بازدید امروز : 269
بازدید دیروز : 62
من فردی ساکت و منزوی هستم و بخاطر شکل ظاهریم من را یک فردی خوب خطاب میکنند، اما پس از مدتی طولانی که من را شناختند به من لقب ریا کار میدهند. آیا من واقعاً یک فرده ریا کار هستم؟
قبل از پاسخ به سؤال شما دوست گرامی باید این نکته را یادآوری نمائیم که افراط در انزوا طلبی زیانبار است و علاوه بر آن که از نظر فردى زندگى را دچار دشوارى هایى مىکند, موجب رها کردن مسؤولیتهاى بزرگ اجتماعى نیز مىشود. لذا براى آن که بتوانید خود را از تنهایى نجات بخشید در مرحله اول باید با معیارهاى صحیح دوستانى را برگزینید که همنشینى با آنان موجب رشد معنوى مىشود و هم چنین در مجامع دینى و محافل اجتماعى ثمربخش نیز شرکت نمایید.
اما در پاسخ به سؤالتان که آیا شما واقعا بر اساس آنچه دیگران می گویند ریا کار محسوب می شوید یا خیر ؟ باید بدانید اساسا «ریا» و « ریا کار» عنوانی است که در مباحث دینی و عبادی کاربرد بیشتری دارد. در اخلاق اسلامی هم از این رذیله اخلاقی صحبت به میان آمده و به ریشه ها, آثار و راه های مقابله آن اشاره شده است. در تعریف «ریا» گفته اند:«طلب کردن اعتبار و منزلت در نزد مردم به وسیله افعال خیر و اظهار بندگی خداوند ». این رذیله اخلاقی در بخشهای مختلف زندگی انسانها می تواند وارد شود که به بعضی از آنها اشاره می کنیم:
.1 درعبادت : امام صادق علیه السلام فرموده اند عبادت خالص عملی است که دوست نداری کسی غیر از خداوند از تو تعریف کند (کافى، ج2، ص16.). عبادت هنگامی پذیرفته است که فقط بخاطر خداوند انجام پذیرد و اگر کسی به قصد دین و خوشایند دیگران این کار را انجام دهد ؛ریا کار محسوب می شود که موجب باطل شدن عبادت هم شده است.
گاهى فرد, نفس زدن و اظهار خستگى، چرت و قیافه گریه, لباس خاکى به مردم مىفهماند که من در فلان کار خیر خودم را خسته و خاکى یا بیدار و در حال مناجات بوده ام.
2. درجامعه
گاهى فرد ریاکار, لباس گران قیمت ولى از نظر برق و جلوه ساده براى خود تهیه مىکند که هم میل خود به دنیا را اشباع کند و هم جلو دهن مردم را به سادگى آن بگیرد.
اسم گناه که میبرند چنان نستجیر بالله میگوید که مردم به چه جراتى گناه مىکنند که گویا خود ,فکر گناه به ذهنش خطور نمىکند و یا سعى می کند با علماء و مقدسین آمد و شد کند تا بگویند فلانى مردم دار و در میان همه طبقات محترم است.
گاهى میگوید چه بزرگانى را زیارت کردهایم یعنى من هم...گاهى از جامعه کنار مىرود ولى دل خوش است که قضاوت مردم درباره او این است که فلانى اهل دنیا و ریاست نیست. او طمع به مال و ریاست بر مردم ندارد ولى طمع به عقیده خوب مردم نسبت به او دارد.
3.فردی
فرد ریا کار ساعتها در خلوت یاد خدا نیست ولى در میان مردم فورى یاد خدا مىکند. یا ساعتها به بگو و بخند سر می کند اما بخاطر کسب احترام از مردم خود را بزرگ منش نشان می دهدو...
همانطور که دیدید ریا هر کاری است که شخص بخاطر خوشایند مردم و نه خوشایند خدا به قصد فریب آنها انجام می دهد.اما آنچه شما مطرح کرده اید معلوم نیست از این سنخ باشد. چرا که اصولا برخی از مردم عنوان ریاکاری را به هرگونه رفتار خلاف واقعی نسبت می دهند و لو اینکه مربوط به مسائل دینی نباشد مثلا به فردیکه در ظاهر سر به زیر است اما در واقع فردی پرانرژی و فعال باشد نیز ممکن است نسبت ریا بدهند و حال آنکه چنین نسبتی با ریایی که در مباحث دینی مطرح می گردد ارتباطی ندارد .
بنابراین آنچه که باید برای شما دانشجوی گرامی مهم باشد آن است که زندگی خود را مبتنی بر دستورات دینی بر اساس رعایت آداب و شوؤنات اسلامی تنظیم نمائید ( چه در حوزه فعالیت های فردی و اعمال عبادی و چه در حوزه فعالیت های اجتماعی و ارتباط دوستانه با دیگران و ... ) اما زمانیکه اعمال و رفتار خود را براین اساس تنظیم نمودید ، دیگر نسبت به سخنان دیگران هیچگونه دغدغه به دل راه نداده و مسیر زندگی و کمال خود را با جدیت طی نمائید . و این توصیه امام رضا علیه السلام را به یاد داشته باشید که خطاب به یکی از نزدیکان خود فرمود : اى یونس! هنگامى که تو دُرّ گرانبهائى را در دست خویش دارى و مردم بگویند که سنگ یا کلوخى در دست تو است و یا آن که سنگى در دست تو باشد و مردم بگویند که درّ گرانبهائى در دست دارى، چنین گفتارى چه تاثیرى در اعتقادات و افکار تو خواهد داشت؟ آیا از چنین افکار و گفتار مردم، سود و یا زیانى بر تو وارد مى شود؟!
یونس گفت: خیر، سخنان ایشان هیچ اهمیتى برایم ندارد.
امام رضا (علیه السلام) مجدّدا او را مخاطب قرار داد و فرمود: اى یونس! بنابراین، چنانچه راه صحیح را شناخته و حقیقت را درک کرده باشى و نیز امام معصوم از تو راضى باشد، نباید افکار و گفتار مردم در روحیه، اعتقادات و افکار تو کمترین تاثیرى داشته باشد؛ مردم هر چه مى خواهند، بگویند. (برگرفته از مسند الإمام الرضا علیه السلام، ج2، ص: 455)
کسب اخلاص
برای شناختن راه و روش کسب اخلاص در عبادت و عمل لازم است ابتدا با تعریف ریا و اخلاص آشنا شویم.
ریا چیست؟
ریا گرفته شده از رؤیت است و تعریف آن عبارت است از: طلب منزلت و مقام در قلبهاى مردم به وسیله عبادات و طاعات خداوند متعال. این گونه ریا که در مقابل اخلاص در نیت مطرح می شود، به لحاظ شرعی شرک در عبادت و حرام است و سبب باطل شدن عبادت نیز مىشود . شخص ریاکار نزد مردم چنین نشان مىدهد که مخلص و مطیع واقعى خداوند است در صورتى که در حقیقت چنین نیست.
در مورد تحقق ریا باید توجه داشت:
اولا تحقق ریا مشروط به قصد ریا است .
ثانیا وابسته به داشتن غرضى از اغراض دنیوى نظیر کسب محبوبیت نزد مردم و از این طریق کسب ثروت و ریاست بر ایشان مىباشد.
ثالثا مربوط به حوزه عبادت و پرستش است.
رابعا در عبادت های مستحب امکان تحقق دارد و در واجبات ریا نیست.
بنابراین هر نشان دادنی ریا نیست ، گاهی حساسیت نسبت به این موضوع برای برخی از جوانان به صورت وسواس در می آید و آنها خیال می کنند که آدم های بسیار ریا کاری هستند و از این موضوع بسیار هم ناراحت می شوند، این گروه باید بدانند که تصور ریا خصوصا برای جوانان، بسیار نادر است ، چرا باید یک جوان ریا کند؟ شاید این موضوع بیشتر نسبت به بزرگسالان مصداق داشته باشد تا جوانان و دانشجویان.
بسیاری از مواقع انسان کار اخلاقی خوبی انجام می دهد که اطلاع از آن باعث تشویق دیگران برای انجام کار نیک می شود، بدون اینکه شخص بخواهد قصد قربتش را نسبت به خدای تعالی خدشه دار نماید، اگر انسان در باطن برای خدای متعال کار می کند، اشکالی ندارد که در ظاهر دیگران مطلع شوند . کسی که حقیقتا در مسیر الهی و قرب به خداوند حرکت می کند، رفتار آشکار او حتی ممکن است نوعی امر به معروف حساب شود و در افراد دیگر انگیزه کار نیک را فراهم می آورد.
گاهی انسان در جامعه که حضور می یابد، سعی می نماید همواره آبروی خویش را حفظ کند و مواردی را رعایت می کند که ممکن است در زندگی خصوصی خود رعایت نکند . عاقلانه نیست که آدمی هر کاری که در محدوده خصوصی زندگی خویش انجام می دهد یا احیانا برخورد نامناسبی که در خانه دارد ، در جامعه نیز آن را بنمایاند و این کار را به عنوان بی ریا و صاف بودن توجیه نماید .
از نظر اخلاقی در صورتی که انسان شخصیت اجتماعی خود را نیک و سالم بنماید و سعی کند رفتار خویش را در مرعی و منظر دیگران کنترل نماید، نه تنها خلاف اخلاق و دین نیست و در اصطلاح ریا به حساب نمی آید ، بلکه اصولا وظیفه چنین اقتضایی را دارد .
تعریف اخلاص: اخلاص ضد ریا است و آن عبارت است از خالص ساختن و قصد از غیرخدا و پرداختن نیت از ماسوىاللّه، (معراجالسعاده، ملا احمد نراقى، بحث اخلاص).
امام صادق(ع) مىفرمایند: «لابد للعبد من خالص النیه فى کل حرکه و سکون اذ لو لم یکن بهذا المعنى یکون غافلاً والغافلون قد وصفهمالله تعالى بقوله: ان هم الا کالانعام بل هم اضلّ و قال: اولئک هم الغافلون...؛ براى بنده (خدا) در هر حرکت و سکونى از خالص ساختن نیت (براى خدا) چاره و گریزى نیست زیرا اگر چنین نباشد غافل است و غافلان را خداوند تعالى اینگونه توصیف فرموده: اینان مانند چهارپایان بلکه گمراهتر هستند و نیز فرموده: اینان همان کسانى هستند که غافلند»، (میزانالحکمه، محمد محمدى رىشهرى، ج 3، روایت 4748).
مراحل اخلاص:
1- اخلاص در نیت:
اخلاص در این مرحله، به معنی خالص نمودن نیت از هرگونه شائبه شرک و ریا و اهداف غیر الهی است. انسان در زندگی خود سر دو راهی انتخاب بسر می برد، راهی به سوی معنویت، باطن هستی، خدای متعال و جهت تجردی عالم و راهی به سوی مادیت، دنیا، ظاهر هستی و جهت مادی حیات..
پیراستن نفس از همه تعلقات و انگیزههاى غیر الهى است و نه تنها همه اعمال را براى خدا انجام دادن، که حتى وجود خویش را نیز براى خدا خواستن. در روایتى از پیامبر (ص) خطاب به ابوذر آمده است:. و ما بلغ عبد حقیقةالاخلاص حتى لایحب ان یحمد على شىء من عملللَّه. بنده هرگز به حقیقت اخلاص نمىرسد، جز آن که دوست نداشته باشد او را بر عمل خدایى بستایند بحارالانوار، ج 82، ص 204 و ج 51، باب 116
اولیاء الهی نه تنها نیت خویش را از انگیزه های دنیوی و مادی تخلیه می نمودند، بلکه حتی انگیزه عبادت خود را از ترس از جهنم و طمع بهشت نیز خالص می ساختند. آنها تنها و تنها خدای را از روی محبت و به این دلیل که شایسته عبادت است، عبادت می نمودند و این در حقیقت اوج اخلاص است
2- اخلاص در عمل:
اخلاص در عمل به معنی خالص شدن اعمال از گناهان و رسیدن انسان به ملکه تقوی و ورع است و مراتبى دارد:
مرتبه اول ترک محرمات و انجام واجبات است.
مرتبه دوم ترک مکروهات و انجام مستحبات به ویژه اهتمام به نماز شب است.
مرتبه سوم ترک آنچه موجب اشتغال قلب به غیر خداى مىشود مانند بسیارى از مباحات، و همواره در جست و جوى خدا بودن و التزام به آنچه که باعث تقرّب درگاه الهى است.
بهترین راه شروع براى ورزیدگى در اخلاص، نماز است که کون جامع و عبادت تام است و اگر بتوان در آن اخلاص داشت و همواره آن را قربة الى اللَّه به جاى آورد، این خود آمادگى و تمرین مىشود که انسان در تمام شؤونات زندگى، اخلاص را رعایت کند.
اگر کسى این مراحل را به طور جدى پشت سر گذاشت، یک قدم به پیش برداشته و آن تسلیم نمودن اقالیم سبعه تن، تحت فرمان الهى است.
3-تصفیه دل:
یکی از مراحل مهم اخلاص هم بیرون راندن تمام رذایل نفسانى ، حب دنیا ، لذت ها و آرزوهای دنیوی، از نهان خانه دل است . آن کس که بتواند شیطان و نفس اماره را از خانه دل بیرون افکند، آن گاه خواهد دید که خداى سبحان- که صاحبخانه است- فضاى دل او را چگونه پر خواهد نموده . در حدیث قدسى آمده است که: قلب المؤمن عرش الرحمان عرش خدای رحمان نشیمن گاه خدای سبحان است.
درمان ریا و کسب اخلاص:
مبارزه با این پدیده و در حقیقت کسب اخلاص در نیت و عمل، از دشوارترین گردنه های راه ایمان است.کوتاهترین راه عقلى براى رسیدن به اخلاص و ریشهکن کردن «ریا» تقویت توحید در دل خود مىباشد. منظور از توحید در این مقام، توحید افعالى مىباشد یعنى، انسان باور کند که فاعل و مؤثرى در عالم جز خداوند نیست لا مؤثر فى الوجود الا اللَّه. اگر براى ما روشن شود که هیچکس به غیر از خدا منشأ اثرى نیست و بفهمیم که رزق، عطا، منع، غنا، فقر، مرض، سلامتى، ذلت، عزت، زندگى، مردن و. همه در دست خداوند است و هر آنچه در جهان هست مقهور امر حاکم بىشریک مىباشد، دیگر دل به دیگران نمىبندیم و خودنمایى در مقابل دیگران برایمان لذتى نخواهد داشت. زیرا ریشه «ریا» یا طمع در مال و منافع دیگر انسانها است، و یا محبت و دوست داشتن مدح و ستایش انسانها، و یا خوش نداشتن و کراهت از مذمت و ملامت مردم است.
اگر ریاکار این سه مشکل را حل نماید، دیگر دلیلى براى خودنمایى در مقابل انسانها وجود نخواهد داشت.
انسان عاقل رغبت به کارى که براى او نفعى ندارد پیدا نمىکند و به امرى که به حال وى ضرر رساند بىمیل مىباشد. ریا همان ضرر و نبود نفع است زیرا دل بستن به تعریف یا دلگیر شدن از نکوهش مردم نفعى به حال انسان ندارد بلکه ریا موجب بطلان عبادت و مضرّ مىباشد. علاوه این که نظر مردم به اندک چیزى متغیر مىشود.
رضا و خشنودى آدمیان زودگذر و ناپایدار است و شخص ریاکار مضطرب، دلنگران، متزلزل و مشوش است. در مقابل، اخلاص و چشم نداشتن به مخلوقات، اطمینان و آرامش دل را افزون مىکند.
براى رسیدن به اخلاص و درک توحید افعالى، راههاى زیر توصیه مىشود:
الف) مطالعه و تفکر راجع به یگانگى مطلق خداوند.
ب) توجه به عجز و ناتوانى مخلوقات.
ج) تلقین این مطلب که مؤثرى در جهان غیر از خداوند نیست.
د) تفویض و توکل به خداوند در کارها و تمرین در جهت تقویت آن.
ه) توجه به بی اعتباری و آفات امور دنیوی از قبیل مال و جاه و بیرون نمودن محبت دنیا و متعلقات آن از دل.
و) مبارزه با حبّ نفس (زیرا ما خود را دوست داریم و همیشه مىخواهیم خواستههایمان برآورده شود و مورد تکریم و ستایش دیگران واقع شویم).
ز) توجه به اینکه ریا عمل و عبادت انسان را بی اثر می نماید و بلکه اثر سوء پدید می آورد و صفت زشت نفاق را در دل مىپرورد.
علماى علم اخلاق در این زمینهها توصیههایى نمودهاند:
1 - تقویت مبانى توحیدى در ابعاد مختلف و درک این حقیقت که مؤثر اصلى تنها خداست و مبدء و مرجع اوست و همه فقیر درگاه اویند و او غنى بالذات است. یا أَیُّهَا اَلنَّاسُ أَنْتُمُ اَلْفُقَراءُ إِلَى اَللَّهِ وَ اَللَّهُ هُوَ اَلْغَنِیُ
2- قطع طمع از مردم و توجه به فقر و نیازمندى همه آنان به درگاه خداوند.
3- پناه بردن به خداوند از شر شیطان و نفس اماره.
4- اخفاى عمل در حد ممکن به خصوص در مستحبات. لازم به ذکر است واجبات بهتر است به صورت علنى انجام گردد، زیرا این کار خود موجب تزویج عمل خیر است.
5- تلاوت قرآن و توجه به معانى آن به خصوص آیات توحیدى.
6- توجه دائمى به الگوهاى اخلاص و سعى در تشابه آنها. این کار با مطالعه زندگى اولیاى الهى میسر است.
تذکر:گاهى عملى خالصانه انجام مىگیرد، ولى بعد از اتمام عمل، صاحب عمل کارى مىکند و یا سخنى مىگوید که به دیگران بفهماند فلان عمل را انجام دادهام، این نوع ریا اگرچه شرعا مبطل عمل عبادى نیست، ولی به لحاظ اخلاقی ریا محسوب می شود و عمل انسان را از شرایط تاثیر گذاری مثبت می اندازد.
براى آگاهى بیشتر ر. ک:
1- آسمان معرفتحسن زاده آملى
2- نشان از بىنشانهامقدادى
3- فضیلتهاى فراموش شدهتربتى
4- مجموعه دیدار با ابرار
5- اربعین حدیث (حدیث 2) امام خمینى (ره
6- نقطههاى آغاز در اخلاق عملى آقاى کنى، ص 427 و 426
7- «عجب و ریا» سید احمد فهرى.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
لوگوی دوستان
پیوندهای مفید
فهرست موضوعی یادداشت ها
موضوعات ساختاری وبلاگ
مشترک شوید