بازدید امروز : 123
بازدید دیروز : 141
بصیرت که در کلام بزرگان هست یعنی چه؟
پرسشگر عزیز اهتمام شما به مساله بصیرت جای بسی تقدیر دارد و امیدواریم که پاسخ ما نیز بتواند شما را در مسیر افزایش بصیرت یاری نماید . پیش از اینکه به پاسخ اصلی شما بپردازیم به صورت مختصر گفتنی است
بصیرت در حوزه سیاسی در دو مقام معرفتی و رفتار سیاسی قابل طرح است؛ درمقام معرفتی به این مفهوم است که معیارها را بشناسیم و درهنگام امتزاح جبهه حق و باطل متحیر نمانیم. بصیرت سیاسی در مقام رفتاری ، التزام عملی به اصول و پرهیز از لغزش و انحراف است . رهبر فرزانه انقلاب می فرماید: « ... نگاه توحیدى به جهان طبیعت، ...پایهى اساسى بصیرت است...حوادث را درست نگاه کردن، درست سنجیدن، در آنها تدبر کردن، در انسان بصیرت ایجاد میکند؛ یعنى بینائى ایجاد میکند و انسان چشمش به حقیقت باز میشود. امیرالمؤمنین (ع) در جاى دیگر میفرماید: «فانّما البصیر من سمع فتفکّر و نظر فأبصر» ...»(بیانات رهبری در دیدار دانشجویان و جوانان استان قم ، 05 آبان 1389 )
در باره ادامه به بررسی مفهوم بصیرت ، ضرورت و راههای کسب بصیرت و موانع آن توضیحاتی ارائه می گردد .
مفهوم بصیرت:
برای بصیرت در لغت معانی متعددی نقل گردیده از جمله : بینایى. دانایى. زیرکى. هوشیارى. بینش. آگاهى. چشم خرد. (لغت نامه دهخدا)
بصیرت در اصطلاح :
شـنـاخـت روشـن و یـقـیـنـی از دیـن، تـکـلیـف، پـیـشـوا، حـجـّت خـدا، راه، دوسـت ودشـمـن، حـق و بـاطل، (بصیرت) نام دارد. (پیامهای عاشورا - جواد محدثی)
شهید مطهری در تعریف روشن بینی یا همان بصیرت که تجلی آن در رفتار امام حسین علیه السلام بود می گوید : روشن بینی یعنی چه؟ یعنی حسین (ع) در آن روز چیزهایی در خشت خام میدید که دیگران در آیینه هم نمیدیدند. ( مطهری، مرتضی، حماسه حسینی 2، ص84)
بنابر این بصیرت صفتی است در شخص که به او توانایی شناخت راه حق و باطل از یکدیگر را می دهد و البته همچون بسیاری از صفات نفسانی در انسان با زمینه های قبل موجود در انسان نیز در ارتباط می باشد به گونه ای که ممکن است فردی اساسا فاقد قوه و توان لازم برای تشخیص دقیق و صحیح باشد . در نتیجه چنین فردی اگر چه ممکن است انسان بسیار خوبی بوده و به لحاظ مراتب علمی نیز در سطح بالایی باشد اما در مواردی که نیاز به عنصر بصیرت وجود دارد وی باید در حد یک مقلد باقی بماند و از اظهار نظرهایی که نیازمند این قوه تشخیص می باشد خودداری نماید . بصیرت قوه ای است که باید با در نظر گرفتن عوامل تقویت کننده آن و نیز رفع موانع آن ، آن را به فعلیت رساند . و ساده لوحی نیز از مواردی است که از موانع بصیرت به شمار می رود .و بنابر این از نظر امام خمینی آیت الله منتظری اگر چه فقیه و استاد بزرگی بودند اما فارغ از مراتب علمی ، ایشان نتوانسته بودند قوه بصیرت خود را تقویت نموده و در نتیجه توان شناسایی حق و باطل از یکدیگر را نداشته و به راحتی از سوی افراد نفوذی در بیتشان از قبیل منافقین و اعضای نهضت آزادی و به ویژه باند مهدی هاشمی مورد فریب قرار گرفته و در اوج مشکلات و معضلات نظام اعلامیه هایی صادر می نمودند که دشمنان از آن سوء استفاده می نمودند فلذا امام خمینی با اعتقاد به فقاهت و جایگاه علمی ایشان ، درعین حال با توجه به ساده لوحی آقای منتظری ایشان را فاقد شرایط لازم برای تصدی مسئولیت عظیم رهبری دانسته و طی نامه 6/1/68 از این مقام ایشان را عزل نمودند .
به طور کلی معمولا انسانهایی که وارد عرصه های علمی و دینی می شوند دارای زمینه های بصیرت می باشند و می توانند این زمینه ها را تقویت کرده و به مرحله ای برسند که فرد بصیر نامیده شوند اما متاسفانه موانعی باعث می شود که این زمینه ها رشد و شکوفایی لازم را کسب ننمایند از جمله این موانع عبارتند از :
1- دلبستگی به دنیا
حضرت علی علیه السلام در این خصوص می فرماید : انّ الدّنیا دار محن، و محلّ فتن، من ساعاها فاتته، و من قعد عنها و اتته، و من ابصر الیها اعمته...
بدرستى که دنیا خانه محنتهاست، و جایگاه فتنههاست، کسى که طلب کند آن را هلاکش کند؛ و کسى که به دنبالش نباشد را ، با او بنیکوئى همراهی کند ؛ و هر که نظر کند بسوى آن ، کور گرداند او را ( چشم بصیرت را از او می گیرد )....(شرح آقا جمال الدین خوانسارى بر غرر الحکم ج2 ص 637 )
نمونه های تاریخی این گروه از افراد نیز همچون «عمر سعد» ها که به خاطر دلبستگی دنیا ، چشم بصیرت خود را کور کردند و به مبارزه با حق پرداختند کم نیستند .
مقام معظم رهبری در این خصوص در توصیه ای به جوانان عزیز بسجیان عزیز هر جای کشور که هستید این بصیرت را روز به روز زیاد کنید . نگذارید بعضی از نیازهای مادی و مسائل کوچک ، جلوی بصیرت ها را بگیرد . (دیدار فرماندهان بسیج سراسر کشور27/8/71)
2- گرفتار شدن به شهوات و لذت ها
امیرالمومنین علی علیه السلام در این باره می فرماید : إِذَا أَبْصَرَتِ الْعَیْنُ الشَّهْوَةَ عَمِیَ الْقَلْبُ عَنِ الْعَاقِبَةِ (137/ 3).هرگاه چشم ظاهری ، شهوت را ببیند چشم دل انسان نسبت به عاقبت کار کور گردد . (تصنیف غرر الحکم و درر الکلم ص 305 )
لذا می بینیم مقام معظم رهبری در سخنرانی های مکرر خود نسبت به تهاجم فرهنگی هشدار داده و در یکی از این سخنرانی ها فرموده اند : سیاست امروز سیاست اندلسی کردن ایران است (مقام معظم رهبری، 6 فروردین 1381) چراکه وقتی جامعه ای مشغول و گرفتار شهوات شد دیگر بصیرت خور را نسبت به مسائل پیرامونی از دست می دهد و همچون اندلس ممکن است کشور را تقدیم کفار نماید .
علاوه بر رفع موانع ، رسیدن به بصیرت نیازمند تقویت عوامل و زمینه های بصیرت می باشد که بر خی از آنها عبارتند از :
- شناخت حقیقت ولایت و ولی امر زمانه خود:
شناخت ولی امر زمان در اسلام از چنان جایگاهی برخوردار است که بنا به فرموده رسول گرامی خدا صل الله علیه و آله اگر کسی بمیرد و امام زمان خود را نشناسد همانند کسی است که به مرگ جاهلیت قبل از اسلام مرده است (البحار 23/ 94 الغدیر 10/ 360 اثبات الهداة 1/ 126 تفسیر ابی الفتوح 1/ 508 - الحکم الزاهرة با ترجمه انصارى ص 108)
لذا شناخت خود ولی امر مسلمین در این زمان راهکار اصلی و مهمی است که می تواند انسان را به بصیرت برساند شناخت همانگونه که حضرت علی علیه السلام در سخنانی خطاب به دو تن از یاران خود در این باره می فرماید :فَإِنَّهُ لَا یَبْلُغُ أَحَدٌ مِنْ شِیعَتِنَا حَدَّ الِاسْتِبْصَارِ حَتَّى یَعْرِفَنِی بِالنُّورَانِیَّةِ فَإِذَا عَرَفَنِی بِهَا کَانَ مُسْتَبْصِراً بَالِغاً کَامِلًا... (بحار الأنوار ج26 ص 7 )
هیچ کس از شیعیان به بصیرت نمی رسند مگر اینکه با شناخت من به نورانیت برسند پس هنگامی که مرا به این مقام شناختنند بطور تمام و کمال به بصیرت یافته اند .....
در اینجا لازم به ذکر است که بر اساس مبانی اعتقادی شیعه هر کسی لیاقت قرار گرفتن در راسی حکومت را ندارد ، بلکه آن کسی شایستگی قرار گرفتن در راس حکومت را دارد که بدون انگیزه های فردی و دنیایی و با پشتوانه الهی در مسیر پیاده نمودن احکام خدا قدم بردارد لذا این مسئولیت در مرتبه اول بر عهده پیامبران ، سپس ائمه اطهار(علیهم السلام ) و در دوران غیبت بر عهده ولی فقیه گذاشته شده است .
2- داشتن فکر و اندیشه و تجزیه تحلیل مسائل
از دیگر اموریکه انسان را به بصیرت سوق می دهد اندیشه و تجزیه و تحلیل جریانات سیاسی و اجتماعی می باشد .
علی علیه السلام در این باره می فرماید : أَفْکِرْ تَسْتَبْصِرْ. فکر کن تا بصیرت یابی. لَا بَصِیرَةَ لِمَنْ لَا فِکْرَ لَهُ. نیست بصیرتى از براى کسى که نباشد فکرى از براى او. (تصنیف غرر الحکم و درر الکلم ص : 57)
البته برای رسیدن به تحلیل صحیح نسبت به جریانات بخصوص جریانات سیاسی باید مواد اصلی آن که اخبار صحیح می باشد را از مجاری صحیح کسب نموده سپس نسبت به آنها فکر و تجزیه و تحلیل نمود .
3-دوراندیشی در امور
از دیگر اموریکه موجب بصیرت یافتن انسان می شود آینده نگری و تدبیر در مسائل و جریانات می باشد حضرت علی علیه السلام فرموده اند : مَنِ اسْتَقْبَلَ الْأُمُورَ أَبْصَرَ (تصنیف غرر الحکم و درر الکلم ص : 57) هر که از قبل پیش بینی کند و به پیشواز کارها برود (نسبت به امور دور اندیشی کند) بینا گردد .
4- پیروی از عالمان وارسته
امام محمد باقر علیه السلام در وصف علماء ربانی می فرماید : قَالَ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیٍّ الْبَاقِرُ ع ... الْعَالِمُ مَعَهُ شَمْعَةٌ تُزِیلُ ظُلْمَةَ الْجَهْلِ وَ الْحَیْرَةِ فَکُلُّ مَنْ أَضَاءَتْ لَهُ فَخَرَجَ بِهَا مِنْ حَیْرَةٍ أَوْ نَجَا بِهَا مِنْ جَهْلٍ .... (الإحتجاج على أهل اللجاج ج1 ص17 )
عالم مانند کسی است که به همراه خود شمعی دارد که بوسیله آن ظلمت جهل و حیرت از بین می رود و هر کس که به نور آن روشنی یافت پس از حیرت خارج شده و از جهل نجات می یابد
5- رعایت ایمان و تقوای الهی
یکی دیگر از راهکارهای عملی جهت دست یابی به بصیرت رعایت تقوای الهی می باشد چرا که خداوند متعال می فرماید : «ان تتقوا الله یجعل لکم فرقانا؛ اگر تقوا بورزید خداوند قوه تشخیص و جداسازی حق از باطل به شما عنایت می کند» (انفال، آیه 29). پرهیزگاری و انجام واجبات و پرهیز و دوری از محرمات، به انسان نورانیت و روشن بینی درونی می بخشد به گونه ای که انسان در پرتو آن می تواند حق و باطل را از هم تشخیص دهد و به راحتی وسوسه های شیطانی را بشناسد و خود را از دام آن رهایی بخشد و قرآن کریم در این باره می فرماید: «ان الذین اتقوا اذا مسهم طائف من الشیطان تذکروا فاذاهم مبصرون؛ پرهیزگاران هنگامی که شیطانی پیرامون حریم آنها گردش کند متوجه می گردند و بیدار و بصیر می باشند»
6- عبرت گرفتن از مسائل گوناگون
اگر کسی بطور دائم از آنچه که پیراموش می گذرد و یا در گذشته به وقوع پیوسته به دیده عبرت نگاه کند به راحتی می تواند به نتیجه جریانات واقف شده و با بصیرتی که پیدا می کند از گرفتار شدن از هلاکت نجات پیدا کند .
حضرت علی علیه السلام در این خصوص فرموده اند : فِی کُلِّ اعْتِبَارٍ اسْتِبْصَارٌ (تصنیف غرر الحکم و درر الکلم ص 472 ) در هر عبرت گرفتنى بصیرتی است.
و در بیان دیگری این امر را منوت به دوام عبرت گرفتن دانسته اند و بیان دشته اند : دَوَامُ الِاعْتِبَارِ یُؤَدِّی إِلَى الِاسْتِبْصَارِ (تصنیف غرر الحکم و درر الکلم ص 472 )
دایم بودن عبرت گرفتن مىکشاند بسوى بصیرت.
7- ذکر و یاد الهی
از دیگر راههای رسیدن به بصیرت ذکر و یاد الهی می باشد حضرت علی علیه السلام فرموده اند : مَنْ ذَکَرَ اللَّهَ اسْتَبْصَرَ (تصنیف غرر الحکم و درر الکلم ص : 189) یعنی هر که یاد کند خدا را بصیرت یابد
8-پیمودن مسیر اهل بصیرت
به عنوان نمونه یکی از ویژگی های برجسته یاران امام حسین علیه السلام در جریان عاشورا بصیرت می باشد
امـام صـادق (ع) دربـاره حضرت عباس (ع) با تعبیر (نافذ البصیره)یاد می کند که گویای عـمـق شـنـاخـت آن شـهـیـد اسـت (کـانَ عـَمُّنـَا الْعـَبـّاسُ بـْنُ عـَلِی نـافـِذَ الْبـَصـیـرَةِ صـُلْبَ الاِْیْمانِ). [اعیان الشیعه، ج 7، ص 430] در زیارتنامه حضرت عباس (ع) نیز می خوانیم:
(وَ اَنَّکَ مـَضـَیـْتَ عـلی بـصیرةٍ مِنْ اُمرِکَ مُقتَدِیاً بِالصّالِحینَ) [مفاتیح الجنان، زیارت حضرت عباس (ع)، ص 435] که شهادت او را از روی بـصـیـرت و بـراساس اقتدا به صالحان برشمرده است، نیز می خوانیم: خدا را گواه می گـیـرم کـه تـو هـمـان راهـی را رفـتـی کـه شـهـدای بـدر و دیـگـر مـجـاهـدان راه خـدا پیمودند. (همان) .
در زیارتنامه حضرت مسلم بن عقیل نیز بر همین بصیرت در مبارزه و شهادت و پیمودن راه شهدای بـدر و مـجـاهـدان اسـلام و اقـتـدا بـه صـالحان و پیروی از انبیا تأکید شده است، با تعبیراتی همچون: (اَشْهَدُ اَنَّکَ مَضَیْتَ عَلی ما مَضی عَلَیْهِ الْبَدْرِیُّونَ الُْمجاهِدُونَ... وَ اَنَّکَ قَدْ مَضَیْتَ عَلی بَصیرَةٍ مِنْ اَمْرِکَ مُقْتَدِیاً بِالصّالِحیِنَ وَ مُتَّبِعاً لِلنَّبِیّینَ) [همان، زیارت مسلم بن عقیل، ص 403] .
بنا براین ما نیز می توانیم با مطالعه زندگی اینگونه افراد ، ویژگی هایی که موجب شد تا به این صفت متصف شوند را پیدا کرده و با الگو قرار دادن رفتار آنها ما نیز در زمره اهل بصیرت قرار بگیریم .
در اینجا به نمونه هایی از ویژگی اهل بصیرت اشاره می نمائیم :
1. زمان شناسی
زمان شناسی و اقدام به موقع از ویژگی های برجسته اهل بصیرت می باشد کسیکه زمان شناس نباشد ، درک به موقعی از حوادث ندارد و در نتیجه نمی تواند برای جهان اسلام مفید باشد .
چه بسا سخنی بی موقع موجب تقویت دشمنان اسلام گردد و از سویی دیگر سکوت بی موقع و یا موضع گیریهای دو پهلوی به ویژه از سوی خواص در مقاطع حساس موجب تقویت دشمنان و تضعیف جبهه حق گردد کما اینکه در قیام امام حسین علیه السلام عده ای در زمانیکه باید به حمایت از حق برخیزند سکوت اختیار کردند، ولی بعد از شهادت امام علیه السلام به ناگاه متوجه شدند چه اتفاقی افتاده و قیام توابین را راه اندازی کردند ؛ اگرچه اقدام در جای خود امری پسندیده بود ولی دیگر نمی توانست امام حسین علیه السلام را زنده نماید .
مقام معظم رهبری در دیدار خود با شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی، شناخت «لحظه و نیاز» و اقدام متناسب با آن را یک خصوصیت و ویژگی بسیار مهم برشمردند و خاطرنشان کردند: برخی از اهالی کوفه که با عنوان «توابین» چند ماه بعد از حادثه عاشورا قیام کردند و به شهادت رسیدند، به امام حسین (ع) ایمان داشتند و انشاءالله در نزد خداوند هم مأجور هستند اما آن وظیفه ای را که باید عمل می کردند، انجام ندادند زیرا «لحظه» و عاشورا را نشناختند. (حضرت آیت الله خامنهای رهبر انقلاب اسلامی امروز در دیدار مسئولان شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی و رؤسای ستادهای دهه فجر سراسر کشور 29/10/88)
2. شـنـاخـت فتنه و تشخیص حق از باطل
یکی از ویژگی ها اهل بصیرت آن است که به هنگام ممزوج شدن حق و باطل تشخیص مسیر حق برای آنها ممکن است و در انتخاب مسیر حق از باطل دچار انحراف نمی شوند
دوران دشوار هر انقلابی ، آن دورانی است که حق با باطل در آن ممزوج بشود... در دوران شبهه و در دوران جنگ با کافر غیر صریح ، جنگ با کسانی که می توانند شعارها را بر هدف های خودشان منطبق کنند ، بسیار بسیار دشوار است ؛ باید هوشیار بود .
موضع خود را شناختن و در آن قرار گرفتن ، هوشیاری سیاسی و قدرت تحلیل سیاسی – البته به دور از ورود در دسته بندی های سیاسی – خودش یکی از آن خطوط ظریفی است . (سخنرانی در پایان چهارمین مجمع بزرگ فرماندهان و مسؤولان دفاتر نمایندگی ولی فقیه در سپاه 27/6/ 1370)
3. شناخت روشن از دین
اهل بصیرت از دین و آئین خود شناخت واضح و روشنی دارند و برای اعتقادات خود تا پای جان فداکاری می کنند .
حضرت ابوالفضل علیهالسلام به عنوان بزرگترین یاور سالار شهیدان به هنگام رزم، مطرح نموده و گفته است:
والله ان قطعتم یمینی - انی احامی ابدا عن دینی
به خدا سوگند اگر دست راست من را قطع کنید باز هم من از دین خود حمایت می نمایم (عبدالرزاق مقرم، مقتل الحسین، ص 269) .
4. شـنـاخـتن دوست و دشمن
شناخت دوست و دشمن از دیگر ویژگی های اهل بصیرت می باشد لذا مقام معظم رهبری نیز در پیام خود به دومین کنگره جامعه اسلامی دانشجویان این قشر فرهیخته از جامعه را به این مساله رهنمود نموده و فرموده اند : شما و دیگر تشکل های اسلامی دانشگاه ،به کار خود نظم دهید ، آن را با هدف های روشن که از بینات و محکمات انقلاب گرفته شده ، جهت بخشید ، بصیرت لازم و دید نافذ را برای شناخت دشمن و روش های کینه ورزانه اش برای خود و عموم دانشجویان فراهم سازید ، فتنه گری ها و فتنه گرها را بخصوص در محیط دانشجویی شناسایی و خنثی کیند ، اختلافات درون سازمانی و برون سازمانی را به حداقل برسانید . (پیام به مناسبت دومین کنگره جامعه اسلامی دانشجویان 9/7/77)
5. تولی و تبری
یکی دیگر از صفات اهل بصیرت آن است که اهل تولی و تبری و جذب و دفع و موضع گیری بوده و علاوه بر دفاع از حریم ولایت از دشمنان آنها نیز تبری می جوید .
قـیـس بـن مسهّر صیداوی در میان راه مکه و کوفه، از سوی امام حسین (ع) مأموریت یافت که نامه ای بـه مـسلم بن عقیل و شیعیان کوفه برساند. قیس در نزدیکی کوفه در کمین مأموران کوفه افتاد و پیش از اسارت، نامه امام را نابود کرد تا به دست دشمنانش نیفتد.
عبیدالله بن زیاد از این کار آگاهانه و جسورانه قیس، بسیار خشمگین شد و او را مجبور کـرد تـا بـه منبر رود و به حضرت علی و امام حسین (ع) ناسزا بگوید. قیس از فرصت استفاده کرد، به منبر رفت و خطاب به مردم گفت: مـردم! حـسـیـن بـن عـلی، بـهترین خلق خداست؛ پسر دختر پیامبر است. من فرستاده او به سوی شمایم که از میان راه به اینجا آمده ام. به یاری او بشتابید! آن گاه عبیدالله و پدرش را لعنت کرد و بر امیرمؤمنان درود فرستاد. عبیدالله ملعون نیز دستور داد او را از بالای کاخ فرو انداختند و بدین سان به شهادت رسید.( ابصارالعین، ص 112 ـ 113) . (عبرتهای عاشورا / علی اصغر الهامی نیا / مرکز تحقیقات اسلامی)
6. آگاهی از ترفندها و خدعه های دشمن
اهل بصیرت خدعه ها و ترفند های دشمن را می شناسند و فریب این نیرنگها را نمی خورند .
شناخت و بصیرت نسبت به این موضوع از چنان جایگاهی برخوردار است که مقام معظم رهبری آن را یکی از راههای نجات کشورهای اسلامی از سلطه استکبار جهانی برشمرده اند .
ایشان در این زمینه فرموده اند : راه نجات کشورهای اسلامی از زورگویی ،اشغال و سلطه گری استکبار جهانی بازگشت به اسلام ناب محمدی (صل الله علیه و آله ) و بصیرت کامل نسبت به دشمن واقعی است . ملت های مسلمان باید ترفندها و خدعه های استکبار را درک کنند . امروز زمان پی بردن به این مطلب است که چرا شرق و غرب ،آمریکا ، شوروی ، ارتجاع و ایادی آنها در دنیا دست به دست هم دادند و بیشترین فشارها را طی یازده سال گذشته بر جمهوری اسلامی ایران وارد کردند . (دیدار اقشار مختلف مردم 24/5/69)
نتیجه اینکه بصیرت قوه ای است در وجود انسان که شناخت مسیر حق از باطل را آسان می کند و این مساله نیازمند قوه اولیه است تا در پناه بهره گیری از عوامل بصیرت آفرین و مبارزه باموانع بصیرت از قوه به فعل برسد و انسانهایی که در عرصه علم وارد می شوند عمدتا دارای این قوه هستند اما موانع دیگری باعث جلوگیری از فعلیت یافتن این قبیبل مسائل می شود و علت تلاشهای امام خمینی برای بازگرداندن آقای منتظری به خط نظام و هشدارهای فراوان ایشان در مورد نفوذ منافقین در بیت ایشان علیرغم اقدامات مغایر با شان ایشان ، در این نکته بود که امام خمینی آقای منتظری را به عنوان فردی عالم و فقیه دارای زمینه های بصیرت می دانستند اما معتقد بودند که نفوذ منافقین و به ویژه اعضای باند مهدی هاشمی و نیز عوامل دیگر باعث شده است تا قوه بصیرت ایشان به صورت ناقص رشد نموده و نتیجه آن نیز از دست دادن شرایط رهبری بود و امام راحل به جهت ساده لوحی که در ایشان سراغ داشتند یقین پیدا نمودند که ایشان هرگز قادر به مبارزه با موانع بصیرت نخواهند شد و درنتیجه ایشان را از مقام خود عزل نمودند . لذا رابطه ساده لوحی با عدم بصیرت این است که ساده لوحی یکی از موانع بصیرت به شمار می رود .
با این وجود سخنان بالا به معنای این نیست که تنها انسانهای با سواد دارای قوه بصیرت می باشند بلکه بر اساس تعریفی که صورت گرفت انسانهای با سواد زمینه های بصیرت بالاتری دارند اما با توجه به اینکه تعریف بصیرت یعنی داشتن قوه تشخیص صحیح از سقیم ، ممکن است انسانهایی فاقد علم مصطلح باشند اما در بزنگاههایی که باید موضع گیری انجام شود به تشخیص صحیح دست بزنند واز انسانهای عالمی که در بزنگاهها مردود می شوند جلوتر بزنند همچون غلام ابی عبدالله الحسین در صحنه کربلا که علیرغم نداشتن سواد ولی به مرحله والایی از بصیرت رسیده و حاضر شد جان خود را در راه مولای خود فدا کنند در حالی که امام حسین به آنها اجازه رفتن داده بود و یا جناب حر که علیرغم اموی بودن ، با اندکی تامل راه حق را از باطل تشخیص داد و به سعادت رسید در برابر سرشناسان علمی و تقوایی همچون خواجه ربیع که حاضر به یاری امام حسین علیه السلام نشد و یا فقهای کوفه همچون سلیمان بن صرد خزاعی که امام را خود دعوت نمودند اما در زمانه یاری خواهی به یاری اش نرفتند و بعد از امام حسین که کار ازکار گذشته بود شمشیر برداشته و با لشکری که به نام توابین نامیده میشد علیه یزید قیام نمودند و همگی نیز بدون کوچکترین ثمری برای اسلام کشته شدند .
دوست عزیز در پایان از خداوند متعال خواهانیم که قوه بصیرت را در همه ما افزایش داده و ما را موفق به ایستادگی در برابر موانع بصیرت و تلاش برای کسب عوامل بصیرت افزا نماید . برای مطالعه بیشتر می توانید به منابع زیر مراجعه فرمایید :
- 56 نکته از سخنان رهبر معظم انقلاب درباره حوادث پس از انتخابات، جنگ نرم و بصیرت ؛ http://www.porseman.net/defaulte.aspx?namayesh=2376
- بصیرت و استقامت (مجموعه سخنان مقام معظم رهبری در موضوع بصیرت)
- بصیرت و عصر جنگ نرم ، غفار رضوی پور
- بصیرت در نهج البلاغه
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
لوگوی دوستان
پیوندهای مفید
فهرست موضوعی یادداشت ها
موضوعات ساختاری وبلاگ
مشترک شوید