بازدید امروز : 79
بازدید دیروز : 136
تصوری کامل از نقش زن و خصوصا فاطمه زهرا سلام الله علیها در اسلام ندارم. چگونه می توان به تصوری دست یافت چون برخی مواقع شک می کنم که به عنوان یک زن در یک شرایط خاص چه نقشی را باید ایفا کنم؟
در پاسخ به سوال شما ابتدا به نقش زن در جامعه و سپس به نقش زن در خانواده اشاره می کنیم. البته اذعان داریم که مطالب ارسالی و پاسخ تهیه شده کلی است و این شما هستید که باید با شناخت ویژگی ها و شرایط خاص زندگی و شخصیت خود نقش موثری را در زندگی و جامعه و خانواده برای خود تعریف و برای تحقق و موفقیت در آن تلاش نمایید. در صورتی که پاسخ تهیه شده قانع کننده نبود با طرح سوال روشن تر در خدمت شما هستیم.
«نقش زن در جامعه»:
حضورزن در جامعه برای بر آوردن نیازهای ضروری با رعایت شرائط در بر خوردها، می تواند راه حل درستی باشد که هم به امور خود برسد وهم رعایت حدود الهی را کرده باشد.
نگاه اسلام به زن نگاه خانواده محور است و در نظام خانواده زن نقش اساسی دارد. تربیت اولاد و مسایل مربوط به خانه مربوط به زن و مسایل مربوط به بیرون خانه بر عهده مرد است و تا وقتی ضرورت های فردی و اجتماعی ایجاب نمی کند وظیفه زن حراست از نظام خانواده در سنگر خانه است.
در عین حال که خروج زن از منزل و حضور او در صحنه اجتماع با رعایت موازین و حدود شرعی جایز شمرده شده است، اما در مواقع غیر ضروری برای زنان بهتر آن است که از اختلاط با مردان اجتناب کنند و این امر منافاتی با حضور علمی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی زنان (با حفظ شئونات و موازین اسلامی) ندارد.
تجربه جهان غرب در آزادی های نامحدود برای ارتباط زنان و مردان در جامعه (به اعتراف اندیشمندان جامعه غرب) تجربه بسیار تلخی است که زمینه انحطاط خانواده و بدنبال آن سقوط جامعه در منجلاب شهوات را فراهم نمود، که از این رهگذر بیشترین ضرر و زیان نصیب زنان جامعه شد و در نتیجه کرامت و شخصیت زن به پایین ترین حد خود تنزل نمود.
عفّت که خصوصیّت بارز یک زن مؤمنه است، به معنى پردهپوشى، پرواپیشگى، پاکدامنى، پارسایى و بلندطبعى مىباشد.
اگر زن مؤمنه و مسلمان متصف به اوصاف ذکر شده گردید و اخلاق و رفتار خود را بر طبق اخلاق اسلامى تطبیق نمود، و بعد در مواقع ضرورى، در بین مردم (اعم از زن و مرد) حضور پیدا کرد، نه تنها عیبى ندارد، بلکه نشان دهندهى تقوا و پرهیزکارى در بُعد روابط اجتماعى مىباشد و نیز همه موظفند این مسائل را در ارتباطات اجتماعى مراعات نمایند.
بعد از وقوع انقلاب اسلامی تا کنون، زنان کشورمان به صورت گسترده و چشمگیری در فعالیت های سیاسی و اجتماعی حضور دارند به نحوی که به هیچ وجه قابل مقایسه با زمان قبل انقلاب و سایر کشورهای منطقه نیست، اما در عین حال نگاهی به اهداف والای نظام و انقلاب اسلامی و مقایسه آن با واقعیات موجود بیانگر این است که زنان به مراتب می توانند نقش و کارکردهای مهم تر و فعال تری در جامعه ایفا نمایند. جهت دستیابی به چنین هدفی راهکارهای متعددی وجود دارد که برخی از آنها در حال حاضر موجود و نیازمند تقویت و یا اصلاح است و برخی نیازمند ایجاد و نوآوری است.
برخی از مهم ترین این راهکارها عبارتند از:
1. تحصیلات و ارتقای کمی و کیفی آن در تمامی مقاطع موجود.
2. ترویج فرهنگ سیاسی اسلام، به صورت صحیح جهت ایجاد انگیزه و احساس مسئولیت زنان در قبال مسائل سیاسی و نحوه صحیح مشارکت در فرآیندهای مختلف آن.
3. استفاده از کارآمدترین روش ها و ابزارهای تبلیغی و هنری در این زمینه و ... .
T} زنان و مسئولیتهای اجتماعی و سیاسی{T
به غیر از مشاغل خاصی نظیر مرجعیت، قضاوت، امامت ظاهری و رهبری و ریاست جمهوری ـ که به دلیل ویژگیهای خاص این مشاغل از یک سو و خصوصیات روحی و عاطفی زنان از سوی دیگر ـ در سایر فعالیتهای اجتماعی و سیاسی، هیچ گونه محدودیتی برای زنان، از صدر اسلام تا کنون وجود نداشته است.
البته دو شرط اصلی وجود دارد: 1. رعایت عفت، حجاب و شئون اسلامی، 2. حفظ حقوق شوهر و فرزندان و نهاد خانواده. اگر این نکات در مشارکت سیاسی، اجتماعی زنان رعایت نشود، همان آثار منفی را در پی خواهد داشت که در کشورهای غربی شاهد آن هستیم.
آنها نیز هم اکنون در حال بیداری و بازگشت از این مسیر انحرافی میباشند؛ چنان که براساس آمار، دو سوم زنان انگلیسی، خانه دار بودن را به اندازه شغل بیرون از منزل مهم و مفید میدانند و معتقدند: مسئولیت آنان در داخل خانه است و کسب درآمد و روزی، وظیفه مردان. همچنین در آمریکا بسیاری از زنانی که فرزند کوچک دارند، مشاغل خود را رها کرده و به مادران تمام وقت تبدیل شدهاند. V} مجله صبح، ش 75، ص 68 {V
خانم «ویجدیس فینبو گادوتیو» ـ نخستین زنی که رئیس جمهور ایسلند شد ـ پس از پایان دوره ریاست جمهوری خود، اعلام کرد: حاضر نیست در دوره بعدی در انتخابات شرکت کند؛ چون به نظر او «کار در خانه به مراتب آسانتر و لذت بخشتراست و در قبال مردم مسئولیت داشتن کمر شکن است، مردم نمیدانند که داشتن یک مقام عمومی، چه قدر دردسر و خودخوری دارد. نه تنها باید از منافع کشور دفاع کند؛ بلکه باید مراقب تاریخ هم باشد تا بعد او را مورد انتقاد قرار ندهند و مسئول خرابیهای آینده ندانند». V}مجله صبح، ش 75، ص 68{V
این درست همان فرمایش امام علی (علیه السلام) در 1400 سال پیش است که درباره مشاغل سیاسی و اجتماعی زنان فرمود: «H}المراة ریحانه و لیست بقهرمانه{H»؛ «زن گلی خوشبو است و قهرمانی زورمند نیست». V}نهج البلاغه، نامة 31، ص 129 {V
T} حجاب وفعالیتهای اجتماعی زنان: {T
تجربه انقلاب اسلامی اثبات کرد که به هیچ وجه، حجاب، محدودیت نیست و نه تنها هیچ منافاتی با پیشرفت زنان در عرصههای مختلف ندارد؛ بلکه عاملی مثبت در مصونیت و حفظ کرامت و شخصیت زنان است.
حضور زنان بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در همه صحنههای اجتماعی، اقتصادی، حماسی، سیاسی، علمی، هنری، حقوقی، قانون گذاری و بسیاری صحنههای دیگر با پوشش دینی، نشان داد که حجاب، کمترین رکودی در فعالیتهای اجتماعی زن پدید نمیآورد؛ بلکه خودنمایی و بیحجابی است که زن را به حواس پرتی و رکود میکشاند و فرصت گران بهای او را برای تزیین و خودآرایی هدر میدهد و پس از خروج از منزل نیز او را به نمایش تن و حفظ آرایش وا میدارد و به نمایاندن جاذبههای زنانگی خود، فعالیتهای مردان را با رکود رو به رو میسازد!! به علاوه آثار بسیار مخربی بر فرهنگ، نهاد خانواده و آینده جامعه انسانی به دنبال دارد. V}نگاهی گذرا به شبهات حقوقی پیرامون مسائل زنان، مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما، 1380، ص 250{V
«نقش زن در خانواده»:
قبل از بیان نقش زن در محدوده خانواده ابتدا خانواده و نیازهای آن را ترسیم آنگاه جایگاه زن در خانواده و نقش او در تامین نیازهای خانواده روشنتر خواهد شد.
خانواده حداقل از دو رکن مهم یعنی زن و شوهر به وجود می آید و سپس با تولد فرزندان خانواده گسترده تر و نیازهای متنوع تر و نقش هر کدام از اعضای خانواده مضاعف تر و تعامل میان اعضا پیچیده تر می شود.
ایفای نقش در تامین برخی از نیازها منحصرا به عهده زن است که هیچ کس دیگری نمی تواند این نیازها را تامین کند و برخی از نیازها را با مشارکت سایر اعضای خانواده می توان تامین کرد. بر طرف کردن دو نیاز جسمی و عاطفی از جمله وظایف مهم زن و مرد در خانواده محسوب می شود.
نیازهای جسمانی که در واقع مربوط به جنبه های زیستی افراد است عبارتند از نیاز به غذا، لباس، گرمایش و سرمایش، مسکن، وظیفه مرد است که تغذیه خانواده را فراهم کند و زن در طبخ غذا و اینگونه امور مشارکت دارد. طبخ غذا از مسائل مهمی است که می تواند سلامت جسم و روح خانواده را تأمین کند.
خانمی که با یاد و ذکر حق تعالی به طبخ غذا مشغول می شود، و کسی که در حال گناه و پرخاشگری و روحی ناآرام غذا می پزد، تأثیر این دو حالت بر روی غذا یکی نیست! لذا حالت مادر در هنگام پخت غذا تأثیر مستقیر بر روی ایمان، آرامش و یا بالعکس، بی ایمانی و بی قراری خانواده دارد. از مادر یکی از بزرگان علت ایمان فرزندش را سؤال کردند و او پاسخ داد: هر گاه غذا می پختم، زیارت عاشورا می خواندم!
از جمله نیازهای مهم و اساسی دیگری که خانواده دارد نیازهای عاطفی است. اگر نگوییم این نیاز بالاتر از نیازهای جسمانی است بلکه در عرض آن نیازهاست یعنی اعضای خانواده هر کدام به همان میزان که به غذا (آب و نان...) نیاز دارند به عواطف نیاز دارند. گرچه زن و مرد در تامین نیازهای عاطفی یکدیگر هر دو سهیم اند اما زن سرچشمه عواطف و منبع اصلی تامین کننده نیازهای عاطفی در خانواده است و خداوند نیز وجود زن را به گونه ای آفریده است که وجود او سرشار از عواطف و هیجانات است.
بنابراین زن در خانواده به عنوان منبع اصلی عواطف نقش بسیار مهمی هم در استحکام خانواده و هم در رشد عاطفی و اخلاقی خانواده دارد و با ایفای این نقش مهم می تواند خانواده را تبدیل به یک کانون آکنده از مهر و محبت کند و هم موجب آرامش مرد و هم سلامت روانی کودکان شود و در واقع به ارضای صحیح و به موقع نیازهای عاطفی از بسیاری از ناهنجاری های رفتاری جلوگیری کند.
البته زن علاوه بر نقش هایی که به آن اشاره شد نقش های دیگری مانند تربیت فرزندان، مدیریت داخلی خانواده، بهداشت خانواده نیز دارد، بنابراین به طور خلاصه می توان گفت دو نقش اساسی در خانواده دارد:
1) نقش زن در قبال همه اعضای خانواده.
2) نقش زن فقط در قبال شوهر.
زن در مقابل شوهر باید متواضع، مهربان، صمیمی و دلسوز باشد. حافظ حریم خانواده، عفت و پاکدامنی خود و تامین کننده نیازهای جنسی و عاطفی شوهر باشد. هر چه زن در انجام این مسوولیت ها نسبت به شوهر اهتمام بیشتری داشته باشد شخصیت او نزد شوهر محبوبتر و ارزش او والاتر خواهد بود و به استحکام زناشویی آنها افزوده خواهد شد.
دوست گرامی!
مهمترین وظیفه زن خانه داری است و زن نباید هیچ مسوولیت و کاری را بر این وظیفه مقدم بدارد، ادامه تحصیل و کار در خارج از خانه نباید وظیفه اصلی زن که خانه داری و شوهرداری است تحت الشعاع قرار دهد زیرا هیچ کس و هیچ چیزی نمی تواند جایگزین این نقش مهم زن در خانه شود.
رشد و تعالی خانواده، آرامش آن و بیمه شدن آن در مقابل عوامل آسیب زا همه بستگی به انجام وظیفه زن در خانه دارد. اگر زن این رسالت مهم را به خوبی انجام دهد همه اعضای خانواده در پرتو تلاش او به رشد و شکوفایی دست می یابند و آرامش واقعی بر فضای خانواده حکم فرما خواهد شد.
وظایف اختصاصی زن در برابر شوهر عبارتند از:
- بدون اجازه شوهر در مال او تصرف نکردن.
- بدون اجازه و توافق شوهر از خانه بیرون نرود.
- توجه داشتن به مسائل محرم و نامحرم هم در نزد شوهر و هم در غیاب او؛ سعی کند در سه مورد فوق اعتماد شوهر را جلب کند.
- خود را براى شوهر آرایش کردن.
- هنگامى که همسر مىخواهد از خانه خارج شود او را تا دم در همراهى کند.
- هنگام ورود او به خانه سعى کند خود را از قبل آماده و مهیا نموده به استقبال او برود.
- هیچگاه از مردان دیگر نزد او تعریف نکند.
- اگر مشکلى در خانه بوجود آمده در بدو ورود او مطرح نکند.
- سطح توقعات و انتظارات خود را با میزان درآمد شوهر تنظیم کند و از او چیزی که توان تهیه آن را ندارد نخواهد و دائما مردان دیگر را در این زمینه به رخ او نکشد.
اجازه دهید در ادامه توجه شما را به سخنان مقام معظم رهبری در خصوص نقش زن در خانواده جلب کنم:
«در مسألهى زن آنچه که در درجهى اول اهمیت قرار دارد، مسألهى «خانواده» است؛ نقش زن به عنوان عضوى از خانواده. به نظر من از همهى نقشهائى که زن میتواند ایفاء کند، این اهمیتش بیشتر است. البته بعضىها اینطور حرفها را در همان نظر اول با شدت رد میکنند و میگویند آقا شما میخواهید زن را توى خانه اسیر کنید، محبوس کنید، از حضور در صحنههاى زندگى و فعالیت باز بدارید؛ نه، به هیچ وجه قصد ما این نیست؛ اسلام هم این را نخواسته.
اسلام وقتى که میگوید: «والمؤمنون و المؤمنات بعضهم اولیاء بعض یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنکر»، یعنى مؤمنین و مؤمنات در حفظ مجموعهى نظام اجتماعى و امر به معروف و نهى از منکر همه سهیم و شریکند؛ زن را استثناء نکرده. ما هم نمیتوانیم زن را استثناء کنیم.
مسئولیت ادارهى جامعهى اسلامى و پیشرفت جامعهى اسلامى بر دوش همه است؛ بر دوش زن، بر دوش مرد؛ هر کدامى به نحوى بر حسب توانائىهاى خودشان. بحث سر این نیست که زن آیا میتواند مسئولیتى در بیرون از منزل داشته باشد یا نه - البته که میتواند، شکى در این نیست؛ نگاه اسلامى مطلقاً این را نفى نمیکند.
بحث در این است که آیا زن حق دارد به خاطر همهى چیزهاى مطلوب و جالب و شیرینى که در بیرون از محیط خانواده براى او ممکن است تصور شود، نقش خود را در خانواده از بین ببرد؟ نقش مادرى را، نقش همسرى را؟ حق دارد یا نه؟ ما روى این نقش تکیه میکنیم.
من میگویم مهمترین نقشى که یک زن در هر سطحى از علم و سواد و معلومات و تحقیق و معنویت میتواند ایفاء کند، آن نقشى است که به عنوان یک مادر و به عنوان یک همسر میتواند ایفاء کند؛ این از همهى کارهاى دیگر او مهمتر است؛ این، آن کارى است که غیر از زن، کس دیگرى نمیتواند آن را انجام دهد. گیرم این زن مسئولیت مهم دیگرى هم داشته باشد - داشته باشد - اما این مسئولیت را باید مسئولیت اول و مسئولیت اصلى خودش بداند. بقاى نوع بشر و رشد و بالندگى استعدادهاى درونى انسان به این وابسته است؛ حفظ سلامت روحى جامعه به این وابسته است؛ سَکن و آرامش و طمأنینه در مقابل بیقرارىها و بىتابىها و تلاطمها به این وابسته است؛ این را نباید فراموش کنیم.
این هنرى نیست که زن، کار مردانه را تقلید کند؛ نه، زن یک کار زنانه دارد که ارزش آن از هر کار مردانهاى بیشتر است. امروز دستهاى بشدت مشکوک موج ضد ارزشى را در دنیا به راه انداختهاند - که در همه جا هست، در کشور ما هم متأسفانه در گوشه و کنار دیده میشود - اینها میخواهند زن را وادار کنند به اینکه بشود یک مرد! این را کسر شأن زن میدانند که چرا فلان کارها را مرد میکند، زن نکند! این کسر شأن است؟
نگاه به این مسأله، نگاه غلطى است. این را عیب میگیرند که چرا شما میگوئید زن، زن است؛ مرد، مرد است. خوب، مگر اینطور نیست؟ شما دلتان میخواهد که ما بیائیم بگوئیم زن، یک مرد است؛ آن وقت یک مرد مصنوعى؛ کپى دوم مرد! این چه افتخارى است براى زن؟ افتخار براى زن این است که یک زن باشد؛ یک زن کامل، یک مؤنث کامل. در مقام ارزشگذارىهاى والا اگر نگاه کنیم، این ارزش - یک زن کامل بودن - از یک مرد کامل بودن کمتر که نیست، در مواردى قطعاً بالاتر و بیشتر هم هست. ما چرا این را از دست بدهیم؟
البته مسئولیتهائى هست که مشترک است. همانطور که گفتیم، مسئولیت حضور در جامعه و فهمیدن دردهاى عمومى جامعه و سعى در علاج دردهاى عمومى جامعه، مخصوص مرد و مخصوص زن نیست؛ زنها هم نمیتوانند شانهشان را از این مسئولیت خالى کنند. اگر زنها باید در این زمینه کارى انجام بدهند، البته باید انجام بدهند - محدودیتى هم وجود ندارد - اما مسئولیتهاى اختصاصى هم، یعنى آن کارى که خداى متعال به حسب طبیعت به عهدهى زن قرار داده، مهم است.»
«نگاهی کوتاه به شخصیت حضرت زهراء (سلام الله علیها)»:
شناخت شخصیتهای مهم در اسلام به این معنا است که اصول کلى و خط مشى آنان را شناسایى کرده و متناسب با شرایط زمانى پیاده کرد؛ مثلاً عبادت، تقوا و عفاف، تربیت صحیح فرزند، خوب شوهردارى کردن، زهد و سادهزیستى، خدمت به تهىدستان، خدمات اجتماعى، هوشیارى سیاسى، دانش وسیع دینى، شهامت در دفاع از حق و... از ویژگىهاى بارز حضرت زهراء (سلام الله علیها) بوده است.
برای شناخت بهتر و الگو گیری، باید بر دو محور «ارزش ها» و «روش ها» دقت کرد؛ زیرا ارزش ها ثابت است ولی روش ها با توجه به شرایط مختلف قابل تغییر است. به طور مثال: اصل عبادت خدا، اطاعت شوهر، تربیت فرزند، حضور در صحنه سیاست، تعلیم دیگران و خدمت رسانی به مردم، از اصول ارزشی است. اما مقدار وقت گذاری برای هر کدام و روش ها و ابزارهای آن با توجه به موقعیت و شرایط افراد تغییر پذیر است.
چه بسا حضرت زهرا (سلام الله علیها) عبادت طولانی داشته باشند ولی برای برخی از خانم ها با توجه به کشش روحی و معنوی آنها طولانی بودن عبادت مفید نباشد. البته اصل «عبادت» باید جزء برنامه های ارزشی زندگی تلقی شود.
بعنوان مثال: حضرت زهرا (سلاماللَّهعلیها) در سنین شش سالگى، هفت سالگى بودند - اختلاف وجود دارد؛ چون در تاریخ ولادت آن حضرت، روایات مختلف است - که قضیهى شعب ابىطالب پیش آمد. شعب ابىطالب، دوران بسیار سختى در تاریخ صدر اسلام است؛ یعنى دعوت پیامبر شروع شده بود، دعوت را علنى کرده بودند، به تدریج مردم مکه - به خصوص جوانان، به خصوص بردهها - به حضرت مىگرویدند. بزرگان طاغوت - مثل ابولهب و ابوجهل و دیگران - دیدند که هیچ چارهیى ندارند، جز اینکه پیامبر و همهى مجموعهى دوروبرش را از مدینه اخراج کنند؛ همین کار را هم کردند.
تعداد زیادى از اینها را که دهها خانوار مىشدند و شامل پیامبر و خویشاوندان پیامبر و خود ابىطالب - با اینکه ابىطالب هم جزو بزرگان بود - همه را از مکه بیرون کردند. جناب ابىطالب، در گوشهیى از نزدیکى مکه در شکاف کوهى ملکى داشت؛ اسمش «شعب ابىطالب» بود. شعب، یعنى شکاف کوه، یک درهى کوچک. گفتند به آنجا برویم.
در مکه، روزها هواى گرم؛ شبها بىنهایت سرد بود؛ یعنى وضعیتى غیرقابل تحمل. اینها سه سال در این بیابانها زندگى کردند. چهقدر گرسنگى کشیدند، چهقدر سختى کشیدند، چهقدر محنت بردند. یکى از دورههاى سخت پیامبر، آنجا بود.
پیامبر اکرم در این دوران، مسؤولیتش فقط مسؤولیت رهبرى به معناى ادارهى یک جمعیت نبود؛ بلکه باید مىتوانست از کار خودش نزد یارانش که دچار محنت شدهاند، دفاع کند؛ زیرا وقتى سختى پیدا مىشود، عده ی زیادی دچار تردید مىشوند. لذا همهى سختیها به دوش پیامبر فشار مىآورد.
در همین اثنا، وقتى که نهایت شدت روحى براى پیامبر بود، جناب ابىطالب که پشتیبان پیامبر و امید او بود، و خدیجهى کبرى که او هم بزرگترین کمک روحى براى پیامبر بود، در ظرف یک هفته از دنیا رفتند؛ حادثهى خیلى عجیبى است؛ یعنى پیامبر تنهاى تنها شد.
در این شرایط، فاطمهى زهرا (سلام الله علیها) مثل یک مادر، مثل یک مشاور، مثل یک پرستار براى پیامبر بوده است. در آنجا بود که گفتند فاطمه «امّ ابیها»؛ مادر پدرش است. این مربوط به آن وقت است؛ یعنى وقتى که حضرت یک دختر شش ساله بوده است. البته در محیطهاى عربى و در محیطهاى گرم، دختران زودتر رشد جسمى و روحى مىکنند؛ مثلاً به اندازهى رشد یک دختر ده، دوازده سالهى جامعه ی ما.
این طرز رفتار حضرت، یعنی احساس مسؤولیت. پس یک زن باید نسبت به مسائل پیرامونى خود، احساس مسؤولیت کند و سرمایهى عظیم نشاطى که در وجود او است را برای زدودن غبار کدورت و غم از چهرهى پدر، مادر و یا اطرافیان خود، خرج کند.
نمونهى بعد، مسألهى همسردارى و شوهردارى صدیقه ی طاهره (سلام الله علیها) است. یک وقت انسان فکر مىکند که شوهردارى، یعنى انسان در خانه و در آشپزخانه غذا را مرتب کند و اتاق را تر و تمیز کند و... در حالی که شوهردارى فقط این ها نیست.
در طول ده سالى که پیامبر در مدینه بودند، حدود نه سالش حضرت زهرا و حضرت امیرالمؤمنین (علیهما السلام) با یکدیگر زن و شوهر بودند. در این نه سال، جنگهاى کوچک و بزرگى ذکر کردهاند - حدود شصت جنگ اتفاق افتاده - در اغلب آنها هم امیرالمؤمنین (علیه السلام) بوده است. حضرت خانمى است که در خانه نشسته و شوهرش مرتب در جبهه است، و اگر در جبهه نباشد، جبهه لنگ مىماند. از نظر وضع مالی نیز، حقیقتاً زندگى فقیرانهى محض داشتند؛ در حالى که ایشان هم دختر رهبر جامعه است، هم دختر پیامبر است.
انسان از نظر روحی باید آنقدر قوى باشد تا بتواند چنین شوهری را تجهیز کند؛ دل او را از وسوسهى اهل و عیال و گرفتاریهاى زندگى خالى کند؛ به او دلگرمى بدهد؛ بچهها را به بهترین نحو ممکن تربیت کند؛ حضرت در همین مدت نه سال بچه ها را تربیت کرده بود؛ زیرا بعد از پیامبر (صلی الله علیه و اله) مدت زیادى زنده نماندند.
قضایاى بعد از وفات پیامبر (صلی الله علیه و اله)؛ آمدنِ به مسجد و آن خطبهى عجیب را خواندن؛ بسیار شگفتانگیز است. یک دختر هجده ساله، -حداکثر بیستوچهار ساله- آن هم با آن مصیبتها و سختیها به مسجد مىآید، در مقابل انبوه جمعیت، با حجاب سخنرانى مىکند؛ و آن سخنرانى، کلمه به کلمهاش در تاریخ مىماند؛ بگونه ای که بعد از هزاروچهارصد سال هر انسانی در برابر آن احساس خضوع مىکند.
-برخی دیگر از سیره ی عملی آن حضرت:
«عصمت از گناه»
حقیقت عصمت, عبارتست از نورانیتی که صاحب عصمت از همه پلیدی های گناهان و سهو و نسیان و امثال این گونه رذائل که شخص را آلوده میسازد محفوظ است و هر کس که دارای مقام عصمت است از ابتدا تا انتها از لغزش ها و در همه ی شئون زندگی محفوظ می ماند.
حضرت صدیقه ی طاهره (سلام الله علیها) در طول زندگی خود از هر عیب و خطا و گناهی، پاک و طاهر بود. شخصیت زن مسلمان نیز باید با پیروی و الگو گیری از این بانوی نمونه شکل گیرد.
دوست عزیز!
یکی از وسوسه های شیطان این است که: «ما کجا و اهل بیت کجا!» این جمله ی حقی است که شیطان از آن استفاده ی نا حق کرده است. بله، احدی از نظر رتبه و مقام به گرد پای اهل بیت عصمت (علیهم السلام) نرسیده و نخواهد رسید؛ اما نه به این معنا که ما نمی توانیم از گناهان پرهیز کنیم. هر زن و مرد مسلمانی که از معصومین پیروی می کنند، باید در حد خود، عصمت از گناه داشته باشند.
زن، از دیدگاه اسلام اهل غیبت، دروغ، بدزبانی، شرکت در مجالس حرام، گوش دادن به موسیقی حرام، دیدن صحنه های حرام، و... نیست. بله احدی از ما نمی تواند مثل و مانند صدیقه ی طاهره (سلام الله علیها) شود اما می تواند پشت سر او حرکت کند و یکی از پیروان راستین آن حضرت همچون فضه و اسماء و سلمان و ابوذر شود!
«مطیع و مدافع ولایت»
در جریان غصب خلافت و حق علی (علیه السلام) بعد از رحلت حضرت رسول (صلی الله علیه و آله), یکی از مدافعان سرسخت آن امام معصوم, حضرت زهرا (سلام الله علیها) بود. ایشان در حیات کوتاه خود بعد از رحلت پدر بزرگوارشان, سعی و تلاش زیادی در باز پس گرفتن حق ایشان کردند؛ تا جایی که جان خود را در این راه گذاشته, شربت شهادت نوشیدند.
بر طبق دستوری که از امام زمان (علیه السلام) به ما رسیده که حضرت فرمودند: «اما الحوادث الواقعه فارجعوا الی رواة حدیثنا فانهم حجتی علیکم و انا حجة الله» در هنگام حوادثی که واقع می شود به راویان حدیث ما رجوع کنید آنها حجت من بر شما هستند و من حجت خدا هستم؛ بر ما نیز واجب است در زمان خویش از ولایت فقیه, حمایت و دفاع کنیم.
در زندگی حضرت زهرا (سلام الله علیها) –با اینکه دارای مقام عصمت بودند– حتی یک بار مشاهده نشده است که از اوامر حضرت علی (علیه السلام) سرپیچی کنند. حتی آنگاه که از ظلم غاصبان حق خویش به ستوه آمدند و به سمت حرم پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) رفتند تا نفرین کنند, به دستور حضرت علی (علیه السلام) برگشتند و امر ایشان را اطاعت کردند.
بر ما نیز واجب است در هر زمان و هر موقعیتی از ولی فقیه جامع الشرایط –که مصداق بارز آن مقام معظم رهبری است– دفاع کنیم.
«ارتباط عمیق با قرآن»
حضرت زهرا (سلام الله علیها) می فرمایند: «... ستایش خدای را که مرا منکر امری از کتابش قرار نداده و در هیچ حقیقتی از امر کتاب مرا سرگردان ننموده است و ستایش خدای را که مرا به دینش هدایت کرد و مرا کسی قرار نداد که غیر او را عبادت کنم.»
با توجه به آیات رسیده در دستور به تلاوت قرآن از جمله: «و رتل القرآن ترتیلا» و روایاتی که تلاوت حداقل 50 آیه در طول روز را لازم می دانند و سیره ی حضرات معصومین در تلاوت و انس با قرآن, لازم است در طول شبانه روز از نور قرآن و راهنمایی های آن, بهره مند شویم.
دوست خوبم!
محال است کسی انس با قرآن داشته باشد و از دستوراتش پیروی کند و به بیراهه کشیده شود. قرآن ریسمانی است که خداوند در چاه دنیا آویخته, هر کس دست دراز کرده و آنرا بگیرد و از آن بالا رود, هدایت الهی شامل حالش خواهد شد.
سالم و سعادتمند باشید.
در پایان کتب ذیل جهت مطالعه بیشتر خدمتتان معرفی می گردد:
- شهید مطهرى، نظام حقوق زن در اسلام
-نظام خانواده در اسلام، حسین انصاریان
-جامعه شناسی خانواده، حسین بستان
-جوادى آملى، عبدالله، زن در آیینه جمال و جلال
-مالى، سیدعلى، قرآن و مقام زن
-مهرپور، حسین، بررسى میراث زوجه در حقوق اسلام و ایران
-ربانى خلخالى، زن از دیدگاه اسلام
-محمدرضا زیبایىنژاد - محمد تقى سبحانى، درآمدى بر نظام شخصیت زن در اسلام
-نگاهی گذرا به شبهات حقوقی پیرامون مسائل زنان، مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما
-هادى، حسینى و ... کتاب زن، (تهران: امیرکبیر، چاپ اول، 1381)
-بانوى نمونهى اسلام، آیةاله ابراهیم امینى.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
لوگوی دوستان
پیوندهای مفید
فهرست موضوعی یادداشت ها
موضوعات ساختاری وبلاگ
مشترک شوید