سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 تعداد کل بازدید : 2745446

  بازدید امروز : 183

  بازدید دیروز : 62

وبلاگ موسسه رستگان www.mrastegan.ir

 
دانش سه گونه است: کتابی گویا و سنّتی دیرینه و«نمی دانم»[=اقراربه نادانی] . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: چهارشنبه 89/7/28::: ساعت 10:52 صبح

از کتب سیّد حیدر آملی (عارف شیعی) کدام یک به فارسی است یا به فارسی ترجمه شده؟

در پاسخ به مطالب ذیل توجه کنید :
1- حدود 40 کتاب و رساله برای سید حیدر آملی –ره – شمرده شده و گفته شده که برخی از آنها فارسی است .
2- آثار معروف سید حیدر مانند جامع الاسرار و منبع الانوار و نیز تفسیر المحیط الاعظم و کتاب نص النصوص فی شرح فصوص الحکم و تفسیر التاویلات و جامع الحقایق و مانند آن همگی به زبان عربی است .
3- با وجود جستجو ما به کتابی از ایشان به زبان فارسی برخورد نکردیم .
4- برای آگاهی بیشتر به مختصری از زندگی و احوال سید حیدر آملی توجه کنید :
در سال 720 هجری قمری و در خانواده‌ای از سادات علوی شهر آمل، نوزادی متولد شد. برکات این مولود چنان بود که پرتو انوار الهی از وجودش بدرخشید و محفل عرفا و حکمای شیعه را نورانی کرد.
نام »حیدر« را برای او برگزیدند تا از همان کودکی با عشق مولایش پرورش یابد و بعدها نیز آستان مقدس آن حضرت را محل خلوت ریاضت و عبادت خود قرار دهد و پیوسته از محضر آن امام همام کسب فیض کند. نسب سید حیدر آملی به بیست و چهار واسطه به امام سجاد علیه‌السلام می‌رسد. از این رو، وی پیوسته به خود می‌بالد و لحظه لحظه‌ی عمر شریفش را در راه آموختن معارف اجداد طاهرینش صرف می‌کند. این دلدادگی به ائمة معصومین علیهم‌السلام چنان بود که استاد عالی قدرش فخر‌المحققین او را «زین‌العابدین ثانی‌» لقب داد.
معارف قدسی
دانش سید حیدر آملی را باید از نوع افاضه‌ی غیبی دانست، نه از نوع کسب و اجتهاد به طوری که خود بارها به اَنحاء مختلف به این مطلب اشاره دارد. یکبار وصول خود به علوم اهل بیت را مقدم بر سلوکش می‌داند زیرا خود را از محبوبین درگاه ایزدی و از جرگه‌ی پیروان راستین انبیا و اولیا می‌داند و در مقدمه‌‌ی تفسیر «محیط‌ الاعظم» افادات علمی خود در تفسیر قرآن را، فیض الهی می‌داند و می‌فرماید: «بعد از توجه به سوی حق و مجاورت خود در مکه و مدینه و عتبات عالیات به این معارف رسیدم و همان‌طوری که مجاورت مکه موجب فتح و گشایش معارف و فتوحات مکرر بر قلب شیخ بزرگ (محیی‌الدین عربی) شد، مشهد شریف غروی یعنی مشهد شریف علی‌بن ابی‌طالب (علیه‌السلام) موجب و سبب گشایش اسرار غیبیه بر قلب من شد. فهم این اسرار، تأویل قرآن‌کریم و حقاق فصوص‌الحکم و معانی و معارف آن نیز محض توجه به جانب درگاه ایزدی بوده‌اند و به عمل و کسب و سبب قبلی نبوده است.» (1)
اساتید
سید حیدر آملی ابتدا تحصیلات خود را نزد پدر بزرگوارش شروع کرد و در اصفهان از محضر دانشمندان بزرگی چون نور‌الدین طهرانی استفاده برد سپس به عراق مسافرت کرد و در آنجا به حوزه‌ی پررونق حله راه یافت. از جمله‌ی اساتید وی در حوزه‌ی حله می‌توان به نام این شخصیت‌ها اشاره کرد:
1- محمد بن جمال‌الدین حسن بن یوسف حلی ملقب به «فخر المحققین» وی میراث‌دار علوم پدر بزرگوارش علامه‌ی حلی است. سید حیدر آملی نزد فخر‌المحققین علوم و فنونی چون فقه، تفسیر و کلام را گذراند. مقام سید حیدر نزد این استاد فرزانه چنان است که او را «زین‌العابدین ثانی» لقب می‌دهد و مقام وی را نزدیک به معصومین می‌ستاید و او را تالی معصومین (علیهم‌السلام) می‌داند.
2- علی‌بن محمد بن علی کاشانی معروف به «حلی». وی که سرآمد حکما و فقهای عصرش بوده همواره در بغداد و حله به افاده‌ی علوم دینی و معارف یقینی اشتعال داشته است.
سید حیدر آملی در کتاب «جامع‌الاسرار» در مقام نقل اعترافات ارباب استدلال به عجز و ناتوانی از وصول به مرتبه‌ی تحقیق، یادآوری می‌کند که: این سخن را بارها از عالم حکیم فاضل نصیر‌الدین کاشی شنیدم که می‌فرمود:
«نهایت آنچه در مدت هشتاد سال دانسته‌ام همین قدر است که دانستم این مصنوع، محتاج به صانعی می‌باشد و با وجود این، یقین پیرزنان کوفه از من بیشتر است. پس بر شما است که اعمال صالحه به جای آورید و طریقه‌ی ائمه‌ی معصومین (علیهم‌السلام) را از دست ندهید. هرچه غیر از این است هوا و هوس است و برگشت آن، حسرت و ندامت خواهد بود.»
3- عبدالرحمن بن احمد القدسی. سید آملی بسیاری از متون عرفانی را نزد این عارف بزرگ خوانده است و از او اجازه نامه دارد. او در این اجازه به تیز‌فهمی و دقت سید حیدر آملی اشاره دارد و می‌گوید: «استفاده‌ی من از سید حیدر بیشتر از افاده‌ی من به او بود!»
4- صدر‌الدین ترکه اصفهانی، وی صاحب رساله‌ای به نام «رسالة فی‌الوجود المطلق» است.
5- حسن بن حمزه هاشمی، وی از مشایخ روایی سید حیدر بوده است و سید حیدر در کتاب «کشکول فیما جری علی آل الرسول(علیهم‌السلام) از او روایت نقل کرده است.
هجرت:
وی بعد از گذشت اولین دوره‌ی مسافرت‌های علمی، به زادگاهش آمل برمی‌گردد و چند سالی در خدمت سلطان فخرالدوله به راهنمایی و ارشاد مشغول می‌شود و نزد او به وزارت می‌رسد. در این زمان سید از مواهب زندگی مادی و معنوی برخوردار است اما افرادی چون سیدحیدر با آن مناعت طبع و روح بلند هیچ‌گاه تن به تعلقات پست دنیوی نخواهند داد. لذا خیلی زود به پوچی و فساد این موقعیت پی می‌برد و این‌بار از سر آگاهی بیشتر و با تجارب گرانقدر‌تر دنیا را ترک می‌گوید و در سایه‌ی توجهات الهی متوجه می‌شود که برای تکمیل دانش معنوی‌اش باید دل از وطن مألوف برکند و دست به هجرت الی‌الله بزند. او خود در مورد این دوران می‌نویسد: «دیدم از حق و حقیقت منحرف شده‌ام، پس پنهانی با خداوند به مناجات پرداختم و رهایی از آن را خواستار شدم و میل و شوق به ترک دنیا و کناره‌گیری از آن در درونم حاصل شد. فهمیدم رهایی از دنیا با همراهی و مصاحبت با پادشاهان و یاران و دوستان و ماندن در وطن مألوف میسر نمی‌گردد.»
این تحول روحی سبب گردید تا مال و منال دنیا و زن و فرزند واقوام را رها کند و به زیارت عتبات عالیات عراق و خانه‌ی خدا بشتابد. در سر راه از اصفهان که در گذشته مدتی در آنجا اقامت داشته، می‌گذرد ولی این بار جز با عارفان کامل به دیدار کسی نمی‌رود و گویا آنچه را قبلا در این شهر وشهرهای دیگر ایران فراگرفته کنار می‌‌گذارد و به عرفان روی می‌آورد. و در همه‌جا با اهل فتوت پیمان مودت می‌بندد. در این زمان در اصفهان شیفته‌ی عارف بزرگ «شیخ نور‌الدین طهرانی» می‌گردد و به دست او خرقه می‌پوشد و این عارف سوخته جان ذکر را به او تلقین می‌کند.
اما آنچه سیدحیدر را وادار به هجرت از زادگاهش کرده، تنها فراگیری علوم نیست. لذا بیش از یک ماه نزد شیخ نور‌الدین نمی‌ماند. با این‌که به گفته‌ی خود در این مدت، معارف زیادی نزد این عارف عالی‌‌قدر می‌آموزد و عطش او را نسبت به فیض‌بری و توسل و توجه به مشاهد شریفه‌ی ائمه‌ی معصوم (علیهم‌السلام) شدت و فزونی می‌بخشد. پس به زیارت این قبور شریف می‌شتابد و سپس حج انجام داده و به شوق دیدار مرقد شریف نبی‌اکرم(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) و ائمه‌ی بقیع راهی مدینه‌‌ی منوره می‌شود.
وی گر چه قصد مجاورت داشته است اما وضعیت مزاجی به او این اجازه را نمی‌دهد و دوباره به نجف اشرف بر‌می‌‌‌گردد و در آنجا رحل اقامت می‌افکند تا این بار همراه با امدادهای اولیاء الهی درمحضر عالمان بزرگی چون فخر‌المحققین (فرزند علامه‌ی حلی) به خوشه‌چینی مشغول شود. سید حیدر آملی نزد فخر‌المحققین کتاب‌های: «جوامع الجامع فی تفسیر القرآن» و «شرایع الاسلام» و «مناهج‌الیقین» و «تهذیب‌الاحکام» و «نهج‌البلاغه» و شرح آن از میثم‌ بن بحرانی را می‌خواند. به گونه‌ای که استادش در اجازه‌ای که برای او نوشته گواهی می‌دهد که: «این کتب را به تمام و کامل و در اوج مرتبه‌ی تحقیق نزد من قرائت کرده است»
همچنین در محضر عارف کامل عبدالرحمن بن احمد القدسی به خواندن کتاب‌های «منازل‌السائرین» و «فصوص‌الحکم» و شروح آن می‌پردازد
به این ترتیب سید حیدر آملی جامع علوم منقول و معقول می‌گردد و در سایه‌ی توجهات و عنایات حق‌تعالی و آستانه‌ی مقدس ائمه‌ی معصوم (علیهم‌السلام) اکثر کتب عرفانی و رموز و اسرار آن برایش کشف شده و بر آنها شروح و حواشی می‌نویسد. وی در این زمان به نوشتن مهم‌تری آثارش یعنی تفسیر «محیط‌الاعظم» و «نص‌النصوص» توفیق می‌یابد.
البته علوم و دانش سیدحیدر منحصر به آنچه نوشته است نمی‌باشد. به طوری که خود بعد از نقل دو اجازه‌ای که از فخر‌المحققین و عبد‌الرحمن بن احمد قدسی گرفته است، می‌گوید:
«خلاصه‌ی وصول و کشف من از علوم الهی منحصر به آنچه گفتم نیست. بل وصول من به علوم اهل بیت مقدم بر سلوکم می‌باشد. زیرا من از محبوبین درگاه الهی هستم و وصول محبوب مقدم بر سلوکش می‌باشد. مانند انبیا و اولیاء و تابعین و پیروان آنها که از روی صداقت راه آنها را دنبال می‌کنند.»

 


 
 
 
 

جستجوی واژه ها

 

حضور و غیاب

 

فهرست موضوعی یادداشت ها

بندگی[49] . خودسازی[46] . زندگی[44] . اخلاق[42] . عرفان[39] . سوال و پاسخ کوتاه[32] . سیاست[29] . نماز[27] . توحید[23] . خودشناسی[21] . اخلاق جنسی[18] . عشق[17] . گناه[16] . ایمان[15] . سوال و پاسخ کوتاه[13] . غفلت[12] . عبادت[11] . دعا[11] . اعتقاد[9] . توبه[8] . شناخت[8] . شیطان[7] . غیبت[7] . علم[7] . دنیا[7] . تربیت[7] . ازدواج[6] . احکام[6] . مذهب[6] . مرگ[6] . سیر و سلوک[6] . ولایت[6] . وظیفه[5] . معنویت[5] . ریا[5] . اجابت دعا[5] . خانواده[5] . توکل[5] . حجاب[5] . جامعه[4] . اخلاص[4] . امام زمان[4] . سلوک[4] . صبر[4] . عاشورا و عزاداری[4] . مراقبه[4] . عقل[4] . نماز شب[4] . نگاه[3] . والدین[3] . نهی از منکر[3] . غزلیات حافظ[3] . عادت[3] . عاشورا[3] . شوخی[3] . شرک[3] . ریاضت[3] . زیارت[3] . دین[3] . رمضان[3] . امید[3] . تبلیغ[3] . تصوف[3] . بصیرت[3] . انقلاب[3] . تفکر[3] . خدا[3] . حوزه و دانشگاه[3] . دروغ[3] . حیا[2] . حب دنیا[2] . حج[2] . خواب[2] . خداشناسی[2] . ارشاد[2] . تقوا[2] . حقوق[2] . چله نشینی[2] . توحیدی[2] . اهل بیت[2] . انتقاد[2] . انسان[2] . پرورش روح[2] . ترس[2] . اخلاق اجتماعی[2] . آخرت[2] . آرامش[2] . رزق و روزی[2] . دینداری[2] . ذکر[2] . رابطه با خدا[2] . زهد[2] . سعادت[2] . شخصیت[2] . شهادت[2] . شهوت[2] . سیر و سلوک[2] . شادی[2] . طلسم[2] . غضب[2] . فحش[2] . فکر[2] . فکر گناه[2] . قرب[2] . عمل[2] . عمل صالح[2] . عزاداری[2] . عزت[2] . گریه[2] . گذشت[2] . گناه و توبه[2] . معاشرت[2] . قلب[2] . کربلا[2] . کمال[2] . گوناگون[2] . هدف[2] . نماز صبح[2] . نفس[2] . مهدویت[2] . مهمانی . موسیقی . موفقیت . مومن . ناامیدی . نامحرم . نبوت . نسبیت . نفاق . نفرت . نفس اماره . نقش زنان . معیشت . مهار نفس . نماز قضا . نماینده،مجلس . همت و اراده . همسر . هنر . هو . هوس . واجب . نوحیدی . نیت . نماز جمعه . وحدت وجود . ورزش . ولایت فقیه . ولایت مداری . یاد خدا . کرامت، شفای بیماران . کربلا، عاشورا . لباس . لذت نماز . لعن . لواط . ماه رجب . مجادله . مجذوب، سالک . محاسبه . محبت . محبوبیت . محیط آلوده . مدپرستی، مدگرایی . کمال-خودشناسی-خودسازی . کینه . کم خوری . قلب سلیم . قهر . قیصر امین پور . کرامت . معرفت . معرفت خدا . معروف،منکر . معصومین . مسافرت . مسلمان واقعی . مصاحبه . گناهان صغیره . گرایش به بدی . گره در کار . عرفان کاذب . عریضه . عشق الهی . عشق مجازی . عصبانی . غذا خوردن . غرور . علم و عمل . عمر . عمره . قرب به خدا . قساوت . قضاوت . قطب . فنای فی الله . فیلم . قبر . قبولی عمل . قدرت . فطرت . فقر . غلفت . غم و غصه . طول عمر . ظرفیت . عاقبت به خیری . عبودیت . عجب و خودپسندی . شیعه . شیعه، شهادت طلبی . صحت عمل . صراط . صفات . صوفیه . طلبگی . طلبه . شادی و نشاط . شانس . سیره ائمه . سیاسی . سید حیدر آملی . سوال و پاسخ کوتاه 21 . شهید،شهادت . شناخت امامان . شخصیت ها . شرک . شکر . شلوار لی . سکس . سکولاریسم . سلامت . سلوک، عرفان، شیعه . سوء عاقبت . زیبایی . سالمندان . سالک، مجذوب . سختی ها . زبان . زنا . رابطه با دختران . رجبعلی خیاط . رحمت . رحمت خدا . دین داری . دین، وحی . خودسازی-رشد- . خودسازی-سیر و سلوک- . رضایت . رضایت خدا . رفاقت . روابط نامشروع . روزه . روشنفکر . آرزو . آرزوی مرگ . آزادی معنوی . ابتلا . آداب سلوک . احترام والدین . احضار ارواح . اخلاق اجماعی . اراده . اراده، گناه . ارامش . انتخاب، مجلس . امامان . امتحان . اعتماد به نفس . اعتکاف . اقتصاد . استجابت . استجابت دعا . استراتژی . اسلام . اسم ذات . اشک . اصولگرایی . تجلی . تجمل گرایی . تصوف و درویشی . تعادل . تغذیه . تفکر . پسر و دختر . پوشش . بصیرت- . بهشت، برزخ . بی نماز . بینش سیاسی . پائولوکوئیلو . پاکی قلب . پرخوابی . انسان، خوب و بد . انرژی . اهل بیت- . اولیای خدا . اینترنت . بخشش گناه . بخل .
 

مشترک شوید