بازدید امروز : 99
بازدید دیروز : 136
در صورتی که تعداد قابل توجه و یا حتی اندکی از مردم در سطح پایینی از معیشت قرار دارند، سطح معیشت یک مؤمن شایسته است که متوسط باشد؟
با تشکر از شما دوست عزیز که مسائل زندگی را از نگاه شرع دنبال می کنید و به افراد دیگر جامعه اهتمام دارید.
در زمینه اقتصادی طبیعی است کسانی که سعی بیشتری می کنند ممکن از دارایی بیشتری نیز برخوردار باشند. چنان که برخی مؤمنان فعال نیز دارای دارایی فراوان هستند. مهم این است که انسان وابسته به مال و ثروت خود نباشد، علاوه بر اینکه خداوند هر تلاشی را بدون پاسخ نخواهد گذاشت و مزد تلاش کننده را تمام و کمال خواهد داد.
خداوند در سوره اسرا آیه 18 و 19 می فرماید: مَنْ کانَ یُریدُ الْعاجِلَه عَجَّلْنا لَهُ فیها ما نَشاءُ لِمَنْ نُریدُ ثُمَّ جَعَلْنا لَهُ جَهَنَّمَ یَصْلاها مَذْمُومًا مَدْحُورًا (18)وَ مَنْ أَرادَ اْلآخِرَ وَ سَعى لَها سَعْیَها وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولئِکَ کانَ سَعْیُهُمْ مَشْکُورًا (19)هر کس خواهان [دنیاى] زودگذر است به زودى هر که را خواهیم [نصیبى] از آن مىدهیم آنگاه جهنم را که در آن خوار و رانده داخل خواهد شد براى او مقرر مىداریم (18)و هر کس خواهان آخرت است و نهایت کوشش را براى آن بکند و مؤمن باشد آنانند که تلاش آنها مورد حقشناسى واقع خواهد شد (19) از این آیه شریفه به خوبی استفاده می شود؛ هر کس در این دنیا فعالیتی داشته باشد، بهره و برداشت خود را خواهد داشت و طبیعی است اگر کسی بیشتر فعالیت کند، برداشت بیشتری خواهد داشت.
افراد بشر هم از نظر استعداد و هم از نظر شرایط اقتصادى و سیاسى در وضعیتهاى مختلفى قرار دارند. این تفاوت به دلیل اهداف و فلسفه خاصى است که بر جریان آفرینش انسان حاکم است. شما دنیایى را فرض کنید که همه انسانهاى موجود در آن از نظر شرایط فکرى، اقتصادى و... یکسان بودند و هیچ تفاوت و تغییرى نیز در آن حاصل نبود، آن گاه شکل زندگى و حیات اجتماعى به چه صورتى در مىآمد؟ آیا در این صورت کارخانهاى به گردش در مىآمد و زمینى کاشته مىشد؟ مسلما نه! چرا که کسى به کس دیگر نیازى ندارد و همه یکسان فرض شدهاند. هم چنین هیچ تحرّکى در آنان مشاهده نمىشد؛ چون هیچ کس از دیگرى عقب نیست تا بخواهد به او برسد. مىبینیم که نظام انسانى در این طبیعت، بنا به سلسله علل و اهداف آفرینش، به گونهاى خاص تنظیم شده است. لذا روزى روم و ایران دو ابر قدرت جهان و منبع ثروت و قدرت بودند و روز دیگر اروپا چنین مىشود و سپس رو به زوال مىگذارد.
تمدّنها، قدرتها و ... به وجود مىآیند و با درگیر شدن با شرایط خاصى، متلاشى شده و از بین مىروند و از خاکستر آنها تمدّن جدیدى پا به عرصه وجود مىگذارد. فلسفه همه این حرکتها، در تفاوتها و اختلاف هاست؛ چنان که قرآن مىفرماید: (و من آیاته خلق السماوات والارض و اختلاف السنتکم والوانکم؛ از آیات او آفرینش آسمانها و زمین و اختلاف زبانها و رنگهاى شما است)(روم، آیه 22).
مومنین نیز می توانند از ثروت زیاد بر خوردار باشند به شرط اینکه از راه صحیح و شرعی کسب شده باشد و باعث وابستگی انسان به آن نشود. در تاریخ نمونه های زیادی از مومنین وجود دارند که از ثروت زیادی برخوردار بودند اما وابستگی به آن ثروت نداشتند، همچنین در امامان شیعه نیز چنین مرسوم بوده است که دارایی فراوان داشته اند اما وابستگی به آن داراییها را از خود دور کرده بودند همچون امام حسن(ع) که چندین بار کل داراییهای خود را و چندین بار نیز نیمی از دارایی خود را به نیازمندان بخشیدند.
پس ثروتی سوء و مضر است که انسان را به خود مشغول کند و باعث شود انسان از خداوند دور شود تمام نعمات اللهی برای این است که انسان خداوند را عبادت کند مثلا سلامتی نعمتی است که خداوند به انسان داده است و انسان هم می تواند با آن به عبادت خداوند مشغول شود و هم می تواند با آن معصیت اللهی کند، ثروت هم نعمتی است که انسان می تواند با صرف در کارهای شایسته رضایت اللهی را جلب کند و هم می تواند با صرف در کارهای بیهوده غضب اللهی را برای خود خریداری کند.
در عین حال خوب است انسان با میانه روی و یا تقسیم اموالش در بین نیازمندان طوری برخورد و زندگی کند که سطح زندگی اش با افراد دیگر جامعه اختلاف چندانی نداشته باشد.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
لوگوی دوستان
پیوندهای مفید
فهرست موضوعی یادداشت ها
موضوعات ساختاری وبلاگ
مشترک شوید