بازدید امروز : 325
بازدید دیروز : 42
چگونه انسان ها می توانند ظرف و جودی خود را بیشتر کنند آیا انسان های معمولی می توانند مقام آن به اندازه ائمه اطهار شود؟
با سلام به شما دوست عزیز؛
مکاتبه شما با این مرکزبازگو کننده گرایش های فکری و عقیدتی پاک و تحسین برانگیز و گویای حُسن اعتماد به این مرکز است. امیدواریم راهنمای خوبی برای تصمیم گیری در رابطه با این موضوع برای شما باشیم.
در واقع در اینجا با دو پرسش روبرو هستیم. اول آنکه آیا انسان های معمولی میتوانند ظرف وجودی خود را تا مقام ائمه اطهار بالا ببرند و دوم آن که چگونه میشود به ظرفیت وجودی بالا دست یافت.
پاسخ به پرسش اول را در چند بند متذکر میشویم:
1. ائمه اطهار علیهم السلام، دارای اراده بشری میباشند و مانند دیگر مردم زندگی میکنند؛ آنان نیز مانند دیگران در تحصیل هرچه بیشتر مقامات معنوی کوشیده و اهل صبر و جهاد و زهد و تقوا هستند. و در این زمینه فرقی بین آنها و دیگران وجود ندارد.
2. خداوند متعال به قابلیت ممتاز ائمه اطهار، برای تحصیل مقامات معنوی و نیز شایستگی آنان برای بر عهده گرفتن مسؤولیت هدایت جامعه علم دارد. در حقیقت شایستگی ایشان که بخش عمدهای از آن ناشی از افعال اختیاری ایشان است؛ از قبل نزد خداوند معلوم بوده و همین قابلیت مبتنی بر اختیار، موجب گزینش آنان شده است. نه اینکه خداوند بدون هیچ وجهی آن بزرگواران را انتخاب کرده و مقام عصمت یا ظرف وجودی بالا عطا کند. در واقع خداوند با علم به ممارست آنان و بندگی آنان، چنین مقامی را به ایشان اعطا کرده است.
3. سپردن هر مسؤولیتی با دادن امکانات لازم آن همراه است. امامت جامعه نیز از این قاعده مستثنی نبوده و یکی از امکانات مورد نیاز، دارا بودن ظرفیت وجودی بالا میباشد که از لوازم امامت محسوب میگردد.
4. خداوند به ازای هر موهبتی که به انسان میدهد در آخرت آن انسان را به دلیل اعطای این موهبت بازخواست خواهد کرد. اگر ائمه یا دیگران دارای ظرف وجودی بالایی میباشند، دارای مسؤولیت سنگینتری نیز میباشند. مانند این که بگوییم اگر تیغ در دست جراح کمی بلغزد میتواند آثار جبران ناپذیری داشته باشد در حالی که لغزش تیغ در دستان یک کیف ساز چنین آثاری را ندارد.
5. دسترسی به ظرفیت وجودی بالا برای همگان میسر است؛ چنان که در احوال حضرت سلمان نسبت به اباذر آمده که «لو علم أباذر ما فی قلب سلمان لقتله» (اگر اباذر، آنچه را که در قلب سلمان است میدانست او را به قتل میرساند) (آشنایی با علوم اسلامی، شهید مطهری، بخش عرفان). این مطلب نشاندهنده آن است که ظرفیت وجودی سلمان بسیار بیشتر از أباذر بوده است که توانسته مطالبی را در خود جای دهد که أباذر را یارای تحمل آن نیست.
6. فیاضیت و عدالت الهی ایجاب میکند که هر کس قابلیت رسیدن به کمال را دارد و همه شرایط لازم نیز برای رسیدن به آن فراهم شده است، اما قصور از ماست که نمیتوانیم از این شرایط فراهم آمده استفاده نماییم.
پاسخ پرسش دوم:
واقعیت آن است که ظرفیت موجودات و انسان ها، همانند ظرفهایى نیست که براى برخى نصف و براى برخى تمام آن پر شده باشد؛ بلکه هر موجودى متناسب با وضعیت و موقعیت خود، ظرف و ظرفیتش شکل خواهد گرفت. همه ظرفها متناسب با ظرفیت خود، پر است و به هر مقدار که قابلیتها و استعدادها بیشتر شود و فعلیت پیدا کند، به همان مقدار ظرفها نیز بزرگتر خواهد شد. به طور مثال هر مقدار معلومات و درجات علمى انسان افزایش یابد، ظرف قلب و سینه او گشادتر خواهد شد.
همچنین هر کدام از جمادات، گیاهان و حیوانات، عرصه خاصى براى ظهور ظرفیت خود دارند. به طور مثال دانه گندم در مدت چند ماه و با رعایت اصول کاشت و داشت و برداشت، مىتواند تبدیل به خوشهاى هفتاد دانهاى شود. البته هر مقدار عوامل تأثیرگذار کم شود، دانههاى کمترى به بار خواهد نشست و هر گاه عوامل اصلاح، ارتقا یابد، دانههاى بیشترى به ثمر خواهد رسید. نسبت به دیگر انواع گیاهان و حیوانات نیز این چنین است.
درباره اختلاف قابلیتها و تفاوت موجودات، اشاره به چند نکته شایان توجه است:
یکم. این طور نیست که هر موجودى، تنها دریک شرایط خاص قرار بگیرد و تنها یک نوع قابلیت داشته باشد، بلکه چه بسا وضعیت آن تغییر کند و در نتیجه قابلیت آن نیز ارتقا یابد. به طور مثال فسیلها طى چند هزار سال، به زغال سنگ و سپس به رگههاى الماس تبدیل مىشود. با ترکیب دو گونه از میوهها و یا گلها نیز میوه جدید و یا رنگ و ترکیب جدید حاصل مىآید. اما تمامى این گونه تغییرات نظاممند و از روى حساب و کتاب است.
دوم. ایجاد تغییر، گاهى از سوى «عوامل خارجى» است؛ مانند بیشتر تغییراتى که در جمادات و گیاهان اتفاق مىافتد که عوامل انسانى، محیطى و... در آنها تأثیرگذار مىباشند. گاهى نیز علاوه بر عوامل خارجى، عوامل شخصى و درونى موجب ایجاد تغییر و تفاوت قابلیتها مىشود که درباره انسانها بیشتر این گونه است. به طورى که اراده افراد و عوامل درونى آنان، علاوه بر عوامل محیطى و ژنتیکى در وضعیت شان تاثیر فراوانى دارد و اراده و انگیزه انسانها چه بسا موجب تفاوت قابلیت بسیار در میان آنها شود.
البته برخى واقعیات و حقایق نیز هیچ گونه تغییرى نمىیابند و همواره ثابتاند؛ اصول عقلى مانند «محال بودن اجتماع نقیضین» و یا «معادلات ریاضى» این چنیناند.
چنین نظامى به طور طبیعى از سوى خداوند بر جهان هستى حاکم است. به همین جهت گفته مىشود: قابلیتها را خداوند داده است. اما این اراده الهى گزاف و بىدلیل نیست، بلکه متناسب با وضعیت خود موجودات است. به طور مثال اگر یک دانه گندیده زیر پا لگدمال شود، قابلیت تبدیل شدن به خوشه را از دست مىدهد و اگر زیر خاک قرار گیرد و بقیه شرایط آب و نور فراهم شود که سبز شده و تبدیل به خوشه مىگردد. اگر آنچه زیر خاک کاشته شده، گندم باشد، گندم مىروید و اگر دانه سیب باشد، محصول آن سیب خواهد بود.
نکته ی مهم ان است که:
ذات اقدساله همه انسانها رابراى ظرفیت عدالت آماده کرده است؛ این حداقل است. عادل یعنى کسى که واجبات را انجام مىدهد و حرام را ترک مىکند. این حداقل وظیفه هر مسلمانى است.
خداوند به همه ما استعداد کسب عدالت داده و راه آن را هم نمایانده است. عدالت مراتب دارد. از ضعیفترین مرحله عدالت که همان انجام واجبات و ترک محرمات است تا نزدیک مقام عصمت، مراتب بسیار وجود دارد.
از مرز عدالت که بگذریم - البته عادل ممکن است سهواً خلاف کند؛ ولى معصوم سهواً هم خلاف نمىکند - به ملکه عصمت مىرسیم. اگر کسى در راستاى کسب عدالت تمرین کرد، کمکم به مرز عصمت نزدیک مىشود؛ یعنى اگر قبلا هم معصوم نبود، از این به بعد مىتواند معصوم باشد.
البته عصمت نیز درجات فراوان دارد. معصوم شدن مخصوص کسى نیست، وجود مبارک حضرت زینب و حضرت ابوالفضل و بسیارى از فرزندان اهل بیت (علیهم السلام) شاید به درجاتى از عصمت رسیده باشند؛ ولى ذات اقدس اله پستهاى کلیدى مثل نبوت، امامت و خلافت را به افراد خاص مىدهد؛ یعنى به کسى که مىداند با این که مىتواند بلغزد تا آخر عمر نمىلغزد (دقت کنید). خداوند به چنین افرادى مقام میدهد: A}«اللَّهُ أَعْلَمُ حَیْثُ یَجْعَلُ رِسالَتَهُ»{سوره انعام (6): آیه 124.}
حضرت على (علیه السلام) در نهج البلاغه مىفرماید: اگر تمام اقالیم هفتگانه را به من دهند و بگویند به مورى ظلم کن، نمىکنم؛ یعنى من با آن که مىتوانم، ظلم نمىکنم: «وَ اللَّهِ لَوْ أُعْطِیتُ الْأَقَالِیمَ السَّبْعَةَ بِمَا تَحْتَ أَفْلَاکِهَا عَلَى أَنْ أَعْصِیَ اللَّهَ فِی نَمْلَةٍ أَسْلُبُهَا جُلْبَ شَعِیرَةٍ مَا فَعَلْتُهُ».
نکته مهم این است که بدانیم این مسیر با علم و عمل برخواسته و در راستای ایمان طی می شود. مهمترین عامل افزایش ظرفیت انسان این است که اولا ایمان داشته باشد و ثانیا سعی کند علومی که در راستای ایمان است کسب نماید و ثالثا به هر چه آموخت عمل کند. این راهبرد و راهکار دائما به او کمک می کند تا ظرفیت خویش را بیافزاید و به خدای متعال که ظرف بی نهایت هستی است نزدیک شود.
ذکر برخی راهکارها جهت افزایش ظرفیت وجودی:
1- شناخت خدا:
امام رضا (علیه السلام) مى فرمایند: «اول عبادة الله معرفته؛ اولین مرتبه عبادت خدا، معرفت و شناخت خدا مى باشد.» بنابراین اولین و مهمترین حرکت ما جهت رشد ظرفیت های وجودی مان، شناخت آفریدگار و خالقمان است؛ زیرا بدون شناخت حضرت حق تعالی و کسب معرفت نسبت به ذات اقدس الهی، ارتقاء وجودی ممکن نیست.
در این باب اگر زمینه مطالعاتى شما کم است از کتاب هاى اعتقادى آقاى محسن قرائتى شروع کنید؛ ولى بعداً مسیر مطالعاتى شما در کتابهاى استاد مطهرى باشد. اما اگر در گذشته مطالعاتى داشته اید از کتاب توحید استاد مطهرى شروع کنید.
2- شناخت دستورات خدا و عمل به آنها:
جهت شناخت دستورات عملى باید به رساله هاى عملیه مجتهدین کرام رجوع شود. بنابراین با رجوع به رساله مى توان واجب و حرام الهى را شناخت. بسیاری از افراد ممکن است با دستورات الهی کاملاً آشنا بوده و از حرام و حلال الهی مطلع باشند، ولی به هنگام بروز خواهش های نفسانی و وسوسه های شیطان از فرامین الهی سرپیچی نمایند.
اما افرادی که تصمیم به کسب سعه ی وجودی دارند، دستورات الهی را بر دستورات نفس و شیطان، در عمل ترجیح می دهند. امام سجاد (علیه السلام) مى فرمایند: «من عمل بما افترض الله علیه فهو من اعبد الناس؛ هر کس به آنچه خدا بر او واجب کرده عمل کند از عابدترین مردم مى باشد». بنابراین انجام واجبات و ترک محرمات بر هر چیزى ترجیح دارد.
ای عزیز؛
بدان که هیچ وسیله ای به اندازه انجام واجبات و ترک معاصی، انسان را به خدا نزدیک نمی کند و قلب مؤمن را پالایش نمی دهد؛ «قال الله تبارک و تعالی: ماتحبب الی عبدی شی ٍ احب الی مما افترضته علیه؛ خداوند فرمود: بنده ام با هیچ وسیله ای دوست داشتنی تر از فرائض محبوب من نمی شود.» (میزان الحکمه؛ محمدی ری شهری، محمد، ج2، ص691)
3- استقامت در مسیر بندگى:
مهمترین نکته در رسیدن به هدف مذکور، بندگى مادام العمرى و همیشگى خدا می باشد. خداوند تبارک و تعالى به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و اله وسلم) در قرآن چنین خطاب مى کند: «فاعبده واصطبر لعبادته؛ او را عبادت کن و در راه پرستش او شکیبا باش»، (سوره مریم، آیه 65). حضرت على (علیه السلام) مى فرمایند: «دوام العباده برهان الظفر بالسعاده» (الغرر والدرر، باب العباده، ص 24 و 318)؛ عبادت دوام دار و همیشگى، دلیل قاطع ظفر و دستیابى به سعادت و خوشبختى است.
چند توصیه ی زمینه ساز، جهت سعه ی وجودی:
- تقویت ارتباط عاشقانه با خداوند و اولیای معصومین (علیهم السلام) از طریق انجام مستحبات و زیارات و مانند آن؛ چرا که اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) واسطه های فیض الهی هستند؛ یعنی هر خیری، از کانال آنها به بندگان می رسد. همچنین آنها باب الله هستند؛ یعنی راه گسترش ظرفیت وجودی، از طریق آنها حاصل می شود. بنابراین با تمام وجود به آن ذوات نورانی بویژه امام عصر (علیه السلام) توسل جویید و از آنها کمک بخواهید.
- ارتباط عمیق با قرآن و استفاده ی از تفاسیر
قرآن نقشه ی راهی است که از طرف محبوب به سمت محب فرستاده شده است، تا بندگان، با خواندن آن و حرکت در مسیری که توسط قرآن راهنمایی شده، به خدای مهربان برسند. بنابراین سعی کنید حداقل روزی چند آیه را با دقت در معانی و تدبر بخوانید و از تفاسیری همچون «نمونه» استفاده کنید؛ زیرا توضیح و شرح آیات الهی و نیز سخن ائمه ی اطهار (سلام الله علیهم) در باره ی آیات قرآن کریم، در تفاسیر ذکر شده است.
- اصلاح صفات شخصیتی و پاک سازی دل و درون از رذایل اخلاقی و آراسته شدن به فضایل اخلاقی از طریق راهکارهای علم اخلاق و تمرین آن ها در معاشرت با مردم و رعایت اخلاق اجتماعی.
مثلا ً اگر خدای ناکرده گاهگاهی به جای سخن راست، به دروغ متوسل می شوید، با مطالعه ی احادیث وارده در مذمت دروغ و کتب اخلاقی در این زمینه و عمل کردن به راهکارهای سفارش شده، برای ترک رذیله ی دروغ، تلاش کنید این خصلت را از خود دور کنید.
- در کارهای خود، اعمال عبادی همچون نماز را در اول وقت خود قرار دهید.
- ساعات اولیه صبح را نخوابید و از آن لحظات استفاده کنید. البته توجه داشته باشید که تدریجی اقدام نمایید. اگر تاکنون بعد از نماز صبح استراحت میکرده اید، الان مدت 10 دقیقه بعد نماز بیدار بمانید تا زمانی که بیدار ماندن 10 دقیقه برایتان آسان شود؛ آنگاه به تدریج 10دقیقه -10 دقیقه اضافه نمایید.
- براى پایبند بودن و عمل کردن به برنامه هاى طراحى شده خود، از یک برنامه تنبیه و پاداش کمک بگیرید و در پایان هر روز یا هر هفته به میزان موفقیت ها و عملى کردن برنامه هاى طراحى شد، خود را تشویق کنید و به میزان تنبلى ها و عمل نکردن به آن برنامه، خود را تنبیه کنید.
پرسشگر عزیز!
بدان که گسترش سعه وجودی، امری تدریجی و قدم به قدم است. لذا گمان نکن که در مدت زمان کوتاه به همه ی اهداف و خواسته هایت می رسی؛ بلکه مهم این است که در مسیر الهی حرکت کرده و دراین راه استقامت داشته باشی.
سالم و سعادتمند باشید.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
لوگوی دوستان
پیوندهای مفید
فهرست موضوعی یادداشت ها
موضوعات ساختاری وبلاگ
مشترک شوید