بازدید امروز : 210
بازدید دیروز : 62
برای رهایی از غفلت و داشتن اراده محکم چه کار باید انجام دهیم؟
در خصوص بخش اول سوالتان ابتدا این نکته را باید یادآوری نمائیم که غفلت یعنی اینکه چیزى حاضر باشد ولى انسان به آن توجه نکند و آنرا فراموش کند. (قاموس قرآن، ج5، ص: 112) از همین رو باید به این نکته توجه داشت که غافل نبودن از یاد خدا منحصر در ذکر اصطلاحی و یا آوردن مفهوم خدا در ذهن و تفکر در وجود او، خلاصه نمی شود . مقصود اصلی از غافل نبودن از یاد خدا این است که انسان در ظرف بندگی خالق هستی واقع شود ، تا زمانی که انسان احساس می کند که در حال اطاعت پروردگار است ، به یاد او است و به محض اینکه وارد منطقه گناه می شود ، از جرگه بندگی و ایمان خارج گردیده و دچار غفلت از خدا می شود .
برادر ارجمند !
برای نجات از ورطه غفلت انسان ها نیاز به چند عنصر کلیدی دارند که در این نوشتار به معرفی و شرح آنها می پردازیم :
*عنصر اول : شناخت عوامل ایجاد کننده غفلت .
گام اول در رهایی از غفلت , شناخت عواملی است که انسان را به این سمت و سو می کشاند تا با این شناخت بتواند هر چه بهتر نسبت به رفع اینگونه موانع قدم بردارد. مهمترین عامل غفلت خداناشناسی است که باعث خدافراموشی می شود. زیرا غافل کسی است که چون معرفت ندارد, خدا را فراموش کرده است, اما عوامل دیگری نیز دارد که بیان می شود.
مهمترین عوامل ایجاد کننده غفلت که در آیات و روایات بدان تصریح شده به شرح ذیل می باشد .
1- هوا پرستى:
روح آدمى را یا خدا پر مىکند، و یا هوای نفس ، چرا که جمع میان این دو ممکن نیست. هوا پرستى انسان را در خویشتن فرو مىبرد. و از همه حقایق جهان دور مىسازد! یک انسان هوا پرست جز به اشباع شهوت و دنیا طلبی خویش نمىاندیشد. آگاهى، گذشت، ایثار، فداکارى و معنویت براى او مفهومى ندارد.
خداوند متعال در خصوص رابطه هواپرستی و غفلت می فرماید :
« وَ لا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنا قَلْبَهُ عَنْ ذِکْرِنا وَ اتَّبَعَ هَواهُ وَ کانَ أَمْرُهُ فُرُطا» (الکهف (18) , 28) ؛ « و از کسانى که قلبشان را از یاد خود غافل ساختیم اطاعت مکن! همانها که از هواى نفس پیروى کردند، و کارهایشان افراطى است. (تفسیر آسان، ج10، ص: 282)
2- سطحىنگرى
در قرآن کریم سطحىنگرى نسبت به زندگی دنیا بدون در نظر داشتن واقعیت پس از آن , یکی دیگر از سبب های غفلت نام برده شده :
« یَعْلَمُونَ ظاهِراً مِنَ الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ هُمْ عَنِ الْآخِرَةِ هُمْ غافِلُونَ » ( روم (30) 7) ؛ « آنها فقط ظاهرى از زندگى دنیا را مىدانند، و از آخرت(و پایان کار) غافلند! »
3- آرزوهاى دراز عامل بزرگ غفلت از خدا
بدون شک امید و آرزو و یا به تعبیر عرب امل عامل حرکت چرخهاى زندگى انسانها است، که حتى اگر یک روز از دلهاى مردم جهان برداشته شود، نظام زندگى به هم مىریزد، و کمتر کسى دلیلى بر فعالیت و تلاش و جنب و جوش خود پیدا مىکند.
حدیث معروفى که از پیامبر ص نقل شد: الامل رحمة لامتى و لو لا الامل ما رضعت والدة ولدها و لا غرس غارس شجرا: امید مایه رحمت امت من است، اگر نور امید نبود هیچ مادرى فرزند خود را شیر نمىداد، و هیچ باغبانى نهالى نمىکاشت « سفینة البحار جلد اول صفحه 30 (ماده امل).» اشاره به همین واقعیت است.
ولى همین عامل حیات و حرکت اگر از حد بگذرد و به صورت آرزوى دور و دراز در آید بدترین عامل انحراف و بدبختى است، و درست همانند آب باران است که مایه حیات است اما این آب اگر از حد گذشت مایه غرق شدن و نابودى خواهد شد.
حدیث معرفى که در نهج البلاغه از على ع نقل شده نیز بیان گویایى براى این واقعیت است:
ایها الناس ان اخوف ما اخاف علیکم اثنان: اتباع الهوى و طول الامل، اما اتباع الهوى فیصد عن الحق، و اما طول الامل فینسى الآخرة:
اى مردم مخوفترین چیزى که بر شما از آن مىترسم دو چیز است:
پیروى از هوا و هوسها، و آرزوهاى دراز، چرا که پیروى از هوسها شما را از حق باز مىدارد، و آرزوى دراز آخرت را بدست فراموشى مىسپارد « نهج البلاغه خطبه 42.». (تفسیر نمونه، ج11، ص: 11)
*عنصر دوم : شناخت پیامدهای منفی غفلت
یکی از مهمترین عواملی که موجب می شود تا انسان به دنبال چاره اندیشی برای نجات هر چه سریعتر از ورطه غفلت بیفتد , شناخت پیامدهای منفیی است که به موجب غفلت دامنگیر انسان می گردد .
در روایات متعددی به اینگونه پیامدها تصریح شده است که تعدادی از آنها را برای شما ذکر می کنیم:
1- غفلت، جهل می آورد.( ر.ک غررالحکم،873)
2- کسی که غفلت بر او غلبه کند قلبش می میرد.( ر.ک غررالحکم،5765)
3- باعث تباهی و فساد اعمال می گردد.( ر.ک غررالحکم،5760)
4- بصیرت را از انسان می گیرد.( ر.ک غررالحکم،5762)
5- باعث گمراهی می شود.( ر.ک غررالحکم،5763)
6- انسان غافل را اشتباه و فراموشی می گیرد.( منتخب میزان الحکمة،بحث غفلت)
7- انسان غافل دنبال سرگرمی و از واقعیت گریختن است.( منتخب میزان الحکمة،بحث غفلت)
*عنصر سوم : شناخت راههای مبارزه با غفلت و به کار بستن آنها
انسان غافل در خواب است همانگونه که پیامبر می فرماید: «الناس ینام فاذا ماتوا انتبهوا؛ نوع مردم در خوابند بعد از مردن بیدار می شوند». لذا برای رهایی از خواب غفلت و مقابله با عوامل آن ، «یقظه» و بیداری لازم است , و این امر نیز حاصل نمی شود مگر با کسب معرفت خداوند و انجام موارد ذیل :
1- عبرت گیری از طبیعت
عبرت گیری از تغییرات طبیعی و جابجایی فصل ها -خصوصاً زمستان به بهار- درس بگیریم، چه زیبا فرمود پیامبر رحمت:
أغفل الناس من لم یتـّعظ بتغیر الدنیا من حالٍ إلی حال
غافل ترین مردم کسی است که از دگرگونی دنیا از حالی به حالی دیگر پند نگیرد.( التفسیر المعین، محمد هویدی، ص230)
به درستی که در تفاوت روز و شب و آن چه خداوند در آسمان ها و زمین خلق کرده ،نشانه هایی برای افرادی است که تقوا پیشه کنند. ....و کسانی که از نشانه های ما غافل هستند، آنان جایگاهشان آتش است .... .( سوره مبارکه یونس،6و7و8) سفارشات زیادی که به تفکر،تعقل و عبرت آموزی شده همه حاکی از اهمیت آن بوده و نقطه مقابل غفلت است.
2- آهنگ کار نیک کردن:
پیامبر خدا فرمود: ای اباذر! آهنگ کار نیک کن هر چند آن را انجام ندهی، تا در زمره غافلان نوشته نشوی.( منتخب میزان الحکمة،4834)
3- یاد و ذکر دائمی خداوند:
یکی از راههای غفلت زدائی «ذکر» است کتاب و سنت برای غفلت زدائی از انسان، اذکار را به عنوان ادعیه و عبادات، مشخص کرده اند تا انسان، هنگام صبح، ظهر، شام قبل و بعد از خواب، هنگام خوردن غذا و پس از آن، هنگام مشاهده مرده یا بیمار یا بعد از بهبودی از بیماری و در روزهای هفته و در ساعات روز و در اعیاد دینی و مانند آن، ذکری مناسب بگوید.
امام علی علیه السلام می فرماید: با پیوسته به یاد خدا بودن است که پرده غفلت کنار می رود.( منتخب میزان الحکمة،4835)
4- اهمیت به نمازهای واجب:
امام باقر علیه السلام: هر مؤمنی که به نمازهای واجب اهمیت دهد و آن ها را به وقتش بخواند از غافلان نیست.( منتخب میزان الحکمة،4837)
5- محاسبه: هر روز وقتی را معین نماید که در آن وقت به حساب نفس خود برسد و طاعات و معاصی خود را موازنه نماید. پس اگر آن را مقصر یافت، در مقام عتاب و خطاب در آورد و الّا شکر پروردگار نماید.( معراج السعادة، باب غفلت)
6- مراقبه:
انسان باید مواظب جلسات، خواندنی ها، شنیدنی ها، دیدنی ها , خوردنی ها و پوشیدنی های خود باشد، مواظب باشد چه سخنی را می شنود و چه می گوید، دقت کند که در کنار سفره غذای حلال می نشیند یا حرام؟ , چه صحنه و منظره ای را نگاه می کند! . اگر انسان مواظب خود باشد به تدریج به یاد خدا دل می بندد وقتی به یاد خدا دل بست، به آسانی خاطره های خوب در ذهنش ترسیم می شود لذا قرآن کریم دستور میدهد که زیاد به یاد خدا باشید و ذکر خدا بگوئید ذکر خدا سبب زدودون غفلت ها می شود.
7- یادآوری قبر و قیامت
از عوامل دیگر تقویت یاد خداوند و زدودن غفلت نقش بسزایی دارد یاد آوری سرنوشت تمامی انسان ها یعنی قبر و قیامت می باشد . لذا حداقل هفتهاى یک بار به زیارت اهل قبور مؤمنین و شهداى عزیز بروید و اگر وقت خلوتى را انتخاب کنید تا تأمل بیشترى کنید و گذرا بودن دنیا بیشتر در دلتان جا افتد خیلى بهتر است هدف این است که دل تکان بخورد و رغبت خود را به دنیا کم کند و به فکر آخرت و عالم قبر و قیامت بیفتد .
8- پرهیز از مجالست و همنشینى با اهل دنیا و انس گرفتن با افراد متدین و با تقوا و صالح. چه آنکه از رسول اکرم (ص) نقل شده است که فرمود: «به خاطر برخورد با اهل دنیا قلبم زنگار گرفته و مکدر مىشود و براى جبران آن روزى هفتاد مرتبه استغفار مىکنم». خداوند نیز در سوره «نجم آیه 29 «مىفرماید: فَأَعْرِضْ عَنْ مَنْ تَوَلَّى عَنْ ذِکْرِنا وَ لَمْ یُرِدْ إِلَّا الْحَیاةَ الدُّنْیا پس از کسانى که از یاد ما روى گرداندند و جز زندگى دنیا را نخواستند اعراض کن و روى بگردان.
9- بهرهگیرى از ثقل اکبر و قرآن کریم و انس با آن چه این که هم تلاوت و حفظ قرآن به انسان نورانیت بخشیده و معنویت مىدهد و هم آشنایى با معارف آن (هرکسى در حد خودش حتى در حد ترجمه) موجب رشد روحى مىباشد. زیرا معارف قرآن و آیاتش نسخههایى است براى درمان دردها و مشکلات. گرچه در برداشت از آیات متشابه باید جانب احتیاط را پیشه کرد و آن را به اهلش واگذار نمود و گرنه ممکن است خود آن موجب گرفتارى گردد.
10- بهرهگیرى از ثقل اصغر و ائمه هدا- علیهم السلام- و توسل به ایشان. باید توجه داشت که توسل به حضرات معصومین (ع) هم خود توجه به حق تعالى و عالم ملکوت است و هم زمینهساز بهرهگیرى بیشتر از فیض ربوبى و کسب توفیقات بیشتر.
دانشجوی گرامی !
در خصوص بخش دوم سوالتان که راجع به تقویت اراده مطرح نموده بودید باید گفت: اگر چه راههای متعددی برای این امر توسط روان شناسان بیان شده است, اما راه تقویت اراده از منظر اخلاق اسلامی, همان رفع غفلت و تقویت یاد خدا و عمل نمودن به دستورات دینی می باشد . چراکه از نظر اخلاقی منظور از اراده, خواست و طلب فطری انسان نسبت به خداوند است و تقویت اراده یعنی تقویت خواست و طلب انسان نسبت به خداوند و نیکی ها و کمالات منسوب به خداوند؛ در این راستا خوب است بدانید تنها راه تقویت اراده از این منظر, حاکم ساختن اراده و خواست الهی بر اراده و خواست خود است. انسان در طول زندگی خود با انجام دستورات دینی همواره در مسیر تقویت اراده قدم برداشته و این مساله را تمرین می نماید .
به عنوان نمونه وقتی کسیکه سعی می کند همیشه نماز های خود را اول وقت بخواند پس از مدتی چنان اراده ای پیدا می کند که برای انجام به موقع این دستور دینی هیچ چیز نمی تواند مانع وی گردد و یا هنگامی که روزه می گیرد برای تحقق این فریضه الهی تمامی اموری را که ممکن است مانع از رسیدن به هدفش باشد را به راحتی کنار می زند, این امر یعنی همان اراده قوی که به مرور در تمامی برنامه های زندگی انسان تسری پیدا می کند .
تنها در صورت احیای یاد خدا و پرهیز از غفلت است که انسان نسبت به دریافت و عمل به خوبی ها در هر عرصه ای که باشد, به دلیل برخورداری از رضایت الهی و اینکه می داند در مسیر رسیدن به خداوند است, اراده ای قوی خواهد داشت و در امور خیر کوتاهی نخواهد کرد و برعکس, نسبت به امور شر و کارهای بد نیز اراده اش ضعیف خواهد بود.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
لوگوی دوستان
پیوندهای مفید
فهرست موضوعی یادداشت ها
موضوعات ساختاری وبلاگ
مشترک شوید