بازدید امروز : 21
بازدید دیروز : 33
ایا با وجود انجام گناه می توان به اجابت دعا امید داشت؟
اجازه دهید در خصوص سؤال شما به شرح زیر بپردازیم:
انسان ها چند دسته اند:
1- کسانی که اهل گناه اند, ممکن است همه ی دعاها و یا برخی از آن ها به اجابت برسد! زیرا در روایات آمده است که گاهی خداوند چون دوست ندارد صدای بنده ای را بشنود همین که او چیزی درخواست کرد خواسته اش را برآورده می کند تا دوباره او را صدا نزند و در خانه اش نرود و بر عکس گاهی اجابت دعا و خواست بنده ای را به تأخیر می اندازد چون او را دوست دارد و مایل است او مکرر به در خانه اش بیاید و او را صدا بزند.
2- کسانی که اهل گناه نیستند و سعی می کنند تا جایی که ممکن است حدود الهی را رعایت کنند. در مورد این دسته اگر مصلحت الهی در استجابت دعای وی باشد، دعایش به اجابت می رسد و اگر دعای چنین کسی مستجاب نشد، قطعاً مصلحت خداوند این است که استجابت دعای او به تأخیر افتاده و یا اصلاً مستجاب نشود، که در آن هم مصلحتی است و خداوند می خواهد پاداش بهتری در عوض عدم استجابت این دعا در آخرت به بنده عنایت کند. (البته رعایت شرایط عمومی دعا ضروری است.)
امام صادق علیه السلام می فرماید: مؤمن [در آخرت] آرزو می کند که [ای کاش] هیچ دعایی از او در دنیا مستجاب نشده بود به خاطر آنچه که از پاداش [در آخرت] می بیند. (میزان الحکمة، 5728)
3- در نهایت انسان هایی هستند که قصد معصیت و گردن کشی در مقابل خداوند را ندارند و ناخواسته گرفتار هوای نفس و شیطان شده و گناهی از سر ناآگاهی از آنان سر زده است. دعای این دسته از افراد نیز در معرض اجابت است زیرا قلبا راضی به گناه نیستند و ناخواسته به گناه آلوده می شوند. این گروه از عنوان بندگی خدای خارج نیستند و مورد این خطاب که «و اذا سالک عبادی عنی فانی قریب اجیب دعوة الداع اذا دعان فلیستجیبوا لی و لیؤمنوا بی لعلهم یرشدون» (بقره، 186) هنگامی که بندگان من از تو درباره من سؤال کنند [بگو] من نزدیک هستم [و] دعای درخواست کننده را- به هنگامی که مرا می خواند- اجابت می کنم...
4- افراد مستجاب الدعوه: اگر انبیاء و اولیاء الهی مستجاب الدعوه بودند به خاطر این بوده است که رابطه خوب و عمیقی با خدای متعال داشتند، مطیع او بودند، و هرگز با او مخالفت نمی ورزیدند. البته این حالت؛ یعنی مقام استجابت دعا، اختصاص به ایشان نیز ندارد؛ یعنی برای تمامی مؤمنان در صورتی که بتوانند رابطه صمیمی و مستحکمی با خدای تعالی برقرار نمایند، ممکن است.
البته ممکن است کسی بگوید: خوب ما که مستجاب الدعوه نیستیم و از چنین وجاهت و آبرومندی نزد خدای تعالی برخوردار نیستیم، هنوز خود سازی نکرده ایم و از آلودگی ها خودمان را کاملا پاک نساخته ایم ما باید چه کنیم؟ آیا نباید دعا کنیم و مستقیم درب خانه خدا برویم؟
در این زمینه گفتنی است: خوشبختانه برای این افراد که اکثریت مومنان را تشکیل می دهند نیز راه باز است، به طور کلی در ارتباطی که انسان با خدای خود دارد، هیج درب بسته، راه نرفتنی و هدف نارسیدنی وجود ندارد. در آستان ربوبی، همه چیز شدنی و رسیدنی است؛ منتهی باید توجه داشت، اگر کسی خودش آبرومندی کافی ندارد و از وجاهت لازم برخوردار نیست، راه ارتباط برای او این است که به آبرومند و صاحب وجاهتی رجوع کند و او را میان خود و خدا وسیله و واسطه قرار دهد.
در همین زمینه قرآن کریم مىفرماید: «وَ ابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسِیلَةَ»؛ «به سوى خداوند واسطه بجویید. (مائده، آیه 35) بحث شفاعت و توسل دقیقا برای این رابطه لحاظ شده است و فلسفه آن جبران نقائصی است که انسان ها، به خصوص مؤمنین، برای ارتباط با ذات هستی دارند.
به دعای توسل توجه کنید، در پایان هر فراز از آن آمده یا وجیهاً عند الله اشفع لنا عند الله، یعنی ای آبرومند نزد خدا که در اثر این آبرومندی اگر به او رجوع کنی و از او چیز بخواهی دست رد به سینه تو نمی زند، ما را که از چنین آبرویی برخوردار نیستیم و نتوانسته ایم خدای تعالی را، آنچنان که باید از خود راضی نماییم، دریاب و میان ما و خدای متعال به جهت قربی که داری واسطه شو و از او بخواه که نیازها و حاجت های ما را برآورد.
سالم و سعادتمند باشید.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
لوگوی دوستان
پیوندهای مفید
فهرست موضوعی یادداشت ها
موضوعات ساختاری وبلاگ
مشترک شوید