سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 تعداد کل بازدید : 2745843

  بازدید امروز : 31

  بازدید دیروز : 549

وبلاگ موسسه رستگان www.mrastegan.ir

 
برترینِ فریضه ها و واجب ترین آنها بر انسان، شناخت پروردگار و اقرار به بندگی اوست . [امام صادق علیه السلام]
 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: سه شنبه 89/8/4::: ساعت 1:7 عصر

می خواستم بدانم انسان در چه مواقعی باید بخندد و در چه مواقعی باید جدی باشد؟ ترجیحا با کمک احادیث جواب بدهید البته با تفسیر و توضیح؟
انسان به طور فطری از غم گریزان و به سوی شادی در حرکت است. شادی و نشاط نه تنها بر روح و روان انسان، بلکه بر جسم او نیز تأثیر می گذارد. در تبیین جایگاه شادی در اسلام، باید گفت که اصل شاد زیستن در اسلام، مورد پذیرش، بلکه تأکید است. امام علی علیه السلام می فرماید: «شادی، انبساط خاطر و نشاط می آورد و غم، گرفتگی خاطر و دل گیری(ری شهری، میزان الحکمه، ج 6، ص 2449.) و نیز فرمود: «کسی که شادیش کم باشد، آسایش او در مردن باشد.( همان.)
امام صادق علیه السلام می فرماید: «هر که به چهره برادر خود لبخند زند، آن لبخند برای او حسنه ای باشد(همان، ج 7، ص 3225.)
نگاه به شادی در دو تفکر
الف) گروهی اعتقاد دارند که شادمانی و نشاط، مطلق بوده، هیچ حد و مرزی را نمی شناسد و با هر وسیله ای و با هر ابزار و شیوه ای، می توان به شکار شادی و شادمانی رفت؛ هر کاری مجاز است؛ هر نوع ترانه و رقصی، رواست و هر گونه گفتن و خندیدن و خنداندن، درست است. این گروه، معتقد به «اصالت لذت» بوده، هر لذت و هر شادی را با هر عاملی تجویز می کنند.
ب) گروهی دیگر، شادی ها و تفریحات را قانونمند می دانند و در مرز «بایدها» و حلال تفسیر می کنند. آنان، هر نوع شادی و تفریحی را مجاز نمی شمارند و در یک کلمه، «تفریحات سالم» را باور دارند تا از این طریق، مرز حرمت و آبروی خود و دیگران محفوظ بماند و شادی، خنده و تفریحات آنان، به دیگران صدمه ای وارد نسازد.
به نظر این گروه، خنده، شادی و لذت، خوب است؛ اما نه با آزار و اذیت دیگران و شادمانی خوب است؛ اما نه با زیر پا گذاشتن قوانین و مقررات اجتماعی و الهی.
از دید این گروه، همان گونه که اگر «آزادی»، قانونمند و هدفدار نباشد، می تواند جامعه را به هرج و مرج بکشاند، شادی ها و تفریحات نیز این گونه اند.
با توجه به منابع دینی، یعنی قرآن و سیره پیشوایان معصوم، دین اسلام موافق نشاط و شادی بوده، علاوه برآن که آدمی را از تنبلی رهانده، سرزنده و سر حال می سازد; البته این شادی، افراطی و تفریطی نبوده، بلکه درچارچوب نگاه تعدیلی قابل رهیابی است.
نکته : خنده، شوخی، تبسم، فرح، مزاح و... به عنوان یکی از مصادیق شادی است که در تعابیر متون دینی به چشم می خورد. مااینجا به حد و مرز شادی از دیدگاه اسلام می پردازیم.
مرز شادی و نشاط و خنده
براساس هدف و فرجام زندگی، شادی و نشاط از دیدگاه اسلام دارای حد و مرز می باشد . محتوا و قالب شادی و نشاط و عوامل آن نباید با روح توحیدی و انسانی که دین اسلام مطرح کرده است، در تضاد و تنافی باشد; زیرا هر پدیده ای که انسان را از آرمان و غایت اصلی خویش دور سازد، به هیچ وجه مقبول اسلام نخواهد بود . بنابراین پدیده شادی و نشاط و عوامل آن به عنوان یک نیاز اساسی و ضروری تا حدی روا و مجاز می باشد که علاوه بر آن که مانع نیل انسان به هدف اصلی اش نگردد، بلکه در رسیدن به آن مددکار وی باشد; از این رو بسیاری از اندیشمندان مسلمان معتقدند: از آن جا که انسان در انجام هر رفتار ارادی، انگیزه و هدفی راپی می گیرد، (اخلاق اسلامی، ص 98 - 99; اخلاق الهی، ج 5، ص 238 .)
شادی و نشاط به عنوان یک رفتار، از این قاعده مستثنا نبوده، هدف و انگیزه ای در آن دنبال می شود . در این پدیده، اگر انگیزه و هدف، حق و در راستای هدف اصلی زندگی آدمی باشد، این پدیده حق، مفید و سودمند خواهد بود و اگر انگیزه و هدف باطل در آن نهفته باشد و در برابر هدف اساسی زندگی انسان باشد، این پدیده، باطل و مضر خواهد بود; بنابراین می توان مرز شادی و نشاط را انگیزه و هدف آن دانست .
مزاح و شوخی که یکی از عوامل برجسته شادی است، اگر به سبک سری، بی شرمی و گستاخی بیامیزد، «هزل » نامیده می شود که در اسلام مطرود است و اگر به تحقیر و بدگویی و ناسزا آمیخته گردد، آن را «هجو» می خوانند و این نیز در اسلام نهی شده است، یکی از صحابیان از رسول خدا پرسید: «آیا اگر با دوستان خود شوخی کنیم و بخندیم، اشکالی دارد؟ حضرت فرمود: اگر سخن ناشایستی در میان نباشد، اشکالی ندارد (کافی، ج 2، ص 663; تحف العقول، ص 323) .)
همچنین اگر شوخی درست از حد خارج شود و به بیهودگی یا زیاده روی بینجامد، باز از نظر اسلام عملی ناپسند خواهد بود; همان طور که امیرمؤمنان علی - علیه السلام - می فرماید: «هر کس بسیار شوخی کند، وقار و سنگینی او کم می شود» . (غررالحکم، ص 222 .) امام صادق - علیه السلام - می فرماید: «زیاد شوخی کردن، آبرو را می برد» . (کافی، ج 2، ص 665 .)
خنده و تبسم که از عوامل دیگر نشاط و شادی است، باید صادقانه بوده، شخصیت آدمی را لکه دار نسازد . خنده از نظر اسلام، آن گاه مؤثر و مفید است که به شخصیت دیگران لطمه وارد نیاورد . خنده، با انگیزه آزردن، اهانت و تحقیر دیگری، حکم حرمت آزار شخص مؤمن را دارد و به شدت از آن نهی شده و حرام است . وقتی برای مؤمن، احترامی برتر از کعبه را بر شمرده اند، به خوبی روشن می شود که اهانت و تحقیر او، چه اندازه نکوهیده است . (اخلاق الهی، ج 5، ص 256 -)
قالب های نشاط و شادی و عوامل آن نیز باید در شان مقام انسان و آرمان های والای او باشد; زیرا گاه محتوایی مفید، در قالبی نامناسب نتیجه اثرگذاری را معکوس خواهد کرد و به همین دلیل در روایات، قهقهه از شیطان تلقی (کافی، ج 2، ص 664) و تبسم بهترین خنده دانسته شده است . (غررالحکم، ص 222) زمان و مکان نشاط و شادی نیز باید با آن متناسب باشد; زیرا اگر این تناسب برقرار نباشد، بسیار ناپسند و زشت خواهد بود . مزاح و بذله گویی در مراسم سوگواری و مکان های مقدس ناپسند است (اخلاق الهی، ج 5، ص 258 - 259) و در خصوص مکان و زمان خنده از رسول اکرم - صلی الله علیه و اله - نقل شده است: «کسی که بر جنازه ای بخندد، خداوند در روز قیامت پیش چشم همه، به او اهانت می کند و دعایش اجابت نمی شود و کسی که در گورستان بخندد، باز می گردد، در حالی که سختی بزرگی همانند کوه احد، برای اوست » . (همان)
در اینجا به بعضی از روایات در باب حد و مرز خنده و شادی اشاره می کنیم.
1- خنده و شادی نبایدموجب آبروی ریزی دیگران شود.
عنبسه عابد گوید: از امام صادق (ع) شنیدم که مى‏فرمود: خنده زیاد آبرو را مى‏برد.( اصول کافى، ص 632( باب الدعابة و الضحک).)
2- خنده و شادی بدون علت نباشد.
امام صادق (ع) فرمود: خنده بدون سبب نشانه نادانى است(اصول کافى، ص 622( باب الدّعابة و الضّحک).)
همچنین امام جعفر صادق (ع) فرمود: چه بسیارند کسانى که خنده بیهوده مى‏کنند و گریه آنها در روز قیامت زیاد است، و چه بسیارند کسانى که از خوف خدا زیاد گریه مى‏کنند و در روز قیامت در بهشت خنده و شادى آنان زیاد است(عیون اخبار الرضا، ص 179.)
وهمچنین امام صادق (ع) فرمود: سه چیز مورد غضب شدید خداست: 1- خوابیدن بدون شب‏زنده‏دارى. 2- خنده بدون علّت. 3- غذا خوردن از روى سیرى(خصال صدوق، ج 1، ص 44.)
3- خنده و شادی موجب گستاخی طرف مقابل بر تو نشود.
امام صادق (ع) فرمود: مجادله نکن، زیرا آبروى تو مى‏رود، و شوخى نکن که نسبت به تو گستاخ مى‏شوند(اصول کافى، ج2 ص 632( باب الدعابة و الضحک).)
در حدیث دیگرى از امام صادق علیه السلام مى‏خوانیم که فرمود: «لا تُمازِحْ فَیُجْتَرَءُ عَلَیْکَ؛ مزاح مکن که افراد بر تو جرى و جسور نمى‏شوند»( همان، صفحه 665، حدیث 18.)
4- خنده و شادی همراه لهونباشد
امام جعفر صادق (ع) فرمود: چه بسیارند کسانى که خنده بیهوده مى‏کنند و گریه آنها در روز قیامت زیاد است، و چه بسیارند کسانى که از خوف خدا زیاد گریه مى‏کنند و در روز قیامت در بهشت خنده و شادى آنان زیاد است(عیون اخبار الرضا، ص 179.)
5- خنده و شادی لطمه به وقار و ابهت تو نزند.
امام علی علیه السلام می فرماید: «وقار خود را در برابر خوشمزگی ها و حکایت های مضحک و یاوه ها و هرزه گویی ها حفظ کنید»( ری شهری، میزان الحکمه، همان، ج 7، ص 3229.)
در حدیثى از امام صادق علیه السلام مى‏خوانیم: «ایَّاکُمْ وَ الْمَزاحَ فَانَّهُ یَذْهَبُ بِماءِ الْوَجْهِ وَ مَهابَةِ الرِّجالِ؛ از مزاح بپرهیزید که آبرو و ابهّت انسان را مى‏برد».( اصول کافى، جلد 2، صفحه 665، حدیث 16.)
6- خنده و شادی برای احیای حق یا از بین رفتن باطل باشد.
امام علی(ع) در نامه‌ای به «عبدالله بن عباس» می‌فرماید: «اما بعد، انسان گاهی مسرور می‌شود به خاطر رسیدن به چیزی که هرگز از دستش نمی‌رفت و گاهی محزون می‌شود به خاطر از دست دادن چیزی که هرگز به آن نمی‌رسد. پس باید شادی تو به خاطر احیای حق یا نابودی باطل باشد.»
7- خنده و شادی در مجالس جشنها و اعیاد اسلامی باشد
یکی از شادی‌های مثبت و پسندیده، خنده و شادی در مجالس جشن و سرور به مناسبت روزهای شادی معصومان(ع) است، مانند: سالروز میلاد پیامبر اکرم(ص) و موالید ائمه معصومین(ع) و مناسبت‌هایی مانند: عید مبعث، عید فطر، عید قربان، عید غدیر و....
امام رضا(ع) به ریان بن شبیب فرمود: «اگر دوست داری در درجات عالیه بهشت با ما باشی، به حزن ما محزون و به شادی ما شاد باش!»
-8 خنده و شادی نباید در حدی باشد که سخنان جدی بی ارزش شود.
کسانى که زیاد شوخى مى‏کنند سخنان جدى آنها از ارزش مى‏افتد، و مردم سخنان آنان را به عنوان جدّى قبول نمى‏کنند، چنانکه در حدیث امیرمؤمنان على علیه السلام وارد شده است «مَنْ کَثُرَ هَزْلُهُ بَطَلَ جِدُّهُ؛ کسى که شوخى‏اش زیاد شود، جدّى‏اش باطل مى‏شود»( غررالحکم، شماره 8356، جلد 5، صفحه 279.)
بنابر آنچه در این روایات کوتاه و پر معنى آمده است، مزاح امرى است بسیار پیچیده، و گاه شوخى‏ها از جدى‏ها جدى‏تر است، و به تعبیر دیگر، مزاح بسیار ظریف و شکننده است، و اگر از حساب و کتاب خارج شود، آثار آن بسیار ویران‏گر و مخرّب است. مزاح مى‏تواند آبرو و شخصیت انسان را بر باد دهد، سبب عداوت و دشمنى گردد، و مانند دشنام تأثیر سوء بگذارد و موجب جرئت و جسارت افراد نادان بر انسان گردد.
اگر مزاح در حد اعتدال و صرفاً براى ادخال سرور و شادمانى در قلب مؤمن و رفع خستگى‏ها و اندوه‏ها باشد، و تمام جهات شرعى در آن رعایت گردد به یقین‏مطلوب است و مورد رضاى خدا.
ولى اگر مزاح به قصد انتقام جویى و بردن آبروى اشخاص، و اعمال کینه توزى است، مخصوصاً در مواردى که از طریق جدى، این کارها امکان‏پذیر نیست، و گروهى به شوخى و مزاح براى رسیدن به اهداف شیطانى خود پناه مى‏برند، بدون شک مبغوض و منفور، و گاه از دشنام هم بدتر است.
همچنین اگر در مزاح از کلمات رکیک و سخنان سبک و کودکانه استفاده شود بى‏شک سبب آبروریزى و از بین رفتن شخصیت انسان است.
و نیز اگر مزاح در برابر کسانى که ظرفیت آن را ندارند و حریم شخصیت اشخاص را نمى‏شناسند انجام گیرد، اى بسا راه را براى جرئت وجسارت آنها باز مى‏کند و آنها نیز هر چه بخواهند مى‏گویند.
این گونه مزاح‏ها، نه تنها مطلوب نیست، بلکه گاهى در سلک گناهان کبیره قرار مى‏گیرد.
راهیان راه حق و سالکان الى اللّه و طالبان تهذیب نفس باید در مورد مزاح به هوش باشند، نه آن را از زندگى حذف کنند، و به صورت انسانى عبوس و خشک و فاقد احساس و محبت در آیند، و نه به وسیله آن آلوده گناهان یا اعمال منافى مروّت گردند، و بسیار دیده‏ایم که افرادِ ظاهراً متدین گاهى در جلسات خود به عنوان مزاح و شوخى سخنانى مى‏گویند یا حکایاتى نقل مى‏کنند که گاه غیبت یا تهمت و یا اشاعه فحشاء، و یا سبب ریختن آبروى مسلمانان مى‏گردد.
از این گذشته مزاح هر چند هیچ مطلب خلافى در آن نباشد اگر زیاد شود غالباً آثار منفى دارد، و به گفته بعضى از بزرگان: «الْمَزاحُ فِى الْکَلامِ کَالْمِلْحِ فِى الطَّعامِ؛ مزاح در سخن مانند نمک در غذاست (که اگر از حد بگذرد شور، و اگر کم باشد بى نمک مى‏شود)».
این نکته نیز حائز اهمیت است که گاه مزاح‏ها، اهداف جدى را تعقیب مى‏کند، اگر این هدف‏هاى جدى، مسایل تربیتى و سازنده باشد بسیار خوب است، مثلًا از طریق شوخى به کسى فهمانده شود که باید در امور دینى و اخلاقى کوشا باشد، این کار بسیار خوبى است، ولى اگر هدف‏هاى جدى نهفته در مزاح مسایل تخریبى و مفسده‏انگیز و انتقام‏جویى و مانند آن باشد، بسیار زشت و ناجوانمردانه است که انسان در لباس مزاح آبروى افراد را ببرد و بر شخصیّت آنها ضربه وارد کند.( اخلاق در قرآن، ج‏3، ص: 170و171 با کمی تغییرات)
دانشجوی عزیز آنچه در مورد مرز شادی و خنده بیان شد وظیفه ما را نسبت به مواقعی که باید در رفتارمان، در معاشرت با دیگران جدی باشیم را به خوبی روشن می کند.در واقع باید سعی کنیم با حذف کردن رفتارهای که در روایات به آن اشاره شد زمینه جدی بودن خود را در معاشرت با دیگران فراهم آوریم.

 


 
 
 
 

جستجوی واژه ها

 

حضور و غیاب

 

فهرست موضوعی یادداشت ها

بندگی[49] . خودسازی[46] . زندگی[44] . اخلاق[42] . عرفان[39] . سوال و پاسخ کوتاه[32] . سیاست[29] . نماز[27] . توحید[23] . خودشناسی[21] . اخلاق جنسی[18] . عشق[17] . گناه[16] . ایمان[15] . سوال و پاسخ کوتاه[13] . غفلت[12] . عبادت[11] . دعا[11] . اعتقاد[9] . توبه[8] . شناخت[8] . شیطان[7] . غیبت[7] . علم[7] . دنیا[7] . تربیت[7] . ازدواج[6] . احکام[6] . مذهب[6] . مرگ[6] . سیر و سلوک[6] . ولایت[6] . وظیفه[5] . معنویت[5] . ریا[5] . اجابت دعا[5] . خانواده[5] . توکل[5] . حجاب[5] . جامعه[4] . اخلاص[4] . امام زمان[4] . سلوک[4] . صبر[4] . عاشورا و عزاداری[4] . مراقبه[4] . عقل[4] . نماز شب[4] . نگاه[3] . والدین[3] . نهی از منکر[3] . غزلیات حافظ[3] . عادت[3] . عاشورا[3] . شوخی[3] . شرک[3] . ریاضت[3] . زیارت[3] . دین[3] . رمضان[3] . امید[3] . تبلیغ[3] . تصوف[3] . بصیرت[3] . انقلاب[3] . تفکر[3] . خدا[3] . حوزه و دانشگاه[3] . دروغ[3] . حیا[2] . حب دنیا[2] . حج[2] . خواب[2] . خداشناسی[2] . ارشاد[2] . تقوا[2] . حقوق[2] . چله نشینی[2] . توحیدی[2] . اهل بیت[2] . انتقاد[2] . انسان[2] . پرورش روح[2] . ترس[2] . اخلاق اجتماعی[2] . آخرت[2] . آرامش[2] . رزق و روزی[2] . دینداری[2] . ذکر[2] . رابطه با خدا[2] . زهد[2] . سعادت[2] . شخصیت[2] . شهادت[2] . شهوت[2] . سیر و سلوک[2] . شادی[2] . طلسم[2] . غضب[2] . فحش[2] . فکر[2] . فکر گناه[2] . قرب[2] . عمل[2] . عمل صالح[2] . عزاداری[2] . عزت[2] . گریه[2] . گذشت[2] . گناه و توبه[2] . معاشرت[2] . قلب[2] . کربلا[2] . کمال[2] . گوناگون[2] . هدف[2] . نماز صبح[2] . نفس[2] . مهدویت[2] . مهمانی . موسیقی . موفقیت . مومن . ناامیدی . نامحرم . نبوت . نسبیت . نفاق . نفرت . نفس اماره . نقش زنان . معیشت . مهار نفس . نماز قضا . نماینده،مجلس . همت و اراده . همسر . هنر . هو . هوس . واجب . نوحیدی . نیت . نماز جمعه . وحدت وجود . ورزش . ولایت فقیه . ولایت مداری . یاد خدا . کرامت، شفای بیماران . کربلا، عاشورا . لباس . لذت نماز . لعن . لواط . ماه رجب . مجادله . مجذوب، سالک . محاسبه . محبت . محبوبیت . محیط آلوده . مدپرستی، مدگرایی . کمال-خودشناسی-خودسازی . کینه . کم خوری . قلب سلیم . قهر . قیصر امین پور . کرامت . معرفت . معرفت خدا . معروف،منکر . معصومین . مسافرت . مسلمان واقعی . مصاحبه . گناهان صغیره . گرایش به بدی . گره در کار . عرفان کاذب . عریضه . عشق الهی . عشق مجازی . عصبانی . غذا خوردن . غرور . علم و عمل . عمر . عمره . قرب به خدا . قساوت . قضاوت . قطب . فنای فی الله . فیلم . قبر . قبولی عمل . قدرت . فطرت . فقر . غلفت . غم و غصه . طول عمر . ظرفیت . عاقبت به خیری . عبودیت . عجب و خودپسندی . شیعه . شیعه، شهادت طلبی . صحت عمل . صراط . صفات . صوفیه . طلبگی . طلبه . شادی و نشاط . شانس . سیره ائمه . سیاسی . سید حیدر آملی . سوال و پاسخ کوتاه 21 . شهید،شهادت . شناخت امامان . شخصیت ها . شرک . شکر . شلوار لی . سکس . سکولاریسم . سلامت . سلوک، عرفان، شیعه . سوء عاقبت . زیبایی . سالمندان . سالک، مجذوب . سختی ها . زبان . زنا . رابطه با دختران . رجبعلی خیاط . رحمت . رحمت خدا . دین داری . دین، وحی . خودسازی-رشد- . خودسازی-سیر و سلوک- . رضایت . رضایت خدا . رفاقت . روابط نامشروع . روزه . روشنفکر . آرزو . آرزوی مرگ . آزادی معنوی . ابتلا . آداب سلوک . احترام والدین . احضار ارواح . اخلاق اجماعی . اراده . اراده، گناه . ارامش . انتخاب، مجلس . امامان . امتحان . اعتماد به نفس . اعتکاف . اقتصاد . استجابت . استجابت دعا . استراتژی . اسلام . اسم ذات . اشک . اصولگرایی . تجلی . تجمل گرایی . تصوف و درویشی . تعادل . تغذیه . تفکر . پسر و دختر . پوشش . بصیرت- . بهشت، برزخ . بی نماز . بینش سیاسی . پائولوکوئیلو . پاکی قلب . پرخوابی . انسان، خوب و بد . انرژی . اهل بیت- . اولیای خدا . اینترنت . بخشش گناه . بخل .
 

مشترک شوید