت ها

بندگی[49] . خودسازی[46] . زندگی[44] . اخلاق[42] . عرفان[39] . سوال و پاسخ کوتاه[32] . سیاست[29] . نماز[27] . توحید[23] . خودشناسی[21] . اخلاق جنسی[18] . عشق[17] . گناه[16] . ایمان[15] . سوال و پاسخ کوتاه[13] . غفلت[12] . عبادت[11] . دعا[11] . اعتقاد[9] . توبه[8] . شناخت[8] . شیطان[7] . غیبت[7] . علم[7] . دنیا[7] . تربیت[7] . ازدواج[6] . احکام[6] . مذهب[6] . مرگ[6] . سیر و سلوک[6] . ولایت[6] . وظیفه[5] . معنویت[5] . ریا[5] . اجابت دعا[5] . خانواده[5] . توکل[5] . حجاب[5] . جامعه[4] . اخلاص[4] . امام زمان[4] . سلوک[4] . صبر[4] . عاشورا و عزاداری[4] . مراقبه[4] . عقل[4] . نماز شب[4] . نگاه[3] . والدین[3] . نهی از منکر[3] . غزلیات حافظ[3] . عادت[3] . عاشورا[3] . شوخی[3] . شرک[3] . ریاضت[3] . زیارت[3] . دین[3] . رمضان[3] . امید[3] . تبلیغ[3] . تصوف[3] . بصیرت[3] . انقلاب[3] . تفکر[3] . خدا[3] . حوزه و دانشگاه[3] . دروغ[3] . حیا[2] . حب دنیا[2] . حج[2] . خواب[2] . خداشناسی[2] . ارشاد[2] . تقوا[2] . حقوق[2] . چله نشینی[2] . توحیدی[2] . اهل بیت[2] . انتقاد[2] . انسان[2] . پرورش روح[2] . ترس[2] . اخلاق اجتماعی[2] . آخرت[2] . آرامش[2] . رزق و روزی[2] . دینداری[2] . ذکر[2] . رابطه با خدا[2] . زهد[2] . سعادت[2] . شخصیت[2] . شهادت[2] . شهوت[2] . سیر و سلوک[2] . شادی[2] . طلسم[2] . غضب[2] . فحش[2] . فکر[2] . فکر گناه[2] . قرب[2] . عمل[2] . عمل صالح[2] . عزاداری[2] . عزت[2] . گریه[2] . گذشت[2] . گناه و توبه[2] . معاشرت[2] . قلب[2] . کربلا[2] . کمال[2] . گوناگون[2] . هدف[2] . نماز صبح[2] . نفس[2] . مهدویت[2] . مهمانی . موسیقی . موفقیت . مومن . ناامیدی . نامحرم . نبوت . نسبیت . نفاق . نفرت . نفس اماره . نقش زنان . معیشت . مهار نفس . نماز قضا . نماینده،مجلس . همت و اراده . همسر . هنر . هو . هوس . واجب . نوحیدی . نیت . نماز جمعه . وحدت وجود . ورزش . ولایت فقیه . ولایت مداری . یاد خدا . کرامت، شفای بیماران . کربلا، عاشورا . لباس . لذت نماز . لعن . لواط . ماه رجب . مجادله . مجذوب، سالک . محاسبه . محبت . محبوبیت . محیط آلوده . مدپرستی، مدگرایی . کمال-خودشناسی-خودسازی . کینه . کم خوری . قلب سلیم . قهر . قیصر امین پور . کرامت . معرفت . معرفت خدا . معروف،منکر . معصومین . مسافرت . مسلمان واقعی . مصاحبه . گناهان صغیره . گرایش به بدی . گره در کار . عرفان کاذب . عریضه . عشق الهی . عشق مجازی . عصبانی . غذا خوردن . غرور . علم و عمل . عمر . عمره . قرب به خدا . قساوت . قضاوت . قطب . فنای فی الله . فیلم . قبر . قبولی عمل . قدرت . فطرت . فقر . غلفت . غم و غصه . طول عمر . ظرفیت . عاقبت به خیری . عبودیت . عجب و خودپسندی . شیعه . شیعه، شهادت طلبی . صحت عمل . صراط . صفات . صوفیه . طلبگی . طلبه . شادی و نشاط . شانس . سیره ائمه . سیاسی . سید حیدر آملی . سوال و پاسخ کوتاه 21 . شهید،شهادت . شناخت امامان . شخصیت ها . شرک . شکر . شلوار لی . سکس . سکولاریسم . سلامت . سلوک، عرفان، شیعه . سوء عاقبت . زیبایی . سالمندان . سالک، مجذوب . سختی ها . زبان . زنا . رابطه با دختران . رجبعلی خیاط . رحمت . رحمت خدا . دین داری . دین، وحی . خودسازی-رشد- . خودسازی-سیر و سلوک- . رضایت . رضایت خدا . رفاقت . روابط نامشروع . روزه . روشنفکر . آرزو . آرزوی مرگ . آزادی معنوی . ابتلا . آداب سلوک . احترام والدین . احضار ارواح . اخلاق اجماعی . اراده . اراده، گناه . ارامش . انتخاب، مجلس . امامان . امتحان . اعتماد به نفس . اعتکاف . اقتصاد . استجابت . استجابت دعا . استراتژی . اسلام . اسم ذات . اشک . اصولگرایی . تجلی . تجمل گرایی . تصوف و درویشی . تعادل . تغذیه . تفکر . پسر و دختر . پوشش . بصیرت- . بهشت، برزخ . بی نماز . بینش سیاسی . پائولوکوئیلو . پاکی قلب . پرخوابی . انسان، خوب و بد . انرژی . اهل بیت- . اولیای خدا . اینترنت . بخشش گناه . بخل .
 

مشترک شوید