سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 تعداد کل بازدید : 2745468

  بازدید امروز : 205

  بازدید دیروز : 62

وبلاگ موسسه رستگان www.mrastegan.ir

 
فضیلتها چهارگونه اند : یکی از آنها حکمت است که قوام آن اندیشه است . [امام علی علیه السلام]
 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: یکشنبه 89/5/31::: ساعت 1:1 عصر

من دانشجوی ادیان وعرفان هستم چند سوال داشتم: فقهای متشرع در چه مواردی به عرفا خرده می گیرند؟ و آیا این مخالفت ها از نظر اسلام صحیح است؟

مخالفت علمای شیعه با تصوف را می توان در دو جنبة کلّی علل دینی و علل سیاسی – اجتماعی، تقسیم نمود، که به توضیح هر یک به اختصار می پردازیم
* علل دینی:
علل مخالفت های دینی با تصوف ،در دو محور بدعت ها و انحرافات عملی و انحرافات نظری، خلاصه می‌شود:
الف: بدعت ها و انحرافات عملی:
1) شریعت گریزی: برخی از جهلة صوفیه، معتقد بودند که تقید به احکام شریعت، وظیفه عوام است و حال خواص و اهل حقیقت، عالی تر از آن است که به رسوم ظاهر، مقید شوند. شریعت گریزی در تصوف به صورت های مختلفی، ظهور و بروز داشته است از جمله
- قول به سقوط تکلیف: بر طبق این باور، زمانی که سالک، به درجه قرب برسد، تکلیف از او ساقط می شود. گرچه این سخن، نزد محقیقن صوفیه، مردود است. (زرین کوب، دنباله جستجو در تصوف ایران ، 163).
- سماع صوفیانه:که مشایخ تصوف، آن را غذای ارواح اهل معرفت دانسته اند (فروزانفر، بدیع الزمان، ترجمه رساله قشیریه،602) و در اصطلاح، آئینی است که در آن صوفی، پس از شنیدن صدای خوش، منقلب شده و به بیخودی افتد.
مخالفت علمای شیعه با سماع یا به طور غیر مستقیم و به دلیل حرمت غنا و رقص می باشد که اگر سماع صوفیان، مصداق، غنا و رقص قرار گیرد، فتوای بیشتر علما، بر حرمت آن می باشد و یا به طور مستقیم است مانند مخالفت هایی که علامه حلّی (حلی، نهج الحق و کشف الصدق ، 59 و 58) با این مساله دارند.
- شاهد بازی و جمال پرستی: نظر بازی و صورت گرایی و مهر ورزی با پسران زیباروی و به اصطلاح مخالفین صوفیه، بازی با امردان، از مواردی است که همواره مورد نزاع و کشمکش صوفیان و متشرعان بوده و هست؛ که چون چنین امری، احتمال زمینه سازی برای نظر با ریبه و شهوت و نیز وقوع در حرام الهی، مانند: لواط، را در پی دارد، به اجماع علمای شیعه حرام می باشد.
- ریاضات نامشروع:ریاضت، در اصطلاح عرفانی، عبارت است از تهذیب اخلاق نفسانیه، که سالک، باید در طلب مقصود از احتمال مشقات نفسانیه، دریغ نکند. ( جرجانی، میرسید شریف، التعریفات ، 50) که سلوک عرفانی و راه تصفیه و تزکیه درون، به ریاضت و مجاهدة نفس، استوار بوده است و از سویی دیگر، آن را بر اساس ظرفیت های روحی و توانایی افراد بشر، پی ریزی می نماید.
اما برخی از متصوفه، به ریاضات غیر شرعیه رو آورده و برای سیر و سلوک، آدابی را که در شریعت وجود ندارد، ابداع کردند، تا کار به آن جا رسید که شریعت در مقابل طریقت، تلقی شد. و با کنار گذاشتن شریعت و بی اعتنایی به تکالیف، تصوف به ابتذال کشیده شد و صوفیانی غیر متشرعه، نظیر قلندریه، مداریه، شطاریه، رواج پیدا کردند.
از همین رو، علمای شیعه نیز، با این گونه ریاضات به مخالفت برخاسته و آن را بدعت می دانند.
2) قطب بازی، سر سپردگی به پیرو مرشد: در دید تصوف، سالک، وظیفه دارد، پربهاترین ابزار خود، یعنی «اختیار» را به دست شیخ بسپارد و تمام اوامر او را بدون چون و چرا إجرا نماید.
این امر اگر چه در سلوک، بسیار مهم است، اما وقتی در دست جهله صوفیه بیفتد و مرید، مجبور به انجام انواع معاصی و محرمات و یا ترک واجبات، به وسیلة شیخ باشد، با انتقاد شدید علمای شیعه، مواجه می شود.
3) کفر و زندقه: از دیدگاه علمای بزرگی چون، شیخ صدوق ( ابن بابویه، الشیخ الصدوق محمد بن علی، اعتقادات الامامیه،97 و 101)، شیخ مفید ( شیخ مفید، محمد بن نعمان، تصحیح الاعتقاد،135 و 134) و حسنی رازی، صاحب تبصرة العوام ،اعتقادات برخی صوفیان،‌ عین کفر و زندقه بوده و آن ها را از اسلام، خارج می کند.
4) سحر: برخی از علمای شیعه، نظیر: شیخ طوسی ( شیخ طوسی، الاقتصاد فیما یتعلق بالاعتقاد ، 288 و 287) و (حسنی رازی ،سید مرتضی، تبصرة العوام،125-122)، متصوفه را به سحر و جادو،‌ متهم کرده و به دلیل حرمت جادوگری و سحر، نزد علمای شیعه، آن ها را طرد می کنند.
5) دنیا پرستی: از علمایی که صوفیان را به دلیل دنیا پرستی، مورد نکوهش قرار داده می توان به شهید اول اشاره کرد، که صوفی نمایان خشک مقدس صاحب سبحه و خرقه و تبرزین را که ظاهری فقیرانه و باطنی خراب و دنیا پرستانه دارد، نکوهش کرده و فقر را ،رازی می داند که نفس آن را پوشیده می دارد. ( شهید اول، الدروس الشرعیه فی فقه الامامیه ، 45)
ب: بدعت ها و انحرافات نظری.
و‌) اعتقاد به حلول و اتحاد: حلول در اصطلاح عبارت است از ظهور حق در مظاهر، همچون ظهور حق در مظهر عیسی – علیه السلام- (گوهرین، سیدصادق، شرح اصطلاحات تصوف ، 4/294)
و اتحاد،‌ عبارت است از یک چیز شدن دو چیز،علمای بسیاری مانند: شیخ مفید (شیخ مفید، محمد بن نعمان، تصحیح الاعتقاد ، 135و 134)، شیخ طوسی (شیخ طوسی، الغیبة للحجة ، 397)، حسنی رازی (رازی، تبصرة العوام ، 122)، محقق طوسی ( محقق طوسی، قواعد العقائد ، 52 و514) ابن میثم (بحرانی، النجاة فی القیامه فی تحقیق أمر الإمامة ، 74 و 73)، و فاضل مقداد ( سیوری حلی، ، مقداد بن عبدالله، شرح الباب الحادی عشر، ، 20 و 19)، صوفیان را به دلیل اعتقاد به حلول و اتحاد، طرد کرده و به مخالفت با آنان پرداخته اند.
البته این رأی، به دلیل عدم آشنایی به وحدت وجود عرفا می باشد. چنان که سید حیدر آملی،که خود از علمای عارف می‌باشد؛ با وجود پذیرش وحدت وجود، معتقدین به حلول و اتحاد را ملعون نجس دانسته و صوفیه حق را از آنان جدا کرده است. (آملی، جامع الأسرار و منبع الانورا ، 219-216) در واقع مخالفت علمای شیعه، ناظر به گروهی از متصوفه و جهلة صوفیه می باشد.
2) شطحیات: یکی از حالاتی که در حالت سکر و بی خودی، از عارفان، سر می زند، سخنانی است که با ظاهر شریعت منافات دارد و بوی کفر می دهد.
از جمله این سخنان می توان به « انا الحق» حلاج و «سبحانی ما أعظم شانی» بایزید،‌ اشاره کرد.
این گونه سخنان غیر محتاطانه، که از سوی مخالفان، به کفر و زندقه، منسوب می شده است، سبب شد تا طرفداران آن از متصوفه، به شرح و تفسیر این نوع کلمات بپردازند تا هم از حملات مخالفان بکاهند و هم تند روی های شطاحان را تعدیل کنند
در مقابل این گروه، صوفیان میانه رو و شریعت مداری نیز بوده اند که ذکر این گونه سخنان را خلاف ادب دانسته و بر شطاحان،‌ تاخته اند.[1]
(یوسف پور،محمدکاظم، نقد صوفی ، 147-144)
3) تمجید ابلیس: برخی از مشایخ صوفیه ابلیس را بزرگترین موحد جهان دانسته و در کنار حضرت رسول – صلی الله علیه و آله – از او به عنوان نمونة بارز فتوت یاد کرده اند و از او با عناوینی چون کشته خداوند، خواجه خواجگان و سرور مهجوران ، عاشق و شیفته درگاه احدیت یاد می کنند.علمای شیعه،‌ با توجه به صریح آیات و روایات در مورد ابلیس، در این بحث،‌ با صوفیان به مقابله پرداخته و او را مردود و مهجور و ملعون درگاه پروردگار می دانند.
4) ایمان فرعون: مساله ایمان فرعون و دفاع از وی به عنوان یکتا پرست و کسی که با ایمان به خدا از این دنیا رفته است، از طرف برخی از مشایخ صوفیه مطرح شد. طرح این بحث نیز همچون تمجید ابلیس، از حلاج، شروع شدو توسط مشایخ نامداری چون محی الدین عربی ادامه یافت. (یوسف پور، محمدکاظم، نقد صوفی ، 180 و 179).
که این امر نیز از موارد مخالفت علمای شیعه با تصوف، به شمار می آید.
5) غلوّ:یکی از موارد مخالفت های علمای شیعه، نسبت به تصوف، غلو انگاری آنان می باشد که به صورت های گوناگون، توسط برخی از مشایخ صوفیه مطرح شده است مانند: ادعای نیابت امام غایب – علیه السلام- (شیخ طوسی، الغیبة للحجة ، 403-401)، ادعای مهدویت (سبحانی، جعفر، موسوعه طبقات الفقها ، 9/65)، ادعای تسخیر جنّ ( رازی، تبصرة العوام ، 122)، ادعای افضلیت ولی بر نبی (ابن بابویه، الشیخ الصدوق محمد بن علی، اعتقادات الامامیه ، 101)، ادعای تجلی خداوند به واسطه عبادت بر عارف (همان)، ادعای ظهور معجزات و کرامات ( شیخ مفید، ، محمد بن نعمان، تصحیح الاعتقاد ، 135 و 134)،‌ ادعای الوهیت ( شیبی، کامل مصطفی، تشیع و تصوف تا آغاز سد
?
دوازدهم هجری ، 215 )و ادعای معرفت اسماء و صفات خدا ( ابن بابویه، الشیخ الصدوق محمد بن علی، اعتقادات الامامیه ، 101)، که سبب شد، این گروه در شمار غالیان مطرود در کتاب و سنت، به حساب آیند و به وسیله علمای شیعه طرد شوند.
* علل سیاسی- اجتماعی: که خود بر چند محور قابل بررسی می‌باشد:
الف) مخالفت صوفیه با ابعاد اجتماعی اسلام: تاکید بر ابعاد اجتماعی اسلام و دوری از هر گونه نفوذ، تجرد، انزوا و اجتماع گریزی، شیوه فکری و عملی علمای شیعه بوده است. و همین امر، مخالفت علمای شیعه را با دسته ای از صوفیان که گوشه گیری و دوری از خلق را، شیوه خود ساخته بودند، سبب گردید.
ب) غیر فهم بودن زبان عرفان نزد زبان اهل شریعت: بیان ناپذیری تجربیات و مفاهیم عرفانی، در قالب اصطلاحات عرفی، یکی از موارد مهم مخالفت بسیاری از علمای شیعه، به خصوص فقها ،در مباحث عرفان نظری، به شمار می رود.
اما در برابر حجم وسیعی از این مخالفت ها،‌ علمایی نیز بوده اند که به این نارسایی، توجه کرده و به تبیین سخنان عرفا پرداخته اند.
از جمله این بزرگان می توان به محقق طوسی (محقق طوسی، قواعد العقائد ، 262-261)، ابن میثم بحرانی (بحرانی، النجاة فی القیامه فی تحقیق أمر الإمامة،74 و 73) و فاضل مقداد ( سیوری حلی، مقداد بن عبدالله، شرح الباب الحادی عشر: 22-19) اشاره نمود.
د) ارتباط صوفیه با فرقه های گمراه.
که برخی از اندیشه ها و رفتارهای صوفیان، به دلیل شباهت با فرقه هایی چون باطنیان فاطمی،غلات و ساحران، سبب شد که این دسته در شمار این فرقه ها قرار گرفته و مورد مخالفت علما، واقع شوند.
و) نگرش تحقیر آمیز برخی صوفیان به علما
برخی از صوفیان، فقها و محدثان را در شمار اهل ظاهر قلمداد کرده و خود را صاحب اسرار و معرفت باطنی و علوم لدنی می دانند. (زرین کوب، عبدالحسین، دنباله جستجو در تصوف ایران،: 161)
* نتیجه گیری
از مجموع آن چه در مختصر آمد می توان به سه نگرش کلی در علمای شیعه نسبت به اهل تصوف، پی برد که عبارت است از دیدگاه مخالفت، موافق و دو سویه موافقت و مخالفت.
اما آن چه مسلم است این سه دیدگاه در یک نقطه، مشترک می باشند و آن مخالفت با مجموع انحرافات و بدعت های صوفیان در سه محور انحرافات عملی، نظری و سیاسی- اجتماعی است و البته برخی از مخالفت ها در مشکل بودن فهم عرفی برخی از آموزه های عرفانی است که علمای عارف به تبیین انها پرداخته اند.

صحت این مخالفت:
با توجه به اینکه شما دوست عزیز دانشجوی ادیان و عر فان می‌باشید .با توجه به اشنایی شما با اصطلاحات این رشته به پاسخی مختصر بسنده می کنیم.با توجه به اینکه شریعت در معنای فراگیر ان شامل اصول و فروع دین می باشد و علمای شیعه به عنوان مرزداران ان از هجمه مخالفان دین به شمار می روند و با توجه به اینکه سه رکن مهم عرفان(شریعت ،طریقت و حقیقت )مطابق شریعت به معنای عام بوده ومشمول ان می گردد و از طرفی دغدغه عرفای راستین ،مطابقت تمام اموزه ها ی عرفانی با شریعت اسلامی بوده است ؛لذا انتقاد به جا و سازنده و منصفانه علمای شریعت ،کاملا به جا و صحیح می باشد؛ اما با در نظر گرفتن این نکته که انتقاد از هر علمی ،نیاز به فهم دقیق اصطلاحات و رموز آن دارد, بنابراین برخی انتقادهایی که ناشی از عدم فهم دقیق اصطلاحی عرفان ناب است, روا نمی باشد.
[1] - اشخاصی چون ابو سالم بصری، خواجه عبدالله انصاری، حارث محاسبی، ابن خفیف شیرازی و شمس تبریزی از این گروه اند.

 


 
 
 
 

جستجوی واژه ها

 

حضور و غیاب

 

فهرست موضوعی یادداشت ها

بندگی[49] . خودسازی[46] . زندگی[44] . اخلاق[42] . عرفان[39] . سوال و پاسخ کوتاه[32] . سیاست[29] . نماز[27] . توحید[23] . خودشناسی[21] . اخلاق جنسی[18] . عشق[17] . گناه[16] . ایمان[15] . سوال و پاسخ کوتاه[13] . غفلت[12] . عبادت[11] . دعا[11] . اعتقاد[9] . توبه[8] . شناخت[8] . شیطان[7] . غیبت[7] . علم[7] . دنیا[7] . تربیت[7] . ازدواج[6] . احکام[6] . مذهب[6] . مرگ[6] . سیر و سلوک[6] . ولایت[6] . وظیفه[5] . معنویت[5] . ریا[5] . اجابت دعا[5] . خانواده[5] . توکل[5] . حجاب[5] . جامعه[4] . اخلاص[4] . امام زمان[4] . سلوک[4] . صبر[4] . عاشورا و عزاداری[4] . مراقبه[4] . عقل[4] . نماز شب[4] . نگاه[3] . والدین[3] . نهی از منکر[3] . غزلیات حافظ[3] . عادت[3] . عاشورا[3] . شوخی[3] . شرک[3] . ریاضت[3] . زیارت[3] . دین[3] . رمضان[3] . امید[3] . تبلیغ[3] . تصوف[3] . بصیرت[3] . انقلاب[3] . تفکر[3] . خدا[3] . حوزه و دانشگاه[3] . دروغ[3] . حیا[2] . حب دنیا[2] . حج[2] . خواب[2] . خداشناسی[2] . ارشاد[2] . تقوا[2] . حقوق[2] . چله نشینی[2] . توحیدی[2] . اهل بیت[2] . انتقاد[2] . انسان[2] . پرورش روح[2] . ترس[2] . اخلاق اجتماعی[2] . آخرت[2] . آرامش[2] . رزق و روزی[2] . دینداری[2] . ذکر[2] . رابطه با خدا[2] . زهد[2] . سعادت[2] . شخصیت[2] . شهادت[2] . شهوت[2] . سیر و سلوک[2] . شادی[2] . طلسم[2] . غضب[2] . فحش[2] . فکر[2] . فکر گناه[2] . قرب[2] . عمل[2] . عمل صالح[2] . عزاداری[2] . عزت[2] . گریه[2] . گذشت[2] . گناه و توبه[2] . معاشرت[2] . قلب[2] . کربلا[2] . کمال[2] . گوناگون[2] . هدف[2] . نماز صبح[2] . نفس[2] . مهدویت[2] . مهمانی . موسیقی . موفقیت . مومن . ناامیدی . نامحرم . نبوت . نسبیت . نفاق . نفرت . نفس اماره . نقش زنان . معیشت . مهار نفس . نماز قضا . نماینده،مجلس . همت و اراده . همسر . هنر . هو . هوس . واجب . نوحیدی . نیت . نماز جمعه . وحدت وجود . ورزش . ولایت فقیه . ولایت مداری . یاد خدا . کرامت، شفای بیماران . کربلا، عاشورا . لباس . لذت نماز . لعن . لواط . ماه رجب . مجادله . مجذوب، سالک . محاسبه . محبت . محبوبیت . محیط آلوده . مدپرستی، مدگرایی . کمال-خودشناسی-خودسازی . کینه . کم خوری . قلب سلیم . قهر . قیصر امین پور . کرامت . معرفت . معرفت خدا . معروف،منکر . معصومین . مسافرت . مسلمان واقعی . مصاحبه . گناهان صغیره . گرایش به بدی . گره در کار . عرفان کاذب . عریضه . عشق الهی . عشق مجازی . عصبانی . غذا خوردن . غرور . علم و عمل . عمر . عمره . قرب به خدا . قساوت . قضاوت . قطب . فنای فی الله . فیلم . قبر . قبولی عمل . قدرت . فطرت . فقر . غلفت . غم و غصه . طول عمر . ظرفیت . عاقبت به خیری . عبودیت . عجب و خودپسندی . شیعه . شیعه، شهادت طلبی . صحت عمل . صراط . صفات . صوفیه . طلبگی . طلبه . شادی و نشاط . شانس . سیره ائمه . سیاسی . سید حیدر آملی . سوال و پاسخ کوتاه 21 . شهید،شهادت . شناخت امامان . شخصیت ها . شرک . شکر . شلوار لی . سکس . سکولاریسم . سلامت . سلوک، عرفان، شیعه . سوء عاقبت . زیبایی . سالمندان . سالک، مجذوب . سختی ها . زبان . زنا . رابطه با دختران . رجبعلی خیاط . رحمت . رحمت خدا . دین داری . دین، وحی . خودسازی-رشد- . خودسازی-سیر و سلوک- . رضایت . رضایت خدا . رفاقت . روابط نامشروع . روزه . روشنفکر . آرزو . آرزوی مرگ . آزادی معنوی . ابتلا . آداب سلوک . احترام والدین . احضار ارواح . اخلاق اجماعی . اراده . اراده، گناه . ارامش . انتخاب، مجلس . امامان . امتحان . اعتماد به نفس . اعتکاف . اقتصاد . استجابت . استجابت دعا . استراتژی . اسلام . اسم ذات . اشک . اصولگرایی . تجلی . تجمل گرایی . تصوف و درویشی . تعادل . تغذیه . تفکر . پسر و دختر . پوشش . بصیرت- . بهشت، برزخ . بی نماز . بینش سیاسی . پائولوکوئیلو . پاکی قلب . پرخوابی . انسان، خوب و بد . انرژی . اهل بیت- . اولیای خدا . اینترنت . بخشش گناه . بخل .
 

مشترک شوید