بازدید امروز : 173
بازدید دیروز : 62
داشتن هر تصور ذهنی از خدا نادرست است، همچنین برقراری رابطه در انسان نیازمند داشتن نوعی تصور(علم) از مخاطب است، پس در هنگام ذکر یا دعا یا عبادت انسان چگونه خدا را مخاطب قرار می دهد؟ لطفا کامل توضیح دهید و اگر این مطلب در کتابی هست حتما ذکر کنید؟
پاسخ: دوست گرامی. خدا جسم نیست که بخواهیم از او تصور جسمانی داشته باشیم. ولی اینطور هم نیست که هیچگونه شناختی از خداوند نداشته باشیم و در دعا مخاطب خود را نشناسیم. منظور از خدای متعال از دیدگاه حکمت اسلامی همان وجود است. یعنی متن وجودی که تمام هستی را پوشانده است و در تمام اشیاء سریان و حضور دارد. به قول قرآن کریم: اینما تولوا فثم وجه الله. به هر طرف که بنگرید, همانا وجه خداوند را مشاهده می کنید. لازم نیست برای یافتن خداوند تلاش کنیم. خدای متعال وجودی است که حتی در سراسر هویت خود ما سریان دارد و هست و از رگ گردن نزدیک تر است. رگ گردن کجا و وجود کجا. نزدیکی وجود ما, به ما قابل مقایسه با نزدیکی رگ گردن به ما نیست.
ما در دعا و عبادت تمام هستی و وجود را مخاطب خود می کنیم و با وجود مطلق هستی سخن می گوییم. و از متن هستی بی نهایت طلب می نماییم که همان خدای متعال است. وجودی که تمام اشیا و مخلوقات مظاهر او هستند و او در تمام مظاهر خود حضور دارد.
برای مطالعه بیشتر به سایت بروید و در گزینه معرفت مطالعه کنید. موفق باشید. http://akhlagh.porsemani.ir/
یا الله" بهتر است براى تبرک به زبان بیاریم یا "یا حسین"؟
پاسخ: دوست گرامی. یا الله ذکر توحیدی خداوند است و یا حسین ع و یا علی ع و مانند آن نشانه پیوند با ولایت می باشد. انسان مسلمان شیعه نه از توحید بی نیاز است و نه از ولایت, بنابراین هر دو ذکر لازم است. اصولا دین ما مشتمل بر قوانین توحیدی و کسانی است که تحت عنوان اولیای الاهی جامعه و دین را رهبری می کنند و مجری دین توحیدی خدا هستند. بگذارید در این زمینه اولویت بندی نکنیم و با خداوند و ائمه اطهار در کنار هم رابطه و پیوند داشته باشیم همانگونه که پیامبر ص در وصیت اش فرمود قرآن که کتاب توحید است و اهل بیت که ظرف ولایت هستند از هم جدا شدنی نیستند. موفق باشید.
در رابطه با یکی از فضایل و رذایل اخلاقی توضیحاتی بنویسید. ( نگاه به نامحرم و راه های کنترل آن(
پاسخ: دوست گرامی. کنترل نهایی نگاه به نامحرم فقط از دو طریق به نتیجه قطعی می رسد. یکم اینکه انسان به معرفتی برسد که خداوند را حاضر و ناظر واقعی ببیند و بداند و باور داشته باشد. دوم اینکه تصمیم قطعی برای نزدیک شدن به خداوند و سیر و سلوک داشته باشد و بداند که گناه مانع این راه است و باور داشته باشد. ولی به صورت عمومی راه هایی نیز هست که انسان بتواند تا حدودی به این مهم دست یابد. برای این منظور به سایت ما بروید و در گزینه اخلاق جنسی مطالعه کنید. موفق باشید. http://akhlagh.porsemani.ir
من کاملا از خدا دور هستم، نمازمو خیلی با فاصله میخونم یا کلا نمیخونم. مشکلات بزرگی به تازگی در زندگیم پیش اومده صبر و تحمل ندارم در مشهد ساکنم. اطلاعات مذهبی زیادی دارم اما اثر گذار نبوده شاید چون قسی القلب شدم لطف کنید سریعا راهنمایی ام کنید تا منقلب شوم؟
دوست گرامی. شما مانند کسی هستید که معلق و سرگردان است, یعنی تعلق به جایی ندارد و تکلیفش روشن نیست و نمی داند چرا باید نماز بخواند و صبر کند و مانند آن. ما دو فضا داریم که تکلیف را روشن می کند. فضای خارج از دین توحیدی و ولایت خدا که همان فضای ولایت شیطان است و فضای داخل ولایت خداوند. کسانی که با اختیار خودشان این دو فضا را انتخاب کرده اند بلا تکلیف نیستند و می دانند که چه باید بکنند, ولی کسانی که هنوز به این آگاهی نرسیده اند و با فضای دین و ولایت خدا و فواید آن آشنا نیستند, این حالت شما را دارند. سعی کنید با شناخت, باور و عزم از این حالت خارج شوید.
چه کار باید کرد که شیطان کمتر ما را وسوسه کند و خداوند بیشتر به ما توجه کند؟
پاسخ: دوست گرامی. راهکار سوالی که کرده اید اخلاص است. به هر مقدار که انسان در مسیر خداوند خود را برای خدا و کسب رضایت خدا خالص می کند و از دنیا زدگی و لذت طلبی افراطی دور می شود, به خدا نزدیک و از شر شیطان در امان می ماند. در قرآن کریم هست که شیطان گفت: من همه را فریب می دهم مگر بندگان خالص شده را. شیطان در آنها نمی تواند نفوذ کند. باید سعی کنید کم کم انگیزه های دنیوی را در خود تضعیف و انگیزه های خدایی را در خویش تقویت نمایید تا کمتر شیطان شما را وسوسه نماید. موفق باشید.
معنی این عبارت چیست؟ «برای حرکت به سمت خدا» راهی که نه نیاز به استاد و راهنما دارد و نه چیز دیگر و راه منحصرهم هست، عمل به وظایف شرعیه و ترک گناه و معصیت خداست در اعتقادیات و عملیات (استفتایی است از دفتر آیت الله بهجت ره)
پاسخ: دوست گرامی. بله واقعا راه همین است, ولی نکته مهم این است که شناخت وظیفه بسیار گسترده است و نیاز به اگاهی دارد. وظایف فردی و اجتماعی دو بخش مهم هستند که انسان باید بشناسد و در هر موقعیتی که هست آنها را رعایت نماید. در این صورت حتما به اهداف معنوی خود می رسد. شناخت توحیدی خداوند و هستی و انجام عبودیت خداوند و در کنار آن شناخت ولایت خدا و اولیای خدا و ولایت فقیه در زمان غیبت و ولایت پذیری مهمترین عرصه های این شناخت و عمل هستند. البته در مقابل شناخت شیطان و ولایت شیطان و
تاثیرات آن نیز به عنوان دشمن شناسی لازم است. موفق باشید.
می خواستم بپرسم راههاى تسلط بر نفس و همچنین صبور بودن و کنترل خشم در اسلام چگونه است؟
دوست گرامی. بهترین راه تسلط بر نفس و کنترل خشم قرار گرفتن و هماهنگ شدن با فضای رحمانی و توحیدی و ولایی حاکم بر اسلام و روابط افراد جامعه اسلامی است. مشکل اینجا است که این فضا در جامعه ما هنوز کاملا اسلامی نشده است, ولی فضای اردوگاه اسلام پر از رحمت و مهربانی و عشق است. عشقی که میان مومنین و خداوند و همچنین میان خود مومنین حاکم است, مانع خشم و پرخاش گری میان آنان می شود. در راهکار بنیادین, مومن از آن جهت که مومن است صبور است و صبر ریشه در ایمان دارد. راهکارهای دیگری هم دارد که خوب است به سایت مراجعه و مطالعه کنید. http://akhlagh.porsemani.ir/term45
چرا آرزوی مرگ می کنیم؟
دوست گرامی. آروز و درخواست مرگ ازخداوند, مکروه است و مومن چنین آرزویی ندارد, زیرا زندگی برای او موهبتی است الهی و فرصتی است برای تقرب به خداوند و خدایی شدن و هرگز حاضر نیست چنین فرصت زیبا و ارزشمندی را از دست بدهد اگر چه گرفتار بلا و سختی فراوان گردد. آروز مرگ به طور معمول ریشه در عواملی دارد مانند ناامیدی و شکست و ضعف در برابر سختی های زندگی و گناه و احساس پوچی و بی هدفی در زندگی و مانند آن که خوب است به صورت مفصل در این زمینه در سایت مطالعه کنید. http://akhlagh.porsemani.ir/term30
آیا می شود راه کسب اخلاص و استقامت در اخلاص را بفرمایید؟
دوست گرامی. اخلاص یعنی خالص شدن انگیزه و عمل برای خداوند. بهترین روش برای رسیدن به اخلاص, معیار قرار دادن رضایت خداوند و اهل بیت ع در تمام انگیزه ها و اعمال است. سعی کنید به تدریج در این مسیر حرکت کنید, به هر مقدار که زندگی و رفتارتان به رضایت خدا و اولیای او نزدیک تر می شود, خالص تر می شوید.
اثرات مال حرام در زندگی چیست؟ آیا شخص نمی تواند هدایت یابد؟
دوست گرامی. شاید اولین شرط سلوک الی الله این است که لقمه انسان حلال باشد و لقمه حرام اولین مانع راه خدا است. عدم استجابت دعاها، عدم قبولى نماز، پذیرفته نشدن اعمال صالح، عدم استشمام بوى بهشت، تضعیف ایمان، اخراج از صیانت الهى، کاهش رزق حلال، خروج از ولایت پیامبر و اهل بیت او، حسرت در روز قیامت، لعن ملائکه، کوردلى آثار لقمه حرام است و در مقابل لقمه حلال موجب نورانیت دل و استجابت دعا و آمرزش و حفاظت الهى مىگردد. البته این تاثیرها همه در حد اقتضا است و حتمیت ندارد و کنترل پذیر است. موفق باشید.
راههای غلبه بر حسادت چیست، لطفا توضیح دهید؟
دوست گرامی. ریشه حسادت در ضعف معرفت توحیدی است. توحید یعنی معتقد باشیم هر کسی هر چه دارد از ناحیه خدا است و خداوند است که به هر که هر چه بخواهد می دهد یا می گیرد و در کار خدا نمی توان چون و چرا کرد که او حاکم و مالک مطلق هستی و عالم و حکیم و قادر است و اگر صلاح بداند ما را از نعمت های خود برخوردار می کند و شخص صاحب نعمت نیز خودش کاره ای نیست و هر چه دارد از ناحیه خدا است. در این صورت دلیلی برای حسادت به شخص وجود ندارد و باید از مالک و منبع هستی نعمت خواست. برای مطالعه بیشتر به سایت مراجعه و مطالعه کنید. موفق باشید. http://akhlagh.porsemani.ir/term45
من یه مشکل خیلی بزرگ دارم اونم اینکه دروغ میگم نمی دونم چرا؟ می خوام فقط در معرض دید همه باشم واسه همین دروغ میگم خسته شدم، خواهشا یه راهکاری بدین به خدا دیگه از خودم خسته شدم از خودم بدم میاد.
دوست گرامی. دروغ گویی با ایمان سازگار نیست. در روایات هست که مومن دروغ نمی گوید. اصولا فضای ایمان فضای صداقت و پاکی است و با دروغ نمی سازد. ریشه دروغ یا نفسانیات است یا حب جاه است و یا حب مال و ثروت و یا ترس و ضعف نفسانی . این مسایل و نقایص مربوط به کسی است که ایمان قوی ای ندارد. کسی که ایمان دارد و وارد فضای زندگی ایمانی است, به هیچ وجه امکان ندارد که دروغ بگوید چون با دروغ شخصیت و فضای زندگی خود و جامعه اسلامی را آلوده و غبار آلود خواهد کرد. برای مطالعه بیشتر به سایت مراجعه کنید. http://akhlagh.porsemani.ir/term52
درباره عقل ودل توضیح دهید؟
دوست گرامی. عقل و دل دو وادی در مسیر سلوک انسان است. انسان با خروج از وادی طبیعت وارد وادی عقل می شود و تمام زندگی خود را بر اساس حجت و استدلال بنا می نماید و بعد از محکم شدن در این وادی, محصول آن شکوفایی محبت و عشق است که باعث می شود سالک وارد وادی عشق و محبت شود و به نهایت کمال برسد. فکر می کنیم سوال شما درباره رابطه و یا تضاد عقل و عشق باشد، بنابراین برای آگاهی از این موضوع به سایت مراجعه و در گزینه محبت مطالعه کنید. در صورتی که منظور دیگری دارید دوباره سوال مطرح نمایید. http://akhlagh.porsemani.ir/term34
چکار کنم که بتوانم حق را از ناحق تشخیص دهم؟
دوست گرامی. شناخت حق و باطل از ضروریات زندگی ایمانی و بصیرت مومن است، زیرا در غیر این صورت انسان دچار فتنه ها و گمراهی خواهد شد. راه شناخت حق و باطل، حکمت آمیخته و مطابق با وحی است, منتهی به دلیل لغزنده بودن راه برای انسان های عادی, حتما باید به اهل ولایت و تبیین کسانی که از بصیرت دینی بهره دارند، رجوع شود. به همین دلیل پیامبر گرامی اسلام فرمود: من در میان شما دو چیز می گذارم، قرآن و اهل بیتم، این دو از هم جدا شدنی نیستند. دین و آموزه های قرآنی در کنار تبیین و هدایت های اولیای دین برای این منظور راهگشا خواهد بود.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
لوگوی دوستان
پیوندهای مفید
فهرست موضوعی یادداشت ها
موضوعات ساختاری وبلاگ
مشترک شوید