بازدید امروز : 294
بازدید دیروز : 42
تقوای ستیز و تقوای پرهیز در نهج البلاغه را توضیح دهید؟
راغب در کتاب مفردات القرآن میگوید:«وقایه» عبارت است از محافظت یک چیزی از هر چه به او زیان می رساند و تقوا یعنی نفس را در وقایه قرار دادن از آنچه بیم می رود... تقوا در عرف شرع یعنی نگهداری نفس از آنچه انسان را به گناه می کشاند به اینکه ممنوعات و محرمات را ترک کند1
معمولا تقوا را به معنای پرهیزکاری می دانیم در صورتی که ترجمه صحیح آن «خود نگهداری» است که همان ضبط نفس است. دلیل اینکه تقوا را مترادف پرهیزکاری استعمال می کنیم این است که در عمل (لازمه تقوا و صیانت نفس نسبت به چیزی ترک و اجتناب از آن چیز است اما نه این است که معنای تقوا همان ترک و پرهیز و اجتناب باشد.)2
لازم به ذکر است که تقسیم بندی تقوا تحت عنوان تقوای ستیز و تقوای پرهیز در نهج البلاغه نیامده است؛ بلکه این گونه تقسیم بندی در آثار دکتر شریعتی به چشم می خورد از جمله آنکه در مناجاتهای خود بیان می کند: (خدایا به من تقوای ستیز بیاموز تا در انبوه مسئولیت نلغزم و از تقوای پرهیز مصونم دار تا در خلوت عزلت نپوسم)3 یا در جای دیگر درباره امام علی (علیه السلام) می گوید: (با دستان خود و نیروی بازوی خود کار می کرد و پول نسب و طایفه و مقام مذهبی خود را نخورد. مرد تقوا بود اما تقوای ستیز و نه پرهیز)
با توجه به جمله های دکتر شریعتی چند احتمال می توان برای « تقوای ستیز و تقوای پرهیز» بیان کرد:
احتمال اول: تقوای ستیز یعنی ایستادن در برابرطاغوت، ظلم و حرف ناحق و نیز به معنای جهاد کردن در راه حق. و تقوای پرهیز یعنی نشستن و سکوت کردن و زیر بار ظلم رفتن و تن به ذلت دادن.
در نهج البلاغه عبارات بسیاری پیرامون تشویق به جهاد و زیر بار ظلم نرفتن وجود دارد. به عنوان مثال امیرالمؤمنین (علیه السلام) در باب ارزش جهاد می فرمایند: (جهاد لباس تقوا، و زره محکم و سپر مطمئن خداوند است، کسی که جهاد را ناخوشایند دانسته و ترک کند، خدا لباس ذلت و خواری بر او می پوشاند و دچار بلا و مصیبت می شود و کوچک و ذلیل می گردد، دل او در پرده گمراهی مانده و حق از او روی می گرداند...)4
احتمال دوم: تقوای ستیز یعنی انسان در عین حال که در جامعه حضور می یابد بتواند خود را حفظ کرده و جلو سرکشی ها و طغیان نفس را بگیرد؛ و تقوای پرهیز بدین معناست که انسان به دور از اجتماع و در خلوت به خودسازی بپردازد و تقوا پیشه کند.
تقوا در حقیقت ملکه ای است که به انسان مصونیت روحی واخلاقی می دهد که اگر در محیطی قرار گرفت که وسایل معصیت فراهم بود آن حالت و ملکه اخلاقی او را حفظ کند و مانع شود که آلودگی پیداکند. لذا«هنر در این است که در محیط لغزنده، خود را از لغزش حفظ و نگهداری کند»5
در روایات اهلبیت (علیهم السلام ) که درباره نشانه های متقین مطالعه می کنیم می بینیم که آنها را افرادی کوشا و تلاشگر معرفی می کنند نه کسانی که همواره در کنج عزلت نشسته اند. (متقین دارای ایمانی پر از یقین، حریص در کسب دانش، با داشتن علم بردبارو... می باشند.)6 این دو معنا به عنوان احتمال بیان شد.
خلاصه کلام اینکه اگر تقوای ستیز و پرهیز در مقابل یکدیگر قرار نگیرند و مستقل در نظر گرفته شوند هیچ کدام معنای منفی ندارند، بدین گونه که منظورمان از تقوای پرهیز همان پرهیز و اجتناب از محرمات باشد و منظور از تقوای ستیز روحیه انقلابی و مبارزه و جهاد با دشمنان خدا باشد. در این صورت هر دو مرحله می تواند مثبت و لازم باشد.
-------------
1- مرتضی مطهری، ده گفتار، ص 20
2- همان،ص 21
azadegan58.parsiblog.com/1356946.htm3-
4-نهج البلاغه، خطبه 27
5- مرتضی مطهری ، ده گفتار، ص25
6- نهج البلاغه،خطبه193
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
لوگوی دوستان
پیوندهای مفید
فهرست موضوعی یادداشت ها
موضوعات ساختاری وبلاگ
مشترک شوید