بازدید امروز : 92
بازدید دیروز : 392
در مقابل سختی های زندگی کم آوردم. من یه هفته س حالم خیلی بده. شاید حتی یه روز خوش هم نداشتم. هر چقدر از خدا کمک خواستم کمکی حس نکردم. چرا خدا جوابما نمیده؟
دوست گرامی از اینکه این مجموعه را برای پرسش خود انتخاب کرده اید متشکریم و امیدواریم که راهنمائی های ما بتواند راهگشای مشکلات شما باشد.
«رضایت و واقعیات»
رضایت از زندگی و اطرافیان، در گرو هماهنگی بین انتظارات و واقعیات دارد. پس اگر نگرش انسان به زندگى، واقع گرایانه باشد، انتظارات او از زندگى نیز واقع گرایانه خواهد بود و در پى آن، احساس او از زندگى نیز واقع بینانه خواهد شد. شاید بتوان گفت که «هماهنگى انتظارات با واقعیت ها» شرط اصلى شاد زیستن و رضایت از زندگى است. ناهماهنگى میان انتظارات و واقعیت ها، موجب دوگانگى شده، تضادهاى اساسی به وجود مى آورد که زیان آن، جبران ناپذیر است. پس رضایت از زندگى هنگامى شکل مى گیرد که انتظار ما از زندگى، واقع گرایانه باشد.
اگر دنیا را با همه سختى هایى که ممکن است داشته باشد، آن گونه که هست بشناسیم، مى توانیم به راحتى در آن زندگى کنیم. زندگى راحت، در گرو شناخت دنیاست. پیامبر خدا -صلى الله علیه و آله- در باره این اصل مى فرماید: «اگر درباره دنیا آنچه را من مى دانم، شما هم مى دانستید، جان هاى شما از آن، احساس راحتى مى کرد». (المستدرک على الصحیحین ، ج3 ، ص728 ، ح6640).
با توضیحاتى که داده شد، اکنون بهتر مى توان به عمق کلام امام على -علیه السلام- دست یافت که مى فرماید: «کسى که دنیا را بشناسد، به خاطر مصیبت هاى آن، غمگین نمى شود».(غرر الحکم ، ح2258.) حضرت نمى فرماید که دنیا باید جاى خوشى ها باشد و نمى فرماید که تصوّر کنید دنیا پر از خوشى و راحتى است؛ بلکه مى فرماید اگر دنیاشناسى تان واقعى باشد، با وجود سختى ها و با اقرار به وجود آنها، باز هم احساس ناراحتى و نارضایتى به شما دست نخواهد داد.
آموزه هاى زندگى ساز دین، انسان را به گونه اى تربیت مى کند که در اوج سختى ها و در عمق گرفتارى ها نیز ناامید و افسرده نخواهید شد.
بسیارى از متون دینى ما، به ماهیت دنیا اشاره دارند. هر چند زندگى انسان، محدود به دنیا نیست، اما ما انسان ها، اکنون در این دنیا زندگى مى کنیم و شرط موفقیت در زندگى، این است که شرایط زندگى در دنیا را درک کنیم . تصوّر شما از «دنیا» و «زندگى» چیست و چه انتظارى از آنها دارید؟ آیا تصوّرها و انتظارهاى شما مطابق واقع است؟
آیا دنیا را آن گونه که مى خواهید، تصوّر مى کنید و یا آن گونه که هست، مى بینید؟ همیشه به یاد داشته باشید که این جا دنیاست و بهشت نیست. افراد ناراضى معمولاً کسانى اند که از دنیا انتظار بهشت را دارند. اگر انسان از دنیا انتظار بهشت داشته باشد، میان انتظارات و واقعیت هاى زندگى، ناهماهنگى به وجود خواهد آمد و این ناهماهنگى، به ناکامى مى انجامد و ناکامى، فشار روانى (تنیدگى) انسان را به شدت افزایش مى دهد و در نتیجه، موجب احساس نارضایتى از زندگى مى گردد.
اما اگر دنیا را آن گونه که هست بشناسیم و بپذیریم و بر اساس شرایط موجود، به برنامه ریزى و فعّالیت بپردازیم، مى توانیم امیدوار باشیم که به رضایت از زندگى دست یابیم. در بهشت، آنچه را بخواهیم مى شود؛ اما در دنیا آنچه را مى شود باید خواست! این، یک اصل در احساس رضایت از زندگى است.
امام على -علیه السلام- در این باره سه جمله پر معنى دارد که مى فرماید: «هرگاه آنچه را خواستى نشد، آنچه را شد، بخواه». (غررالحکم،ح 9007) و فرمودند: «هرگاه آنچه را خواستى نشد، آنچه را هست، سخت مگیر». (نهج البلاغه حکمت69) اگر انسان زندگى را سخت نگیرد و آنچه را هست بپذیرد، اولاً توان واکنش مثبت در زندگی را به دست مى آورد و ثانیاً در یک آرامش خاصى زندگى خواهد کرد و هیچ وقت ناامید نخواهد شد.
«می دانی چرا تحمل مان...؟»
تحمّل ناپذیرى حوادث، به خاطر این است که از زندگى، انتظار راحتى بدون سختى را داریم و این، ریشه در غیر واقعى بودن شناخت ما از دنیا دارد. آنچه مهارت هاى مقابله با سختى ها را به وجود مى آورد، پذیرش این واقعیت است که سختى ها اجتناب ناپذیرند.
پیامبر خدا - صلى الله علیه و آله- در این باره مى فرماید: «هان اى مردم! این [دنیا]، خانه رنج است، نه خانه سرور، و خانه اى است پیچیده، نه خانه اى ساده؛ از این رو، هرکس آن را بشناسد، با برآورده شدن آرزویى مسرور نمى شود و با ناکام شدن، محزون نمى گردد». ( بحار الأنوار ، ج77 ، ص187 ، ح35.)
در این بیان نورانى، حضرت نخست به معرّفى واقعیّت دنیا پرداخته اند و سپس به نقش شناخت و آگاهى یابى از این واقعیت اشاره کرده، فرموده اند که هماهنگى شناخت انسان با واقعیّت دنیا، موجب مى گردد که نه از خوشى هایش سرمست شویم و نه از ناخوشى هایش غمین و افسرده.
«یکی از حقیقت ها»
یکى از واقعیت ها «برگشت ناپذیرى» سختى ها است. سختى ها بر اساس تقدیر الهى، شکل مى گیرند و تقدیر الهى بر اساس حکمت و مصلحت انسان ها رقم مى خورد. از این رو، وقتى پدیده ناخوشایندى فرا رسد، تا مأموریت خود را انجام ندهد و به اهداف خود دست نیابد، باز نخواهد گشت. با این حال، سختى گریزی، آدمى را به تلاش براى برگرداندن حادثه ناخوشایند و بازگشت به دوران خوشایند پیشین وامى دارد. از این رو، هنگام مواجهه با یک پدیده ناخوشایند، بیشتر به حذف حادثه مى اندیشیم تا مدیریت آن.(دقت شود)
این در حالى است که در افتادن با سختى ها و ستیز با بلاها، نه تنها آنها را برنمى گرداند، بلکه بر رنج و عذاب انسان مى افزاید. پس بهتر است فراز و نشیب زندگی را به عنوان یک واقعیّت، پذیرفت و موقعیّت ناخوشایند را مهار کرد و مدیریت نمود.
امام على -علیه السلام- با تکیه بر اصل برگشت ناپذیرى سختى ها، پذیرش موقعیّت را شرط گذر سالم از آن برمى شمرد: «همانا گرفتارى ها اهدافى دارند که حتما باید به آنها برسند. پس اگر کسى از شما را به آن، مبتلا ساختند، باید آن را بپذیرد و صبر کند تا این که بگذرد؛ چرا که چاره کردن آن به هنگام روى آوردنش، افزاینده سختى آن است». (بحار الأنوار، ج71، ص95)
بنابراین، خِرد، حکم مى کند که انسان «در برابر سختى ها» نایستد، بلکه «در کنار سختى ها» قرار گیرد. قرار گرفتن «در کنار سختى ها» امکان مدیریت کردن و مهار نمودن سختى ها را به وجود مى آورد؛ بر خلاف بى تابى کردن و در برابر سختى ها قرار گرفتن که انسان را ناتوان مى سازد. معاذ بن جبل یکى از اصحاب پیامبر خدا -صلى الله علیه و آله و سلم- است که فرزند خود را از دست مى دهد و بى تاب مى گردد. پیامبر خدا در نامه اى به وى مى نویسد و مصیبت فرزندش را به وى تسلیت مى گوید.
حضرت در بخشى از نامه، به دو مسئله مهم اشاره مى فرماید: یکى «اجتناب ناپذیرى سختى ها» است و دیگرى «برگشت ناپذیرى سختى ها» و بدین سان، او را آرام مى سازند: «و بدان که بى تابى کردن، نه مرده را برمى گرداند و نه تقدیر را دفع مى کند. پس به نیکى، عزادار باش و وعده الهى را قطعى بدان و نسبت به آنچه بر تو و بر همه مردمْ حتمى است و به تقدیر الهى نازل شده، تأسّف نخور». (بحار الأنوار، ج77، ص164، ح182)
پس باید سختى را پذیرفت و در کنار آن قرار گرفت، نه در برابر آن. این، یک اصل است. امام على - علیه السلام- مى فرماید: «هر گاه محنتى به تو رسید، در کنار آن بنشین، که ایستادن در برابر آن، موجب افزایش [رنج] آن مى گردد».(غررالحکم، ح1779)
البته منظور از پذیرش سختى، تسلیم شدن منفعلانه و زمین گیر شدن نیست؛ منظور، پذیرش فعّال و پویاست. در این نوع پذیرش، فرد، زمین گیر و ناتوان نمى شود؛ بلکه بهترین مقابله را براى موقعیّت پیش آمده، طرّاحى مى کند. شاید بتوان گفت بهترین بیان را در این باره، امام على -علیه السلام- دارند. حضرت در این باره مى فرماید: «از بى تابى کردن بپرهیز که امید را قطع مى کند و کار کردن را تضعیف مى نماید و اندوه را به ارمغان مى آورد. و بدان که راه خروج [از تنیدگى] در دو چیز است: آنچه چاره دارد، چاره کردن، و آنچه چاره ندارد، صبر کردن» (بحار الأنوار، ج82، ص144، ح29)
در بخش نخست حدیث، به پیامدهاى منفى بى تابى کردن و درافتادن با مشکل، اشاره شده که عبارت اند: ناامیدى، ناتوانى و غمگینى یا افسردگی. در بخش دوم حدیث نیز الگوى یک مقابله فعّال و پویا ارائه شده که عبارت است از: چاره اندیشى یا بردبارى.
«گذرا است»
از آنجا که دنیا گذرا است، مسائل آن نیز این گونه است. یکى از تصوراتى که ممکن است برخى افراد، در موقعیّت ناخوشایند داشته باشند، «پایدارپندارى سختى ها» است. این پدیده روانى، ابتدا سختى را براى زمانى هم که وجود ندارد، تثبیت مى کند و سپس، همه فشار آن در طول زمان را، در زمان حال، بر فردْ وارد مى سازد.
این حالت، دو کارکرد منفى روانى دارد: یکى «تعمیم بخشیدن ناخوشایندى به آینده» و دیگرى «جمع کردن اندوه در زمان حال». در حالت اوّل، برخلاف واقع، ذهن سختى را به زمانى که فرا نرسیده و یا سختى در آن زمان، وجود نخواهد داشت، گسترش مى دهد که به گسترش تنیدگى و فشار روانى، منتهى مى شود.
سپس همین تنیدگىِ گسترش یافته، بر زمان حال نیز وارد مى شود، به گونه اى که گویا مصیبتى به بزرگى همه عمر، هم اکنون بر فرد، وارد شده است. این در حالى است که «پایان پذیرى»، یکى از اصول مسلّم و قطعى سختى هاست. ممکن است هم اکنون، به یک سختى مبتلا باشید، اما تجربه زندگى نشان مى دهد سختى هاى فراوانى آمده و رفته اند و هیچ یک، باقى نمانده اند. مطمئن باشید که این یکى نیز باقى نخواهد ماند.
درست است که سختى ها برگشت ناپذیرند، اما در عین حال پایان پذیرند. برگشت ناپذیرى را نباید به پایان ناپذیرى تفسیر کرد. امام على -علیه السلام- مى فرماید:«همانا براى سختى ها اهدافى است و براى آن اهداف، پایانى است. پس بر آنها بردبار باشید تا به پایان برسند؛ چرا که حرکت در برابر آنها پیش از پایان یافتنشان، افزاینده آنهاست». (غرر الحکم ، ح1777)
روزى پیامبر خدا -صلى الله علیه و آله و سلم- رو به روى دیوارى نشسته بودند که سوراخى در آن بود. به سوراخ دیوار اشاره کرد و خطاب به یاران خود فرمود: «اگر سختى بیاید و داخل این سوراخ شود، حتما، راحتى هم مى آید تا این که وارد مى شود و آن را بیرون مى کند». (کنز العمّال، ج2، ص14) بر پایه همین اصل است که امام على -علیه السلام- مى فرماید: «براى هر تنگنایى، راه خروجى است». (غرر الحکم، ح11093)
«صبر»
همان گونه که دعوت به دعا شده ایم، دعوت به صبر نیز گشته ایم که این جزء جدائی ناپذیری زندگی است. اما گاهی فقط به دعا پناه می بریم غافل از این که صبر نیز پناه گاه خوبی است و به هر دو نیاز. گاهی با دعا باید به پناه صبر رفت. بردباری و صبر یکی از مقامات بلند دینی و لازمه سلوک الی الله است.
صبر از ارکان ایمان است و ایمان با صبر درآمیخته است و مومن بدون صبر تعریف نمی شود. بسیارى از علماى اخلاق براى صبر سه شاخه ذکر کرده اند: 1- صبر براطاعت (مقاومت در برابر مشکلاتى که در راه طـاعـت وجـود دارد) 2- صبر بر معصیت (ایستادگى در برابر انگیزه هاى گناه و شهوات سـرکـش و طغیانگر) 3- صبر بر مصیبت (پایدارى در برابر حوادث ناگوار و عدم خود باختگى و شکست روحى و ترک جزع وفزع). تفسیر نمونه ج 1 ص 518، مکارم شیرازى - ناصر و دیگران.
قرآن کریم مومنان را توصیه به صبر جمیل می کند. صبر جمیل اشاره به کیفیت صبر دارد. خداى سبحان در قرآن کریم می فرماید: «فاصبر صبرا جمیلاً». در این آیه پیامبر اکرم (صلی الله علیه و اله) را مخاطب ساخته مىفرماید: «صبر جمیل پیشه کن و در برابر استهزاء و تکذیب و آزار آنها شکیبا باش». امام باقر(علیه السلام) در پاسخ از سؤال از صبر نیکو فرمود: «صبر جمیل، صبرى است که در آن نزد مردم گله و شکایت نمىشود» اما راز و نیاز با خداى بىنیاز در مورد مشکلات و سختىها ناصبورى نیست، بلکه استعانت از ذات متعال براى تحمل فشار و حل مشکلات است و این یک نوع ثبات قدم و درخواست صبر جهت تحمل سختىها از بارگاه ربوبى است.
ذکر چند نکته:
- اجابت دعا به معنای جلوگیری و بازداشتن مردم از ظلم و تعدی به دعا کننده نیست. بهترین خلق خدا، یعنی اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) به زیباترین نحو با خدای خویش راز و نیاز می کردند؛ اما بیشترین ظلم را از مردم دیدند!
- مهم این است که در برخورد با ظلم دیگران، آنگونه رفتار کنیم که خدای متعال، راضی است؛ زیرا همه ی ما –چه ظالم و چه مظلوم- امتحان و آزمایش می شویم.
- اگر به مشکل خود بصورت واضح اشاره می کردید، بهتر می توانستیم راهکار لازم را ارئه دهیم. لذا در صورتی که مایل بودید باز هم با ما مکاتبه کنید.
پیروز و موفق باشید.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
لوگوی دوستان
پیوندهای مفید
فهرست موضوعی یادداشت ها
موضوعات ساختاری وبلاگ
مشترک شوید