بازدید امروز : 10
بازدید دیروز : 262
نقش «نیت» در تعالی و سقوط انسان
نیت از نظر اصطلاح اخلاقی به معنای قصد است و قصد نیز به معنای مقصد و هدف داشتن می باشد. نکته بسیار مهمی که در این زمینه باید مورد توجه قرار بگیرد این است که مصداق بارز نیت و هدف داری اگر چه در عبادت خداوند است، ولی محدود به عبادت اصطلاحی نیست و شامل کل زندگی انسان می شود. از این دیدگاه مومن کسی است که در کل زندگی خود مقصد و مقصود دارد و مقصدش چیزی جز قرب به خداوند و لقای او نیست. ان الصلاتی و نسکی و محیای و مماتی لله رب العالمین.
از دیدگاه اسلام هدف زندگی انسان قرب الی الله است و این حقیقت است که کل زندگی انسان را توجیه می کند و آدمی را به سرمنزل مقصود و هدف خلقتی خود می رساند و کمال و سعادت او را تامین می کند.
اگر کسی نیت داشته باشد و تمام کارهای عبادی و غیر عبادی خود را با نیت نزدیک شدن به خداوند انجام دهد، تمام زندگی اش در راستای یک هدف و آن لقای الاهی و وصول به محبوب عالم سامان دهی می شود و از این طریق به تمامی آرزوهای انسانی و الهی خود خواهد رسید و در غیر این صورت تمام زندگی او از مسیر صحیح خود خارج خواهد شد و به گمراهی و هلاکت خواهد افتاد.
با این تعریف اکنون معلوم می شود که چرا در روایات اسلامی گفته شده است که نیّت جان عمل است. اینکه می گویند در هنگام عبادت نیّت کنید، به این معنا نیست که مثلاً هنگام خواندن نماز انسان در ذهن خود ترسیم کند که چهار رکعت نماز ظهر بجا می آورم «قربه إلی الله». بلکه نیت؛ یعنی قصد؛ یعنی مقصد داشتن، هدف داشتن و در اصطلاح دین نیت به این معنی است که انسان در عبادتش قصد کند که به رنگ خدا در آید ، با پرستش هستی به شکل آن در آید و مظهر وجود و اسماء و صفات آن شود و به خدای متعال نزدیک گردد. نیّت، انبعاث و پرش روح است. انبعاث روحی است که به سمت خدا پرواز میکند؛ همان نیتی که از عمل برتر است. از این رو گفته اند خدای سبحان را با نیّتهای صادق مسئلت کنید.
به خصوص در زمینه زندگی عرفانی و عبادت خداوند یکی از مسایل بسیار مهم ، مساله «نیت» است. «نیت» روح هر عبادتی به شمار می آید و ارزش عبادت، ارتباط تام و تمام به نیت انسان دارد. اگر نیت عبادت درست نباشد، آن عبادت هرچه هم حجم آن زیاد باشد، کمترین فایده را برای انسان نخواهد داشت.
ما در کارهای عادی و روزمره زندگی خود نیز برای نیت ارزش زیادی قایلیم و به کارهایی ارزش و بها می دهیم که از انگیز? صحیحی برخوردار باشند. برای مثال، اگر دوستی به هنگام احوالپرسی با ما، الفاظی از قبیل: «فدایت شوم، دوستت دارم، قربانت گردم، دلتنگت بودم و ...» را به کار ببرد و ما بدانیم که این حرفها واقعاً از روی محبت و صمیمیت اظهار می شود، این اظهار ارادت او برای ما بسیار ارزشمند است و البته محبت و ارادت ما هم به او زیاد می شود.
اما اگر بدانیم این حرفها را به منظور فریب دادنمان می زند و نیرنگی است برای آنکه از ما استفاده ای ببرد، هیچ ترزشی برای این اظهار ارادت ظاهری او قایل نمی شویم، بلکه هرچه بیشتر این رفتار را تکرار کند، انزجار ما از او بیشتر می شود. ظاهر هر دو کار یکی است، ولی این نیت است که باعث تفاوت آشکار در قضاوت ما می شود. اگر کسی نسبت به ما حرکاتی را که ظاهرش احترام و تعظیم است انجام دهد، ولی بدانیم نیت او از انجام آنها مسخره کردن است، نسبت به او چه حالتی پیدا می کنیم؟ نه تنها آن را ارزش نمی دانیم، که ضد ارزش قلمداد می کنیم. بنابراین، این یک قاعده کلی است که افراد عاقل برای ارزش یابی برخی از کارها، به ظاهر آن نگاه نمی کنند، بلکه دقت می کنند که با چه نیتی انجام شده است.
البته این که در هر مورد، چه درصدی از ارزش را به نیت می دهند و چه درصدی را به سایر جنبه ها، بحثی گسترده و از بحث فعلی ما نیز خارج است.
آنچه در این جا می خواهیم از آن بحث کنیم «نماز» است.
نماز می تواند منشأ ترقی انسان به مدارج و مرتبه هایی شود که حتی تصور آن برای ما مشکل است. بسیاری از اولیای الهی در اثر نماز به مقامهایی رسیده اند که ما حتی از درک و تصور آن عاجزیم و این حقیقت، انکار ناشدنی است.
در روایت است که: اَلصَّلو?ُ مِعراجُ المُؤمِنِ؛ نماز معراج مؤمن است. آیا نماز تا کجا می تواند انسان را عروج دهد؟ باید گفت تقریباً مراتب معراجی که در سایه نماز می تواند به دست آید، بی نهایت است.
از سوی دیگر همین نمازی که معراج است، می تواند انسان را به قعر جهنم بفرستد! این دو اثر متناقض از یک عمل واحد، مربوط به دو نیت مختلف می شود. یک نیت باعث می شود نماز، انسان را در ملکوت بالا ببرد، ولی همین نماز با نیتی دیگر، انسان را در جهنم سقوط می دهد.
در این زمینه، امام صادق علیه السلام می فرماید: دو نفر وارد مسجد می شوند و هر دو نماز می خوانند، اما یکی با نماز خواندن از عذاب و آتش نجات پیدا می کند و بهشتی می شود، و دیگری به سبب همان نماز جهنمی می شود. پرسیدند: یا ابن رسول الله! چگونه چنین چیزی ممکن است؟
امام صادق علیه السلام فرمود: نفر اول به نماز خواندن خود می بالد و برای آنکه توجه دیگران را نیز جلب کند، قدری هم رکوع و سجود و اعمال نمازش را بهتر انجام می دهد و خضوع و خشوع تصنّعی آن را بیشتر می کند. به سبب چنین نیتی که در نماز خود وارد می نماید، هم نماز را باطل می کند و هم باعث جهنمی شدن خود می گردد. اما شخص دوم وارد نماز می شود و نماز می خواند در حالیکه خجل، سرافکنده و در این فکر است که آیا این نماز من مقبول خواهد شد یا نه، و در هنگام نماز حالت توبه به او دست می دهد و تصمیم می گیرد دیگر گناه نکند. این نماز باعث می شود از جهنم نجات پیدا کند و بهشتی شود. (بحار الانوار، ج72، باب117، روایت21)
نیت تا این حد می تواند ارزش عمل را تحت تاثیر قراردهد. از این رو، معیار ارزش گذاری کارهای عبادی و روح عبادت، «نیت» است. مهم این است که عبادت را به چه «انگیزه ای» انجام می دهیم.
اهمیت و نقش نیت در اعمال، تا بدان حد است که ما می توانیم به جز عبادتهای اصطلاحی، از راه نیت، کاری کنیم که تمام اعمالمان عبادت شود! حتی کارهایی از قبیل: خوردن، آشامیدن، خوابیدن، استراحت کردن و لذت حلال بردن نیز می تواند طوری واقع شود که عبادت به شمار آید! البته این در صورتی است که در همه افعال خود «رضایت خداوند» را مد نظر داشته باشیم. اگر هر نشست و برخاست و هر عملی را که انجام می دهیم، قصدمان واقعاً این باشد که رضایت و خشنودی خدا را به دست آوریم، آن عمل، عبادت می شود.
البته تفاوت عبادتهای خاص با سایر اعمال این است که در سایر اعمال، اگر آنها را به قصد رضایت الهی انجام ندهیم، مشکلی ندارد و ما را جهنمی نمی کند، ولی عبادات خاص مثل نماز و روزه، اگر به قصد ریا انجام شود، فرد را به جهنم خواهد فرستاد.
در خصوص نماز باز هم تاکید می کنیم که در مورد نیت آن بسیار حساس باشیم. اگر نیت نماز درست شد، گوهری قیمتی خواهد شد که انسان را به اوج تقرب الی الله عروج خواهد داد و قدر و ارزش آن از تصور بیرون است.
اگر هم خدای ناکرده نیت نماز فاسد شد، همان گوهر گرانبها نه تنها از ارزش و اعتبار می افتد، که تبدیل به عنصری مضر و زیان بار می گردد و صاحب عمل را تا جهنم به دنبال خود می کشد. از خدای متعال می طلبیم که توفیق اخلاص در همه عبادتها، به ویژه نماز را به همه ما عنایت فرماید
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
لوگوی دوستان
پیوندهای مفید
فهرست موضوعی یادداشت ها
موضوعات ساختاری وبلاگ
مشترک شوید