بازدید امروز : 268
بازدید دیروز : 42
چگونه استعدادهای خود را بشناسیم البته منظورم از استعداد این استعدادهای معمولی مثل نقاشی و ... نیست. از کجا بفهمیم ظرفیت و ارزش وجودی ما چقدر است؟
در پاسخ به سوال شما به بحثی در خصوص ظرفیت اشاره می کنیم.
ظرفیت، دو گونه است: اکتسابی و غیر اکتسابی. به عنوان مثال: شخص تیز هوش و کند ذهن از جهت توانشهای ذهنی ظرفیت متفاوتی دارند بدون آنکه خود در آن دخالت داشته باشند. دو انسان عالم و جاهل نیز که ابتدا دارای شرایط برابر از جهات مختلف بوده ولی یکی تلاش و فعالیت علمی کرده و دیگری سستی و کاهلی ورزیده است هم اکنون ظرفیت متفاوتی وجود دارد که تفاوت آن ناشی از عملکرد خود آنها است.
اگر چه ظرفیت ذاتی و غیر اختیاری همگان چه بسا کاملا برابر و یکسان نباشد اما همه آنها ظرفیت کافی در جهت رسیدن به کمال لازم ابدی و سعادت جاودانی را دارند. افزون بر آن خداوند نیز در قیامت پرونده هر کسی را متناسب با امکانات و ظرفیت و نعمتهایی که به او ارزانی داشته است محاسبه می کند.
واقعیت آن است که ظرفیت موجودات و انسان ها، همانند ظرفهایى نیست که براى برخى نصف و براى برخى تمام آن پر شده باشد؛ بلکه هر موجودى متناسب با وضعیت و موقعیت خود، ظرف و ظرفیتش شکل خواهد گرفت. همه ظرفها متناسب با ظرفیت خود، پر است و به هر مقدار که قابلیتها و استعدادها بیشتر شود و فعلیت پیدا کند، به همان مقدار ظرفها نیز بزرگتر خواهد شد. به طور مثال: هر مقدار معلومات و درجات علمى انسان افزایش یابد، ظرف قلب و سینه او گشادتر خواهد شد.
همچنین هر کدام از جمادات، گیاهان و حیوانات، عرصه خاصى براى ظهور ظرفیت خود دارند. به طور مثال: دانه گندم در مدت چند ماه و با رعایت اصول کاشت و داشت و برداشت، مىتواند تبدیل به خوشهاى هفتاد دانهاى شود. البته هر مقدار عوامل تأثیرگذار کم شود، دانههاى کمترى به بار خواهد نشست و هر گاه عوامل اصلاح، ارتقا یابد، دانههاى بیشترى به ثمر خواهد رسید. نسبت به دیگر انواع گیاهان و حیوانات نیز این چنین است.
درباره اختلاف قابلیتها و تفاوت موجودات، اشاره به چند نکته شایان توجه است:
یکم.
این طور نیست که هر موجودى، تنها دریک شرایط خاص قرار بگیرد و تنها یک نوع قابلیت داشته باشد، بلکه چه بسا وضعیت آن تغییر کند و در نتیجه قابلیت آن نیز ارتقا یابد. به طور مثال: فسیلها طى چند هزار سال، به زغال سنگ و سپس به رگههاى الماس تبدیل مىشود. با ترکیب دو گونه از میوهها و یا گلها نیز میوه جدید و یا رنگ و ترکیب جدید حاصل مىآید. اما تمامى این گونه تغییرات، نظاممند و روشمند است.
دوم. ایجاد تغییر، گاهى از سوى «عوامل خارجى» است؛ مانند بیشتر تغییراتى که در جمادات و گیاهان اتفاق مىافتد که عوامل انسانى، محیطى و... در آنها تأثیرگذار مىباشند. گاهى نیز علاوه بر عوامل خارجى، عوامل شخصى و درونى موجب ایجاد تغییر و تفاوت قابلیتها مىشود که درباره انسانها بیشتر این گونه است. به طورى که اراده افراد و عوامل درونى آنان، علاوه بر عوامل محیطى و ژنتیکى در وضعیت شان تاثیر فراوانى دارد و اراده و انگیزه انسانها چه بسا موجب تفاوت قابلیت بسیار در میان آنها شود.
ایجاد و تداوم نظام جهان هستى از سوى خداوند میباشد. به همین جهت انتساب به خداوند دارد و گفته مىشود: قابلیتها را خداوند داده است. اما این اراده الهى گزاف و بىدلیل نیست، بلکه متناسب با وضعیت خود موجودات است. به طور مثال: اگر یک دانه گندیده زیر پا لگدمال شود، قابلیت تبدیل شدن به خوشه را از دست مىدهد و اگر زیر خاک قرار گیرد و بقیه شرایط آب و نور فراهم شود، سبز شده و تبدیل به خوشه مىگردد و اگر آنچه زیر خاک کاشته شده، گندم باشد، گندم مىروید و اگر دانه سیب باشد، محصول آن سیب خواهد بود.
چنان که اگر نطفه انسان در شرایط مساعد قرار گیرد، انسان متولد مىشود و اگر نطفه حیوان در مسیر طبیعى خود قرار بگیرد، حیوان به دنیا مىآید.
در میان انسانها نیز اگر نطفه حامل ژنهاى برتر باشد انسان متولد شده از هوش و توانمندى بیشتر برخورد خواهد شد، ولى اگر نطفه از سوى پدر معتاد یا الکى باشد، چه بسا فرزند متولد شده مشکلاتى از جهت توانمندى جسمى و عقب ماندگی عقلى به همراه داشته باشد. حتى از یک پدر نیز در شرایط مختلف، چه بسا فرزندانى با استعدادها و توانمندىهاى مختلف به دنیا آیند. که با تغییر شرایط و تفاوت عوامل، مشروطها و معلولها متفاوت مىشوند و این هم نشان از نظاممندی و روشمندی جهان هستی و اراده و تدبیر خداوند دارد. به طوری که، اگر در شرایط متفاوت، نتیجه یکسان مىبود، دور از عدالت و برخلاف نظاممندى مىبود.
بنابر آنچه گفته شد، قابلیت هر موجودى، با توجه به مجموعه شرایط و موقعیتها نمود پیدا مىکند و منظور از این که خداوند قابلیت موجودات را داده است به معنای آن است که خداوند نظام عمومى جهان را این گونه برقرار کرده و «مشیت عمومى» او در این دنیا، این چنین است.
همین نظم و انضباط در جهان هستی موجب شده که تفاوت قابلیتها، قابل محاسبه و پیشبینى باشد و دانشمندان بتوانند قوانین علمى مانند شیمى، فیزیک و... را کشف کنند و پزشکان از علایم مشابه، به تشخیص بیمارىها موفق شوند.
نکته ی قابل توجه این است که بدانیم، قابلیتها در شرایط مختلف قابل تغییر است و درباره انسان، اراده و اختیار او در تغییر شرایط و یا حفظ موقعیت، نقش اساسی را دارد و بر این اساس مجازاتها و پاداشها درباره انسان سزاوار خواهد بود و معنا می یابد.
استعداد و ارزش وجودی انسان:
انسان از منظر آیات و روایات دارای جایگاهی ممتاز و بسیار ارزشمند است. او خلیفه خداوند و جامع اسماء و صفات الهی است و می تواند به رفیع ترین قله های کمال و فضیلت دست یابد. قرآن کریم و روایات معصومین (علیهم السلام) انسان را به خود شناسی دعوت کرده اند و او را به تأمل در خویشتن و سرمایه ها و گوهرهای درونی اش ترغیب و تشویق کرده اند.
این خودشناسی آثار و برکات فراوانی به دنبال دارد که از جمله آنها دستیابی به عزت نفس و احساس کرامت و بزرگواری در خود است. اگر انسان به این حقیقت دست یابد که خداوند پس از پشت سر نهادن مراحل پست، به او استعدادهای شگفت انگیز داده و او را به مقامی ارجمند که برتر از همه موجودات است رسانیده است، بی هیچ تردید حاضر نخواهد شد که خود را هم ردیف حیوانات قرار دهد و زمام خود را به دست خواهش های پست و خواسته های حیوانی بسپارد.
احساس کرامت نفس زمانی حاصل می شود که انسان به برتری هایی که خداوند کریم به او عطا فرموده است آگاه شود. امیر مؤمنان(علیه السلام) در این باره می فرماید: «من کرمت علیه نفسه، هانت علیه شهواته (نهج البلاغه، حکمت 449). آن کس که در خود احساس عزت و بزرگواری کند خواهش ها در نزد او پست و بی مقدار می گردد. شناخت درست و عمیق و واقعی انسان، او را به ارزش وجودی خویش واقف می سازد و سبب می گردد که او، خود را بالاتر از آن ببیند که دامنش را به زشتی ها و گناهان آلوده کند، بلکه سعی می کند عمر خود را چنان سپری کند که گوهر وجودش دستخوش آفت های روزگار نگردد.
برعکس آن کس که احساس شخصیت اخلاقی و ارزشمند بودن را از دست بدهد، ممکن است به هر حقارتی تن در دهد و از دست زدن به هیچ گناهی واهمه و ترسی نداشته باشد. امام هادی(علیه السلام) می فرماید: « من هانت علیه نفسه فلا تأمن شره» (تحف العقول، سخنان حضرت هادی(علیه السلام). آن کس که خود را پست و بی ارزش بداند، از شر و آفت او ایمن مباش.
از دیدگاه امیر مؤمنان(علیه السلام) حداقل بها و قیمت انسان بهشت است و اگر انسان خود را به کمتر از بهشت بفروشد در این معامله دچار خسران و زیان شده است: «انه لیس لانفسکم ثمن الا الجنه فلاتبیعوها الا بها» (حکمت 456، نهج البلاغه). برای جان های شما قیمتی جز بهشت نیست، پس آن را به کمتر از بهشت نفروشید» البته بهشت کمترین بهای انسان مؤمن و خدا باور و جویای کمال است و بالاتر از آن لقای پروردگار و رضوان الهی است که ازکمال بالاتر و از هر لذتی، لذیذتر و گواراتر است. (رجوع کنید به: تهذیب نفس، ابراهیم امینی).دوست عزیز؛
همه ی ما این استعداد را داریم که از مرحله ی حیوانیت پا را فراتر گذاشته، به مرحله انسانیت برسیم؛ یعنی سه قوه شهوت و غضب و وهم را تحت تصرف عقل و شرع در آوریم چرا که انسان در بدو ورود به این عالم حیوان بالفعل است.
امام خمینی (رحمة الله علیه) می فرمایند: «انسان حیوانی بالفعل است در ابتدای ورود به این عالم؛ و در تحت هیچ میزان جز شریعت حیوانات، که اداره شهوت و غضب است، نیست... و اگر تحت مربی و معلمی واقع نشود پس از رسیدن به حد رشد و بلوغ یک حیوان عجیبی می شود که در هریک از شئون مذکوره گوی سبقت را از سایر حیوانات و شیاطین ببرد و از همه قویتر و کاملتر در مقام حیوانیت و شیطنت شود.»1
خداوند انسان را خلیفه خود در زمین، (انی جاعل فی الارض خلیفه) و مسجود ملائکه قرار داد (و سجد الملائکه کلهم اجمعون الا ابلیس) و برای او پیامبران الهی با کتاب های آسمانی فرستاد، تا این خداگونگی از مرحله استعداد به فعلیت درآید و انسان آینه تمام نمای خدا در روی زمین گردد. در این راستا زندگی نیز فرصتی است برای خدایی شدن و عمر انسان اگر در این مسیر هزینه نشود، خسارت است؛ «ان الانسان لفی خسر الا الذین آمنوا و عملوا الصالحات»
بنابراین هدف از خلقت انسان، خدایی شدن یا خداگونه شدن انسان و فعلیت بخشی به استعداد خلیفه الهی است که از طریق «توحید و خدامحوری» حاصل می شود.
انسان اهداف فراوانی در زندگی خود دارد، ولی اگر بخواهد زندگی اش سامان یابد و به آرامش برسد، باید تمامی اهداف گوناگون خود را در مسیر خاص و برای رسیدن به هدف واحدی که همانا هدف از خلقت انسان است، سازماندهی و جهت دهی کند. برای این منظور نکته اساسی که وجود دارد شناسایی هدف نهایی و اصلی آفرینش است.
از دیدگاه قرآن کریم هدف نهایی انسان در زندگی، قرب الی الله از طریق عبادت و انس با خداوند است؛ «و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون؛ و جن و انس را نیافریدم مگر برای عبادت». فایده و اثر عبادت نیز انس با معبود و نزدیک شدن به صفات و کمالات او است. برای هدفگذاری در زندگی باید به گونه ای برنامه ریزی نمود که تمامی اهداف جزئی زندگی در مسیر قرب الی الله توجیه و سازمان دهی شود، تا انسان بتواند در این مسیر به کمال و سعادت واقعی خودش دست یابد.
برای رسیدن به مقام انسانیت لازم است که واجبات الهی را انجام داده و معاصی وگناهان را ترک کنیم. این مرحله در حد ظرفیت تمامی انسانهاست و بسیار مهم و سرنوشت ساز است.
این مرحله که در عرفان اسلامی از آن به قرب فرایض تعبیر می کنند، در نهایت به حصول ملکه تقوی و بهره مندی از آثار و ارزشهای ناشی از آن، خواهد انجامید.
نکته ای دیگر:
انسان برای تقویت استعدادهای درونی خود باید با عادت هایی که مانع رشد انسان و عمل هستند، مبارزه کند. برخی عادتها در انسان مانع حرکت او در جاده ایمان تلقی می شود. به عنوان مثال: کسی که به پرخوری، پرخوابی و پر گویی عادت نموده است، قادر نخواهد بود به انجام وظایف واجب و مستحب خود اقدام کند. عادتهای مذموم در برخی موارد حتی زمینه انجام گناه و تخلف از بندگی حق تعالی را در انسان فراهم می کنند و باعث تضعیف ایمان در او می شوند.
فهرست منایع:
----------
1. امام خمینی ( رحمة الله علیه) چهل حدیث، ص168
برای مطالعه ی بیشتر می توانید به کتاب های زیر مراجعه کنید:
ــ تفسیر انسان به انسان ، آیة الله جوادی آملی
ــ درآمدی بر انسان شناسی ، کلود ریویر، ناصر فکوهی (مترجم)
ــ حیات حقیقی انسان در قرآن ، عبدالله جوادی آملی
ــ شناخت انسان در تصعید حیات تکاملی ، علّامه محمد تقی جعفری
ــ هدف زندگی ، علّامه محمّد تقی جعفری
ــ مشکلات روانی انسان مدرن ، کارل گوستاو یونگ، محمود بهفروزی (مترجم)
ــ تاریخ اندیشه و نظریه های انسان شناسی ، ناصر فکوهی
ــ انسان شناسی عمومی ، اصغر عسکری خانقاه، محمدشریف کمالی
ــ انسان شناسی شهری ، ناصر فکوهی
ــ انسان از دیدگاه اسلام ، احمد واعظی
ــ انسان موجود ناشناخته آلکسس کارل، عنایت الله شکیباپور (مترجم)
ــ انسان شناسی فرهنگی، مردم شناسی فرهنگی ، امان الله قرائی مقدم
ــ انسان شناسی از دیدگاه اسلام ، محمدرحیم نوری
ــ برگی از دفتر انسان شناسی از دیدگاه نهج البلاغه ، ابوالقاسم طاهری
ــ تاریخ اندیشه های انسان شناسی و مردم شناسی، شاخه زرین ، محمدعلی یوسفی زاده
منابع بیشتر را می توانید از آدرس زیر جستجو نمایید:
http://www.adinebook.com/gp/search.html/384-4201109-8424183
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
لوگوی دوستان
پیوندهای مفید
فهرست موضوعی یادداشت ها
موضوعات ساختاری وبلاگ
مشترک شوید