بازدید امروز : 312
بازدید دیروز : 141
نیاز به تعریف:
برای بحث کردن درباره هر موضوعی، ابتدا باید با تعریف آن آشنا شویم. بحث تعریف از نظر منطقی اهمیت بسیاری دارد، تا تعریف خودسازی روشن نشود و در فضای بحث قرار نگیریم، هیچگونه فعالیتی امکان پذیر نیست و حتی اساتید فن و راهنمایان طریق، نیز نمی توانند به صورت شفاف راهبرد، راهکار، عرصه ها و روش خودسازی را بیان نمایند. برای طالبان سلوک و خودسازی نیز این امکان وجود ندارد که به صورت آگاهانه در مسیر روشن خودسازی قرار بگیرند.
هر تعریفی باید بر اساس رهنمود جامعی تنظیم شده و بیان گر نوعی تفکر صحیح، عالمانه، عقل پسند، فطرت محور، شریعت مدار و منطبق با رهنمودهای قرآن کریم و سیره و سنت چهارده معصوم( ع) باشد و از منطق قابل فهمی نسبت به مراحل و ابعاد رشد انسان نیز برخوردار باشد، زیرا در غیر این صورت قابل قبول، کارآمد و راهگشا نخواهد بود
تعریف خودسازی:
بدون شک خودسازی نوعی فعالیت برای تغییر وضعیت انسانی به سوی تعالی است. اما اینکه چگونه فعالیتی است و با چه قلمرویی, این بستگی به تعریف ما از هدف آن دارد.
در بحث هدف اگر گفته شد که هدف خودسازی, در راستای هدف زندگی و دین داری, نزدیک شدن به خداوند است, کما اینکه همینطور هم هست و دین از ما خواسته که تمامی فعالیت های خود را با انگیزه و نیت تقرب به خداوند انجام دهیم
در نتیجه آشنایی با هدف, اکنون تکلیف ما در بحث خودسازی و تعریف آن تا حدود زیادی روشن می شود, یعنی می دانیم هر کاری که به نحوی ما را به این هدف می رساند, فعالیتی خودسازانه محسوب می شود.
بنابراین در تعریف خودسازی می توان گفت: به مجموعه تمامی فعالیت های نظام مندی که ما را در راستای نزدیک شدن به خداوند قرار می دهد, خودسازی گفته می شود.
البته در کتاب های اخلاقی تعریف های فراوانی از خودسازی وجود دارد که خوب است به برخی از آنها اشاره کنیم. در کتاب به سوی خودسازی آمده است:
1- خودسازی به معنای مجموعه ای از فعالیت های شناختی، قلبی، ارادی و اجتماعی ای نظام مند و هماهنگ است که کمال شناخته شده برای «خود» را پدید میآورد.
2- منظور از خود سازی و به طور کلی پرداختن به خویش، شکل دادن و جهت بخشی به فعالیت های حیاتی و تصحیح و تقویت انگیزه ها ، در نظر گرفتن مقصد نهایی و سو گیری فعالیتها برای قرب به خداوند است. (به سوی خوسازی, ص 21)
3- خودسازى به معناى شناخت معارف ایجاد ملکات و انجام افعالى است که کمال شناخته شده براى خود را پدید مىآورند.
بررسی:
تعریف اول و سوم خوب است, ولی در آنها به صورت شفاف, کمال خود, توضیح داده نشده است, اما در تعریف دوم این نقیصه وجود ندارد و در آن به صراحت سوگیری فعالیت ها برای قرب به خداوند آمده است.
تعریف مصداقی:
این تعریف ها در هر صورت مفهومی است و ما باید از نظر مصداقی نیز موضوع را بررسی کنیم تا به تعریف روشن تری از خودسازی برسیم وگرنه به نظر می رسد صرف تعریف مفهومی راهگشا نباشد.
اگر به صورت مصداقی بخواهیم به تعریف خودسازی برسیم, باید با جامع نگری خاصی به تمامی فعالیت هایی بنگریم که ما را در راستای این هدف, یعنی قرب الهی قرار می دهند.
مثلا اگر فعالیت های علمی و آگاهانه , مانند سیر مطالعات دینی, تفکر و تعقل در حوزه های خاصی انسان را به خداوند نزدیک می کند, به طور قطع این گونه فعالیت ها در مسیر خودسازی قرار می گیرد.
همچنین در صورتی که مباحث مربوط به تزکیه نفس و اصلاح صفات و ملکات نفسانی, کسب آزادی معنوی, عبادت و معنویت و اخلاق اجتماعی کارکرد قربی داشته باشند, باید تمامی این رفتار را خودسازانه بنامیم و سیستیم جامعی برای خودسازی تعریف کنیم که شامل تمامی این رفتار و فعالیت ها بشود.
ایمان به خداوند و انبیای او, ترک گناه, انجام واجبات و مستحبات و تمامی وظایف اجتماعی و فردی انسان به دلیل اینکه باعث رضایت خداوند می شود و در قرب انسان به خداوند اثر دارد, فعالیت های خودسازانه است.
لزوم نگاه سیستمی:
البته می دانیم اینگونه فعالیت ها با وسعت و گستره ای که دارد اگر بخواهد کارایی لازم را برای ساخت انسان داشته باشد, باید به صورت یک سیستم و نظام جامع اخلاقی عرضه شود, وگرنه عرضه آن به صورت کشکولی همانگونه که در برخی آثار اخلاقی مشاهده می شود, قابل استفاده و موثر نخواهد بود.
برای این منظور به نظر می رسد که باید با دسته بندی حوزه های اخلاقی و فعالیت هایی که در راستای قرب الهی هستند, به تدریج به این نگاه سیستمی برسیم.
علم و عمل:
عناصر اصلی این سیستم را می توان شامل دو عنصر علم وعمل دانست. همان که از آن در منابع اخلاقی و عرفانی به سیر و سلوک نظری و عملی تعبیر می شود.
انسان با دو بال علم و عمل به تکامل می رسد و به طور کلی این دو نوع فعالیت انسان را به خدا می رساند, منتهی چون حوزه اینگونه فعالیت های انسان بسیار گسترده است, لازم است در جای خود دقیقا حوزه های علمی و عملی خاصی که انسان را به قرب الهی می رساند, تعریف و تبیین گردد.
اجمالا اشاره می کنیم که در حوزه علمی, مباحث مربوط به معرفت خداوند و در حوزه عملی مبحث مربوط به اطاعت, عبادت خداوند, فعالیت های اصلی انسان در مسیر قرب به خداوند هستند, منتهی در راستای تحقق آنها فعالیت های گسترده دیگری نیز وجود دارد که به انسان در راستای رسیدن به عوامل اصلی کمک می کنند, عواملی که در حقیقت زمینه ساز حرکت انسان در مسیر کمال هستند, مانند فعالیت هایی که در زمینه رفع موانع و کسب آزادی معنوی و تقویت اختیار انجام می شود, و یا اخلاق اجتماعی و مانند آن که در جای خود باید مورد بررسی و تبیین قرار گیرد.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
لوگوی دوستان
پیوندهای مفید
فهرست موضوعی یادداشت ها
موضوعات ساختاری وبلاگ
مشترک شوید