بازدید امروز : 94
بازدید دیروز : 136
امیدوارم که حالتون خوب باشه راستش من اصلا نمی دونم باید چطور با مردم برخورد کنم من دوستان و آشنایان و حتی فامیلهایی دارم که اصلا خوب نیستند اما نمی تونم باهاشون مثل اونا برخورد بدی داشته باشم یعنی عقیدم اینه که باید به ظاهر روابط رو حفظ کرد اما در باطن نمی تونم کینه ای به دل نداشته باشم و از اونها بگذرم البته از خیلیاشون چون واقعا بدی کردن حالا سوالم اینه آیا من کار درستی میکنم؟ اگه درسته پس چرا پیامبرمون فرمودن که ظاهر و باطن باید یکی باشه چون ظاهر هست که باطن رو میسازه یا نه اگر کارم نادرسته و باید ظاهر و باطنم یکی باشه پس اونجوری تو این دوره زمونه که سنگ رو سنگ بند نمیشه و همه باید با هم دعوا کنن باید چیکار کرد؟
پرسشگر عزیز از اینکه به ما اعتماد کرده و سوال خود را با ما در میان گذاشته اید متشکریم و ما نیز امیدواریم تمامی اعمال و رفتارمان بگونه ای باشد که خداوند متعال و معصومین علیهم السلام از ما راضی باشند .
قبل از پاسخگویی به آنچه مطرح نموده اید باید به عنوان مقدمه عرض نمائیم که : بطور کلی روابط افراد با دیگران به سه نوع عمده قابل تقسیم می باشد که بر اساس این سه نوع ، باید شیوه برخورد خود را با مردم تنظیم نمود :
نوع اول : روابط عادی افراد با عموم مردم که در قالب روابط اجتماعی تعریف می شود که لازمه زندگی اجتماعی برقراری چنین روابطی می باشد و نوع برخورد انسان در چنین روابطی مدارا نمودن با تمامی اقشار جامعه می باشد .
البته اگر چه اسلام به برقراری اینگونه روابط سفارش نموده است و دستور به محبت نسبت به تمامی افراد بشر داده و آنرا سرآمد تمام اعمال عاقلانه پس از ایمان به خداوند دانسته است (الحدیت-روایات تربیتى، ج2، ص: 41) اما به این نکته نیز سفارش شده است که نباید این نوع از روابط ، باروابط نزدیک و دوستی واقعی افراد نسبت به یکدیگر اشتباه شود بلکه با وجود حفظ ارتباط با تمامی اقشار مختلف جامعه نباید به مسائل خصوصی و شخصی این افراد وارد شده و یا آنان در تمامی جزئیات زندگی دخیل نمود .
حضرت علی علیه السلام در این خصوص می فرماید : ... امّا برادرانى که باید با آنها در ظاهر رفت و آمد کنید ... در امور دین و دنیا از آنها بهرهمند گردید، و ارتباط خود را با آنها قطع نکنید و کارى به باطن آنها نداشته باشید، تا هنگامى که به شما محبت مىکنند شما هم با آنها محبت نمائید و با خوش زبانى و چهره باز با آنان برخورد کنید. ( محمد باقر مجلسی ، بحارالانوار ج64 ص 193)
نوع دوم : برقراری روابط دوستانه و صمیمی با نااهلان و کسانیکه انحرافات اخلاقی و اعتقادی دارند .
این گروه از افراد که دامنه آن نیز بسیار وسیع می باشد خود دو دسته می باشد
دسته اول : شامل افرادی می شود که برقراری رابطه با آنها زمینه ساز انحرافات اعتقادی و اخلاقی در خود انسان می شود .
به همین دلیل در دین اسلام اینگونه روابط را به مصلحت مسلمانان ندانسته و ادامه ارتباط با اینگونه افراد را زمینه ساز انحرافات اعتقادی مطرح نموده است ؛ لذا به صراحت از برقراری روابط دوستانه و نزدیک با چنین اشخاصی از جمله کفار و پیروان ادیان تحریف شده بر حزر داشته که آیات متعددی از قرآن کریم به این مساله پرداخته است . (1)
دسته دوم : افرادی هستند که برقراری روابط دوستانه و صمیمی با آنها برای انسان هیچ خیری ندارد چه از لحاظ دنیوی و چه از لحاظ اخروی ؛ بلکه به عکس ممکن است انسان در برقراری رابطه با اینگونه افراد با خسارتهای جبران ناپذیر دنیوی و اخروی مواجه گردد .
اسلام افراد را از برقراری اینگونه روابط نیز منع کرده است که به برخی از روایات اهل بیت علیهم السلام در این زمینه اشاره می کنیم :
1- حضرت علی علیه السلام در بیانی فرموده اند : از دوستى با فاجر (گناهکار هرزه) بپرهیز، چرا که براى رونق کار خود تو را مىفروشد. (جلوههاىحکمت، صفحهى343)
2- امام صادق (ع) فرموداند : به کسى که منفعت دینى تو را در نظر نمىگیرد نزدیک مشو، و علاقهاى به همنشینى با او نشان مده، زیرا هر چیزى بجز خداوند از بین رفتنى و پایانش بس خطرناک است. (آداب معاشرت از دیدگاه معصومان علیهم السلام، ص: 30 )
3- امام صادق (علیه السلام) فرموده اند : برادران بر سه گونهاند: یکى آنکه از جان خویش براى دیگرى مایه مىگذارد؛ دیگرى آنکه در مال خود او را شریک مىسازد؛ که این دو در برادرى صادقند. سوّمى کسى است که هر چه نیاز دارد از تو مىگیرد و تو را براى خوشى خود مىخواهد، به چنین کسى اعتماد مکن.( بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار ج75 ص : 190)
4- امام سجاد علیه السّلام در توصیه ای به یکی از فرزندان خود ؛ به پنج دلیل وی را از همنشینی با پنج گروه منع فرمودند :
- همنشینی با دروغگو بدلیل اینکه او همچون سرابى است که دور را در نظر افراد نزدیک و نزدیک را برایشان دور جلوه مىدهد.
- همنشینى با فاسق و گنهکار بدلیل اینکه او به یک لقمه یا کمتر از آن دوستش را می فروشد.
- دوستی با بخیل بدلیل اینکه او مال خود را در سختترین نیازمندیهای دوست از وی دریغ مىدارد.
- همنشینی و دوستی با أحمق، زیرا او در عین اینکه قصد سود رساند به دوست را دارد (بواسطه حماقتش) به او زیان میزند. ( دوستی خاله خرسه )
- دوستی با کسیکه قطع رحم نموده ، بدلیل اینکه در قرآن مورد لعن قرار گرفته است . (تحف العقول-ترجمه جعفرى ص : 258 )
نوع سوم : برقراری رابطه با افراد صالح الهی بر پایه اخلاق و اعتماد متقابل و با انگیزه های خدایی می باشد (2)
این گروه از افراد کسانی هستند که با دیدنشان انسان به یاد خدا می افتد ، و کلامشان موجب افزایش علم دانش در انسان می گردد ، و عمل و رفتارشان به گونه ای است که افراد را متوجه آخرت می نماید . ( برگرفته از روایتی از پیامبر اسلام در بحار الأنوار ج1 ص : 198 ) دوستی با اینگونه از افراد است که در قیامت می توانند موجبات شفاعت را فراهم نموده و انسان را از آتش جهنم نجات دهند و یا حتی زمینه انتقال به درجات عالی بهشت را برای انسان فراهم نمایند ( در این خصوص مراجعه کنید به تفسیر آسان، ج14، ص: 350 ذیل آیه 101 سوره شعراء همچنین کتاب آیین بندگى و نیایش- لزوم محبت بین برادران ایمانى ..... ص : 305 )
البته یافتن چنین افرادی به عنوان دوست واقعی در طول زندگی انسان به ندرت برای انسانها پیش می آید لذا حضرت علی علیه السلام که از این گروه تعبیر به (کبریت احمر ) نموده و در شناساندن اینگونه از افراد فرموده اند : این گروه از افراد بمنزله بال و دست و مال و خاندان برای انسان می باشند .... این گونه برادران بسیار اندک هستند و وجود آنها مانند کبریت احمر نادر مىباشد. (محمد باقر مجلسی ، بحارالانوار ج64 ص 193)
دین مبین اسلام در تبیین نوع برخورد با اینگونه افراد ، به برقرار روابط نزدیک و دوستانه و همچنین مجالست و همنشینی با چنین افرادی تاکید فراوان می نماید . (الحدیت-روایات تربیتى، ج2، ص: 134)
با توجه به مقدمه گفته شده در پاسخ به بخش اول سوالتان باید بگوئیم :
اگر چه بسیاری از اخلافات میان فامیل و دوستان ,ناشی از سوء تفاهم ها و توقعات بالای افراد نسبت به یکدیگر می باشد اما همانگونه که گفتیم دستور اسلام در خصوص برقراری روابط اجتماعی حتی با کسانی که با آنها دشمنی دارد « مدارا» می باشد
مدارا نمودن در واقع یکی از شئون اجتماعی افراد در برخورد با دیگران همراه با خوش خلقی ، احترام و گشاده رویی می باشد، بگونه ای که موجب احترام دوست و دشمن نسبت به انسان می گردد :
سفیان بن عیینه گوید به زهرى گفتم: با على بن حسین (ع) ملاقات کردى؟ گفت آرى. و تا حال با کسى برتر از او ملاقات نکردهام. من براى او دوستى در نهان و دشمنى آشکارا نمىشناسم گفتند چگونه؟ گفت چون کسى را ندیدم که آن حضرت را دوست دارد، ولى از شدّت معرفت به فضلش به او رشک نبرد، و کسى را ندیدم که با آن حضرت دشمن باشد ولى از شدّت مداراى او با وى مدارا نکند.
* چگونگی مدارا با مردم
با مراجعه به روایات معصومین علیهم السلام به راحتی می توان به روشهای مدارا با مردم دست یافت که در اینجا به مواردی اشاره می گردد .
1- بیرون کردن کینه و دشمنی مردم از دل خود
چه بسا بدلیل کم لطفی و اشتباهات مردم ؛ در دل انسان کدورت و کینه هایی نسبت به آنها بوجود بیاید که این کینه ها مانع از حسن معاشرت انسان گردد ، لذا از اصول مدارا با مردم بیرون کردن این کینه ها از دل می باشد .
امام باقر یا امام صادق ( علیهما السلام ) میفرمایند : همانا خداوند نرمخو و مهربان است و نرمی را دوست دارد و از ( نشانه های ) نرمخویی او بیرون کشیدن کینه ها و ضدیتها از دلهای شماست. ( میزان الحکمة / ج 5 / ص 2109 )
2- رعایت ادب و احترام نسبت به دیگران
امام صادق (ع) از پیامبر (ص) نقل فرموده است که سه چیز دوستى انسان را براى برادر مسلمانش خالص مىگرداند: 1- با خوشرویى او را ملاقات کند. 2- در مجلس به او جا دهد. 3- او را با بهترین نامها بخواند. (آداب معاشرت از دیدگاه معصومان علیهم السلام ص 52 )
3- نداشتن مزاحمت برای دیگران
حذیفة بن منصور گوید: از امام جعفر صادق (ع) شنیدم که مىفرمود: کسى که از مزاحمت مردم دست بردارد، گرچه او یک نفر است که از مزاحمت آنان دست برداشته لکن در مقابل افراد زیادى از مزاحمت او دست برمىدارند.( آداب معاشرت از دیدگاه معصومان علیهم السلام، ص: 52)
4- کنار گذاشتن اخلاق تند و خشن
امام صادق علیه السّلام فرموده است: اگر میخواهى در جامعه مورد تکریم و احترام باشى با مردم به مدارا و نرمى برخورد کن، و اگر میخواهى با تحقیر و اهانت مردم مواجه شوى روش تندى و خشونت در پیش گیر.( الحدیت-روایات تربیتى، ج1، ص: 92)
5- بردباری در برابر افراد نادان
خداوند در آیه ی 63 سوره ی فرقان می فرماید : و عباد الرحمن الذین یمشون علی الارض هونا و اذا خاطبهم الجاهلون قالوا سلاما بندگان خدای رحمان کسانی هستند که در روی زمین به فروتنی راه می روند و چون جاهلان آنان را مخاطب سازند, به ملایمت سخن گویند.
رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله نیز فرموده اند : سه چیز است که هر که نداشته باشد، هیچ کارش تمام نیست: پرهیزگارى که او را از نافرمانى خدا باز دارد، و خلقى که بسبب آن با مردم بسازد و بردبارى که نادانى نادان را با آن رد کند. (اصول کافى-ترجمه مصطفوى ج3 ص 180 )
6- اظهار ننمودن مسائلی که موجب بروز کدورت می شود
امام باقر علیه السّلام فرمود: در تورات نوشته است، از جمله مناجات خداى عز و جل با موسى بن عمران علیه السّلام این بود که: اى موسى! راز پنهان مرا در باطن خویش پوشیده دار، و در آشکارت سازگارى با دشمن من و دشمن خود را از جانب من اظهار کن و با اظهار راز پنهانم سبب دشنام دادن آنها بمن مشو.... (اصول کافى-ترجمه مصطفوى ج3 ص 180 )
7- در مقام انتقام گیری بر نیامدن :
امام سجاد علیه السّلام کنیزى داشت که روى دستش آب مىریخت، ظرف آب از دستش افتاد، و دست امام مجروح شد، اما امام علیه السلام بجای تنبیه وی ، او را در راه خدا آزاد نمود . (مشکاة الانوار-ترجمه هوشمند و محمدى، متن، ص: 367)
8- گذشت در برابر اشتباهات دیگران
ابن عمر گوید: مردى به رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله عرض کرد: اى رسول خدا! چه مقدار خادمت را مىبخشى؟ رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله از جواب ساکت شد، سپس فرمود: روزى هفتاد مرتبه.
در پایان این بخش از سؤالتان ذکر این نکته نیز لازم است که اگر چه انسان عاقل در روش برخورد با مردم, رفق و مدارا را در پیش می گیرد؛ اما همین رفق و مدارا نیز حدو مرزی دارد , که پس از گذشت از آن حدود دیگر نیاز به رعایت مدارا نیست . در اینجا به ذکر دو نمونه از آن می پردازیم :
- هنگام ضایع شدن حدود الهی
مثلا اگر در جمع خانواده یا دوستان, کسی مشغول به غیبت مومنی شود و با نصیحت شما دست از این کار برندارد, دیگر جایی برای مدارا نیست؛ لذا میبایست با رفتاری مناسب, از ادامه ی غیبت جلوگیری کنید و در اینصورت رنجیدن دیگران مهم نیست؛ چون تکلیف دارید از حقوق مسلمانی دفاع کرده, اجازه ی معصیت ندهید.
- در برخورد با کسی که عادت به تحقیر دیگران دارد.
اگر کسی بدلیل بدخلقی و عصبانیت و یا جهالت با شما رفتاری زشت کند, لازم است با حوصله و صبر با او برخوردی ملاطفت آمیز داشته باشید؛ تا کم کم شرمنده گشته, از بد بداخلاقی دست بردارد. اما اگر کسی به قصد تحقیر و خوار کردن شما کاری را انجام دهد و از برخورد خوبتان سوء استفاده کرده و اصلاح نشود, در اینجا چون عزت از آن خداست و خداوند خواری هیچ مومنی را نمی پسندد, باید با او به گونه ای رفتار کنید که دست از این کار بردارد.
اما در خصوص یکی بودن ظاهر و باطن انسان ها خوب است بدانید آنچه که در اسلام راجع به دو رویی مورد مذمت قرار گرفته آن است که انسان در مقابل افراد اقدام به چاپلوسی و تملق نموده و در پست سر بدگویی آنها را نماید در روایتی امام باقر علیه السلام در این باره فرموده اند : چه بد بندهایست آنکه دورو، و دو زبان باشد، در مقابل برادر دینیش زبان به تملّق و چاپلوسى گشوده، و در پشت سرش با بدگوئى از او گوشتش را بخورد و آبرو و شرف وى را ببلعد، اگر که وى به نعمتى رسد (هدیه و ارمغانى به او داده شود)، حسد ورزد، و اگر گرفتار شود یاریش نکند. (معانی الأخبار-ترجمه محمدى ج1 ص 407)
بنابراین لازمه یک زندگی آرام و مسالمت آمیز آن است که انسان در نوع برخورد با افراد شیوه مدارا– البته به معنای صحیح آن , به همراه رعایت شرایطی که در اسلام آمده و به بخشی از آنها اشاره شد – را در پیش گیرد . و اینکه انسان نسبت به کسی احساس خوبی نداشته باشد ولی با اخلاق اسلامی با وی برخورد نماید به معنای دورویی نیست کما اینکه حضرت علی علیه السلام همواره این درس را بپیروان خود میداد که لازم است هر انسانى در باطن خود نسبت بمردم داراى دو احساس باشد: یکى احتیاج به آنها و دیگرى بىنیازى از آنها. احساس احتیاج را با سخنان نرم و روى گشاده خود آشکار کند، و بىنیازى خویش را بوسیله اجتناب از زبونى و حفظ عزت شخصى خود ظاهر سازد. (الحدیت-روایات تربیتى ج2 ص 401 )
-----------
پی نوشت :
1- در این خصوص به تفسیر آیات 27 تا 29 سوره الفرقان ، آیات 28 و 29 و 118 سوره آل عمران ، آیات 138-139 سوره النساء ، آیات 51 و 57 سوره مائده و آیه 73 سوره انفال مراجعه فرمائید .
2- از آنجا که دوست در سرنوشت دنیوی و اخروی انسانها تاثیر فراوانی دارد دین اسلام آن را مورد توجه خاص خود قرار داده و از ابعاد گوناگونی آنرا بررسی نموده است از جمله اینکه راههای تشخیص دوستان واقعی چیست و از چه ویژگیهایی برخوردار می باشند ؟ فضیلت و آثار دنیوی و اخروی رابطه با دوستان واقعی چیست ؟ راههای امتحان و آزمایش افراد برای اثبات واقعی بودن دوستیشان کدام است ؟ حدو مرز دوستی چه مقدار است ؟ دوستان حقیقی چه حقوقی به گردن ما دارند و وظیفه ما در قبال چنین افرادی چه می باشد؟ عوامل تقویت اینگونه روابط چه می باشد ؟ آفتها و آسیبهای دوستی چیست و .... که برای مطالعه بیشتر می توانید به کتابهای ذیل مراجعه فرمائید :
- مصادقه الاخوان شیخ صدوق - ترجمه سید على خراسانى کاظمى - ناشر: کرمانى - مکان چاپ: قم - سال چاپ: 1402 ق - نوبت چاپ: اول
- آداب معاشرت- ترجمه جلد شانزدهم بحار الانوار - نویسنده: محمد باقر کمرهاى - تعداد جلد: 2 - ناشر: اسلامیه - مکان چاپ: تهران - سال چاپ: 1364 ش - نوبت چاپ: اول
- آداب معاشرت از دیدگاه معصومان علیهم السلام - نویسنده: محمد على فارابى یعسوب عباسى على کمر - ناشر: آستان قدس - مکان چاپ: مشهد - سال چاپ: 1380 ش
- آئین دوستی در اسلام نوشته آقای بابازاده
- دوستی و دوستان نوشته آقای سید هادی مدرسی , ترجمه آقای شیخی و آژیر
- دوستی در قرآن و حدیث نوشته آقای محمدی ری شهری .
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
لوگوی دوستان
پیوندهای مفید
فهرست موضوعی یادداشت ها
موضوعات ساختاری وبلاگ
مشترک شوید