بازدید امروز : 58
بازدید دیروز : 141
نقش دین در تقویت زندگی:
دین آموزه های فراوانی دارد، ولی تاثیر نهایی آن زنده ساختن انسان است. یا ایها الذین آمنوا استجیبوا لله و للرسول اذا دعاکم لما یحییکم. ای اهل ایمان به دعوت خدا و رسول پاسخ گویید، هنگامی که شما را برای زنده ساختن فرا می خوانند. (انفال، 24)
ما به ظاهر زنده هستیم، ولی گاهی آنقدر زندگی مان ضعیف است که نمی شود گفت زنده ایم. یعنی حقیقت زندگی در ما نیست و دین و خدا و رسول هستند که به زندگی ما قدرت و قوت می بخشند.
خدا، یعنی مایه حیات هستی و هدف او از ارسال رسل و کتب الهی چیزی جز ارتقای درجه حیات انسان نیست. قرآن کریم ما را به دانش و تفکر و عمل و عبادت و اخلاق و ایمان دعوت می کند، ولی تمامی این دعوت ها برای تقویت زندگی و درجه حیات انسان است.
جاودانگی و قرب انسان به خداوند که منبع حیات هستی است نیز از همین طریق، یعنی بالا رفتن درجه حیات و زنده تر شدن بیشتر، تحقق می یابد.
دین روش زندگی و راه زنده تر شدن انسان است. انبیا آمده اند تا ما را زنده تر کنند و در مسیر زندگی و زنده شدن هدایت مان کنند. قرآن کتاب زندگی است. امام و معصوم(ع) یعنی انسانی که از سایرین زنده تر و قوی تر است و می تواند راهنمای آنها در مسیر زندگی و تقویت حیات باشد.
علم و قدرت مایه های اصلی زندگی هستند. عبادت ارتباط انسان با حیات ساری در کل هستی است، برای کسب حیات و زنده تر شدن بیشتر. ما در عبادت در حقیقت علم و قدرت و حیات خداوند را پرستش می کنیم. و آرزوی آن را داریم که از این طریق به آب حیات و زندگی جاودان برسیم.
آب حیات مخصوص خضرنبی(ع) نبود. هر کسی می تواند با پاسخ دهی مناسب به دعوت خدا و رسول به آب حیات و جاودانگی برسد. انسان های ماندگار در طول تاریخ فراوان اند. کسانی که از طریق قرب به خداوند و ارتقای حیات به جاودانگی رسیده اند. امام خمینی رض در این زمان یکی از نمونه های آن است. کسی که هرگز در تاریخ انسان ها فراموش نخواهد شد و تا قیامت نام و یاد و افکارش باقی و تاثیر گذار خواهد بود.
اگر انبیا و اولیای الهی باقی هستند به خاطر این است که زندگی آنها قوی بوده است و اگر بیشتر انسان ها با مرگ فراموش می شوند، به خاطر این است که زندگی شان ضعیف است.
اکثر انسان ها هلاک می شوند، یعنی مستهلک می شوند و چیزی از آنها نمی ماند که الهام دهنده و راهگشای دیگران باشد، ولی انسان های قوی تا ابد ماندگار و پایدارند. العلماء باقون ما بقی الدهر. سر ماندگاری عالمان راستین و ربانی هم این است که آنها درجه و مرتبه حیات شان از دیگران قوی تر است.
اکثر مردم زنده هستند، ولی زندگی نمی کنند. زندگی، یعنی حرکت در مسیر قدرت بخشیدن به حیات و زنده تر و قوی تر شدن. منظور از زنده بودن تنها حیات بشری داشتن نیست. در این نوع زندگی تمامی انسان ها مشترک هستند و قبل از فرارسیدن مرگ طبیعی می توان گفت: همه آنها زنده اند.
منظور دین از حیات بخشی، زنده شدن بعد معنوی و روحانی انسان است. از نظر دین و قرآن کریم به کسی زنده اطلاق می شود که هویت انسانی و الهی خویش را احیا کرده است. حیات بشری لازم است، ولی کافی نیست. انسان با احیای هویت الهی خویش است که به حقیقت زنده و جاودان خواهد شد و به سعادت و قرب الهی می رسد.
16-3-87
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
لوگوی دوستان
پیوندهای مفید
فهرست موضوعی یادداشت ها
موضوعات ساختاری وبلاگ
مشترک شوید