بازدید امروز : 28
بازدید دیروز : 141
مقصود از ارتباط با معصومین(ع) چیست و چگونه حاصل می شود؟
ما انسان ها نسبت به هر یک از مخلوقات الهی, بویژه انسان ها وظایفی داریم؛ که در صورت شناخت آن وظایف و بجا آوردن آنها, در مسیر فطرت الهی حرکت کرده, به سعادت خواهیم رسید. از جمله وظایفی که نقش کلیدی و اساسی در سعادت انسانها دارد, رابطه ما نسبت به امامان معصوم (علیهم السلام) است. این نوع رابطه که تحت عنوان رابطه ولایی تعریف می شود، چهار قسم است که به شرح آن می پردازیم:
1- ولاء معرفت: شناخت امام (علیه السلام)
شناخت خداوند در گرو شناخت امام (علیه السلام) است. امام باقر (علیه السلام) می فرمایند: تنها کسی خدای عز و جل را می شناسد و می پرستد که خدا را و امام خود از ما اهل بیت را بشناسد. ( میزان الحکمة, ج 1, ص 219)
این شناخت از راه مطالعه, رجوع به علما و پرسش از آنها و یاری و کمک خواستن از حضرت حق و توسل بر خود اهل بیت (علیهم السلام) حاصل خواهد شد.
از جمله چیزهایی که در سایه شناخت بدست می آید این است که بدانیم اعمال ما بر آنها عرضه می شود و معصومین (علیهم السلام) شاهد و ناظر بر کارهای ما هستند! خداوند در قرآن کریمش می فرماید: و قل اعملوا فسیری الله عملکم و رسوله و المومنون و ستردون الی عالم الغیب و الشهاده فینبئکم بما کنتم تعملون؛ بگو عمل کنید, خدا و پیامبرش و مومنان اعمال شما را خواهند دید و نزد خدای دانای نهان و آشکار برده خواهید شد و او از آنچه می کردید آگاهتان خواهد ساخت. (سوره ی توبه, 105)
ما اگر بدانیم که یک بچه شاهد اعمال ما است, از کارهای زشت دست برداشته از او حیا می کنیم؛ حال اگر باور کنیم که معصومین (علیهم السلام) شاهد اعمال ما هستند, به یقین دست از کارهای خلاف و گناه بر می داریم.
از امام صادق (علیه السلام) در باره همین آیه بگو: عمل کنید, بزودی خدا و پیامبر او و مومنان عمل شما را می بینند سوال شد, حضرت فرمود: مقصود( از مومنان) ما هستیم.(همان ح 14394)
2- ولاء محبت: دوستی اهل بیت (علیهم السلام)
پیامبر خدا (صلی الله علیه و اله) فرمود: هر که دوست دارد بر کشتی نجات بنشیند و به دستگیره ی استوار چنگ آویزد و ریسمان محکم خدا را بگیرد, باید بعد از من علی را دوست بدارد و با دشمنش دشمنی ورزد و از پیشوایان هدایت که از نسل اویند پیروی کند. (همان, ح 3208)
3- ولاء نصرت و یاری: مقاومت در برابر بلایا و سختیها.
لازمه ی دوستی اهل بیت (علیهم السلام) بلا و سختی است. مردی نزد امام باقر (علیه السلام) آمد و عرض کرد: به خدا سوگند من شما خاندان را دوست دارم. حضرت فرمود: پس جامه ی محافظتی برای بلا بر تن کن؛ زیرا سوگند به خدا که بلا و سختی به سوی ما و پیروان ما شتابنده تر می آید تا حرکت سیلاب در دره . بلا از ما آغاز می شود و سپس به شما می رسد؛ و آسایش و رفاه نیز از ما آغاز می شود و سپس به شما می رسد. (همان, ح 3217)
4- ولاء اطاعت: اطاعت از پیامبر و اولیای او (علیهم السلام)
شرط محبت و دوستی, اطاعت و فرمان برداری است. اطاعت از امامام معصوم در سایه ی اطاعت از حضرت حق, و اطاعت از خداوند در سایه ی اطاعت از امامان نهفته است؛ در حقیقت ایندو ( اطاعت از خدا و معصومین) لازم و ملزوم یکدیگرند.
امام باقر (علیه السلام) به جابر جعفی فرمود: ای جابر! سلام مرا به شیعیانم برسان و به آنها بگو که میان ما و خدای عز و جل هیچ خویشاوندی نیست و کسی مقرب خدا نشود جز با فرمانبرداری از او. ای جابر! هر کس خدا را فرمان برد و ما را دوست بدارد همو دوست ماست و هر کس خدا را نافرمانی کند محبت ما سودش نرساند. ( همان, ح 3211)
این تصور که دوست داشتن تنها مایه نجات انسان می شود هر چند اهل معصیت باشد, خیالی باطل و بدور از عقل و منطق است. دوستی حقیقی, پیروی و اطاعت را بدنبال می آورد.
خداوند در آیه 69 سوره ی نساء به همین مطلب اشاره می کند: و من یطع الله و الرسول فاولئک مع الذین انعم الله علیهم من النبیین و الصدیقین و الشهداء و الصالحین و حسن اولئک رفیقا؛ و هر که از خدا و پیامبرش اطاعت کند همراه با کسانی خواهد بود که خدا نعمتشان داده است؛ چون انبیاء و صدیقان و شهیدان و صالحان. و اینان چه نیکو رفیقانند.
امام علی (علیه السلام) در باره ی حق امام بر مردم می فرمایند: ... مردم وظیفه دارند سخنش را بشنوند, فرمانش ببرند و هر گاه آنان را فرا خواند, اجابت کنند. (همان, ح 875)
خداوند در قرآن کریمش با صراحت امر کرده که: شرط ایمان اطاعت از خدا و رسول و اولیای او است؛ در حقیقت اطاعت از امام همان اطاعت از رسول و اطاعت از رسول همان اطاعت از خداوند است. یا ایها الذین امنوا اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم؛ و در ادامه می فرماید: چنانچه در چیزی اختلاف ورزیدید, اگر به خدا و روز واپسین ایمان دارید, اختلاف خود را به خدا و رسول ارجاع دهید که این بهتر و فرجامش نیکتر است؛ فان تنازعتم فی شی ء فردوه الی الله والرسول ان کنتم تومنون بالله والیوم الاخر ذلک خیر و احسن تاویلا
بنابراین می توانیم رابطه ی خود با امام را در 4 بخش تعریف کنیم:
الف- ولاء معرفت ب- ولاء محبت ج- ولاء اطاعت و فرمانبرداری د- ولاء نصرت و یاری
دوست عزیز
حدود هزار و دویست سال است که امام زمان (علیه السلام) در پرده ی غیبت به سر می برند. آیا در این مدت, ولایت از ما برداشته شده است؟ آیا بدلیل اینکه امام در پرده ی غیبت هستند باید به دوران جاهلیت برگشت؟ در زمان رسول خدا (صلی الله علیه و اله) به ما خبر رسیده که وقتی چند نفر به سفر می رفتند, حضرت دستور می دادند تا یکی از آنها رهبری جمع را تقبل کند و یا وقتی خود حضرت به دلیلی از شهر خارج می شدند, یکی از صحابه را جانشین می کردند تا در نبود ایشان, مردم در مشکلات به او رجوع کنند.
آیا ممکن است در دوران غیبت, که تنها عده ی قلیلی می توانند امام را دیده و با او ارتباط برقرار کنند, امت اسلام در برابر مشکلات و سختیها و هجوم دشمنان, یله و رها گردند و هر کس به رای و نظر خود عمل کند؟
بدون شک چنین اهمالی نسبت به امت, از جانب خدای حکیم و دانا و جانشینان او رخ نداده, در این دوران نیز وظیفه ی ما مشخص شده است. در زمان های گذشته و در دوران امامان معصوم (علیهم السلام) هر کس با هر زحمتی که بود یا به صورت مستقیم و یا غیر مستقیم (با واسطه) با امام ارتباط برقرار می کرد و تکلیف و وظیفه ی خود را می پرسید. اما در این زمان که ظلمها و فسادها بیشتر و تشخیص حق از باطل مشکل تر شده, چگونه ممکن است بدون راهنما و رهبری شخصی عادل و با تقوی راه را از چاه تشخیص داد؟
از امام زمان (عج الله تعالی فرجه) سوال شد: بعد از شما به چه کسی رجوع کنیم؟ حضرت فرمودند: اما الحوادث الواقعة فارجعوا الی رواة حدیثنا فانهم حجتی علیهم و انا حجة الله اما در هنگام مشکلات به راویان احادیث ما رجوع کنید, آنها حجت من بر شما و من حجت خدا هستم.
در زمان ما و در این دوران مصداق بارز راویان حدیث, مراجع تقلید و مجتهدین هستند. لذا چون در ولایت, بحث حکومت هم مطرح است, ما نمی توانیم چند حاکم داشته باشیم؛ بنابراین باید فردی که از همه آگاه تر به مسائل زمان, شجاع تر, مدیر و مدبرتر و... را انتخاب کرد؛ البته این امر بر عهده ی مجتهدین و خبرگان است.
بنا بر توصیه ولی الله الاعظم, امام زمان (عج الله تعالی فرجه) اطاعت از ولی فقیه در طول اطاعت از ائمه ی طاهرین (علیهم السلام) می باشد.
اگر مساله ولایت فقیه و مقام ولایت برای عده ای از افراد بویژه برخی از خواص جامعه ی ما حل شده بود, قضایای تلخ بعد از انتخابات و روز عاشورا رخ نمی داد. اگر جایگاه ولایت در زمان صدر اسلام نیز برای مردم مشخص میشد و می فهمیدند وظیفه شان اطاعت بی قید و شرط از امام معصوم و ولایت ایشان است, نه امام علی (علیه السلام) 25 سال خانه نشین میشدند و نه مردم از مسیر اسلام حقیقی منحرف میشدند و نه...
البته منظورمان این نیست که اطاعت از رهبری و ولایت فقیه نیز مانند امام معصوم بی قید و شرط است؛ بلکه شرط پیروی از ولی فقیه صلاحیت و شایستگی است که تشخیص این صلاحیت نیز بعهده ی اهل خبره و متخصصان فقه و دیانت است.
امام راحل در باره ی مجلس خبرگان می فرمایند: اگر مردم به خبرگان رای دادند تا مجتهد عادلی را برای رهبری حکومتشان تعیین کنند, وقتی آنها هم فردی را تعیین کردند تا رهبری را به عهده گیرد, قهرا او مورد قبول مردم است. در این صورت او ولی منتخب مردم می شود و حکمش نافذ است. (رهبری در اسلام,محمدی ری شهری)
مولی احمد نراقی که فقیه بزرگ عصر قاجار و استاد شیخ انصاری است در کتاب عوائد الایام خود می نویسد: ولایت فقیه و قلمرو آن در دو امر خلاصه می شود: اول, تمامی اموری که پیامبر (صلی الله علیه و اله) و امام معصوم (علیه السلام) در آن ها ولایت داشته اند, مگر آن که توسط دلیلی (اجماع یا نص یا جز این ها) استثنا شده باشد. دوم, هر امری که متعلق به دین و دنیای مردم باشد, به گونه ای که به حکم عقل و شرع لازم بوده, معاش و معاد مردم به آن ها بستگی داشته باشد. (مبانی حکومت اسلامی, حسین جوان آراسته, ص 219)
صاحب جواهر در ذیل حدیث اما الحوادث الواقعة... می فرماید: اگر ولایت عامه فقیه نباشد بسیاری از امور مربوط به شیعیان معطل می ماند. تردید و وسوسه بعضی در این امر (ولایت فقیه) موجب تعجب و شگفتی است. گویا چنین کسی هیچ گاه طعم فقه را نچشیده و به اسرار و لحن گفتار امامان معصوم پی نبرده است. (همان, ص220)
پرسشگر گرامی
دشمنان ما از مسلمانان بی روحی که تنها از دین, به نماز و روزه و حج و... بدون اعتقاد به ولایت فقیه اکتفا می کنند هیچ ترس و واهمه ای ندارند؛ بلکه آنها از مسلمانی که زنده و پویا است و تا آمدن امام زمان دست روی دست نمی گذارد و متحد و یکپارچه مطیع ولایت فقیه است می ترسد. به همین خاطر عزم خود را جزم کرده اند و با تمام قوا بر علیه این نظام مقدس به جنگ و آشوب و تبلیغ سوء و دروغ پراکنی و... پرداخته اند و لبه ی تیز تیغ دشمنی خود را بر روی محوریت این نظام, یعنی ولایت فقیه گذاشته اند.
بنابراین شاید بتوان گفت بهترین وظیفه ی ما نسبت به امامان (علیهم السلام) در دوران غیبت, اطاعت از ولی فقیه است چرا که حضرت, خود فرمودند:...فارجعوا الی رواة حدیثنا...
پیروز و موفق باشید.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
لوگوی دوستان
پیوندهای مفید
فهرست موضوعی یادداشت ها
موضوعات ساختاری وبلاگ
مشترک شوید