بازدید امروز : 3
بازدید دیروز : 66
راه رسیدن به آرامش درونی چیه؟
همیشه اضطراب و نگرانى یکى از بزرگترین بلاهاى زندگى انسانها بوده و هست، و عوارض ناشى از آن در زندگى فردى و اجتماعى کاملا محسوس است.
آرامش یکى از گمشدههاى مهم بشر بوده، و به هر درى مىزند تا آن را پیدا کند و اگر تلاش و کوشش انسانها را در طول تاریخ براى پیدا کردن آرامش از طرق صحیح و کاذب جمع آورى کنیم خود کتاب بسیار قطورى را تشکیل مىدهد.
بعضى از دانشمندان مىگویند: به هنگام بروز بعضى از بیماری هاى واگیردار همچون وبا از هر ده نفر که ظاهرا به علت وبا می میرند اکثر آنها به علت نگرانى و ترس است و تنها اقلیتى از آنها حقیقتا به خاطر ابتلاى به بیمارى وبا از بین مىروند!
به طور کلى آرامش و دلهره، نقش بسیار مهمى در سلامت و بیمارى فرد و جامعه و سعادت و بدبختى انسانها دارد و چیزى نیست که بتوان از آن به آسانى گذشت و به همین دلیل تا کنون کتاب هاى زیادى نوشته شده که موضوع آنها فقط نگرانى و راه مبارزه با آن و طرز به دست آوردن آرامش است.
تاریخ بشر پر است از صحنههاى غمانگیزى که انسان براى تحصیل آرامش به هر چیز دست انداخته و در هر وادى گام نهاده و تن به انواع اعتیادها داده است.
ولى قرآن با یک جمله کوتاه و پر مغز، مطمئنترین و نزدیکترین راه را نشان داده و مىگوید: بدانید که یاد خدا آرامبخش دلها است! ریشه آرامش انسان در ایمان به خدای متعال است و از او نیرو و قدرت می گیرد. تلقین در جای خود اثر دارد, ولی آرامش حاصل از دین و ایمان و بندگی خداوند, صرفا ناشی از تلقین نیست. انسان اگر به نیرویی وابسته شد و از او قدرت گرفت و با توجه به وابستگی و اعتمادی که به آن قدرت بزرگ دارد, آرامش یافت؛ این آرامش واقعی خواهد بود و نه در اثر تلقین. براى روشن شدن این حقیقت قرآنى به توضیح زیر توجه کنید:
عوامل نگرانى و پریشانى:
1- گاهى اضطراب و نگرانى به خاطر آینده تاریک و مبهمى است که در برابر فکر انسان خودنمایى مىکند، احتمال زوال نعمتها، گرفتارى در چنگال دشمن، ضعف و بیمارى و ناتوانى و درماندگى و احتیاج، همه اینها آدمى را رنج مىدهد؛ اما ایمان به خداوند قادر متعال، خداوند رحیم و مهربان، خدایى که همواره کفالت بندگان خویش را بر عهده دارد مىتواند این گونه نگرانیها را از میان ببرد و به او آرامش دهد که تو در برابر حوادث آینده درمانده نیستى، خدایى دارى توانا، قادر و مهربان.
2- گاه گذشته تاریک زندگى فکر انسان را به خود مشغول مىدارد و همواره او را نگران مىسازد؛ نگرانى از گناهانى که انجام داده، از کوتاهیها و لغزشها. اما مؤمن، با تأمل در آیات قرآن و دعا کردن متوجه می شود که خداوند، غفار، توبه پذیر و رحیم و غفور است؛ به او مىگوید: عذر تقصیر به پیشگاهش بر، از گذشته عذر خواهى کن و در مقام جبران برآى، که او بخشنده است و جبران کردن ممکن.
3- ضعف و ناتوانى انسان در برابر عوامل طبیعى و گاه در مقابل انبوه دشمنان داخلى و خارجى، او را نگران مىسازد که من در برابر این همه دشمن نیرومند در میدان جهاد چکنم؟ و یا در مبارزات دیگر چه مىتوانم انجام دهم؟
اما هنگامى که به آیه ی «ان الله علی کل شیء قدیر» می رسد، متکى به قدرت و رحمت او مىشود؛ قدرتى که برترین قدرتها است و هیچ چیز در برابر آن یاراى مقاومت ندارد، قلبش آرام مىگیرد؛ با خود مىگوید آرى من تنها نیستم، من در سایه خدا، بىنهایت قدرت دارم!.
قهرمانی هاى مجاهدان راه خدا در جنگ ها، چه در گذشته، چه در حال، و سلحشوری هاى اعجابانگیز و خیره کننده آنان، حتى در آن جایى که تک و تنها بودهاند، بیانگر آرامشى است که در سایه ایمان و اعتقاد به قرآن و دعا و مناجات در سحر پیدا مىشود.
هنگامى که با چشم خود مىبینیم و با گوش مىشنویم که افسر رشیدى پس از یک نبرد خیره کننده، بینایى خود را به کلى از دست داده و با تنى مجروح به روى تخت بیمارستان افتاده اما با چنان آرامش خاطر و اطمینان سخن مىگوید که گویى خراشى بر بدن او هم وارد نشده است، به اعجاز انس با قرآن و آرامش در سایه ذکر خدا پى مىبریم.
4- گاهی نیز ریشه نگرانی هاى آزار دهنده انسان، احساس پوچى زندگى و بىهدف بودن آن است ولى آن کسى که به خدا ایمان دارد و مسیر تکاملى زندگى را به عنوان یک هدف بزرگ پذیرفته است و تمام برنامهها و حوادث زندگى را در راستای قوانین کتاب خدا تنظیم می کند، نه از زندگى احساس پوچى مىکند و نه همچون افراد بىهدف و مردد، سرگردان و مضطرب است.
5- عامل دیگر نگرانى آن است که انسان گاهى براى رسیدن به یک هدف زحمت زیادى را متحمل مىشود، اما کسى را نمىبیند که براى زحمت او ارج نهد و قدردانى و تشکر کند؛ این ناسپاسى او را شدیدا رنج مىدهد و در یک حالت اضطراب و نگرانى فرو مىبرد؛ اما هنگامى که احساس کند کسى از تمام تلاشها و کوشش هایش آگاه است و به همه آنها ارج مىنهد و براى همه پاداش مىدهد، دیگر چه جاى نگرانى و ناآرامى است؟
چنین انسانی این سخن قرآن را که تنها خدا برای بنده کافی است را قبول دارد «الیس الله بکاف عبده». او می داند که اگر همه به او پشت کنند و احدی قدر او را نداند، ولی خدا با اوست؛ «ان الله مع الصابرین» و خداوند همنشین کسی است که با او همنشینی کند؛ لذا هر زمان که فرصتی یابد، با محبوب خود راز و نیاز می کند؛ و چه چیز آرامش بخش تر از انس با محبوب است؟!
6- سوء ظنها و توهم ها و خیالات پوچ یکى دیگر از عوامل نگرانى است که بسیارى از مردم در زندگى خود از آن رنج مىبرند؛ ولى چگونه مىتوان انکار کرد که توجه به خدا و لطف بىپایان او و دستور به حسن ظن که وظیفه هر فرد با ایمانى است این حالت رنجآور را از بین مىبرد و آرامش و اطمینان جاى آن را مىگیرد.
7- دنیاپرستى و دلباختگى در برابر زرق و برق زندگى مادى یکى از بزرگترین عوامل اضطراب و نگرانى انسان ها بوده و هست، تا آنجا که گاهى عدم دستیابى به رنگ خاصى از لباس یا کفش و کلاه و یا یکى دیگر از هزاران وسائل زندگى ساعت ها و یا روزها و هفتهها فکر دنیا پرستان را ناآرام و مشوش مىدارد.
اما ایمان به خدا و انس با آیات الهی و دعا، و توجه به آزادگى مؤمن که همیشه با زهد و پارسایى سازنده و عدم اسارت در چنگال زرق و برق زندگى مادى همراه است به همه این اضطراب ها پایان مىدهد.
8- یک عامل مهم دیگر براى نگرانى، ترس و وحشت از مرگ است که همیشه روح انسان ها را آزار مىداده است و از آنجا که امکان مرگ تنها در سنین بالا نیست، بلکه در سنین دیگر مخصوصا به هنگام بیماری ها، جنگ ها، ناامنی ها وجود دارد، این نگرانى مىتواند عمومى باشد.
ولى اگر ما از نظر جهان بینى مرگ را به معنى فنا و نیستى و پایان همه چیز بدانیم (همانگونه که مادیون جهان مىپندارند) این اضطراب و نگرانى کاملا بجا است، و باید از چنین مرگى که نقطه پایان همه آرزوها و موفقیتها و خواستهاى انسان است ترسید؛ اما با تلاوت آیاتی که درباره ی مرگ و زندگی پس از آن در قرآن کریم آمده، اگر مرگ را دریچهاى به یک زندگى وسیعتر و والاتر بینیم و گذشتن از گذرگاه مرگ را همچون عبور از دالان زندان و رسیدن به یک فضاى آزاد بشمریم، دیگر این نگرانى بىمعنى است؛ بلکه چنین مرگى- هر گاه در مسیر انجام وظیفه بوده باشد- دوست داشتنى و خواستنى است.
البته عوامل نگرانى منحصر به اینها نیست بلکه مىتوان عوامل فراوان دیگرى براى آن نیز شمرد، ولى باید قبول کرد که بیشتر نگرانی ها به یکى از عوامل فوق باز مىگردد.
خلاصه اینکه: آرامش روانی زمانی حاصل می شود که انسان نقطه اتکائی داشته باشد که بتواند بوسیله آن مشکلات خود را حل کند و همراهی با قرآن و دعا یعنی پیدا کردن همان نقطه اتکا. ازسوی دیگر قرآن کریم با تعریف جدیدی از خوشبختی و سعادت، افقهای جدیدی را پیش روی انسان قرار می دهد که مومن وظیفه شناس در همه حالات، خود را خوشبخت می داند؛ ولو در ظاهر گرفتار باشد و این حالت بهترین تأثیر را در روح و روان مؤمن می گذارد.
در پایان چند کتاب و مقاله در رابطه با این موضوع معرفی می شود:
1. نگاهى قرآنى به فشار روانى، سید اسحاق حسینى کوهسارى، کانون اندیشه جوان.
2. استعانت از قرآن کریم در شفاى جسمانى، علیرضا نیکبخت نصرآبادى، تهران انتشارات قبله.
4. فصلنامه اندیشه و رفتار ش 9 و 10 ـ طب و تزکیه ش 29 ـ پژوهش و حوزه ش 17 ـ 18، فصلنامه دانشگاه اسلامى ش 4)
5. فهرست مقالات، طرحها، پایاننامهها در مورد بهداشت روانى را در منابع زیر ببینید:
الف: اسلام و بهداشت روان، جلد 1 و 2، نشر معارف (مجموعه مقالات و سخنرانىهاى همایش نقش دین در بهداشت روان)
ب: فصلنامه پژوهش و حوزه، ش 17 ـ 18، ص 218 به بعد که یکصد مقاله، پایاننامه و طرح تحقیقاتى را در زمینه بهداشت روان معرفى مىکند.
پیروز و موفق باشید.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
لوگوی دوستان
پیوندهای مفید
فهرست موضوعی یادداشت ها
موضوعات ساختاری وبلاگ
مشترک شوید