بازدید امروز : 49
بازدید دیروز : 262
فکر گناه:
آیا فکر گناه هم گناه محسوب می شود؟
فکر گناه تا به مرحله عمل نرسیده، اگر چه ممکن است زمینه گناه را فراهم آورد و از این نظر باید به شدت از آن احتراز شود، ولی در عین حال خود آن گناه نیست؛ برخلاف نیت و فکر کار نیک که اگر به وسیله مانعی به مرحله عمل هم نرسد، در نزد خدا به منزله همان عمل خوب شمرده می شود.
گناه گاهی فقهی است و گاهی اخلاقی. منظور از گناه در اینگونه مباحث گناه اخلاقی است نه فقهی. از نظر فقهی عمل انسان است که محکوم به حرمت و یا حلیت است و حکم شرعی بر مانند افکار و اوهام و تمایلات نفسانی جاری نمی شود، بنابراین فکر گناه تا به عمل حرامى منجر نشود، حرام و گناه نیست، ولی در صورتی که فرد بداند اگر به گناه و مناظر شهوت انگیز فکر کند، به ناچار به گناه عملی آلوده خواهد شد و نمی تواند جلوی خود را بگیرد، در این صورت فکر گناه نیز از باب مقدمه حرام، حرام و گناه محسوب خواهد شد.
باید در نظر داشت که شیطان از همین انحرافات کوچک، روزگار انسان را به تباهى مىکشاند. فکر گناه، به خودی خود گناه نیست ولى ممکن است زمینه گناه را فراهم سازد و موجب سلب توفیق گردد، فکر گناه مانند دود می ماند که چیزى را نمىسوزاند ولى در و دیوار را سیاه مىکند.
فکر گناه معلول و نتیجه امور مختلفی است که برخی از آنها ممکن است در اختیار انسان باشد و انسان بتواند جلو آن را بگیرد و آن را کنترل نماید و برخی قابل کنترل نیستند. چشم و زبان و گوش دریچه های ورودی ذهن و فکر و اندیشه انسان است و اگر انسان بر این مرزهای ورودی قلب و فکرش کنترل و نظارت نداشته باشد، کشور دل و فکرش دایما مورد هجوم افکار ناپسند و آلوده واقع می شود و در نهایت قدرت مقاومت اش درهم خواهد شکست و تسلیم شیطان و هوای نفس خواهد شد.
باید توجه داشت که خود فکر و اندیشه گناه گاهی بدون اختیار و ناگهانی به درون خطور می کند، در این صورت نمی توان گفت عمل غیر اختیاری گناه شرعی است، ولی این خطور در واقع نتیجه اهمیت ندادن به عمل چشم و گوش و زبان و کنترل نداشتن بر آنها است. مثلا اگر کسی، مواظبت نماید نگاهش به نامحرم کمتر بیفتد وامور مربوط به غریزه جنسی را کمتر مطالعه کند در این مورد کمتر صحبت نماید و فیلم های آلوده و زننده نبیند، افکار آلوده ای که مربوط به این گونه امور است کمتر به سراغش می آید و زمینه و گرایش به گناه در وجودش کم خواهد شد.
فرقی که میان کار خیر و کار شر هست، این جهت است که اگر انسان تصمیم به کار خیر بگیرد؛ ولی بعد موفق به انجام ان نشود، برایش ثواب می نویسند؛ ولی در کار بد، اگر شما در مرحله تصمیم باشید و خودِ کار صورت نگیرد، به پای شما گناه نوشته نمی شود، و از این جهت نوعی عفو و اغماض وجود دارد.
یکی از وظایف مهم فرد مسلمان و هرکسی به دنبال حیات معقو ل است عفت در فکر و اندیشه ، از ثمرات شرم و حیاء ؛ و حیا از نتایج ایمان و از پایه های اصلی دین است.
دور داشت فکر از عرصه های ناهنجار و آلوده را (عفت در اندیشه ) گویند
حضرت علی(ع) H}«من کثر فکره فی المعاصی دعته الیها»{H؛ کسی که بسیار درباره گناهان بیندیشد ، بزهکاری او را به خویش فرا می خواند V}(غررالحکم ، ج 5 ، ص 321){V
آنکه به گناه می اندیشد در واقع همچون کسی است که بر لبه پرتگاه «ارتکاب گناه» قدم می زند، چنین کسی از سقوط ایمن نیست.
اندیشیدن در گناه، اگر چه آتش شعله ور نیست تا خرمن وجود آدمی را بسوزاند، ولی دود و دمی دارد که درون و برون او را سیاه و کدر می سازد.
از دیدگاه ، شرع مقدس ، فکر گناه، تا به عمل حرامی منجر نشود، حرام نیست . در عین حال نباید این مطلب از نظر دور داشته شود که شیطان از همین انحرافات کوچک _ در اندیشه _ بهره جویی سوء می کند و انسان را به تباهی ها می کشاند.
یکی از اصول مهم اخلاقی و روانی این است که اگر آدمی نیت خوب و عفیف داشته باشد، اعمال خوب نیز خواهد داشت و اگر به نیت آلوده گرفتار گردد، به بیرون از آن، رفتارش نیز فاسد و تباه خواهد شد.
اگر می خواهید خوب باشید، خوب بیندیشید اگر می خواهید سخن زشتی بر زبانتان جاری نشود، در ذهنتان را بر زشتی ها و ناشایست ها ببندید و اگر می خواهید درستکار باشد ، درست بیندیشید.
جان کلام این که آدمی آن گونه زندگی می کند که می اندیشد. گفتار و رفتار انسان ، خوب یا بد، میوه های شیرین و تلخ باغ اندیشه او هستند پس اگر طالب میوه های شاداب و پر آب و زیبا است لازم است اندیشه خود را اصلاح کند. مولوی چه نیکو فرموده است :
P}ای برادر! تو همه اندیشه ای {E} مابقی ، خود ، استخوان و ریشه ای{P
P}گر بود اندیشه ات گل، گلشنی{E} ور بود خاری ، تو هیمه گلخنی{P
درمان فکر گناه:
کسى که مىخواهد زمام افکار خویش را به کف گیرد، باید با تمام توان به خودسازى روى آورد و با جدیت این راه را دنبال کند تا تدریجاً به هدف نزدیک گردد.
بخشى از راههاى کنترل فکر عبارت است از:
1. راه دل و عشق: ذهن و فکر انسان همواره متوجه چیزى است که به آن عشق مىورزد؛ چنان که عاشق آنى از فکر معشوقش بیرون نمىرود. این که مثلاً ما همیشه در نمازهاى خود به یاد دیگر مسائل مىافتیم، به جهت تعلق نفس به آنها و عدم آشنایى با محبوب حقیقى است؛ ولى عاشق دلباخته ذات جمیل على الاطلاق در همه حال به یاد خدا است؛ چنان که گویا همیشه در نماز است. پس باید دل را از تعلق به کثرت پالایید و منزلگه عشق ربوبى ساخت تا اندیشه نیز بدان سوى توجه یابد.
2. ضبط قوه خیال: پرنده لجام گسیخته خیال هر دم بر سرشاخسارى مىنشیند. از این رو، افکار انسان خود ناساخته قرار و آرام ندارد. اگر آدمى با دقت در کنترل خیال بکوشد؛ یعنى همواره از آن مراقبت کند و هر گاه به این سوى و آن سوى گریخت، بلافاصله آن را به امور شریف متوجه گرداند، کم کم رام و مطیع مىگردد.
3. انس دادن ذهن: با داشتن برنامه منظم و پیوسته مىتوان ذهن را به سمتى خاص جهت داد. داشتن برنامههاى منظم همه روزه دعا و قرآن، مطالعه کتاب هایى پیرامون اخلاق، معاد، خداشناسى، عواقب گناه و حداقل روزى یک ساعت شرکت منظم و پیوسته در مجالس دینىدر این مسیر سودمند است. براى آگاهى بیشتر ر.ک: آداب الصلوه یا پرواز در ملکوت، امام خمینى و مراحل اخلاق در قرآن، آیت الله جوادى آملى.
4- کنترل حواس: گرچه ذهن انسان این توانایی را دارد که حتی بدون استفاده از حواس ظاهری افکاری را تولید کند ولی عمده آن چیزهایی که انسان در مورد آن فکر می کنیم اعم از چیزهای خوب یا بد. داده های حواس ظاهری اوست لذا باید مجاری ورودی ذهن را که همان حواس ظاهری است کنترل کرد؛ یعنی چشم، گوش، زبان و لامسه و... قرآن در این زمینه می فرماید: «ولا تقف ما لیس لک به علم ان السمع والبصر والفؤاد کل اولئک کان عنه مسؤولا؛ و هرگز بر آنچه علم و اطمینان نداری دنبال مکن که (در پیشگاه حکم خدا) چشم و گوش و دل ها همه مسؤولند» V} (اسراء، آیه 36).{V بنابراین یکی از مهمترین راه های کنترل فکر، کنترل حواس ظاهری است. اگر کسی به چشم چرانی مبتلا شد، یکی از آثار آن این است که باعث به وجود آمدن افکار و خیالات شهوانی می شود و زمینه گناه را فراهم می آورد.
5. ریشه فکر گناه در نیازهای غریزی انسان است. برای اینکه بتوانید واقعا از دست این فکرها خلاص شوید لازم است ازدواج کنید. هیچ درمانی مانند ازدواج شما را از این افکار خلاص نمی کند.
اما از جهت تغییر حالت به طور کاربردی باید نخست زمینه های ورود این گونه افکار را کم کرد به طور مثال اگر هنگام خواب، این گونه افکار هجوم می آورد. وقتی به بستر خواب برویم که خسته باشیم و معده ما سنگین نباشد. البته با وضو بودن و تلاوت «سه قل هو الله و تسبیحات حضرت زهرا(س)» نیز بسیار مؤثر است و اگر با دیدن برخی صحنه ها با گفتگو با برخی افراد این گونه افکار هجوم می آورد. نگاه ها و رفت و آمدهای خود را کنترل کنیم و بعد از خطور این نوع افکار توجه خودمان را به برنامه ریزی زندگی با مسائل درسی و یا یاد امامان و بزرگان معطوف کنیم. رفته رفته این گونه افکار از ما دور می شوند.
برای آگاهی بیشتر ر.ک :
1- فلسفه اخلاق، شهید مطهرى
2- فلسفه اخلاق، استاد مصباح یزدی
3- آداب الصلوه یا پرواز در ملکوت امام خمینی
4- مراحل اخلاق در قرآن , آیت الله جوادی آملی
5- تعلیم و تربیت در اسلام، صص404، 405، 406 و 419.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
لوگوی دوستان
پیوندهای مفید
فهرست موضوعی یادداشت ها
موضوعات ساختاری وبلاگ
مشترک شوید