بازدید امروز : 38
بازدید دیروز : 119
دیگه خسته شدم، دیگه اعتماد به نفسی برام باقی نمانده، وارد هر کاری که میشم پولش حلال نیست، یا محیط خوبی نداره، تا کی باید دنبال کار بگردم، یک سال طول کشید تا تونستم کارمند تعاونی بشم حالا بعد از این سختی ... من با چه امیدی باید زنده باشم، تا کی باید مجرد باشم ... خدایا کاش مرگم رو برسونی ... خدایا مرگ بهتر است از این زندگی سخت و پرگناه ... ! نه پولی دارم تا ازدواج کنم و نه کاری دارم تا سر و سامان بگیرم ... خدایا خسته شدم توی این سن موهام دارن سفید میشن ... به خدا که دیگه خسته شدم ... منو ببر جای خودت تا آلوده آلوده نشدم ...؟
با سلام به پرسشگر گرامی که هم چنان سوال های خود را با ما در میان می گذارید، امیدواریم راهنمای خوبی برای شما باشیم.
«کار»
عقل اسیر است و همىخواهد ز حق--- روزى بىرنج و نعمت بر طبق
کار و تلاش که جوهره ی هر مردی است، در شما وجود دارد و این یک نقطه ی قوتی برای شما محسوب می شود. اما در مورد شغلی که جدیداً به آن پرداخته اید، دل نگرانی های در شما موج می زند که چه بسا عامل آن حساسیت بیش از اندازه ی شما باشد. شما نباید توقع داشته باشید که کار و محیط آن وفق دل شما باشد.
اگر چه شغلی یافت شود که به آن علاقه داشته باشید و محیط آن مناسب رشد روحی و معنوی انسان باشد مطلوب تر است. منتهی می توان با صبر و حوصله در حال حاضر به کار مشغول باشید و با همکاران خود رابطه ی مناسب و گرمی برقرار نمائید، تا محیط برای شما جذاب شود. در همین حین اگر کار مناسب دیگری برای شما فراهم شد، تغییر شغل دهید.
«حرام»
به راستی از کجا متوجه شدید که پولی که از تعاونی می گیرید، حرام است؟ در این مورد بهتر است نظر رهبری را که در این امور آگاهی لازم را دارا هستند، جویا شوید. این که در سوال به شغل خود دو ایراد گرفته اید؛ حرام بودن و محیط نامناسب داشتن، آیا به این جهت نیست که شما فردی با نگرش خاص و یا حساس هستید؟ اگر تنها به حرام بودن درآمد اشاره می نمودید، سخنی نبود؛ اما به محیط آن نیز اشکال می کنید، مگر محیط آن چه اشکالی دارد؟
آیا به این خاطر نیست که به تازگی وارد آن محیط شده اید و هنوز با همکاران خود رابطه دوستانه ای نتوانسته اید بر قرار کنید؟ اگر به این جهت است برای ایجاد صمیمیت کاری بکنید. اگر مسئله بر خورد با نامحرم است، باید از خود مراقبت کنید. چرا که کاری بعدی هم معلوم نیست، غیر این باشد.
«اعتماد بنفس»
به راستی با این که شما تلاش خود را برای کار انجام می دهید، بر فرض این که شغلی فعلاً یافت نشود، چه ارتباطی با این دارد که اعتماد بنفس خود را تخریب کنید؟ در موقعی جا دارد انسان به توانمندی خود شک کند، که تلاش لازم و پشتکار کافی برای به سر انجام رساندن کاری را نداشته باشد، که این امر در شما منتفی است. دست از تخریب خود بردارید.
«تلاش و یاری»
به جای دل نگران بودن و بی تابی نمودن لازم است از عقل و مشورت بهره بگیریم. امام علی -علیه السلام- می فرماید:«از بیتابی کردن بپرهیز که آن امید را قطع می کند و کار را به ضعف می کشاند و اندوه به بار می آورد. بدان که دو راه نجات بیشتر نیست: یا مشکلی چاره دارد که باید چاره اندیشی کرد و یا چاره ندارد که در آن صورت باید شکیبایی ورزید».[1]
برای هر شخصی اقدام به کاری-با شرایط حداقلی- وجود دارد، آن را در زندگی خود بیابید؛ دوست، آشنا، همسایه و از همه مهم تراز تلاش و کوشش خود بهره بگیرید، نگوئید هیچ شرایطی نیست. با حداقل شروع کن، بعد راه خود را خواهید یافت و در این صورت آن چه که روزی شما است، خواهد رسید. امام علی -علیه السلام- می فرماید:«کسب و کار کن، که آنچه روزی توست به تو می رسد».[2]
راه روزى کسب و رنج است و تعب---هر کسى را پیشهاى داد و طلب
اطلبوا الأرزاق فی أسبابها--- ادخلوا الأوطان من أبوابها
«امید»
در زندگی نباید ناامید بود، چرا که موتور محرک آدمی امید است. تا وقتی خدا است و تلاش و کوشش وجود دارد نباید ناامید بود. چه بسا گاهی از آنجای که انسان گمان ندارد، گشایش های رُخ می دهد. امام علی -علیه السلام- فرمود:« به آنچه امیدش را نداری امیدوارتر باش از آنچه بدان امید داری؛ زیرا که موسی بن عمران -علیه السلام- رفت که برای خانواده اش آتش بیاورد، اما [در آن جا] خداوند عزّ وجلّ با او به سخن گفت و او پیامبر برگشت. ملکه سبا نیز از کشور خود بیرون آمد، اما به دست سلیمان -علیه السلام- مسلمان شد و جادوگران فرعون برای تقویت قدرت فرعون بیرون آمدند ،اما [به خدا ]ایمان آوردند و برگشتند».[3]
من غریبم از بیابان آمدم---بر امید لطف سلطان آمدم
بوى لطف او بیابانها گرفت--- ذرههاى ریگ هم جانها گرفت
«گناه»
معصیت پروردگار عالم باعث می گردد، کارها گره بخورد. راه نجات از این مشکل نیز استغفار است. رسول خدا -صلّى اللَّه علیه و آله- فرمود: «هر کس که ملازم استغفار باشد [پیوسته استغفار گوید] خداوند متعال براى هر تنگى [اش] فرجى و براى هر نگرانىاش گشایشى قرار مىدهد، و او را از راهى که گمان نمىکند، روزى مىدهد».[4] می توان با استغفار و طلب عفو از پروردگار رزق و روزی را افزایش داد. حضرت امیر المؤمنین -علیه السّلام- فرموده:«...همانا خدا استغفار و طلب آمرزش را سبب از براى آمرزش و فزونى رزق و رحمت از براى آفریدگان قرار داده».[5]
«چشم»
اگر از خداوند حقیقتاً بخواهید که دست شما را بگیرد و از گناه نگاهتان دارد، بدانید این اتفاق خواهد افتاد. البته به شرطی که شما در مسیر خواسته ی خود حرکت نمائید. اگر شرایط اولیه ی ازدواج را دارید، به این سنت حسنه اقدام کنید.
خداوند خود ضمانت کرده از فضل خود شما را روزی دهد؛«مردان و زنان بىهمسر خود را همسر دهید، همچنین غلامان و کنیزان صالح و درستکارتان را اگر فقیر و تنگدست باشند، خداوند از فضل خود آنان را بىنیاز مىسازد خداوند گشایشدهنده و آگاه است».[6]آری، خداوندی که گشایش دهنده ی امور بندگان است و آگاه به حال آنها مگر می شود آنها را فراموش کند. افرادی را موردی سراغ داریم، که بعد از ازدواج کارهای آنها سامان بیشتری گرفته است.
اگر شرایط ازدواج اصلاً فراهم نیست، از خود مراقبت داشته باشید، خصوصاً از چشم، چرا که نگاه به نامحرم تخم شهوت را در دل می پروراند. اگر بر این امر مدتی مبادرت و استقامت کنید، شیرینی بندگی خدا را خواهید چشید. در این صورت شیرینی عبادت توان این را خواهد داشت، که شیرینی گناه را تحت شعاع خود قرار دهد.
«غم»
اندوه سبب می شود، انسان امید خود را از دست بدهد و پتانسیل لازم برای تلاش برای دنیا و آخرت نداشته باشد. این که نوشته اید موهایم سفید شده است چه بسا یکی از عوامل آن غم باشد. امام علی -علیه السلام- می فرماید:« اندوه، نیمی از پیری است».[7]از این رو لازم است، آینده ی خود را بی جهت تاریک نبینید، و تاریک نیز نکنید. امید به نور الهی داشته باشید. با غم و اندوه چه آیده شما خواهد شد؟ با تلاش، صبر و توکل بهتر از آن نصیب تان می گردد.
«نکات پایانی»
1. در اوایل هر کاری مشکلات خاص به خود وجود دارد و این یک امر طبیعی است. در این مواقع با درایت، صبر و توکل بر خدا لازم است حرکت نمود.
2. بر دنیا قانون اسباب و مسببات جریان دارد. با توجه به این نکته تلاش خود را برای به دست آوردن کار مناسب ادامه دهید و از خدا نیز طلب یاری نمائید.
3. فراز و نشیب زندگی، توان و جوهره ی افراد را به آنها نشان می دهد. باید در این مواقع بعد از شناسائی نقاط ضعف، آنها را تقویت نمود.
4. افرادی اهل ایمان هستند که به جوانانی چون شما حاضر هستند، دختران خود را بدهند و به حداقل زندگی راضی هستند، آنها را شناسائی کنید و برای ازدواج خود اقدام کنید.
5. از گناه دوری کنید، تا کارهای شما سامان بیاید.
6. گناه باعث می شود انسان دید مثبتی به خود پیدا نکند و شخصیت خود را ضعیف بپندارد.
7. گناه شیرینی آن می رود، و اندوه و غم آن می ماند. عبادت سختی آن می رود و شیرینی آن می ماند.
8. چشم امید خود را به درگاه الهی بدوزید.
9. به راستی اگر یک تیم فوتبال اگر 10دقیقه اول گُل بخورد، و زانوی غم بغل بگیرند چه خواهد شد؟! حال اگر تلاش کنند، چه اتفاقی خواهد افتاد؟ تا به حال ندیده اید تیم های در دقیقه های آخر نتیجه را تغییر دهند؟ به نظر می رسد شما با این که در اوایل بازی هنوز گل دریافت نکرده اید، روحیه ی خود را از دست می خواهید بدهید. نه! تا خدا هست امید هست.
10. اگر کاری حرام بود و این برای شما محرز شد، اگر آن رها کنید، خداوند شما را حتماً یاری خواهد کرد؛« وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِبُ وَ مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَیْءٍ قَدْرا؛ و او را از جایى که گمان ندارد روزى مىدهد و هر کس بر خدا توکّل کند، کفایت امرش را مىکند خداوند فرمان خود را به انجام مىرساند و خدا براى هر چیزى اندازهاى قرار داده است»[8]
منابع جهت مطالعه بیشتر؛
1. هنر رضایت از زندگی، عباس پسندیده، نشر معارف.
2. مطالعه ی زندگی نامه ی کربلائی احمد ساوجی.
------------------------
[1] . میزان الحکمه، ج 2، ص187.
[2] . میزان الحکمه، ج 2، ص92
[3] . میزان الحکمه، ج 4، ص 375 .
[4] . پیام پیامبر، ترجمهفارسى، ص 339.
[5] . ارشاد القلوب، ترجمه رضایى، ج1، ص80.
[6] .نور/32.
[7] . میزان الحکمه،ج 3، ص 62 .
[8] .طلاق/3.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
لوگوی دوستان
پیوندهای مفید
فهرست موضوعی یادداشت ها
موضوعات ساختاری وبلاگ
مشترک شوید